برای اینکه این مساله رو بیشتر بشکافید همون طوری که گفتم این نکته رو در نظر بگیرید که با عوض شدن بعضی از مسایل در مسایل دیگه خللی ایجاد نمیشه مثلا وقتی هیوپگریف از مرگ به زندگی برگشت حادثه دیگه ای رو تحت تاثیر خودش قرار نداد.
ولی مثلا اگه سیریوس برگرده روی ۱۰۰ تا چیز دیگه که در زمان مرگ اون تا زمانی که برگرده اتفاق افتاده تاثیر می زاره این برهمکنش حوادث روی همدیگه باعث اغتشاش در کل هستی میشه و همه چیز رو به هم می ریزه به همین خاطر هم هست که میگم این ساعت در زمان محدودی پس از حادثه کار میکنه چون هر چی از حادثه ای که اتفاق افتاده بیشتر بگذره اون حادثه روی محیط اطراف خودش بیشتر اثر میکنه و برگردوندن تمام اون اتفاقات که سر منشا اون همون حادثه اولی بوده بسیار مشکل میشه مثلا فکر کنید اگه الان زمان رو برگردونن و پدر و مادر هری از مرگ نجات پیدا کنن چقدر اتفاق در این بین یعنی تو این ۱۶-۱۷ سال افتاده که همش تحت تاثیر مرگ اونا بوده و باید همشون عوض بشن و بازم هر کدوم از این حوادث روی بقیه اثر گذاشتن و این مثل یک سری توانی تصاعدی میره جلو

امیدوارم تونسته باشم منظورم رو برسونم

خیلی عجیبه که سر این موضوع بحث می کنین
این قضیه زمان برگردان گندترین کار این جی.کی در پیت بود
ببینین ما انسان ها و حتی جادوگرها هرگز نمی تونیم از حصار زمان خارج بشیم. چرا که اصلا اساس دنیای ما در حصار زمان طراحی شده. و خارج شدن ازین مقوله به معنی اینه که همه چیز به هیچ چیز تبدیل بشه.
البته من از دید نسبیتی نمیگم منظورم بعد متافیزیکی قضیس که واقعا قابل درکه.
تنها چیزی که میشه گفت اینه که اگه بشه زمان رو برگردوند همه چیز به هیچ چیز تبدیل میشه.
ببخشید واضح تر نمی تونم بگم
در واقع اگه اینطوری بشه دیگه هیچ چیز مطلق نیست. نه وجود خود آدمها نه وجود چیزهای دیگه.
چون هر چیز در آن واحد هم می تونه باشه و هم نباشه و باز دوباره باشه!
سخت نگیرین اما اگه فکر کنین می بینین که امکان پذیر نیست
اصلا اگه بخوام اینو قبول کنیم حالا بیایم ببینیم چه اتفاقایی می تونه بیفته. اون وقت خودمون به غیر ممکن بودنش می رسیم.
مثلا ...
مرز بین مرگ و زندگی برداشته میشه. همین طور مرز بین دنیای مرده ها و زنده ها. هیچکس رو نمیشه زنده دونست و هیچکس رو هم نمیشه مرده حساب کرد. مرده ها و زنده ها می تونن هی برن و بیان! :-D
این دلیل کاملا منو قانع می کنه که این مسئله خیلی مزخرفه.
به نظرم رولینگ فهمیده چه گندی زده
آخه اون موقع که اونا رو می نوشت نمی دونست انقدر الکی استقبال میشه, اما حالا که مخاطباش آدم حسابین و زود خر نمیشن دیگه اصلا پی اون قضیه رو نمی گیره.
ولی اگه یه ساعت دیدن بخرین!
اون موقع می تونین 8 بار زمان رو برگردونین و یه دست گل کوچیک سه تیمه با 9 تا از خودتون بزنین!

هري درست ميگه
اين موضوع پيچيدس و نميتونم چه جوري توضيح بدم اما خوده دامبلدورم ميگه كه جلوي حوادث بزرگو نميشه با اون ساعت گرفت و درمورد هيپوگيريف اون فرار كرده و گذشته هري نمي دونسته واين در مورد فرار سيريوس هم صدق مي كنه
وهمچنين با ساعت حوادثي رو مي شه تغيير دهد كه شبيه هم باشه و كسي خبر نداشته باشه و سرنوشت نمي شه تغيير داد وگرنه دامبلدور مي رفته چوبه ولد مورت ميشكس اونو از جامعه ي طرد مي كرد اگر فيلم در برابر آينده رو ديده باشيد بيشتر منظوز منو مي فهميد

نقل قول:
دوست عزیز از کشته شدن سیریوس تا پیدا شدن سر و کله کارمند های وزارت سحر جادو فقط چند دقیقه گذشت . میتونستن همون موقع از زمان برگردان استفاده کنن .
در ضمن سری هم به برادر دامبلدور این وسط چکاره است بزن.

نقل قول:
من متوجه تکه اول صحبت شما نشدم .
یعنی منظور شما اینه که چون هری و دوستاش صحنه مرگ هیپوگریف را ندیدن تونستن اون را نجات بدن .
یا منظورتون اینه که اصلا هیپو گریف کشته نشده ؟ اگه منظورتون اینه باید بگم که دامبلدور به صراحت میگه که شما جون دو نفر بی گناه را نجات دادین که یکیش سریوسه و دیگری هیپوگریف .

سلام
نمیدونم از کجای نوشته های من اینجوری گرفتی که نمییشه مرده رو با استفاده از زمان بر گردان زنده کرد
ولی من میگم از وقتش زیاد گذشته بود همین یه خورده به منم سر بزن و تبادل فکر کن یه طرفه نباشه
ولدمورت برای چی نمیخواست مادر هری بکشه
معلم دفاع در برابر جادوی سیاه
یا حق

رسیدیم به نکته اصلی که چطور هیپوگریف که مرده بوده برگشته

توی کتاب وقتی این صحنه رو داره میاره هیچ جا تصویر نمیده که هیپوگریف رو گردن میزنن یعنی از دید هری و هرماینی میگه یه صدای تبر اومد و سپس صدای فریاد هاگرید شنیده شد
در نتیجه این همون لحظه ای هست که هری و هرماینی از اینده به گذشته اومدن و جلوی قطع سر هیپوگریف رو گرفتن
البته موضوع پیچیده شده و منم قبول دارم که رولینگ اینجا رو زیاد جالب ننوشته

هری پاتر و لرد سفید عزیز :
به نظر شما هیپوگریفی که سرش با تبر قطع شده لامکان نشده ؟
در ثانی بحث من در مورد شدن یا نشدن نیست . بحث من اینه که رولینگ یه اشتباه کوچولو کرده
اصلا نباید از این زمان برگردان توی داستانش استفاده میکرد . لا اقل نظر من اینه . چطور اونها تونستن هیپوگریفی را که مرده بود نجات بدن و باهاش سیریوس را فراری بدن ؟

من که قبلا نوشتم این ساعت دو ویژگی داره:
۱- در زمان محدودی مثلا چند ساعت کار میکنه
۲- حوادثی رو توش میشه باهاش دست برد که برگشت پذیر باشن ولی کسی که مرد دیگه مرده برنمیگرده چون دیگه لا مکان شده و نمیتونه در گذشته دوباره وجود پیدا کنه

سلام
دیگه مجبور شد اینو بگم
اگر اینطوری بخواین حساب کنید هری میتونه بره پدر مادرشو هم نجات بده حساب کنید این ساعت ها دوباره باید بر گردند جلو
همچینم راحت نیست بر گردوندن سریوس اگر راحت بود تو حوض نمیخوابید ( تو جنگ میگم ) حداقل باید دامبلدور بر میگشت
از کجا معلوم که دامبلدور این کارو نکرده شاید سریوس برگرده همیشه گفتم هیچ چیز رو نمیتونیم بگیم صد درصد
----------------------------
میکوشیم و تاریکی را پودر میکنیم
---------------------------
یا حق