هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل


در حال دیدن این عنوان:   3 کاربر مهمان





Re: خادمان لرد سياه به هم مي پيوندند(در خواست براي عضويت در باند مرگخواران)
پیام زده شده در: ۱۳:۲۸ یکشنبه ۲۴ اردیبهشت ۱۳۸۵
#50

مورگان الکتوold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۵:۵۳ شنبه ۲۰ اسفند ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۱۶:۳۰ چهارشنبه ۴ مرداد ۱۳۹۱
گروه:
کاربران عضو
پیام: 620
آفلاین
*نام :الکتو
*نام گروه در هاگوارتز:اسلیترین
*سابقه كار با جادوي سياه(از طفوليت تا بزرگسالي))..توضيح دهيد(داستاني لطفا)
من در خاندانی به دنیا آمدم که چندان با جادوی سیاه آگاهی نداشتند و چه بسا که تنها من و پدرم به جادوی سیاه روی آوردیم
آشنایی من با جادوی سیاه البته از طریق پدرم بود او به من آموخت که چه طور جادوهای مختلف تهاجمی و دفاعی را اجرا کنم و همین طور چگونه هیچ رحمی در مقابل گندزادگان نداشته باشم گرچه مورد را من از ابتدای تولد با خود داشتم
تقریبا در سن 20 یا 21سالگی بودم که پدرم در مبارزه با محفل از بین رفت که من علی رغم آموزش هایی که به من داده بود چندان از این موضوع غمگین نشدم حدودا 3 سال پس از مرگ پدرم به سوی شما شتافتم هم اکنون نیز در خدمتتان هستم
طلسمهاي نابخشودني را بلد هستيد؟يا كه خير((اگه بلد هم* نباشيد شخصا به همتون ياد خواهم داد پس نگران جواب به اين سئوال نباشيد))
مسلما من این طلسم ها را بلد هستم
دامبلدور را در يك جمله تعريف كنيد*
دامبلدور چیزی جز یک پیر مرد پرمدعا نیست و نخواهد بود
عشق چيست؟و چه كاربردي دارد*
عشق یک کلمه است برای سفیدان تا احساسات افسار گسیخته ی خودشان را نامی ببخشند
به چه كساني بي اعتماد هستيد*
از نظر من در زندگی باید محطاط بود و زیاد به کسی اعتماد نکرد ولی می توان گفت من به تمامی سفیدها بی اعتماد هستم و البته این بی اعتمادی بی دلیل نیست
گندزاده ها را چگونه مبينيد؟*
مشتی جانور که تنها برای تفریح اصیل زادگان ساخته شده اند
اگر ارباب لرد ولدمورت دستوري دهد كه به ضرر شخص شما باشد..*اجابت ميكنيد؟حتي اگه در اين دستور ممكن باشد از بين برويد؟
ترجیح می دهم بمیرم ولی از فرمان ارباب سرپیچی نکنم


تصویر کوچک شده


Re: خادمان لرد سياه به هم مي پيوندند(در خواست براي عضويت در باند مرگخواران)
پیام زده شده در: ۱۲:۲۹ یکشنبه ۲۴ اردیبهشت ۱۳۸۵
#49

ارگ كثيف


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۹:۳۹ دوشنبه ۲۴ بهمن ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۱۷:۳۲ پنجشنبه ۷ تیر ۱۳۸۶
گروه:
کاربران عضو
پیام: 486
آفلاین
چند روزی بود که الستور در فکر بود فکری ذرات وجودش را داغون
کرده بود.مبارزه یا پیوستن به لرد و خیانت به محفل؟تصمیم گیری سختی بود.تصمیمی که زندگیش را دگرگون ميكرد.گاهی می اندیشید لرد به کسی چون او که تعداد زیادی از مرگ خواران او را نابود كرده اعتماد نمی کند.گاهی می اندیشید:چرا که نه ؟لرد به کسی چون او که کاراگاهی بزرگ و عضو محفل بود نیاز دارد.من میتونم با جاسوسی در محفل خدمات برجسته ای انجام بدم و اشتباهات را گذشته ام را جبران کنم.
مصلما دیگه با مرگ دامبلدور محفل قدرتی نداره.از دست هری هم که در مقابل ولدمرت طفل ناتوانیه هیچ کاری نمی تونه بکنه پس روز به روز قدرت لرد زیاد میشه و احمق کسیه که با اون نباشه چون پایانش مرگه!دوران دوران لرد است پس زنده باد لرد سیاه ارباب وحشت!!!!
اما پیوستن به لرد برای اون به این سادگی هام نبود.برای همین الستور پیش گویل( که یکی از مرگ خواران لرد بود و به تازگی اون رو از ازکابان نجات داده بود) رفت تا اون رو از تصمیمش مطلع کنه.بعد با گویل راهی مقر فرماندهی لرد رفت.الستور از دیدن قدرت لرد به لرزه در اومد.هیچ وقت فکر نمی کرد قدرت لرد انقدر زیاد شده باشه.همین قدرت در او اثر کرد و کار محفل را تمام شده دید و در تصمیمش راسخ تر شد.در این بین با گویل وارد تالاری شد و گویل او را ترک کرد تا ورود الستور را به لرد اطلاع دهد.با گذشت چنددقیقه مرگ خواری که نقاب بر چهره داشت به الستور گفت که می تواند وارد شود.الستور وارد اتاقی بزرگ و تاریک شد که تنها شمعی در وسط ان تاریکی نور افشانی میکرد.به ارامی تا وسط اتاق پیش رفت و در نزدیکی شمع متوقف شد و منتظر ماند تا طرف خطاب قرار گیرد.الستور از همهمه ای که با ورودش شنید فهمید که علاوه بر لرد چند مرگ خوار هم حضور دارند.بعد از چند ثانیه که به نظر الستور قرن ها طول کشید صدای بی روحی در تالار طنین انداخت:برای چی میخوای مرگ خوار بشی؟من به تو هیاعتمادی ندارم مگر اینکه کسی ضامن رفتار تو باشه!
الستور بعد از اینکه چند کلمه در باره قدرت ولدمرت و پایان کار محفل گفت گفت:امیدوارم من رو به خادمی بپذیرید.
لرد:پس ضامن؟
قبل از این که الستور حرفی بزند گویل گفت:ارباب من اون رو ضمانت میکنم هرچی باشه اون من رو از ازکابان بیرون اورد.
لرد:ساکت شو حساب تو رو بعدا می رسم.تو یه بزدلی و خودت نیاز به ضامن داری.
گویل لرزان به عقب رفت. ناگهان مرگ خواری با نقاب از تاریکی بیرون امد.ردایش پشت سرش پیچ و تاب می خورد.درست مثل خفاشی بود که بیش از حد بزرگ شده.مرگ خوار گفت:ارباب من ضامنش میشم.
با شنیدن این صدا مو بر اندام الستور سیخ شد چون صدای اسنیپ را شناخت.گویی پرده ای نامرئی از جلوی چشمان الستور کنار رفت حالا دلیل تمام کارهای اسنیپ را میفهمید.هر چند که محفل از وفاداری اسنیپ مطمئن بود.ان چنان الستور در ناباوری بود که متوجه مذاکره لرد و اسنیپ نشد.وقتی به خود امد شنید اسنیپ میگوید:محفل به من شک داره ولی کسی به اون شک نداره .کمک خوبی میتونه باشه!
دقایقی سکوت بئ قرار شد گویی لرد فکر میکرد.بعد دوباره صدای بی روح لرد شنیده شد که گفت:داغش کنید!
شادی وصف ناپذیری وخود الستور را در بر گرفت.هیچ کلامی به ذهنش نرسید جز انکه خم شد و گوشه ردای لرد را به لب برد و بوسید...

1-نام:الستور مودي
2-نام گروه در هاگواتز:گريفندور
3-سابقه كار با جادوي سياه(از طفوليت تا بزرگسالي) توضيح دهيد(داستاني لطفا):
دست رو دلم نظار كه خونه.مجبورم قسمت ديگه اي از زندگي ام رو رو كنم.يادم مياد در طفوليت پدرم من رو از خونه روند چون مادر زاد يه چشم نداشتم وصدام خرخري بود بعده ها چشم جادويي گذاشتم و رفتم سراغ اون پدر بي محبت و با تلسم كاري كردم كه تا اخر عمر تبديل به يه ليوان كتابي بشه.همون ليوان كتابي مخصوصم! بچه هاي محلم كه مسخرم مي كردن رو دوچاره افزايش ان دماغ ميكردم.بعد درس خوندم و كاراگاه شدم و عاشق جرجينا واتسون شدم كه موقع معرفي شخصيت گفتم.ولي هميشه يه اضطراب باهام بود .اضطرابي كه از طلسم پدرم بهم دست داد و فكر ميكردم يكي دنبالمه.براي همين هميشه دنبال قدرت بودم تا از ترسم فرار كنم.
4-طلسم هاي نا بخشودني را بلد هستيد؟يا كه نه ؟مثل اينكه برجسته ترين كاراگاه قرنم ها اين سوال واسه ما كهنه كار ها افت داره!
5-دامبلدور را در يك جمله تعريف كنيد:پير مرد احساسي.
6-عشق چيست؟دردسر
7-به چه كساني بي اعتماد هستيد؟به همه وگرنه بي كار نبودم يه مشت دشمن ياب دنبال خودم راه بندازم كه.
8-گند زاده ها رو چگونه ميبينيد؟يه مشت ادم مدعي كه فكر ميكنن خيلي بارشونه.
9-اگر ارباب ولدمرت دستوري دهد كه به ضرر شخص شما باشد اجابت ميكنيد؟حتي اگر اين دستور ممكن باشد از بين برويد؟بعله


ببین در مورد دیشب.
دعا رو اگر دوست


Re: خادمان لرد سياه به هم مي پيوندند(در خواست براي عضويت در باند مرگخواران)
پیام زده شده در: ۷:۴۰ یکشنبه ۲۴ اردیبهشت ۱۳۸۵
#48

تام ریدل پسر


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۶:۲۷ چهارشنبه ۲۰ اردیبهشت ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۸:۴۸ پنجشنبه ۲۸ شهریور ۱۳۹۲
از نا کجا آباد
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 233
آفلاین
افرادي كه تا اكنون خودشون رو به لرد معرفي كردند و بايد منتظر ماموريت باشند:
1-جرج ويزلي
2-سامانتا ولدمورت
3-لارا لسترنج
4-سرژ تانكيان
5-رودولف
6-ماروولو گانت
7-پيتر پتي گرو
8-ادي ماكاي
9-گتافيس
10-بارتيموس


همچنان منتظر افراد بيشتري هستم


[b]دلبستگی من به ریون و اعضاش بیشتر از اون چیزی بود که فکر میکردم!!.....بچه های اسلایت


Re: خادمان لرد سياه به هم مي پيوندند(در خواست براي عضويت در باند مرگخواران)
پیام زده شده در: ۱۸:۵۴ شنبه ۲۳ اردیبهشت ۱۳۸۵
#47

بارتیموس کراوچ old


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۷:۳۳ جمعه ۹ دی ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۱۴:۱۷ دوشنبه ۱۹ آذر ۱۳۸۶
از تالار اسلیترین
گروه:
کاربران عضو
پیام: 165
آفلاین
-نام: بارتیموس


2-نام گروه در هاگوارتز: چاکر شما اسلیترین !


3- سابقه كار با جادوي سياه(از طفوليت تا بزرگسالي))..توضيح دهيد(داستاني لطفا) : والا بشه که بودم بابام برا کشتن ماگل ها منو هم میبرد یاد بگیرم !
منم به روح لطیف کودکیم برخورد و یه بعد از ظهر افتابی که بابام خوابیده بود چوبدستی شو بلند کردم و رفتم تو کار خودم ! وبعضی وقتا که بابام ماگل ها رو میکشت یه چیزی میگفت و از چوبش نوری میخورد به ماگل ماگل هم شپلخ میشد ! منم همون کلماتو گفتم و چوب رو طرف خودم گرفتم ! درد شدیدی در بدم احساس میکردم از نک پاهایم تا مغز سرم بعدم شپلخ شدم!
بابام گفت اگه یه ذره دیر تر بهم میرسید مرده بودم.

4-طلسمهاي نابخشودني را بلد هستيد؟يا كه خير((اگه بلد هم نباشيد شخصا به همتون ياد خواهم داد پس نگران جواب به اين سئوال نباشيد)) : در دو دورهی پیش یه چیزهای یاد گرفتم . ولی هنوز محتاج راهنمایی شما هستم .

5-دامبلدور را در يك جمله تعريف كنيد!
یه کوه موی سفید ! که فکر میکنه همه چی عشقه!

6-عشق چيست؟و چه كاربردي دارد!
عشق مانند کوهی است که هر خری از آن بالا می رود!

7-به چه كساني بي اعتماد هستيد:
عقل شرط میکنه که به همه بی اعتماد باشی!

8-گندزاده ها را چگونه مبينيد؟
اصلا نمیبینم برا کشتنم از ذره بینه x1000استفاده میکنم.

9-اگر ارباب لرد ولدمورت دستوري دهد كه به ضرر شخص شما باشد..اجابت ميكنيد؟حتي اگه در اين دستور ممكن باشد از بين برويد؟
تو مرام ما نیست اجابت نکنیم!


ویرایش شده توسط بارتیموس در تاریخ ۱۳۸۵/۲/۲۳ ۲۰:۵۷:۳۲

[مواظب افکارت باش که تبدیل به گفتار می شود.
مواظب گفتارت باش که تبدیل به رفتارت می شود.
مواظب رفتارت


Re: خادمان لرد سياه به هم مي پيوندند(در خواست براي عضويت در باند مرگخواران)
پیام زده شده در: ۱۷:۵۰ شنبه ۲۳ اردیبهشت ۱۳۸۵
#46

گتافيكس


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۹:۴۵ یکشنبه ۲۸ اسفند ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۲۲:۲۷ دوشنبه ۲۷ اسفند ۱۳۸۶
از گال
گروه:
کاربران عضو
پیام: 109
آفلاین
نام:گتافيكس

2-نام گروه در هاگوارتز:هافل پيف پاف


3- سابقه كار با جادوي سياه(از طفوليت تا بزرگسالي))..توضيح دهيد(داستاني كوتاه):

نميدونم كي فهميدم جادوگرم اما قبل از اون هميشه از وسايل ماگلي براي كشتن استقاده ميكردم و به قول اونا يه تبهكار بودم اما تا وارد دنياي جادگري شدم اولين طلسمي كه اجرا كردم طلسم مرگ و روي يكي از دانش اموزا بود فقط برا اينكه بفمم اين طلسم چجوريه...



4-طلسمهاي نابخشودني را بلد هستيد؟يا كه خير((اگه بلد هم نباشيد شخصا به همتون ياد خواهم داد پس نگران جواب به اين سئوال نباشيد))

بله بلدم اما فقط كروشيو و اوادكداروا را كه البته مورور زمان ذهنه منو كهنه كرده و اسما را درست به ياد نيارم يه ياد اوري حتما لازمه


5-دامبلدور را در يك جمله تعريف كنيد!

يه ريشو پرو كه برا مطرح شدن امده ميگه حريف لرده

6-عشق چيست؟و چه كاربردي دارد!

عضق مرض فلج مغزه و تا بياد سراغت مغزت فلج ميشه


7-به چه كساني بي اعتماد هستيد:

من به همه به جز لرد حتي خودم

8-گندزاده ها را چگونه مبينيد؟

كساني كه لايق زندگي نيستند و با اجنه خانگي فرقي ندارند


9-اگر ارباب لرد ولدمورت دستوري دهد كه به ضرر شخص شما باشد..اجابت ميكنيد؟حتي اگه در اين دستور ممكن باشد از بين برويد؟

من كه قبولش ميكنم چون اگه نكنمم ميميرم در ضمن اين قدر علاقه به لردم دارم كه برا به قدرت رسيدنش البته هميشه در قدرتند ايشون همه كاري ميكنم


تصویر کوچک شده

هافلپاف هرم نبض زندگي ماست در شرجي عشق و اشتياق


Re: خادمان لرد سياه به هم مي پيوندند(در خواست براي عضويت در باند مرگخواران)
پیام زده شده در: ۱۷:۱۳ شنبه ۲۳ اردیبهشت ۱۳۸۵
#45

ادی ماکایold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۵:۲۳ یکشنبه ۶ آذر ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۱۸:۰۲ دوشنبه ۲۱ تیر ۱۳۸۹
از كوچه پشتي عمه مارج اينا !
گروه:
کاربران عضو
پیام: 536
آفلاین
1-نام و نام خانوادگي:ادی ماكای

2-نام گروه در هاگوارتز:ريونكلاو


3- سابقه كار با جادوي سياه(از طفوليت تا بزرگسالي))..توضيح دهيد(داستاني لطفا)
بچه كه بودم، خيلي بچه بودم! يه گربه كوچولو داشتم، كه خيلي كوچيك بود! يه روز آقا يگه اومد اونو خورد. منم كلي گريه كردم و بعد از يكمي فكر رفتم چوبدستي بابام رو از توي جيب كتش برداشتم. رفتم و رفتم تا اينكه به كوهي رسيدم، سگي رو اونجا ديدم و با طلسمي كه تازه ياد گرفته بودم شكنجش دادم! ولي نميدونم چرا صداي مار در نيورد!خيلي دلم سوخت كه نتونستم بكشمش! تا اينكه چند روز بعد طلسم كشتن رو هم بلد شدم!
بعد رفتم پيش لردسياه و هرچي التماس كردم نپذيرفت. ولي اجازه داد كه بزاره جوراباي مرگخوارا رو بشورم! براي اون روزي لحظه شماري ميكنم كه لرد اجازه بده جوراباشو بشورم!!!

4-طلسمهاي نابخشودني را بلد هستيد؟يا كه خير((اگه بلد هم نباشيد شخصا به همتون ياد خواهم داد پس نگران جواب به اين سئوال نباشيد))
به جز كرشيو و آواداكدورا ديگه چيزي بلد نيستم.

5-دامبلدور را در يك جمله تعريف كنيد!
بچه سوسولي كه از هيچ فرصتي براي بندري زدن غافل نميشود!

6-عشق چيست؟و چه كاربردي دارد!
عشق چيزيست بيخود! وسيله ايست كه به وسيله آن، دامبلدور محفليها را مطيع خود ميكند!
كاربرد آن هم جز كشته شدن نيست! البته كاربردهاي ديگري از جمله ازدواج را نيز در بر ميگيرد!

7-به چه كساني بي اعتماد هستيد:
به همه، حتي خودم! فقط و فقط به لرد سياه اعتماد دارم ...

8-گندزاده ها را چگونه مبينيد؟
ريز ميبينم

9-اگر ارباب لرد ولدمورت دستوري دهد كه به ضرر شخص شما باشد..اجابت ميكنيد؟حتي اگه در اين دستور ممكن باشد از بين برويد؟
به دليل نداشتن اعتماد به خود، با كمال ميل ميپذيرم!


جي.كي رولينگ نقاش مصري قرن پنجم هجريه


Re: خادمان لرد سياه به هم مي پيوندند(در خواست براي عضويت در باند مرگخواران)
پیام زده شده در: ۱۶:۰۵ شنبه ۲۳ اردیبهشت ۱۳۸۵
#44

پيتر پتي گرو


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۷:۲۵ جمعه ۲ دی ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۱۸:۴۵ شنبه ۲۹ مهر ۱۳۸۵
از بالاي ديوار آخري!
گروه:
کاربران عضو
پیام: 303
آفلاین
-نام و نام خانوادگي!: پيتر پتي گرو! ملقب به دم باريك!!

-گروه هاگوارتز: هافلپاف!

-سابقه كار: تا جايي كه يادمه اون زمونا! از جيمز و سيريوس و گاهي ريموس يه چيزايي ياد ميگرفتم! يكي دوتا هم طلسم اختراع كردم!! ولي جيمز به اسم خودش ثبت كرد! بعد هم كه ديگه رفتم در خدمت لرد و تونستم جيمز و ليلي و هري!! رو بهش تحويل بدم! تازه توي برگشتن دوباره ي لرد هم همه كاره خودم بودم!براي همين هم پاداش گرفتم!(دستش رو نشون ميده!!) در كل فعال بودم!

-طلسمهاي نابخشودني را بلد هستيد؟يا كه خير((اگه بلد هم نباشيد شخصا به همتون ياد خواهم داد پس نگران جواب به اين سئوال نباشيد)) بله! همين چند وقت پيش بود زدم اين ديگوري رو با آوادا كشتم! بلدم ديگه!

-دامبلدور را در يك جمله تعريف كنيد!
بسي و همي!!ماگل!

-عشق چيست؟و چه كاربردي دارد!
كيلوييه؟ اگه كيلوييه كه مي تونه كاربرد هاي زيادي داشته باشه!!

-به چه كساني بي اعتماد هستيد:
به اونهايي كه جن خونگي ندارن!

-گندزاده ها را چگونه مبينيد؟
اونها هم جن خونگي ندارن! تازه بلدم نيستن حرف بزنن!

-اگر ارباب لرد ولدمورت دستوري دهد كه به ضرر شخص شما باشد..اجابت ميكنيد؟حتي اگه در اين دستور ممكن باشد از بين برويد؟
از بين رفتن براي خدمت به لرد معنايي ندارد!!


[b][size=large][color=003300][font=Georgia]و ازش پرسيدم كه:خ


Re: خادمان لرد سياه به هم مي پيوندند(در خواست براي عضويت در باند مرگخواران)
پیام زده شده در: ۱۳:۳۱ شنبه ۲۳ اردیبهشت ۱۳۸۵
#43

ماروولو گانتold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۴:۰۳ شنبه ۲۶ شهریور ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۱۰:۳۹ یکشنبه ۱۱ تیر ۱۳۸۵
از تالار اسلایترین میرم بیرون !!!
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 168
آفلاین
-نام و نام خانوادگي: ماروولو گانت


2-نام گروه در هاگوارتز: اسلیریتن


3- سابقه كار با جادوي سياه(از طفوليت تا بزرگسالي))..توضيح دهيد(داستاني لطفا)
از وقتی چشم باز کردم ، کارهای غیر عادی زیاد داشتم . با توجه به خاندانی که من در اون به دنیا اومده بودم ، این کار ها زیاد هم غیر عادی نبود . کمی که با جادوی سیاه آشنا شدم و قدرت و حد و مرز آن را درک کردم ، به سوی فراگیری و پشت سر گذاشتن مراحل سخت برای دستیابی به آن رفتم .
در مراحل و سطوح مختلف تحت آموزش جادوی سیاه لرد سیاه قرار گرفتم و به این جا رسیدم (!)


4-طلسمهاي نابخشودني را بلد هستيد؟يا كه خير((اگه بلد هم نباشيد شخصا به همتون ياد خواهم داد پس نگران جواب به اين سئوال نباشيد))
فقط اواداکداورا !

5-دامبلدور را در يك جمله تعريف كنيد!
هوووم .... ارزش جمله بیش تر از اونیه که بخوام واسه دامبلدور حرومش کنم ! با یک کلمه ... خرفت !

6-عشق چيست؟و چه كاربردي دارد!
عشق ، لفظی است که سفیدان به احساسات و عواطف خود می نهند ، چیزی بلا استفاده که فقط در موارد لازم به آن می رسند !

7-به چه كساني بي اعتماد هستيد:
تمامی سفیدان !
8-گندزاده ها را چگونه مبينيد؟
گند زاده ها رو اصلا نمیبینم !


9-اگر ارباب لرد ولدمورت دستوري دهد كه به ضرر شخص شما باشد..اجابت ميكنيد؟حتي اگه در اين دستور ممكن باشد از بين برويد؟
عهد ما ، اطاعت بی چون و چراست ! در اجرای آن می کوشیم !


آن چه ثابت و برجاست ، ثابت و برجا نیست . دنیا این چنین که هست نمی ماند .
برتول برشت




Re: خادمان لرد سياه به هم مي پيوندند(در خواست براي عضويت در باند مرگخواران)
پیام زده شده در: ۱۳:۲۰ شنبه ۲۳ اردیبهشت ۱۳۸۵
#42

رودولف لسترنجس


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱:۲۴ سه شنبه ۲۵ مرداد ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۲۳:۴۰ یکشنبه ۶ مرداد ۱۳۸۷
از یک مکان مخوف
گروه:
کاربران عضو
پیام: 349
آفلاین
الهی خشانت من ثبت نام کرد
******************************************
1-نام و نام خانوادگي:رودولف لسترنجس


2-نام گروه در هاگوارتز:اسلایترین


3- سابقه كار با جادوي سياه(از طفوليت تا بزرگسالي))..توضيح دهيد(داستاني لطفا):
یک روز من امدم اینجا دیدم همه هستند ماهم اومدیم اون موقع من شارزاس بودم یک عد شیطان بودم به چه ماهی بعدش استکبار دامنگیرماشد-البته واضح است که من دامن تنم نمیکنم این یک اصطلاح است-وگفتند شناسه خویش راباید عوض کنی...آن زمان ما عاشق لارا بودیم وهستیم الان هم برای همین رفتیم شدیم مرجوم رودولف ودرسایت پست زدیم ولی هنوز مارا به شارزاس میشناسند اینها وخیلی خشن بودیم در حملات ودراکو شاهداست من خشانتم زیادبود وحالا اینکه مادر خانه هم خشانت داریم یعنی لارای عزیز منرا کروشیو میکند من حال میکنم!!!!


4-طلسمهاي نابخشودني را بلد هستيد؟يا كه خير((اگه بلد هم نباشيد شخصا به همتون ياد خواهم داد پس نگران جواب به اين سئوال نباشيد))

صددرصد...من درحال زندگانی با یگانه خشانت عالم هستم پس مسلما باید اینهارا بلدباشم!!!


5-دامبلدور را در يك جمله تعريف كنيد!

بوق!!!

6-عشق چيست؟و چه كاربردي دارد!

عشق یعنی لارا ولارا یعنی عشق ومن دیگر جرات ندارم بیشترازاین توضیح بدهم!!!!

7-به چه كساني بي اعتماد هستيد:
همه بجزلارا

8-گندزاده ها را چگونه مبينيد؟

اصولا چیزند!!!


9-اگر ارباب لرد ولدمورت دستوري دهد كه به ضرر شخص شما باشد..اجابت ميكنيد؟حتي اگه در اين دستور ممكن باشد از بين برويد؟

ایرادی نداره فقط لارای من چیزیش نشه من هرکاری میکنم


بزودی در این مکان یک امضایی بگذاریم که ملت کف کنند!!!


Re: خادمان لرد سياه به هم مي پيوندند(در خواست براي عضويت در باند مرگخواران)
پیام زده شده در: ۱۲:۴۵ شنبه ۲۳ اردیبهشت ۱۳۸۵
#41

سرژ تانکیان old


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۳:۴۹ جمعه ۱۶ اردیبهشت ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۰:۰۹ یکشنبه ۲۴ دی ۱۳۹۶
گروه:
کاربران عضو
پیام: 526
آفلاین
1-نام و نام خانوادگي:سرژ و تانكيان


2-نام گروه در هاگوارتز:هافل پيف پاف


3- سابقه كار با جادوي سياه(از طفوليت تا بزرگسالي))..توضيح دهيد(داستاني لطفا):

وقتي بدنيا اومدم (يادمه اون زمان رو چون 9 ماهم بود)در همون لحظه اول يادمه چون گريه نميكردم پرستاره هي محكم ميزد به نشيمنگاهم..منم عصباني شدم و از جيب رداي بابام چوبدستيشو كش رفتم و آوداكداورا و بعد گريه كردم...البته يادمه سر قبر بابام ميگفتند كه بچه به پدر پنجمش رفته...يخورده خشنه...
وقتي 35 سالم شد افسون«جريوس » رو با سس هاي دلپذيري مثل:مكزيمم ، مينيمم و غيره...اختراع و به ثبت رسوندم!! يه بار وقتي ميخواستم توي كافه با چو چانگ سخت وارد گفتگو بشم مجبور شدم هفت هشتا آدم بكشم!! راستي من جانور نما هم هستم...بروبچز بهم ميگن سرژي مورچه!!


4-طلسمهاي نابخشودني را بلد هستيد؟يا كه خير((اگه بلد هم نباشيد شخصا به همتون ياد خواهم داد پس نگران جواب به اين سئوال نباشيد))

جريوس مكزيمم هم نابخشودنيه؟


5-دامبلدور را در يك جمله تعريف كنيد!

دامبلدور كيه؟ من همچين اسمي تاحالا حتي به گوشم هم نخورده!!

6-عشق چيست؟و چه كاربردي دارد!

عشق مانند كلاغي است كه هر چند ثانيه سكته مغزي ميكند
كاربرد:ميتوان از قلب ، كليه ، چشم ، اونجا ، گوش ، غبقب ، زير بقل ، پر ، نوك و كلا از همه چيش ميشه براي پيوند به كلاغان نيازمند استفاده كرد...كلا چيز مفيديه

7-به چه كساني بي اعتماد هستيد:

من چون از طفوليت تو خوانواده هاي مختلف دست به دست شدم(كه خود جرياني بس شديد دارد) كلا سايه درست حسابي خانواده بالاي سرم نبود براي همين علاقه شديدي به شير اژدها دارم

8-گندزاده ها را چگونه مبينيد؟

موجوداتي كه از گند زاده شوند


9-اگر ارباب لرد ولدمورت دستوري دهد كه به ضرر شخص شما باشد..اجابت ميكنيد؟حتي اگه در اين دستور ممكن باشد از بين برويد؟

لرديا ، ريش نكو نام نريزد هرگز








شما می ‌توانید مطالب را بخوانید
شما نمی توانید عنوان جدید باز کنید
شما نمی توانید به عنوان‌ها پاسخ دهید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را ویرایش کنید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را حذف کنید
شما نمی توانید نظر سنجی اضافه کنید
شما نمی توانید در نظر سنجی ها شرکت کنید
شما نمی توانید فایل‌ها را به پیام خود پیوست کنید
شما نمی توانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید
شما نمی توانید از نوع تاپیک استفاده کنید.
شما نمی توانید از HTML در نوشته های خود استفاده کنید
شما نمی توانید امضای خود را فعال/غیر فعال کنید
شما نمی توانید صفحه pdf بسازید.
شما نمی توانید پرینت بگیرید.

[جستجوی پیشرفته]


هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.