هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل


در حال دیدن این عنوان:   2 کاربر مهمان





Re: انجمن مبارزاتی و حمایت از جادوگر! (عمو حاج)
پیام زده شده در: ۲۱:۰۷ جمعه ۹ اسفند ۱۳۸۷
#48

مورگانا لی‌فای


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۶:۰۲ پنجشنبه ۲۷ تیر ۱۳۸۷
آخرین ورود:
۱۹:۰۳ جمعه ۲۶ دی ۱۳۹۹
از یه دنیای دیگه!
گروه:
کاربران عضو
پیام: 516 | خلاصه ها: 1
آفلاین
نقل قول:
مودی بلند میشه و به طرف مورگانا میره،یه دونه ورد لوموس روش اجرا می کنه که تنبیه بشه که دیگه در جایی که داره بازجویی میشه، با بازجوی خودش با ادب صحبت کنه..وتوی ورقش 5 تا ضربدر می زنه جلوی اسمش!
خوب..در مورد نسبت با برد پیت؟ایا داری میگی که برد پیت هم در مرگ من نقش داشته؟ چون من از برد پیت هم در مورد تو پرسیدم..گفت شدیدا هر گونه رابطه ای رو با تو تکذیب میکنه...توضیح بده پس!
ایا داری میگی که در شبی که لرد سیاه، در جنگ بود..تو...توی قصر خودت توی رفاه نشسته بودی و داشتی جن خونگی ادب می کردی؟ ایا این ترسو بودن تو رو ثابت نمی کنه؟ایا تو از جنگ فرار کرده بودی؟ایا تو از دستورات لرد سیاه سرپیچی کردی؟(مودی با خودش: ایا من زیادی طرفدار لرد سیاهم؟!؟باید دست چپمو چک کنم بعدا!)
مورگانا چهره اش برافروخته میشه و من من می کنه
در کل من فکر می کنم لرد سیاه باید در مورد مرگ خوار بودنت تجدید نظرکنه..بوی خیانت و جاسوسی میاد!


مورگانا یه فوت می کنه توی چوب دستی مودی و لوموس مودی خاموش میشه. بعد روی مبل لم میده و پاهاشو میندازه روی همدیگه و با تکبر یه دونه شکلات از توی کیف دستیش درمیاره و میندازه تو لپش:
- لرد سیاه اون شب آدمای خیلی خفنی رو برای جنگ فرستاده بود و به یه تازه وارد احتیاجی نداشت. اصولا باید یادت باشه که رولینگ توی نوشتن ماجرا خیلی دست برده و حقایقو تحریف کرده.

مودی که هنوز تو کف فوت مورگانا مونده و چوبدستی شو تا نوک دماغش بالا آورده و به محل خاموش شدن وردش نگاه می کنه، سری به موافقت تکون میده.

مورگانا ادامه میده:
- و البته جنای خونگی من به خون لجنی ها اطلاعات مخفی رسونده بودن و هرچند، خودشون خودشونو تنبیه می کردن ولی خود لرد سیاه هم با من موافقه که نمیشه لذت دیدن همچین صحنه ای رو از دست داد. و البته خود ایشون هم قرار بود برای تماشا تشریف بیارن که اون حماقت شماها که هفت تا پاتر درست کرده بودین، وقت ارزشمند سرورم رو تلف کرد و نتونستن به تفریحشون برسن.

درمورد برد پیت هم نظری ندارم. هرچی باشه برای گرم کردن قصر من از شعله های جادویی استفاده میشه و به پیتِ نفت احتیاجی نیست.

بعد از جاش بلند میشه، تابی به موهاش میده و با ظرافت چرخی توی اتاق می زنه. انگشتشو روی لبۀ میز مودی می کشه و با چندش به گرد و خاکی که روی میز نشسته نگاه می کنه:
- گمونم جنای خونگی شما هم به یه تنبیه مفصل احتیاج داشته باشن. نظافت اینجا در حد زیر صفره.

انگشتش رو با دستمالی که از جیبش در میاره تمیز می کنه و با تکبر تمام چادر بازجویی رو ترک می کنه.

بای


ویرایش شده توسط مورگانا لی فای در تاریخ ۱۳۸۷/۱۲/۹ ۲۱:۱۰:۱۶
ویرایش شده توسط مورگانا لی فای در تاریخ ۱۳۸۷/۱۲/۹ ۲۱:۱۲:۳۲


Re: انجمن مبارزاتی و حمایت از جادوگر! (عمو حاج)
پیام زده شده در: ۱۷:۵۶ جمعه ۹ اسفند ۱۳۸۷
#47

زاخاریاس اسمیتold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۱:۵۸ شنبه ۱۴ دی ۱۳۸۷
آخرین ورود:
۱۳:۴۵ سه شنبه ۲۴ آبان ۱۳۹۰
از آواتارم خوشم میاد !!!
گروه:
کاربران عضو
پیام: 350
آفلاین
اولا باید بگم که دار زدن بی دلیل آدم ها یه نوع جرم محسوب می شه!
(واقعا شرم آوره که کارآگاه ها هم مرتکب جرم بشن!!)
بعدشم من از اون اول نمی دونستم ولی بعد از این که پیدا شدی فهمیدم!!!(دماغ سوخته خریداریم!!!)
در مورد دزدی هم باید بگم که:
تو خجالت نمی کشی؟!!نا سلامتی خودت زمانی که من داشتم کویدیچ بازی می کردم 500 گالیون از توی جیبم توی رختکن تیممون برداشتی ها!!!من فقط 100 گالیون برداشتم ولی تو همه ی پولی که توی زندگیم جمع کرده بودم رو برداشتی ها!!!
در مورد مالفوی هم خیلی ها هستن که می خوان اونو پرت کنن پایین!
از کجا معلوم من انداختم؟!!!!
در مورد قتلت هم باید بگم که من اصلا تو رو تحویل نمی گرفتم!چه برسه به قتلت!!

حال کردی چه طوری حالت رو گرفتم؟!!


[b][color=000066]Catch me in my Mer


Re: انجمن مبارزاتی و حمایت از جادوگر! (عمو حاج)
پیام زده شده در: ۱۷:۳۱ جمعه ۹ اسفند ۱۳۸۷
#46

الستور مودیold3


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۱:۰۶ یکشنبه ۱۵ دی ۱۳۸۷
آخرین ورود:
۱۳:۵۶ شنبه ۱۸ دی ۱۳۸۹
گروه:
کاربران عضو
پیام: 55
آفلاین
مودی توی طول چادر راه میره...و منتظر میشه فرم ها پر بشه....
مودی: خوب وقت تمومه! ورقه ها بالا!
مودی میره و فرم ها رو میگیره و دوباره بررسی می کنه...

فرم کینگزلی

مودی که از قیافه ی حق به جانب کینگزلی اصلا متعجب نشده توی صورتش زل میزنه...
تو، تو اون شب یه جسد بردی...ولی اصلا جسد من پیدا نشده بود..فقط چشم جادوییم بود...(بعد یهو داد میکشه) اون جسد کی بود؟جسد کی بود؟ ها؟
شب قبل از حادثه رو یادته؟ اومدی پیش من و ازم خواستی شونه مو بهت قرض بدم...منم دادم...در حالیکه تو کچلی...ایا شونه ی منو برای این نمی خواستی که باهاش معجون مرکب درست کنی و به خورد یه جسد بدی و به جای جسد من غالب کنی؟(کینگزلی رنگش می پره و من من می کنه)
ایا هنوزم جرم خودتو انکار میکنی؟ایا تو..کینگزلی شکلبولت...دوست قدیمی من، تو نبودی که محفل رو متقاعد کردی که دنبال من نگردن؟ایا انگیزه ی دیگه ای غیر از تصاحب مقام من داشتی؟

فرم لورا مدلی

لورا از ترس به چشمای مودی نیگا نمی کنه...مودی اروم میره طرفش و چونه شو با دست میگیره و به بالا میاره...
تو..حرفات دوگانه اس...در فرم اول گفتی که پاتر برات اهمیت نداره...در فرم بعدی اینو تکذیب کردی...ایا بازم چیز هایی رو از من پنهون میکنی؟ایا تو جاسوس لرد سیاه هستی؟(ولدی چیه؟ مثلا ایفای نقشه ها! کسی جرات نمیکرده اسمشو بگه...چه برسه به ولدی!) ایا این تو بودی که اون شب از خونه های امن برای لرد سیاه خبر بردی؟ ایا تو در پوشش یه دوست..در تمام این مدت به پاتر اینا نزدیک می شدی که خبر جمع کنی؟ آیا دامبلدور به تو گفته بود که در نقشه ی قتل من کمکش کنی؟ایا قاتل من، دامبلدوره؟
در ضمن، من خودم دیدم با چشم جادویی که به طرفم گچ پرت کردی...بعدشم ادامو در اوردی...اعتراف کن!
لورا:

فرم ونوس:

تو توی فرم قبلیت گفتی که انتظار داشتی من بمیرم...آیا واقعا قرار بوده من اون شب بمیرم؟آیا تو، خودت شخصا در این توطئه دست داشتی؟آیا چون من خوش تیپ بودم و تو تنها، نمی خاستی منو به زور بکشی؟!؟ آیا تو،توی اون شب، عاشق من شدی؟!
وقتی گفتی که "اومدی بالا جبران می کنم " ایا بازم نقشه ی قتل منو کشیدی؟ همدستات کیان؟ دامبلدوره؟ لورا مدلیه؟ کیه؟ها؟ در ضمن ونوس! تو سابقه داری قبلا...اینو یادت باشه!


فرم زاخاریاس:

مودی تریپ خشن میره جلو و میخاد یه چک بزنه به زاخاریاس که یادش میاد جادوگری بلده...بنابراین زاخاریاس رو از پا اویزون می کنه!!!(موهاهاهاهاها..من بازجوام..باید درست صحبت کنی!)

ایا تو از اول می دونستی که اون بارتی کرواچه؟ و به کسی نگفتی؟آیا تو، به خاطر اینکه بالاخره دستت رو میشه که 100 گالیون منو برداشتی..نقشه قتل منو کشیدی؟آیا کس دیگه ای هم توی این ماجرا دست داشته؟آیا تو، با لورا مدلی همدستی؟(زاخاریاس رو یه تاب می ده که سرش می خوره به لامپ!)
100 گالیون دارایی منو، شب 18 آوریل همون سال، تو یواشکی به کت من، که توی کلاس جا گذاشته بودم نزدیک شدی..و مبلغ پولی رو که می خاستم ببرم بانک رو از جیب کتم زدی...من با چشم جادوییم همه چیو دیدم..ولی خواستم بهت فرصت بدم..ولی دیگه تموم شد...(یه تاب دیگه میده...) تو..انگیزه ی خوبی داشتی زاخاریاس برای قتل من...در ضمن اگر اتفاقی برای دراکو بیفته..من شخصا تو رو مسئول می دونم!

مودی:


می دونید با چه کسی طرف هستید؟!
اپتیموس پرایم!
مودی-تریلی!
Leader Prime!


Re: انجمن مبارزاتی و حمایت از جادوگر! (عمو حاج)
پیام زده شده در: ۱۶:۱۳ جمعه ۹ اسفند ۱۳۸۷
#45

زاخاریاس اسمیتold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۱:۵۸ شنبه ۱۴ دی ۱۳۸۷
آخرین ورود:
۱۳:۴۵ سه شنبه ۲۴ آبان ۱۳۹۰
از آواتارم خوشم میاد !!!
گروه:
کاربران عضو
پیام: 350
آفلاین
نقل قول:
فرم زاخاریاس اسمیت:
خوب تو اون موقع توی هاگوارتز بودی...(مودی چونه اشو می خوارونه...) و ظاهرا هم نفعی از مرگ من نمی بردی... زاخاریاس خوشحال تایید می کنه ولی این چیزی رو ثابت نمی کنه..چون تو (مودی داد می زنه)یه دروغگویی!
زاخاریاس:
مودی فرم رو میگیره تو صورت زاخاریاس: تو نوشتی هیچ وقت با من ملاقات نکردی...پس می شه بگی من اون سالی که معلم دفاع در برابر جادوی سیاه بودم، تو با من برخورد نکردی؟ درسته که اون بارتی بود...ولی تو به هر حال با مودی برخورد کردی...
و ایا تو...به دارکو حسودی میکنی که میخای اونو بندازی پایین؟ ایا تو بودی که سال چهارم از تو جیب من پول برداشتی؟ثابت کن! من 100 گالیونم گم شده! مودی:


مودی!!

اولا باید بگم که من پیش بر و بچ هافل بود.این دلیل نمی شه که توی هاگوارتز نباشم!
در مورد ملاقات هم تو خودت داری می گی که اون بارتی کراوچ بود!!


در مورد دراکو هم باید بگم من شخصا از اون بدم میاد!به شما هم ربطی نداره!!!!!
و در آخر در مورد پول تو هم باید بگم از خودت در آوردی و اگه هم راست گفته باشی،عمرا بتونی ثابت کنی!

مودی:
فکر می کردم باهوش تر از این حرفا باشی!!


ویرایش شده توسط زاخاریاس اسمیت در تاریخ ۱۳۸۷/۱۲/۹ ۱۷:۳۴:۴۴

[b][color=000066]Catch me in my Mer


Re: انجمن مبارزاتی و حمایت از جادوگر! (عمو حاج)
پیام زده شده در: ۱۱:۱۳ جمعه ۹ اسفند ۱۳۸۷
#44

ونوس


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۶:۱۴ دوشنبه ۲۷ بهمن ۱۳۸۲
آخرین ورود:
۲۳:۳۱ شنبه ۹ اسفند ۱۳۹۹
از کاخ المپ
گروه:
کاربران عضو
پیام: 385
آفلاین
نقل قول:

الستور مودی نوشته:


فرم ونوس:

مشکوکه...(مودی میره و تو صورت ونوس زل میزنه) اگه فکر میکنی من خوش تیپم...چرا منو اون شب نجات ندادی؟؟
ایا تو واقعا نیتت این نبود که من بمیرم؟
ایا تو به عنوان الهه...هیچ مسئولیتی در قبال زمینی ها نداری؟
آیا تو،(انگشتشو میزنه به بازوی ونوس) در این توطئه شریک بودی که اون شب با بقیه فرشته ها فوتبال بازی کنید تا کسی برای نجات من نیاد؟
(ونوس بهت زده مودی رو نیگا می کنه)


:


هوووووووم
آخه اون موقع خوش تیپ نبودی!!!

بعدشم فکر می کردم شاید بمیری بیای بهشت پیش خودم! رفتم دم دروازش هی منتظر شدم دیدم نیومدی!
رفتم یه سر جهنم... دیدم اونجا هم نیستی!

به عنوان یه الهه ... هم تا یه زمینی بهم متوصل نشه نیاد چندتا گاو و گوسفند و آدم برام تو معبد بکشه ... نه ... مسئولیتی ندارم!

حالا چیزه ... گذشته ها گذشته ... تو هم که زنده ای ... کلی هم خوشتیپ شدی!!!

هر وقت مردی اومدی اون بالا جبران می کنم




Re: انجمن مبارزاتی و حمایت از جادوگر! (عمو حاج)
پیام زده شده در: ۱۲:۰۳ پنجشنبه ۸ اسفند ۱۳۸۷
#43

لورا مدلیold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۳:۴۶ یکشنبه ۲۸ مرداد ۱۳۸۶
آخرین ورود:
۱۲:۵۶ سه شنبه ۲۹ اسفند ۱۳۹۶
گروه:
کاربران عضو
پیام: 298
آفلاین
شما به عنوان یه دانش اموز محفلی ،چطور میگی فرقی نمی کرد که پاتر میمرد یا نه؟ ایا تو یه مرگ
مخواری؟
نه به خدا من سفیت سفیتم!

تام کچل...منظورت کیه از این نام؟ ایا داری از سوقصد به جان یکی صحبت می کنی؟یا قبلا کشتیش؟ایا به مرگ من ربط داره؟
به من چه!دامبلی قبلاً روز 22 بهمن به ما می گفت این طوری شعار بدیم (منظورم به
ولدی!)
ایا اسم مستعار من تام کچله؟؟
نه بابا!ماشاالله اینقدر مو تو کلته که من هرچی نگاه می کنم فقط مو می بینم
ایا تو بودی که توی کلاس به من گچ پرت کردی؟
کی من؟به شدت تکذیب می کنم!

پ.ن:واقعاً خود خود مودی شدی(خیلی باحال بازرسی می کنی!کفم برید)



Re: انجمن مبارزاتی و حمایت از جادوگر! (عمو حاج)
پیام زده شده در: ۱۰:۱۳ پنجشنبه ۸ اسفند ۱۳۸۷
#42

كينگزلی  شكلبوت


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۲:۳۲ شنبه ۲۱ دی ۱۳۸۷
آخرین ورود:
۹:۳۱ پنجشنبه ۱۹ بهمن ۱۳۹۱
از ن، لايه ای كه زمين را فرا گرفته!
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 842
آفلاین
کینگزلی، آیا تو وبقیه محفل...اون شب برای من دام نزاشته بودید؟؟ نه به جون خودم! خودم ديدن اسمشونبر قصد كشتن تو رو داشت. ما داشتيم از تو دفاع می كرديم. كی می خواست واسه تو تله بذاره؟
ایا اصلا تو نبودی که یواشکی منو طلسم کردی که بعدا جای منو توی وزارت و محفل بگیری؟ شايد دوست داشته باشم جای تو رو بگيرم اما اما من طلسمت نكردم.
تو می بینی که من الان زنده ام، پس توضیح بده که جسد کیو به جای جسد من غالب کردی؟؟ایا کس دیگه ای رو کشتی؟! شايد برادر دوقلوت بوده.
توضیح بده که چرا وقتی مثلا من مردم، هیچ کدوم دنبال من نگشتن از محفل...ایا به این دلیل نبود که تو یه جسد الکی بهشون غالب کرده بودی؟ جونم؟! خطر داشت ديگه! نيومديم دنبالت چون امكانش بود مرگ خوارها ما رو بكشند.



Re: انجمن مبارزاتی و حمایت از جادوگر! (عمو حاج)
پیام زده شده در: ۲۰:۴۳ چهارشنبه ۷ اسفند ۱۳۸۷
#41

الستور مودیold3


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۱:۰۶ یکشنبه ۱۵ دی ۱۳۸۷
آخرین ورود:
۱۳:۵۶ شنبه ۱۸ دی ۱۳۸۹
گروه:
کاربران عضو
پیام: 55
آفلاین
مودی همین که سرشو میاره بالا میبینه کلی ادم دم چادر واستادن و همینطوری فرمه که پر میشه...مودی از جاش بلند میشه و به سراغ فرم ها میره..توی راه هم به " ونوس، زاخاریاس و دیدالوس " یه سقلمه می زنه که یعنی باید جواب فرم رو بدید دوباره! شما هنوز رفع اتهام نشدید!
و کسی که مجرم شناخته بشه...توی دادگاهی محاکمه خواهدشد!موهاهاههاهها!
فرم اوری:
خوب تو به سوالا دقیقا همون طوری که من می خواستم جواب دادی! مخصوصا اون که پاتر پرت شه پایین! از تو رفع اتهام می کنم...ولی اگه دوس داری که بازم توی چادر باشی...بنویسمت توی مظنونین؟

فرم مورگانا :
مودی بلند میشه و به طرف مورگانا میره،یه دونه ورد لوموس روش اجرا می کنه که تنبیه بشه که دیگه در جایی که داره بازجویی میشه، با بازجوی خودش با ادب صحبت کنه..وتوی ورقش 5 تا ضربدر می زنه جلوی اسمش!
خوب..در مورد نسبت با برد پیت؟ایا داری میگی که برد پیت هم در مرگ من نقش داشته؟ چون من از برد پیت هم در مورد تو پرسیدم..گفت شدیدا هر گونه رابطه ای رو با تو تکذیب میکنه...توضیح بده پس!
ایا داری میگی که در شبی که لرد سیاه، در جنگ بود..تو...توی قصر خودت توی رفاه نشسته بودی و داشتی جن خونگی ادب می کردی؟ ایا این ترسو بودن تو رو ثابت نمی کنه؟ایا تو از جنگ فرار کرده بودی؟ایا تو از دستورات لرد سیاه سرپیچی کردی؟(مودی با خودش: ایا من زیادی طرفدار لرد سیاهم؟!؟باید دست چپمو چک کنم بعدا!)
مورگانا چهره اش برافروخته میشه و من من می کنه
در کل من فکر می کنم لرد سیاه باید در مورد مرگ خوار بودنت تجدید نظرکنه..بوی خیانت و جاسوسی میاد!


فرم کینگزلی

اول مودی یه دست به شونه رفیق قدیمیش میزنه بعد فرم رو می خونه
کینگزلی، آیا تو وبقیه محفل...اون شب برای من دام نزاشته بودید؟؟
ایا اصلا تو نبودی که یواشکی منو طلسم کردی که بعدا جای منو توی وزارت و محفل بگیری؟
تو می بینی که من الان زنده ام، پس توضیح بده که جسد کیو به جای جسد من غالب کردی؟؟ایا کس دیگه ای رو کشتی؟!
توضیح بده که چرا وقتی مثلا من مردم، هیچ کدوم دنبال من نگشتن از محفل...ایا به این دلیل نبود که تو یه جسد الکی بهشون غالب کرده بودی؟
کینگزلی :
مودی:ها؟ها؟ها؟؟

فرم لورا مدلی

شما به عنوان یه دانش اموز محفلی ،چطور میگی فرقی نمی کرد که پاتر میمرد یا نه؟ ایا تو یه مرگ خواری؟
تام کچل...منظورت کیه از این نام؟ ایا داری از سوقصد به جان یکی صحبت می کنی؟یا قبلا کشتیش؟ایا به مرگ من ربط داره؟
ایا اسم مستعار من تام کچله؟؟
ایا تو بودی که توی کلاس به من گچ پرت کردی؟

فرم ریتا اسکیتر

مودی میره طرف ریتا: به به!چه جذاب!
ایا مرگ من یه نقشه از پیش تعیین شده از طرف تو نبوده؟برای اینکه برای روزنامه ات مطالب جذاب گیر بیاری؟ایا تو همدست هم داشتی؟اسم همداستات چیه؟
ایا این دشمنی ذاتی تو با پاتر ها، به مرگ من ربطی نداشته؟ایا تو اون شب نمی خاستی پاتر رو بکشی..و اشتباها منو هدف قرار دادی؟

فرم آسپ

مودی میره یه دست به سر آسپ می کشه
ایا پدرت، هیچ وقت بهت نگفته که اون شب دقیقا چه اتفاقی افتاد؟ایا پدرت بهت گفت که اون شب نقشه ی قتل منو کشیده بود؟که بعدا توی وزارت خونه خودش چادی منو بگیره؟
ایا بابات توی دف تر خاطراتش نوشته که همدست ریتا اسکیتر بوده؟یا پدرت یه قدرت طلب نبود؟که بخواد جای لرد سیاه رو بگیره و همه ما رو هم الکی به کشتن داد؟
آسپ میزنه زیرگریه!

مودی:خوب سوالات رو جواب بدید!


می دونید با چه کسی طرف هستید؟!
اپتیموس پرایم!
مودی-تریلی!
Leader Prime!


Re: انجمن مبارزاتی و حمایت از جادوگر! (عمو حاج)
پیام زده شده در: ۱۹:۴۳ چهارشنبه ۷ اسفند ۱۳۸۷
#40

آلبوس سوروس پاترold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۲:۵۸ پنجشنبه ۲۵ مرداد ۱۳۸۶
آخرین ورود:
۳:۰۰ دوشنبه ۱۰ مرداد ۱۳۹۰
از کنار داوش
گروه:
کاربران عضو
پیام: 683
آفلاین
فرم شماره 1:
اطلاعات اولیه،
1.عضو کدامیک از گروه های بالا هستید؟ سفید از نوع اصیلش، پردی!

2.نسبت خود را با مودی بیان کنید! بابام رفیقش بوده!

فرم شماره 2:
1.در شبی که مودی مرگی نافرجام داشت، شما کجا بودید و مشغول چه کاری؟ من اون دنیا بودم و داشتم گِل بازی می کردم. هنوز از مادر زاییده نشده بودم!

2.آیا شاهدی برای ادعای خود دارید؟اگر دارید کیست؟ بله، مرلین کبیر! میگفت خیلی وقته مرده ولی شاهد خوبیه!

3.آیا شما از مرگ مودی نفعی می بردید؟چه نفعی؟! من همیشه چشماشو دوس داشتم! اگه میشد مال من باشه ...

4.آیا بهتر نبود به جای مودی خود پاتر از جارو پرت می شد پایین؟! بابام از جارو پرت میشد پایین؟ درس حرف بزن! بابای خودت پرت بشه پایین!

5.اگر شما می خواستید یکیو از جارو پرت کنید پایین، اون شخص کیه؟! ریتا اسکیتر

6.آیا به جرم خود اعتراف می کنید!؟ کدوم جرم؟ من بی گناهم! هنوز به دنیا نیومده بودم! عهه!




Re: انجمن مبارزاتی و حمایت از جادوگر! (عمو حاج)
پیام زده شده در: ۱۹:۴۲ چهارشنبه ۷ اسفند ۱۳۸۷
#39

ریتا اسکیتر


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۱:۵۶ چهارشنبه ۲۸ تیر ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۲۳:۳۱ پنجشنبه ۱۵ دی ۱۳۹۰
از تو اتاقم!
گروه:
کاربران عضو
پیام: 568
آفلاین
گروه 1: اعضای مستقیم و غیر مستقیم محفل ققنوس
گروه 2: اعضای گروه سیاه
گروه 3: ماگل ها
گروه 4: موجودات جادویی

فرم شماره 1:

1.عضو کدامیک از گروه های بالا هستید؟

من سیفیدم دیه نمیدونم کدوم میشه

2.نسبت خود را با مودی بیان کنید!

بابام میگفت که یه برادر زاده ی کاراگاه داره که یه ذره هم مشکل داشت! اما فک نکنم تو اون باشی

فرم شماره 2:

1.در شبی که مودی مرگی نافرجام داشت، شما کجا بودید و مشغول چه کاری؟

ادم که نمیتونه هر کاری تو زندگیش میکنه به اینو اون بگه!

2.آیا شاهدی برای ادعای خود دارید؟اگر دارید کیست؟

بلی...بلی...خودم

3.آیا شما از مرگ مودی نفعی می بردید؟چه نفعی؟!

نه بابا منو چه به مودی! چه نفعی

4.آیا بهتر نبود به جای مودی خود پاتر از جارو پرت می شد پایین؟!

چرا چرا موافقم

5.اگر شما می خواستید یکیو از جارو پرت کنید پایین، اون شخص کیه؟!

اسپ

6.آیا به جرم خود اعتراف می کنید!؟

من بی گناهم


... بگذرم گر از سر پیمان
میکشد این غم دگر بارم
می نشینم شاید او آید
عاقبت روزی به دیدارم...







شما می ‌توانید مطالب را بخوانید
شما نمی توانید عنوان جدید باز کنید
شما نمی توانید به عنوان‌ها پاسخ دهید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را ویرایش کنید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را حذف کنید
شما نمی توانید نظر سنجی اضافه کنید
شما نمی توانید در نظر سنجی ها شرکت کنید
شما نمی توانید فایل‌ها را به پیام خود پیوست کنید
شما نمی توانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید
شما نمی توانید از نوع تاپیک استفاده کنید.
شما نمی توانید از HTML در نوشته های خود استفاده کنید
شما نمی توانید امضای خود را فعال/غیر فعال کنید
شما نمی توانید صفحه pdf بسازید.
شما نمی توانید پرینت بگیرید.

[جستجوی پیشرفته]


هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.