یکی از ورد هایی را که تا به حال یاد گرفته اید یا اختراع کردید را با نحوه ی تلفظ و عملکردش بنویسید.
ورد: ریدیکیولوس [Riddikulus]
تلفظ ورد: ri-di-KYOO-lus
ریشه لغوی ورد: لاتین. "ridiculum"=مضحک، از کلمه "ridere"=خندیدن
کاربرد: طلسمی ساده که نیازمند نیروی ذهن است. جادوگر هنگام فرستادن طلسم باید بدترین ترسش را در حالتی مضحک تصور کند. اگر طلسم درست اجرا شود، بوگارت مجبور میشود تا شکلی خنده دار بخود بگیرد که نوعی دفاع از طرف جادوگر در برابر شکل ترسناک بوگارت محسوب میشود
یک رول بنویسید که در آن با استفاده از درس این جلسه و طلسم های قبلی با یک نفر دوئل میکنید.(طنز یا جدی) مثل همیشه در کتابخانه نشسته بودند و صحبت می کردند.
رون : کوییدیچ هم وضعش خوب نیست جدیدا. این ...!
هری حرف او را قطع کرد و گفت : من می رم دستشویی الان میام.
و بلند شد رفت. رون گفت :
آره داشتم می گفتم این بازی آر رو نباید به ریونکلا می باختیم.
از سمت دیگر کتابخانه کسی گفت :
آره ، شما همیشه بازنده اید.
هرمیون و رون برگشتند. و مالفوی را روبروی خود دیدند. رون فریاد زد :
تو اینجا چی کار می کنی مالفوی!
هرمیون گفت : ولش کن بابا!
مالفوی گفت : آره ولم کن! اومدم کتابخونه! مشکلی داری؟
رون که از خشم صورتش سرخ شده بود چوب دستی اش را بیرون آورد و به سمت مالفوی گرفت.
- اکسپلیارموس
این مالفوی بود که به سرعت چوب دستی اش را بیرون آورده و رون را خلع سلاح کرد.
هرمیون گفت : دیگه بیشتر از گلیمت پاتو دراز کردی مالفوی. اما او هم تا چوب دستی اش را بیرون آورد خلع سلاح شد.
مالفوی گفت :
حالا یه کاری می کنم شما که اینقدر این کتابخونه رو دوست دارید بچسبید بهش.
چوب دستیش را بالا آورد و به سمت رون و هرمیون گرفت :
- حدروسیوس
رون و هرمیون چشم هایشان را بستند. ولی چیزی احساس نکردند. چشم هایشان را باز کردند. مالفوی را دیدند که به یکی از قفسه های کتاب چسبیده بود هری را که پشت سر او لبخند می زد.
رون و هرمیون چوب دستی هایشان را برداشتند. و به سمت مالفوی رفتند.
ناگاهن چوب دستی مالفو در دستش تکان خورد. هرمیون متوجه شد و گفت :
اکسپلیارموس.
چوب دستی مالفوی از دستش بیرون پرید.
هری گفت :
تو که اینقدر دوست داری کتباخونه رو حالا حال کن توش.
و سه نفری از آنجا دور شدند