همه با هم به راه افتادند تا پرده از اسرار آن راهروی پنهانی بردارند. در حالی که ارنی گم گشته بود و زاخی سردسته ی گروه گشته، راه روی آغازیدند تا شاید به انتهای راهرو برسند؛ و باز شاید که ارنی را بیابند. راهرو در هم تنیده می نمود و بی انتها. آنان راه در پیش گرفتند و رفتند چنان که هیچ کس نمی توانست گمان برد که چه مقدار راه پیموده اند. ناگاه راهرو از اطراف وسیع گشت؛ تو گوئی به دالانی قدم نهاده بودند.
«بچّه ها به نظرتون ساعت چنده» این را ریموس پس از ساعتی گفت
زاخی: «نمی دونم ،باید از نیمه شب گذشته باشه»
هلن:«من که خیلی خسته شدم، بهتره یه جا گیزر بیاریم و بخوابیم»
پیتر پَتی (patti) گرو :«آره منم موافقم»
و این گونه شد که آنان شب را در همان جا اتراق کردند.
پاسی از شب گذشته بود که هلگا با صدای ضعیفی برخاست. به اطراف نگریست تا منبع صدا را بیابد. ناگهان از دیدن آن چه در روبرویش بود بر خویشتن لرزید و چون صدایش در گلو خفه گشته بود به بالین اعضای گروه رفت و آنان را یک به یک بیدار نمود.
زاخی:«چیه؟ چی شده این وقت شبی؟»
سرژ:«چه خبرته بـــــــوق؟»
و هر کس این گونه اعتراض خویش را به این عمل هلگا عیان می نمود و از همه فاجعه تر عملکرد رز زلر بود که می گفت:« من باید هرچه زودتر برم دستشویی اضطراریه!»
هلگا گفت:«هیس! اونجا رو نگاه کنید!»
آنان به آنسو نگریستند و در تاریک دالان اعضای اسلایترین را دیدند که به این سو و آن سو می رفتند.
زاخی:«وای! خدای من اینجا خوابگاه اسلایترینه! ما از طریق این راهرو از خوابگاه هافلپاف به خوابگاه اسلایترین اومدیم.»
هلن:« و طبق افسانه ها روزی می رسد که در هاگوارتز راهرو ای پیدا می شود که دخمه را به زیر زمین می رساند و آن روز، روزی است که اژدهای هاگوارتز آزاد می شود و به آزاد کنندگانش حمله می کند. و من فکر می کنم که منظور از زیر زمین خوابگاه ما و مقصود از دخمه خوابگاه اسلایترین است.»
رز زلر:«نظرم عوض شد. دیگه نمی خواد برم دستشویی»
زاخی، پیتر، ریموس،هلن، هلگا و بقیه:«اَه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه! می گم چرا زمین خیس شد!»
*********************************************************************
آیا اژدها به راستی آزاد می شود و حمله را از سر می گیرد؟
آیا ارنی مک میلان پیدا می شود؟
آیا سرژ به یخ در بهشت اش می رسد؟
آیا سرژیا در خانه ی کفی است؟
پس کفیه کجاست؟
*********************************************************************
خارج از رول: دیگه نبینم کسی بگه فضا سازی نداری ها!