هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل

حق موروثی یا حق الهی؟ مسئله این است!



بعد از این که لرد ولدمورت تصمیم به ترک سرزمین جادوگران به مدتی نامعلوم گرفت، ارتش تاریکی بر سر رهبری که هدایت مرگخواران را برعهده بگیرد، به تکاپو افتاده است!




سرخط خبرها




Re: جادوگر تی وی
پیام زده شده در: ۱۵:۲۸ شنبه ۱۴ مرداد ۱۳۸۵
#1
به گزارش خبرگذاری ولدی نیوز ، آلبوس دامبلدور رئیس مدرسه ی علوم و فنون هاگوارتز دیشب در بیمارستان سنت مانگو حاضر شده و از جمعی از بیماران این بیمارستان دیدار کرد .

این در حالی است که پزشکان ، هر گونه ملاقات در شب را ممنوع کرده اند و مسئولین سنت مانگو ادعا می کنند که کسی در شب نمی تواند برای ملاقات بیماران به بیمارستان بیاید .

شاهدان عینی ، گزارش داده اند که آلبوس دامبلدور در حالی که خود را در زیر ردایش جمع کرده بود تا شناخته نشود ، در خیابان جلوی سنت مانگو پرسه میزده . غافل از این که ریش سفیدش ، موجب مشخص شدن هویت این فرد شد .

یکی از شفادهندگان بخش امراض و بیماری های مشنگی ، به خبرنگار ما گفت :
- بله ، آقای دامبلدور ، در ساعات اولیه ی بامداد امروز ، به این بخش آمدند و یک سری اعمال مشنگی بر روی خودشون انجام دادند . این اعمال که آزمایش خون نام دارد ، بر روی دامبلدور انجام شده و نتیجه ی آزمایش نشان دهنده ی این نکته بوده که گوره خونی دامبلدور ، O - است .


این شفادهنده که خواست اسمش فاش نشود ، به علت استفاده از تکنیک های مشنگی ، تحت تعقیب است .


گفتنی است آلبوس دامبلدور ، بعد از انجام آزمایش های مربوطه ، در یکی از اتاق های فوق سری واقع در بخش ممنوعه ی سنت مانگو بستری شده است .


ویرایش شده توسط ماروولو گانت در تاریخ ۱۳۸۵/۵/۱۴ ۱۵:۴۷:۴۹


Re: خادمان لرد سياه به هم مي پيوندند(در خواست براي عضويت در باند مرگخواران)
پیام زده شده در: ۲:۴۱ پنجشنبه ۲۲ تیر ۱۳۸۵
#2
1 - نام و نام خانوادگي: ماروولو گانت

2 - نام گروه در هاگوارتز: اسلیترین

3 - سابقه كار با جادوي سياه(از طفوليت تا بزرگسالي))..توضيح دهيد(داستاني لطفا (
توی خانواده ی سیاهی متولد شده بودم که همگی از دم جادوگر سیاه بودن . یادمه هر وقت عَموم رو میدیدم ، فرار می کردم ، آخه یک کاری با من کرده بود که همیشه می ترسیدم ازش .... !
سال ها گذشت . پدرم مرد ، مادر غصه می خورد تو خونه و دق دلیش رو سر بچه های همسایه خالی می کرد . طوری که تا دو ماه بعد از مرگ بابام ، هیچ بچه ای توی محله مون نموند و من کلی غصه دار شدم !
یک روز از خونه بیرون زدم و رفتم به سمت جنگلی که همیشه سرد بود و تاریک . اهالی ده می گفتند که این جا طلسم شده و هر کس رفته دیگه برنگشته . کسی جرات نداشت به اون نزدیک بشه .
خواست داخل اونجا بشم که یهویی یک ساحره از پشت سرم گفت :
- آقا شما این جا چی کار می کنین ؟
خلاصه برگشتم و دیدمش و عروسی کردیم و دو تا بچه هم ازش یادگاری برام موند!!
زنم که مرد ، تنها شدم و با این دو تا تنها موندم . یک سری اتفاقات خانوادگی افتاد و من و پسرم ، موفین ، رفتیم آزکابان ! البته رفته بودیم حال و هوایی عوض کنیما !
وقتی برگشتم دیدم دخترم ، مروپ ، با اون ماگل داخل ده فرار کرده و رفته ! کلی نفرینش کردم ! خلاصه روزی از روزها ، پسری از در خونه مون وارد شد و دیدم که چه قدر شبیه تام ریدل ، همون ماگل فراریه . ولی اون اومد و دست انداخت گردن من و گفت : بابابزرگ !
با چنان مهر و عاطفه ای این رو گفت که مهرش به دلم نشست و اصلا مریدش شدم !
فهمیدم که نوه ی من عجب جادوگر بزرگی شده و تصمیم گرفتم که مرگ خوار اون بشم . این داستان در آینده ادامه دارد !


4 - طلسمهاي نابخشودني را بلد هستيد؟يا كه خير((اگه بلد هم نباشيد شخصا به همتون ياد خواهم داد پس نگران جواب به اين سئوال نباشيد((

کمی تا حدودی بلدم ! البته نه همه شون رو ! فقط آواداکداورا رو بلدم و خیلی استفاده می کنم ازش .


5 - دامبلدور را در يك جمله تعريف كنيد!
پیر مردی بیکار و علاف که از اوج بی کاری محفل راه میندازه که لرد رو شکست بده ! کور خونده !


6 - عشق چيست؟و چه كاربردي دارد!

عشق چیز بدی است که فقط سفید ها به آن دچار میشوند . البته دامبلدور بسیار عاشق پیشه بوده و این خودش عاملی است که اعضای محفل را به عاشقی وا می دارد . بالاخره هر کس از رئیسش یاد میگیره !!!!


7 - به چه كساني بي اعتماد هستيد:

تمامی محفلی ها ، ارتش سفید ، مرگ خواران خائن و خائنین به اصل و نسب ها !


8 - گندزاده ها را چگونه مبينيد؟

تا جایی که امکان دارد ، دوست دارم گند زاده ها را نبینم !! کلا در ذهن من گندزاده ها اصلا جایی ندارند و به آن ها فکر نمی کنم !!!

9 - اگر ارباب لرد ولدمورت دستوري دهد كه به ضرر شخص شما باشد..اجابت ميكنيد؟حتي اگه در اين دستور ممكن باشد از بين برويد؟

ای قربونش برم ! نوه ی خودمه ! پس چی ؟ همه کار واسه ش می کنم ! هر کاری بگه ، حتما صلاح هستش و من انجام میدم !!!


در زندگی زخمهایی وجود داره که مثل خوره روح آدم رو می خوره و می تراشه


Re: بهترين ایده
پیام زده شده در: ۱۰:۵۶ دوشنبه ۱۹ تیر ۱۳۸۵
#3
به نظر من رنک بهترین ایده رو می تونیم بی شک به بلرویچ بدیم ! برای اون تاپیک آجاس ! من با شناسه ی قبلیم که تو سایت بودم ، همیشه سعی میکردم پست های اون تاپیک رو بخونم !
ولی حیف که نتونست به راه خودش ادامه بده ! همیشه و در همه جا افرادی برای کارشکنی بوده و این طوری شد که ما الان آجاس نداریم !

امید وارم بازم فعالیت ایشون و تاپیک های قشنگش رو ببینیم !

رای من ، بلرویچ به خاطر آجاس !



Re: جادوگر ماه
پیام زده شده در: ۱۰:۵۴ دوشنبه ۱۹ تیر ۱۳۸۵
#4
به نظر منم لرد ولدمورت می تونه دارنده ی این رنک باشه . من قبلا هم توی سایت بودم و فعالیت ایشون رو با شناسه ی کرام دیده بودم . اون موقع که خیلی فعال بود .

با وجود این که وظیفه ی مدیریت سایت رو بر عهده داره ، ولی همیشه در رول سایت دیده شده .


رای من ، ولدمورت !



Re: ناظر ماه
پیام زده شده در: ۱۰:۴۷ دوشنبه ۱۹ تیر ۱۳۸۵
#5
رای من به زاخاریاس اسمیت !

برای این که با این که خیلی شناسه عوض کرد همیشه به فکر بهبود رول در انجمن های زیر دستش بود و همیشه و در همه روزها حضور داشت .
همیشه درخواست ها رو به موقع و به درستی جواب میداد . من قبلا هم با شناسه ی دیگه ای تو سایت بودم و کار اون رو از نزدیک دیدم .
البته فکر کنم ناظر لندن لندن دو نفر بودند ، یکی زاخاریاس ، یکی هاگرید .
و مدت هاست که ما پستی در لندن از ایشون ندیدیم ! ( هاگرید ! )
به نظر میاد لیست سنگین شخصیت ها اصلا اجازه نمیده اون کار کنه !

اگر خوب و درست نگاه کنید ، لیست شخصیت ها کار یک هفته س . و هاگرید کمتر از یک ماهه ناظر شده !
پس نمی تونه ناظر برگزیده ی دو ماه باشه !

رای من به زاخاریاس اسمیت



شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۲۲:۲۹ پنجشنبه ۱۵ تیر ۱۳۸۵
#6
نام : ماروولو

نام خانوادگی : گانت

سن : خیلی زیاده ! حدود 100 سال !

گروه : مسلما اسلیترین

علاقه مندی ها : جادوی سیاه و کشتن و ولدمورت

استعداد : فقط توی جادوی سیاه استعداد دارم !!

شکل ظاهری : پیرمردی خموده و اخمو با چشمای سیاه و پوستی کدر .

توضیحات کوتاه : از معدود کسانی بودم که به اصل و نسب توجه می کردم . برای همین کم کم از جامعه ی جادوگری که به سمت خوبی و صلح و صفا می رفت ، دور شدم . با دخترم و پسرم توی یک کلبه داخل لیتل هنگلتون زندگی می کردم تا این که دخترم با اون پسره ، ریدل ، فرار کرد . اون جا بود که به خودم گفتم شاید این دختره برگرده و به اصل و نسبش برگرده . ولی رفتم آزکابان و برگشتم و اثری ازش ندیدم !
تا این که شنیدم یک شخصی ، که هیچ کس حتی اسمش رو هم نمیاره ، اومده و داره به جمع کردن قدرت می پردازه !
رفتم پیشش و دیدم ای وای ! این چه قدر شبیه ریدل خودمونه ! و فهمیدم که اون شخص ، تام ریدل ، نوه ی دختری من بوده .
به جمع مرگ خواراش پیوستم و تا حالا دارم برای اون جانفشانی می کنم .
امیدوارم همه جا رو سیاهی بگیره !


تایید شد!


ویرایش شده توسط آلبوس دامبلدور در تاریخ ۱۳۸۵/۴/۱۵ ۲۳:۱۵:۴۸


شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۲۱:۱۵ سه شنبه ۱۳ تیر ۱۳۸۵
#7
نام : ماروولو

نام خانوادگی : گانت

سن : خیلی زیاده ! حدود 100 سال !

گروه : مسلما اسلیترین

علاقه مندی ها : جادوی سیاه و کشتن و ولدمورت

استعداد : فقط توی جادوی سیاه استعداد دارم !!

شکل ظاهری : پیرمردی خموده و اخمو با چشمای سیاه و پوستی کدر .

توضیحات کوتاه : از معدود کسانی بودم که به اصل و نسب توجه می کردم . برای همین کم کم از جامعه ی جادوگری که به سمت خوبی و صلح و صفا می رفت ، دور شدم . با دخترم و پسرم توی یک کلبه داخل لیتل هنگلتون زندگی می کردم تا این که دخترم با اون پسره ، ریدل ، فرار کرد . اون جا بود که به خودم گفتم شاید این دختره برگرده و به اصل و نسبش برگرده . ولی رفتم آزکابان و برگشتم و اثری ازش ندیدم !
تا این که شنیدم یک شخصی ، که هیچ کس حتی اسمش رو هم نمیاره ، اومده و داره به جمع کردن قدرت می پردازه !
رفتم پیشش و دیدم ای وای ! این چه قدر شبیه ریدل خودمونه ! و فهمیدم که اون شخص ، تام ریدل ، نوه ی دختری من بوده .
به جمع مرگ خواراش پیوستم و تا حالا دارم برای اون جانفشانی می کنم .
امیدوارم همه جا رو سیاهی بگیره !



ماروولوی عزیز...شما گفتید که یکی از دوستانتون این شخصیت رو میخواد بگیره و شما یه شخصیت دیگه میخواید بردارید ولی الان که آی پی هارو چک کردم دیدم که آی پی خود شماست!....فکر کردم و دیدم که اگر شما همین شکلی این شخصیت رو معرفی کرده باشید که مثلا به کس دیگه ای واگذار نشه اشتباه بزرگی رو مرتکب شدید!...این شخصیت هایی که قبلا توسط کسان دیگه ای گرفته شده بود به راحتی به بقیه داده نمیشه!...به همین دلیل من الان اینو تایید نمیکنم چون میدونم یا خودت میخوای با این فعالیت بکنی یا اینکه بدون فعالیت میمونه!
به همین دلیل فعلا تایید نشد...با من ارتباط برقرار کن صحبت کنیم!


ویرایش شده توسط آلبوس دامبلدور در تاریخ ۱۳۸۵/۴/۱۴ ۱۷:۴۴:۲۹






هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.