تغییر سوژهپیتر و آلبرت که دیدند این روفوس آدم بشو نیست پریدند، گرفتنش و بردند آزکابان که بوس بشود، بلکم آدم شد.
صبح روز بعد - دوباره اتاق بازجویی آزکاباندر اتاق بازجویی با شدت باز شد و یک گونی سنگین پرت شد توی اتاق: اوخخخخخخخخ!
اتاق بازجویی خیلی بزرگ بود و هفتاد هشتاد تا میز و صندلی مخصوص بازجویی درش چیده شده و وسایل شکنجه به قدر کفایت در دسترس بازپرسان بود. بنابراین کل مسئولین هاگوارتز را می شد آورد اینجا و شکنجه کرد. ان قلت نیاورده، مضایقه هم نکنید!
بله... در وا شد و یه گونی پرید و اومد تو اتاق بازجویی و خورد به دیفال و گفت : اوخخخخخخخخخ!
پشت سرش جناب محترم وزارت سحر و جادو؛ پرید تو و بند کیسه را باز کرد و دالاهوف طناب پیچ شده را درآورد و روی یک صندلی نشاند و برگه ی تکالیف ماگل شناسی اش را جلوی صورت دالاهوف گرفت.
ولی بعد دید انگاری یک چیزی کم است. دورخیز کرد و بعد با سرعت جفت پا پرید توی صورت دالاهوف که دالاهوف و همه میز صندلی ها چپه شدند و دوباره مورفین راستشان کرد و دوباره برگه ی تکالیف ماگل شناسی اش را جلوی صورت خونین و درب و داغون دالاهوف گرفت. ها! این بهتر شد فضاسازیش. بازجوییانه تره!
مورفین پک عمیقی به سیگارش زد و بعد سیگارش را تف کرد و گفت: آخه چاخان! تو خجالت نمی کشی؟ تو حیا نمی کنی؟ مشاوریت اعظم هیچی! حقوق و چیزایی که بهت میدم هیچی! شغلی که جد بزرگوارم تو هاگوارتز بهت داد هیچی! مقامی که در دستگاه باشکوه خواهرزاده ی قدرقدرتم داری هیچی! اون شبم نون نداشتی اومدی در خونه ی گانت ها، دوتا نون بهت دادم، اونم هیچی! بابا لامروت! اسلیترینی که هستی! این چه وعضیه درست کردی باسه ما؟ گریفو اول می کنی تو کلاست؟ به وزیر 20 میدی؟ خجالت نمی کشی؟
دالاهوف در حالیکه سعی می کرد با بیهوش شدن مبارزه کند گفت: نه! من یه استاد عادلم! همه باید طبق پاسخنامه جواب بدن تا نمره کامل بگیرن. من هرگز پارتی بازی نمی کنم.
مورفین خم شد و ته سیگاری را که تازه تف کرده و هنوز روشن بود برداشت و کرد توی چشم دالاهوف.
- آییییییییییییییی!
- یه چشمت که آسیب دید. اون یکی رو خوب باز کن این برگه رو ببین. سوال اولشو بخون:
نقل قول:
1) بنظر شما چرا در بازی های کامپیوتری مشنگی شخصیت های اول همیشه تحت شرایط سخت هستند؟ این روند چه پیامی را به ما میدهد؟ ( 10 نمره)
دالاهوف به سختی سرش را ثابت نگه داشت تا سوال را خواند و مورفین پرسید:
- به نظرت جواب واقعی واقعی واقعیش چیه؟
- همون که توی پاسخنامه گفتم: اگر ما خودمان را جای مشنگ ها بگذاریم و...
مورفین نزدیک ترین صندلی را برداشت و کوبید پس کله ی دالاهوف که باعث شد مقادیر معتنابهی خون و مغز از گوش و حلق و بینی دالاهوف بپاشد بیرون عین کمبات!
دالاهوف از هوش رفت. مورفین سیگار دیگری روشن کرد و بشکنی زد و دو دیوانه ساز با سطل های پر از آب یخ وارد شدند و یکی، یک سطل را خالی کردند روی دالاهوف. دالاهوف به هوش آمد.
مورفین گفت: جواب درست همونی بود که من دادم. بعد تو از 10 نمره چند دادی؟ 5! آخه تو بازی بلدی؟ نه! تو بازی بلدی؟ یادت رفته تو ماموریت مشترکی که ارباب داد و رفتیم خانواده ی اون یارو مشنگه رو قتل عام کردیم ؛بعد نشستیم با پلی استیشن بچه هاش بازی کردیم، همش با دروازه بان می رفتی تو گل خودت، خیال می کردی داری به من گل می زنی؟
- نه! دروغه! اصن من از مشاورت استعفا میدم. گلابی!
- سوال دومو بخون:
نقل قول:
۲) بازی های کامپیوتری یکی از ............ مشنگ ها است. (۵)
مورفین: جواب درستش چیه؟
دالاهوف: جذاب ترین، بهترین و غیر قابل توصیف ترین اختراعات
- من چی جواب دادم؟
- ابزارهای کنترل و اغفال چاخانوف ها توسط
- این دوتا با هم اختلافی دارن که تو 1 نمره ازم کم کردی؟ هان؟ در واقع تو توسط این بازی ها اغفال شدی که برات جذابه دیگه! پس جواب منم درسته. سوال سوم:
نقل قول:
۳) بازی های کامپیوتری مشنگی چه تاثیری را ممکن است در زندگی مشنگ ها بگذارد؟ (۱۰)
مورفین: پس که گفتی این بازی ها باعث میشه بچه ها به سمت مورفین نرن. ها؟
مخالفت با دولت آزادی و پرواز؟
براندازی از درون نظام؟
توقع داری من چرندیاتی مثل دوری از چیز و مورفین رو به عنوان جواب صحیح بنویسم تو برگه؟ زندانبان!
وینسنت کراب با عجله وارد اتاق شد: بله جناب وزیر!
- اون دیوانه ساز جیبی رو بده من!
کراب یک دیوانه ساز کوچولو از جیبش درآورد و داد به مورفین.
مورفین: اینا جوجه دیوانه سازن. بزرگ که بشن میشن عین همینایی که سطل دستشونه. ولی الان ضعیفترن. بوسه هاشون قبض روح نمی کنه ولی تا مرز قبض روح می بره.
مورفین دیوانه ساز را چسباند به صورت دالاهوف. دالاهوف انگار که در حال غرق شدن باشد، هی دست و پا می زد و نفسش بالا نمی آمد. بالاخره بعد ار نیم ساعت مورفین دیوانه ساز را برداشت و گذاشت توی جیبش: بریم سر وقت سوال چهارم:
نقل قول:
۴) چرا دالاهوف در ابتدای اولین جلسه کلاس با لگد اومد تو در؟ (5)
مورفین: حالا مثلا چه فرقی می کنه تو تحت تاثیر مرحله اول به قول خودت مورتال کامبت باشی یا قارچخور. بالاخره 176 بار گیم اور شدی دیگه! به خاطر اسم بازی باید 2 نمره کم کنی؟ بیا این جیبی کوچولو رو ماچ کن تا سوال پنجمو بخونم برات:
نقل قول:
5) آیا بازی های کامپیوتری مشنگی انجام میدهید؟ به چه سبکی علاقه دارید؟ نام ببرید و اگر توضیحی دارید میتوانید بدهید. ( سوال اختیاری - نمره اضافی)
مورفین: خب ای خائن! اینجا که دستت باز بود تو نمره اضافی! 10-20 نمره می دادی دیگه! ورداشته 3 داده. اصلا جیبی رو میذارم تا فردا صبح همین موقع ماچت کنه. زندانبان! کار من با دالاهوف فعلا تمومه. بگو بقیه بچه ها گونی هاشونو بیارن.
توجه توجه:
دوستان معترض به هاگوارتز!
توجه داشته باشید که این تسویه حساب ها جنبه ی جدی نداشته و در قالب تفریح و رول و احیانا گلایه های دوستانه است. پس لطفا شکنجه گران از توهین مستقیم به شخصیت اعضا خودداری کرده و شکنجه شوندگان نیز جنبه داشته باشند و خودشان هم بیایند رول بزنند و خودشان را نجات بدهند و شکنجه گرشان را شکنجه کنند تا همه با هم بخندیم. هدف استفاده از سوژه ی کلاس های هاگوارتز برای رول زدن است و بس!
یک استاد هاگوارتز بنا به صلاحدید و سلایق و شاخص های خودش نمره می دهد که برای کسب نمره ی کامل آن درس باید به آن موارد توجه نمود. البته اگر واقعا اعتراض جدی دارید توصیه می شود در همان تاپیک دفتر اساتید مطرح کنید و حساب های شخصی را اینجا تسویه نفرمایید.
بنده برایم مهم است که نمره ی کامل بگیرم اما مهم تر از آن لذتی است که از نوشتن پستم می برم. بنابراین همینجا اعلام می کنم که در درجه ی اول آنطور که دلم بخواهد در کلاس ها به سوالات جواب می دهم و ممکن است شاخص های مورد نظر اساتید را رعایت نکنم. بنابراین اساتید محترم هم آزادند هر نمره ای که می خواهند به بنده بدهند، فقط اگر واقعا می خواهند کم بدهند و صفر بدهند، اگر باعث می شود نمره ی کل اسلیترین پایین بیاید لطف کنند و کلا نمره ندهند و پست مرا نادید بگیرند تا احیانا زحمات سایر بچه های اسلیترین هدر نرود.
ضمنا در این مکان پذیرای اساتید مذکور می باشم.
با تشکر