هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل

حق موروثی یا حق الهی؟ مسئله این است!



بعد از این که لرد ولدمورت تصمیم به ترک سرزمین جادوگران به مدتی نامعلوم گرفت، ارتش تاریکی بر سر رهبری که هدایت مرگخواران را برعهده بگیرد، به تکاپو افتاده است!




سرخط خبرها


در حال دیدن این عنوان:   1 کاربر مهمان





Re: مدیریت جلسه های حضوری سایت
پیام زده شده در: ۱۰:۰۹ شنبه ۴ تیر ۱۳۸۴
#51



مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۳:۴۰ پنجشنبه ۲۵ اسفند ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۷:۵۶ شنبه ۲۷ اسفند ۱۳۸۴
گروه:
کاربران عضو
پیام: 131
آفلاین
ای حاجی من با تو خواهم بود ولی نه ساعت یازده چون هنوز همه تنم بابت دیروز درد می کنه و به کمی استراحت . غذا نیاز دارم جنگ سختی بود دیروز هوم جناب امپراطور نظرتون در مورد یک سری جلسات مداوم به صورت ماهیانه به صورت منظم چیه ؟ هنوز به صورت یکی از مدیران جلسه در خدمت مدیر اصلی جلسه امپراطور هستم



Re: مدیریت جلسه های حضوری سایت
پیام زده شده در: ۰:۳۷ شنبه ۴ تیر ۱۳۸۴
#50

دارک لرد


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۲:۵۱ سه شنبه ۱۶ دی ۱۳۸۲
آخرین ورود:
۱:۳۷ دوشنبه ۱۱ اردیبهشت ۱۳۹۱
از پیش دافای ارزشی
گروه:
کاربران عضو
پیام: 821
آفلاین
والا عرض شود که عالی بود بزرگ جلسه شماره 3! البته بزرگ نبود همچین!


تا اطلاع ثانوی جلسه نداریم! سوال نفرمایید! بنده مطابق معمول هر روز ساعت 11 دم مسجد آق بلال معروف به ابی هستم! احتمالا ایلیدان رو هم مخشو بزنم بکشونمش اونجا!


!ASLAMIOUS Baby!


Re: مدیریت جلسه های حضوری سایت
پیام زده شده در: ۲۲:۳۶ جمعه ۳ تیر ۱۳۸۴
#49

کینگزلی شکلبوتold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۰:۰۵ شنبه ۲۰ دی ۱۳۸۲
آخرین ورود:
۱۵:۱۶ یکشنبه ۲۰ مرداد ۱۳۸۷
از فضا
گروه:
کاربران عضو
پیام: 402
آفلاین
از امپراطور حاجی بپرس!
در ضمن حاجی جان جلسه ی بعدی با مدیریت خودت یه رستوران بنداز دوباره!
نمایشگاه متمرکز نیستیم
باید یه سری گفتگوی تمدن ها داشته باشیم....
آداسی ها جرات دارند در جلسه ی هماهنگ بعدی نیایند!
میخوایم درباره ی انتخابات و برنامه ی اول دولت صحبت کنیم!


یوزر آیدی شماره ی 57.
یکی از اعضای فوت شده،سوخته و خاکستر شده ی جادوگران.


Re: مدیریت جلسه های حضوری سایت
پیام زده شده در: ۲۲:۳۱ جمعه ۳ تیر ۱۳۸۴
#48

نمید


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۱:۲۹ پنجشنبه ۲ تیر ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۱۹:۰۳ شنبه ۴ آبان ۱۳۹۲
از جزیره های لانگرهانس
گروه:
کاربران عضو
پیام: 125
آفلاین
جلسه بعدی کیه؟



Re: مدیریت جلسه های حضوری سایت
پیام زده شده در: ۱۷:۴۶ جمعه ۳ تیر ۱۳۸۴
#47

هلنا گرنجر


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲:۵۶ یکشنبه ۲۹ شهریور ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۲۰:۴۵ دوشنبه ۲۶ مرداد ۱۳۸۸
از هاگوارتز
گروه:
کاربران عضو
پیام: 443
آفلاین
سلام گفتم گذارشارو مینویسم جاتون خالی به من که خوش گذشت من با اینکه قرار بود ساعت 9 بیدار شم اما 15 دقیقه به10 بلند شدم و د بدوو به طرف حمام ساعت 15 دقیقه به 11 با مامانم و ماهدیس و مونا (دوست خواهرم)به طرف نمایشگاه حرکت کردیم مامنم مخصوصا گفته بود خواهرمو دوستش بیان که مصلا مراقب من باشن اما خوب خواهر به درد همین روزا میخوره دیگه اونم اومد و با دوستش برای خودشون رفتن منم با بچه خوب داشتم میگفتم داشتیم به طرف در شمالی میرفتیم که خوهرم گفت من اسممو عوض میکنم اگه بچه باشن آخه ساعت 11:10 دقیقه بود و ما قرارا بود ساعت 11 اونجا باشیم اما من گفتم که به امیر تا 11:15 برا بچه وایسیم البته بیشتربرای خودم گفتم چون میدونستم دیر میام خلاصه رفتیم دیدیم بچه ها وایسادن گفتم خوب ماهدیس حالا اسمتو چی میذاری؟؟؟؟؟؟ هوم خوب بعدش قرار شد ساعت 3:30 دمه در وایسمین که با خواهرم برگردیم رفتم پیشه مهرناز دختر عمشم بود اما من یادم نبود اول من کسانی رو که نمیشناسم تحویل نمیگیرم یه ذره که گلناز دور شد به مامنه مهرناز گفتم این کی بود؟ گفت گلناز دختر عمه ی مهرناز هومک منو میگی رفتکم جلو تحویل گرفتم دست دادیمو اینا وایساده بودیم که یه دفعه چشم آقیون به من افتاد راستش من روم نشده بود برم اون وسط سلام کنم حاجی که منو دید گفت سلام منم شروع کردم به سلام احوال پرسی تا 11:30 ئایسادیم که بچه ها بیان نیومدن که !!!! دو تا امیرا با الهام خلاصه منو مهرناز با هم قرار گذاشته بودیم که اگر اومدن خفشون کنیم ! رفیتیم با هم تو غرفه ها خلاصه خلاصه ساعت 12:5 دقیقه بود که امیرو الهام سرو کلشون پیدا شد نمیدونم ساعت چجند بود که اون یکی امرم اومد خلاصه جمعمون جم بود ولی خیلی گرم بود خیلییییییییییییییییییییی!!!!!!خدا عمر بده دکترو که رفتیم بیرون همه ی بچه هارو رانی مهمون کرد اونم چه رانی خنکی هنوز مزش زیره دندونمه راستی دکتر یادم رفت ازت تشکر کنم دیگه دوباره را افتادیم رفیتیم رفیتیم که خیلی خسته گرم اومدیم بیرون منو گلناز رفتیم تو آفتاب نشتیم خیلی خسته بودیم هوم دکتر اومد گفت حد اقل برین تو سایه بشینین پیرزنا سایه هم روبه روبمون بود اما یکمی دور خلاصه تا اینو گفت من به حالت دو رفتم اونجا نشستم خودمم خندام گرفته بود خلاصه وایساده بودیم که دکتر سی دی هایی که قول داده بود رو بهم داد امیرم سی دیه آهنگارو داد منم دادم مامانه مهرناز بذاره تو کیفش خلاصه دیگه من دیدم خیلی نشتیم منو گلناز گفتم شیم اهان راستی تولد پیامم بودو بچه بهش کادو میدادن فقط این وسط نممنه خسیس بودم هیچی نخریده بودم این کارت اینترنته که مهدیس خریده بود رو می خواستم ازش بگیرم تا آخرین ساعتم زور میزدم بگیرما حالا اگه تو نستم مخشو می زنم تو نت ازش میگیرم خلاصه خلاصه دوباره راه افتادیم نمیدونم ساعت چند بود که دمه در وایساده بودم که مانی هم اومد البته با دوستش یه چیز عجیب این بود که من نمیشناختم !خلاصه یحث سره گرسنگی بود منم حسابی دلم قارو قورو قیژ ویز میکرد منو گلناز رفتیم آب بخوریمو من تل بزنم چاتون خالی خوردم زمین خلاصه اومدیمو هی بچه .ممیگفتم پیام باید ناهار مهمون کنه در همین هیرو ویر بود که حاجی اومد گفت ما کادو جاچی میدید به پیام منم که پولارو خواهرم کش رفته بود هیچی نداشتم بچه ها(اونایی که کادو نداده بودن )چون ویکتور وجب کرد پیامو تصمیم گرفتیم نفری 000000این مقدارو خورده ای بدیم که در این جا من از مامان مهرناز تشکر میکنم که بجای منم داد البته من حتما باید باهاشون حساب کنم هوممممم خوب بعدشم رفتیم تو رستورانو نفری یه پرس جوجه کباب زدیم جاوتن حسابی خالی دوباره اینجا من از مامنه مهرناز تشکر میکنم که پول غذای منم حساب کرد(حتما باید باهاشون حساب کنم) خلاصه این جا ها بود که مامانه مهرنازو ایننا خدافظی کیدن و رفتم که من هنوز با پیام درگیر بودم خلاصه بازم یه سری پیام تو غرفه اذیت کرد که من هنوزم دلم میخواد حالشو بگیرم رفتیم تو غرفه هو اینا گکه من یادم افتاد ای داده بیداد سی دی هارو نگرفتم تا اینو گفتم دکتر جوری نگام کرد که حس کردم اگه زیر دستش بودم منو کشته بود در این جا باز من از ایمرو دکتر بخاطر سیدی ها ممنون ولی من ااکگه مهرت=نازو ندیدم که میبینم حتما باید بازم برام رایت کنن خلاصه ومدیم بیرون نمیدونم چی شد چی کار کردم ایم پیامو که دپرس شد خلاصه راستی دکتر اون چیزی که گفتی تو غرفرو یادم بنداز هومم داشتم میگفتم خلاصنه اومدیم بیرون ت چمنا نشستیم که دیدم سایت 3:15 گفتم پشم اما دیدم نه بشینم بعد میرم خلاصه نشسته بودیمو اینا که منم پشدم خدافظی کردم چون امیرو مانی نبودن گفتم خدافظی کنن نمیدونم کجا بودن هومم هرچی به من چه ساعت 3:25 راه افتادم حالا خوبه خواهرم گفته بود 3:30 اونجا باش 4 اومد دنبال من یعنی من دقیقن 30 مین تو آفتاب الاف بودم دیگه اومدم خونه که من گفتم بشینم بنیوسم وگرنا یادم میره...


(یچیز عجیب اینه که من اول شدم و تنبلی نکردم راستی شناسم هلنا گرنجر محمد)


ویرایش شده توسط هلنا گرنجر در تاریخ ۱۳۸۴/۴/۴ ۱۳:۴۵:۱۲

««دلبستگی من به جادوگران و ""اعضایش"" بیشتر از اون چیزیه که فکرش رو میکنید»»
دامبل جمله Û


Re: نمایشگاه ارتباطات, فناوری و تکنولوژی اطلاعات 84
پیام زده شده در: ۱۶:۳۳ جمعه ۳ تیر ۱۳۸۴
#46

کینگزلی شکلبوتold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۰:۰۵ شنبه ۲۰ دی ۱۳۸۲
آخرین ورود:
۱۵:۱۶ یکشنبه ۲۰ مرداد ۱۳۸۷
از فضا
گروه:
کاربران عضو
پیام: 402
آفلاین
دوستان اومدیم دیگه
جای کسایی که نبودن خالی
اوناییم که اومدن که اومدن خوش گذشت

حال ندارم گزارش بنویسم فقط میگم کیا بودیم

من بودم!!!(چه سعادتی )
یکی از دوستام!
حاجی امپراطور!
دکتر فرهاد(آخرشم نسخه واسم ننوشت!)
ویکتور کرام عزیززززززززززم!
ایلیدان (پیام دیگه!)
مانی
عمو مانداناس
اونیکی امیر(من همش یادم میره!)
....
مهرناز(شناسش تو سایت چیه؟)
دختر عمه ی مهرناز
مادرشون
و پدرشون که وسطای راه به ما ملحق شدند.
عسل خفن مشهور (شناسش تو سایت چیه؟)

همینا دیگه فکر کنم....
خوب بود
بیاید دفعات بعد....
چیزی کم نمیشه ازتون جدا!
آهای آداسی ها!
براستی که بزرگترین استکبار ...استکبار شماست!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
یک ضرب المثل چینی میگه نباید به ساحره ها زیاد رو داد


یوزر آیدی شماره ی 57.
یکی از اعضای فوت شده،سوخته و خاکستر شده ی جادوگران.


Re: نمایشگاه ارتباطات, فناوری و تکنولوژی اطلاعات 84
پیام زده شده در: ۱۶:۱۴ جمعه ۳ تیر ۱۳۸۴
#45

تانکس


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۲:۵۷ یکشنبه ۲۸ دی ۱۳۸۲
آخرین ورود:
۲۰:۲۹ جمعه ۱۵ دی ۱۳۸۵
از همین دور و برا
گروه:
کاربران عضو
پیام: 199
آفلاین
فکر کنم منظور حاجی همون مسجد ابراهیم باشه!مسجد تابلویی هست!بپرسی همه می دونن.
گریه نکن!گم شدی از اطلاعات پیجت می کنن حاجی میاد دستتو می گیره می برتت


Poor Is The Pupil Who Does Not Surpass His Master


Re: نمایشگاه ارتباطات, فناوری و تکنولوژی اطلاعات 84
پیام زده شده در: ۲۱:۳۴ پنجشنبه ۲ تیر ۱۳۸۴
#44

دارک لرد


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۲:۵۱ سه شنبه ۱۶ دی ۱۳۸۲
آخرین ورود:
۱:۳۷ دوشنبه ۱۱ اردیبهشت ۱۳۹۱
از پیش دافای ارزشی
گروه:
کاربران عضو
پیام: 821
آفلاین
سلام دوستان!

گزارش خیلی خیلی مختصر جلسات! کاملش پایان نمایشگاه

روز چهارشنبه: حضور شور انگیز شخص بنده و جناب آقای آبرفورث!

روز پنج شنبه: حضور شور انگیزر شخص بنده و جناب دکتر فرانکشاین(معروف به دکتر فرهاد) و هیئت همراه


بزرگ جلسه فردا هستش ها! جمعه ساعت 11 نرده های درب شمالی یادتون نره!


!ASLAMIOUS Baby!


Re: نمایشگاه ارتباطات, فناوری و تکنولوژی اطلاعات 84
پیام زده شده در: ۱۹:۵۲ دوشنبه ۳۰ خرداد ۱۳۸۴
#43

دارک لرد


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۲:۵۱ سه شنبه ۱۶ دی ۱۳۸۲
آخرین ورود:
۱:۳۷ دوشنبه ۱۱ اردیبهشت ۱۳۹۱
از پیش دافای ارزشی
گروه:
کاربران عضو
پیام: 821
آفلاین
ELECOMP 2005


خوب دوستان عزیز!!!!

سایت وزین جادوگران هر روز از ساعت 11 در محدوده حوض مسجد اعلام تجمع می نماید... !
عزیزان علاقه مند و بیکار و غیره می توانند در ساعت مورد نظر در محدوده ضلع رو به خیابان حوض مسجد حضور یابند تا به صورت گروهی و یک جلسه حضوری متحرک ! از نمایشگاه در کنار دوستان بازدید کنیم...!

من شخصا هر روز ساعت 11 الی 11:30 اونجا منتظر دوستان هستم...!

در ضمن جلسه اصلی و از پیش هماهنگ شده روز جمعه همین هفته ساعت 11 درب شمالی می باشد که البته امیدوارم دوستان رای بدن جاش عوض بشه! چون درب شمالی پیدا کردن یک مقدار سخته ! به هر حال دوباره میگم : جمعه همین هفته ساعت 11 درب شمالی نمایشگاه بین المللی تهران جلسه به قول معروف اصلی خواهد بود که چندی از عزیزان خارج از تهرانی ما نیز خواهند آمد!

در ضمن فراموش نشود! هر روز جلسه هست از 1 الی 5 تیر! نمایشگاه کامپیوتر!

در ضمن سایت وزین نمایشگاه هنوز ماله پارسال هستش! ولی به هر حال آدرسش این است :
سایت رسمی سازمان نمایشگاه های بین المللی: نمایشگاه کامپیوتر و ارتباطات


!ASLAMIOUS Baby!


Re: نمایشگاه ارتباطات, فناوری و تکنولوژی اطلاعات 84
پیام زده شده در: ۱۵:۴۵ جمعه ۲۰ خرداد ۱۳۸۴
#42

دارک لرد


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۲:۵۱ سه شنبه ۱۶ دی ۱۳۸۲
آخرین ورود:
۱:۳۷ دوشنبه ۱۱ اردیبهشت ۱۳۹۱
از پیش دافای ارزشی
گروه:
کاربران عضو
پیام: 821
آفلاین
Elecomp 2005ٍ


سلام خدمت دوستان می خواستم عرض کنم که مدیریت جلسات حضوری سایت در نظر دارد در تمام 5 روز نمایشگاه کامپیوتر که از 1 الی 5 تیر برگزار خواهد شد جلسات حضوری داشته باشد... اطلاعات بیشتر رو از همین تاپیک خدمتون عرض خواهم کرد ...

با تشکر
مدیریت جلسات حضوری سایت جادوگران


!ASLAMIOUS Baby!







شما می ‌توانید مطالب را بخوانید
شما نمی توانید عنوان جدید باز کنید
شما نمی توانید به عنوان‌ها پاسخ دهید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را ویرایش کنید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را حذف کنید
شما نمی توانید نظر سنجی اضافه کنید
شما نمی توانید در نظر سنجی ها شرکت کنید
شما نمی توانید فایل‌ها را به پیام خود پیوست کنید
شما نمی توانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید
شما نمی توانید از نوع تاپیک استفاده کنید.
شما نمی توانید از HTML در نوشته های خود استفاده کنید
شما نمی توانید امضای خود را فعال/غیر فعال کنید
شما نمی توانید صفحه pdf بسازید.
شما نمی توانید پرینت بگیرید.

[جستجوی پیشرفته]


هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.