هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل


در حال دیدن این عنوان:   1 کاربر مهمان





Re: من کیستم؟من چیستم؟
پیام زده شده در: ۱۲:۳۳ یکشنبه ۲۳ بهمن ۱۳۸۴

پروفسور کويیرل


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۶:۵۲ چهارشنبه ۱۷ فروردین ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۲۳:۵۷ چهارشنبه ۲۱ دی ۱۴۰۱
از مدرسه جادوگری هاگوارتز
گروه:
ایفای نقش
کاربران عضو
پیام: 2956 | خلاصه ها: 1
آفلاین
من کیستم؟

موجود کوچک و در عین حال زشتی بود
از زیبایی بهره ای نبرده بود همچنین از شجاعت
عجیب به نظر میرسید که او در گروه گریفیندور قرار گرفته باشد
از تنهایی بیزار بود و از قدرت میترسید
همیشه به دیگران تکیه میکرد و در کنار آنان خود را شجاع نشان میداد
اما او جز موجودی ترسو و بزدل چیز دیگری نبود
همه از اینکه او بهترین دوستان مدرسه را دارد متعحب بودند
آنها فقط از روی دلسوزی با او حرف میزنند
همه میدانستند که او روزی سر همه آنها را به باد خواهد داد
اما جیمز این را باور نمیکرد و او را دوستش می پنداشت
و در آخر او بود باعث مرگ جیمز و عده ای دیگر از جادوگران شد
پیتر پتی گرو از آن موقع فقط یک موش بود که از همه فرار میکرد





Re: من کیستم؟من چیستم؟
پیام زده شده در: ۱۴:۴۰ دوشنبه ۲۶ دی ۱۳۸۴

پروفسور کويیرل


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۶:۵۲ چهارشنبه ۱۷ فروردین ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۲۳:۵۷ چهارشنبه ۲۱ دی ۱۴۰۱
از مدرسه جادوگری هاگوارتز
گروه:
ایفای نقش
کاربران عضو
پیام: 2956 | خلاصه ها: 1
آفلاین
من چیستم؟

از زمان تولدش خیلی میگذره
دیگه الان خیلی بزرگ شده
یادمه اون اوایل که اونو بیرون مدرسه قرار دادند
دلیشونو از این کار نمیدونیستم
اما الان بعد از گذشت سالها پی به منفعتش بردم
گرچه خیلیها اونو باعث دردسر میدونن
و یا میگن تا حالا عده ای رو زخمی کرده
اما با وجود همه این حرفا با وجود خطرناک بودنش
اون میتونه خیلی مفید باشه
بشرطی که بهش آسیب نرسونی و اصلا اطرافش نری
بید مجنون یکی از زیباترین اموال هاگوارتزه





Re: من کیستم؟من چیستم؟
پیام زده شده در: ۱۵:۴۷ دوشنبه ۱۹ دی ۱۳۸۴

پروفسور کويیرل


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۶:۵۲ چهارشنبه ۱۷ فروردین ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۲۳:۵۷ چهارشنبه ۲۱ دی ۱۴۰۱
از مدرسه جادوگری هاگوارتز
گروه:
ایفای نقش
کاربران عضو
پیام: 2956 | خلاصه ها: 1
آفلاین
من کیستم؟

پسر ضعیفی بنظر میرسید
با استعداد بود اما بسیار کم حافظه
ضربه بزرگی به زندگیش وارد شده بود
و این امر باعث تنهایش شده بود
زیبا نبود اما بسیار شجاع مینمود
حاضر بود زندگیش را در برابر نجات هرکسی بدهد
میتونانست خیلی مشهور شود
فقط با یک انتخاب از طرف کسیکه نباید اسمش را برد
او هیچ چیز از گذشته و آینده نمی دانست
فقط آرزو داشت دوباره همراه خانواده زندگی کند
نویل پسری بودکه هرگز پیشگویی را نشنید





Re: من کیستم؟من چیستم؟
پیام زده شده در: ۲۳:۵۳ پنجشنبه ۱۵ دی ۱۳۸۴

چو چانگ


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۰:۵۰ دوشنبه ۱۵ تیر ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۱۵:۲۷ دوشنبه ۲۹ بهمن ۱۳۹۷
از کنار مک!!!
گروه:
کاربران عضو
پیام: 1771
آفلاین
من کیستم:


بارها آرزو کرده بود کاش اون انتخاب نشده بود...کاش اون مجبور نبود مسئولیت رو قبول کنه...

یاد روزهایی میفتاد که به اون حسودیش شده بود..روزهایی که حسرت اونطور توجه پدر و مادر به دلش مونده بود...چی میشد اگه یه بار هم مثل اون باهاش برخورد میکردن!

اما نمیشد..باور کرده بود ازش کمتره. میدونست حتی اگه ثروتمندترین شوهر دنیا رو هم داشته باشه باز به پای اون نمیرسه. همین باعث شده بود همیشه ازش نفرت داشته باشه...

اما روزی که خبر مرگش بهش رسید، احساس کرد یه چیزی تو دلش میجوشه...یه حس دردناک...انگار..انگار دل پتونیا برای خواهرش تنگ شده بود...


[b][font=Arial]«I am not worriedHarry,» 
said Dumbledore
his voice a little stronger despite
the freezing water
«I am with you.»[/font]  [/b]


Re: من کیستم؟من چیستم؟
پیام زده شده در: ۲۱:۰۴ پنجشنبه ۱۵ دی ۱۳۸۴

پنه لوپه کلیرواتر old


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۰:۴۹ شنبه ۳۰ آبان ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۲۲:۱۰ دوشنبه ۳۱ خرداد ۱۳۸۹
از پشت دریاها!!
گروه:
کاربران عضو
پیام: 239
آفلاین
نمیدونم چطوری میشه توصیفش کرد
شاید اصلا تمام آدمای دنیا هم که جمع بشن نتونن اسمی رو که لایقش باشه روش بذارن...در هر حال پدر و مادرش یه اسم مسخره رو انتخاب کردن
پدر و مادرا هیچ وقت تو اسم انتخاب کردن مهارت نداشتن
همیشه یه اسمای کلیشه ای که هی میان و تکرار میشن رو میذارن
هیچوقت خلاقیت به خرج نمیدن و به بچه هاشون نمیگن کنه خرچسونک یا بز کوهی
همیشه رو آدمای بزرگ اسمایی رو میذارن که رو آدمای معمولی هم میشه گذاشت.مسخره نیست؟
شاید اصلا اون بزرگتر از این حرفاس که بخوایم به یه اسمی صداش کنیم...هر اسمی
میخواد تام ریدل باشه یا جادوگر سیاه فرقی نمیکنه
لرد ولدمورت اسمیست که هرکسی نمیتونه اونو به زبون بیاره



Re: من کیستم؟من چیستم؟
پیام زده شده در: ۲۱:۵۶ پنجشنبه ۸ دی ۱۳۸۴

هکتورold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۰:۱۱ شنبه ۷ خرداد ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۲۳:۰۸ دوشنبه ۹ اسفند ۱۳۸۹
از تالار راونکلا
گروه:
کاربران عضو
پیام: 255
آفلاین
همه میگن خیلی زشته.
وقتی میبیننش یا جیغ میزنن یا له میکنن.
ولی من جور دیگه ای نگاهش می کنم.
انقدر زیباست که نمیتونم تصورش کنم.حتی نمیتونم یه کلمه ای که لایق زیبایش باشه بیارم.
پاهاش بلوریه . چشاش خرمایه...مواش سیخ سیخیه...تو صورتش ماه و می شه دید..
انقدر دوستش دارم که حتی دوست داشتنم رو هم نمیتونم تو یه کلمه ی کوچک که فقط نمود آواییه بیارم.
غروب و میشه تو چشاش دید.... خوش هیکل ترین کسی که تا حالا میتونی دیده باشی...
وقتی کنار پنجرمون می شینه با تلالو خورشید زیبایش دو چندان میشه....
سوسک زیباترین موجودیه که من تابحال دیدم



من کیستم؟من چیستم؟
پیام زده شده در: ۱۱:۳۷ پنجشنبه ۸ دی ۱۳۸۴

آلبوس دامبلدورold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۲:۱۲ شنبه ۲۳ مهر ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۲:۰۶ سه شنبه ۸ آبان ۱۳۸۶
از درون مغاک!
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 1130
آفلاین
من چيستم؟

وقتي گرفتمش دستم خيالم راحت شد
خيلي بزرگ بود
همشه در مواقع اضطراري بهش احتياج پيدا ميكنم
بهش مديونم
اگه نبود چي كار ميكردم؟
رنگ اين يكي قرمز بود ولي طلائي و نقره ايشم قشنگه!

آفتابه هميشه و همه جا به دردمون ميخوره
مطمئن باشيد!
-------------------------------------------------------------------

هميشه سعي ميكردم دوستش داشته باشم
هميشه دوست داشتم باهاش صحبت كنم
وقتي از دانش آموزا صحبت ميكرد يه حالي ميشدم
دوست داشتم از هري بشنوم
نميدونستم هري اينقدر پسر بديه

ولي از وقتي منو فروخت فهميدم كه همش الكي بوده
نميدونستم اسنيپ اينقدر آدم فروشه!!


شناسه ی جدید: اسکاور


Re: من کیستم؟من چیستم؟
پیام زده شده در: ۱۶:۲۳ چهارشنبه ۷ دی ۱۳۸۴

سوروس اسنیپ


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۲:۳۸ سه شنبه ۲۰ بهمن ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۱۵:۲۵ یکشنبه ۳۰ دی ۱۳۸۶
از برزخ
گروه:
کاربران عضو
پیام: 375
آفلاین
من کیستم ؟
رو به روی آیینه ی سنت مانگو ایستاده بود و به این حالت به آیینه نگاه می کرد
با خودش فکر می کرد اگه یه روز فراموش بشه چی ؟
این فکر باعث میشد تا غده ی های اشک چشمهاش فعال بشه و اشک از چشمماش جاری بشه .
- امروز ...
اما چیزی به ذهنش نمی رسید !
- خدای من چرا فراموش کردم ! امروز روز ...
باز هم فکر کرد اما حافظه اش جواب نداد !
با بی حوصلگی یه عکس دیگه از نیم رخش گرفت و روی تخش دراز کشید و با خودش فکر کرد :
- عجیب نیست حافظه ی یه جادوگر این قدر ضعیف باشه ؟
دیگه نا امید شده بود... نا امید نا امید
- جک ! میای بازی ؟
جوابی نیومد

با صدای بلند تری پرسید :
- جک میای بازی ؟
این بار به سمت هم اتاقیش جک که هر دو گوشش سمعک جادویی داشت برگشت و داد زد :
- جک چرا جوابـــ ـــ نمــ
چشمش به جلد مجله ی ساحره افتاد که این چهره به رویش می درخشید !
گیللدروی لاکهارت برای هشتمین سال پی آ پی برنده ی جایزه ی لبخند سال از مجله ی ساحره شده بود !!!
حالا باید بساطشو جمع می کرد و به مرکز شهر می رفت تا جایزه اش رو بگیره
اما چه سود که در سنت مانگو قرنطینه شده بود !!
گیلدروی غمگین تر از همیشه به سمت آیینه رفت تا دوباره به چهره ی دوست داشتنی اش ( از دید خود ) زل بزند.


شک نکن!


Re: من کیستم؟من چیستم؟
پیام زده شده در: ۱۴:۱۲ چهارشنبه ۷ دی ۱۳۸۴

پروفسور کويیرل


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۶:۵۲ چهارشنبه ۱۷ فروردین ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۲۳:۵۷ چهارشنبه ۲۱ دی ۱۴۰۱
از مدرسه جادوگری هاگوارتز
گروه:
ایفای نقش
کاربران عضو
پیام: 2956 | خلاصه ها: 1
آفلاین
من کیستم؟
هر شب و روز صداش تو گوشم بود
خیلی وقتا نمیزاشت بخوابم
همه رو کلافه کرده بود
ای کاش میشد از مدرسه انداختش بیرون
اما حیف که جایی جز اونجا رو نداره
دلم برای بدعنق میسوزه
چون هیچ دوستی تو هاگوارتز نداره


من چیستم؟
اولین بار اونو تو هاگوارتز دیدم
باورش برام سخت بود
عجیب تر از اون چیزی بود که فکر میکرم
همه نمیتونستن اونو ببین
میگفتن اونا خیلی مرموز و شومن
اما من بر این باورم که
اگه بخوای میتونی اونا رو دوست داشته باشی
با اینکه بزرگ و زشتن
اما بهر حال تسترال هم یه موجود زندس





Re: من کیستم؟من چیستم؟
پیام زده شده در: ۱۷:۲۹ شنبه ۱۲ آذر ۱۳۸۴

پروفسور کويیرل


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۶:۵۲ چهارشنبه ۱۷ فروردین ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۲۳:۵۷ چهارشنبه ۲۱ دی ۱۴۰۱
از مدرسه جادوگری هاگوارتز
گروه:
ایفای نقش
کاربران عضو
پیام: 2956 | خلاصه ها: 1
آفلاین
من کیستم؟
با اینکه بسیار بدقیافه بود
با اینکه بسیار لاغر و نحیف بود
با اینکه همه ازش فرار میکردند
با اینکه از درسش متنفر بودم
اما قدرت فوق العادهای داشت
تریانی گاهی مواقع درست پیشگویی میکرد
و این باعث محبویتش میشد

من چیستم؟
بسیار نرم و سبک بود
کمتر مانند آن یافت میشد
وقتی همراه کسی باشه وجوش احساس نمیشه
با وجود محو بودنش اما همیشه بدرد بخوره
همیشه یه جایی بدر میخوره
ای کاش منم یه شنل نامرئی داشتم










شما می ‌توانید مطالب را بخوانید
شما نمی توانید عنوان جدید باز کنید
شما نمی توانید به عنوان‌ها پاسخ دهید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را ویرایش کنید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را حذف کنید
شما نمی توانید نظر سنجی اضافه کنید
شما نمی توانید در نظر سنجی ها شرکت کنید
شما نمی توانید فایل‌ها را به پیام خود پیوست کنید
شما نمی توانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید
شما نمی توانید از نوع تاپیک استفاده کنید.
شما نمی توانید از HTML در نوشته های خود استفاده کنید
شما نمی توانید امضای خود را فعال/غیر فعال کنید
شما نمی توانید صفحه pdf بسازید.
شما نمی توانید پرینت بگیرید.

[جستجوی پیشرفته]


هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.