جیمز که سه متر با رون فاصله داشت گفت : دایی؟جو گیری ها!!من که نگرفتمت میخوای بری برو.کی تورو گرفته؟
رون که کلش رو میخارید گفت: اصن من نمیدونم اول بذار حساب این فرزند نا خلفمو برسم.
و ناگهان رون با یک پرش بلند به سمت هوگو حمله ور شد ولی هوگو جاخالی داد و افتاد روی دامبلدور
رون ریشهای دامبلو گرفته بود میکند و داد میزد: سلام کثافت حرف گوش نکن،مرگوار میشی.واسه من؟ریش درمیاری؟پیر میشی،آبدارچی؟
ناگهان دامبلدور با دستاش رون رو عقب زد و گفت: پسرم،شما اشتباه گرفتی پسرت اونجاس.
رون که برگشت پسرش رو دید و خواست به سمتش حمله ور شود که ناگهان دوتا پنجرهی اتاق شکست و از ان دو دود سیاه وارد اتاق شد.دو دود کنار هوگو امد و ناگهان تبدیل به ایوان و ریگول شد.دو دود دست های هوگو را گرفتند و با خود بردند
خانه ی ریدل
هوگو روی زانو هاش نشسته بود و از ترس به خود میلرزید.
شترق
لرد محکم تو گوش هوگو زد طوری که هوگو تو هوا 4 بار دور خودش چرخید و ناگهان به دیوار کوبیده شد و روی زمین افتاد.
لرد به کنار هوگو امد پاش رو روی صورت هوگو گذاشت و گفت این چه حرفایی بود که زدی ها ها ها؟؟؟
هوگو به سختی پای لرد رو از روی صورتش برداشت و کلی خون از تو دهنش به بیرون پاشید به سختی گفت:
ا..ا..ار.باب ممن هد..دفم جمع کردن رای بود فقط به خاطر شما.
و هوگو بیهوش شد
لرد که دست به کمرش زده بود گفت راست میگی هوگو؟الحق که ابدارچیه خودمی.آفرین به تو با این کلک زیرکانت.لینی؟رز؟زود باشین دوباره این هوگو رو امادش کنین زود.