هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل


در حال دیدن این عنوان:   1 کاربر مهمان





Re: كلاس معجون سازي
پیام زده شده در: ۲۲:۱۹ چهارشنبه ۲۸ تیر ۱۳۸۵

بارتیموس کراوچ old


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۷:۳۳ جمعه ۹ دی ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۱۴:۱۷ دوشنبه ۱۹ آذر ۱۳۸۶
از تالار اسلیترین
گروه:
کاربران عضو
پیام: 165
آفلاین
1ادامه کلاس امروز رو از زبون خودتون شرح دهید

بچه ها به گروه های دونفره تقسیم میشن و شروع میکنن به درست کردن مواد اولبه ی معجون .
دراکو یه چیز خونی رو بلند میکنه و میگه استاد این چیه ؟
بلیز: جیگر خوک سه پا!
دراکو : جیگر خوک سه پا؟
بلیز: یه پاشو کنده بو آهنی گذاشته بود ! قبل از اینکه سرشو ببرم گفت بین خوکها مد شده!
بارتی خواست کمی از معجونش بچشه ببین درست شده یا نه.
بلیز:هوی پسر نخور اگه معجون نمیه کاره رو بخوری به یه موجود زشت تبدیل میشی !شبیه هوکی میشی!!!!
کریچر :هوکی با تو بود ! زشت.
بلیز : گفتم شبیه جنای زشت .


معجون های بیشتر بچه های به رنگ لجنی در امده بود و بخاری نقره ای از پاتیل ها بر میخواست.
بلیز گوشیش راو گذاشت تو جیبش و بلند شد دور پاتیل ها چرخیدن.عالیه همتون معجون رو دبه طور صحیح درست کردید. کریچر معجون تو کو؟
هوکی : اه احساس قدرت میکنم!


2- اولین بار چه اتفاقی افتاد که باعث شد این معجون را در بازی های بین المللی غیر قانونی کنند ؟
یه مدافع احمق مقدار زیادی معجون خورده بود و یه بلوجر رو با قدرت تمام به طرف یکی از مهاجم های تیم رقیب فرستاد بلوجر به خورد و از روی جاروش به زمین افتادو مرد.

3- یک معجون دیگر که مثل معجون نیرو زا در رقابت های بین المللی غیر قانونی شده است را نام برده و آن را کامل توضیح دهید .

نام معجون : جگوار
این معجون به معجون قدرت شباهت زیادی دارد فقط فرقش با معجون قدرت اینه که علاوه بر دادن قدرت به فرد عضلات او را هم بزرگ و بر امده میکند.این معجون هم باعث مرگ یک نفر شده البته با مشت .و یکی دیگر از عوامل این بود که همیشه تیمی که این معجون را میخورد برنده بود و این بازی ناجوانمردانه بود.
طریقه و مواد اولیه این معجون دقیقا شبیه معجون قدرت است فقط یک مرحله یه ساخت اضافه میشه . در اخرین مرحله یک قطره از خون جگوار را در معجون می ریزیم.


[مواظب افکارت باش که تبدیل به گفتار می شود.
مواظب گفتارت باش که تبدیل به رفتارت می شود.
مواظب رفتارت


Re: كلاس معجون سازي
پیام زده شده در: ۲۳:۳۰ سه شنبه ۲۷ تیر ۱۳۸۵

ایگور کارکاروفold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۲:۲۳ شنبه ۱ بهمن ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۱۸:۰۶ دوشنبه ۲۵ آذر ۱۳۹۲
از اتاق خون محفل
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 3113
آفلاین
1- ادامه کلاس امروز رو از زبون خودتون شرح دهید .
ایگور:دراکو بی خیال.یکی مثل اسنیپ گیرمون اومده که هر چیزی درست کنیم از بقیه امتیاز کم میکنه.
دراکو:اره منم موافقم که معجون اشتباه درست کنیم.
و دست به کار میشن.ابتدا کفگیر(کفی گیر نه )رو بر خلاف عقربه ساعت میچرخاند درست برعکس گفته های بلیز انجام میدن.
بعد از 3 ساعت بیکاری
قیافه بلیز:
ملت:
بلیز بیام ببینم چی درست کردین.
پاتیل کریچر قیافه بلیز:
پاتیل چو قیافه بلیز:
پاتیل ققی قیافه بلیز:
به پاتیل دراکو و ایگور که میرسه فریاد میزنه:عالییی.الحق که خون معجون سازی شاهزاده دروگه تو بدنتونه.
در گوششون میگه:از کتاب شاهزاده که بهتون گفته بودیم استفاده کردید؟
ایگور و دراکو:
بلیز:
ملت:
بلیز:100000000 امتیاز برای اسلیترین.این امتیازات همه از گریفیندوری ها کم میشه.
ایگور:
عاقبت شرکت در کلاس اسلیترینی ها
======================
2- اولین بار چه اتفاقی افتاد که باعث شد این معجون را در بازی های بین المللی غیر قانونی کنند ؟ اولین بار در بازی بین کابل یونایتد و تاجیکستان مونیخ ( )اعضای دو تیم از این معجون استفاده کرده و شرعت بازی به شدت زیاد شده بود.طوری که برادر حمید نمیتونست کارشو انجام بده و بیننده ها نمیتونستند بازی رو ببینند.وزارت ابتدا ازشون خواهش کرد که از معجون به مقدار یک افتابه مرلین استفاده کنند ولی انها قبول نکردند و همه اندازه سد کرج از این معجون خوردند.باعث شد که بازیکنان بعد از 3 روز جبرئیل رو دیده و به کنار یزید بروند.(البته نه برای معجونبلکه برای برادر حمید )
-------------------
3- یک معجون دیگر که مثل معجون نیرو زا در رقابت های بین المللی غیر قانونی شده است را نام برده و آن را کامل توضیح دهید .
فیلیکس فلیسیس:این معجون که خوش شانسی بسیار میاورد استفاده ان در مسابقات ممنوع شده.این معجون که بهسختی درست میشود بسی شانس اشخاص را زیاد میکند که نگو و نپرس.
سازنده این معجون بلیز زابینی هست که پس از سالها رنج(بسی رنج بردم در این سال سی )توانست این معجون را درست کند.


بعضی اوقات نیاز به تغییر هست . برای همین شناسه بعدی منتقل شدم !

شناسه هایی که باهاشون در جادوگران فعالیت داشتم :

1-آلبوس دامبلدور
2-مرلین



Re: كلاس معجون سازي
پیام زده شده در: ۱۸:۵۶ سه شنبه ۲۷ تیر ۱۳۸۵

ایدی مالفوی


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۵:۵۱ چهارشنبه ۲۸ دی ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۱۳:۰۲ سه شنبه ۵ تیر ۱۳۸۶
از قصر باشکوه مالفوی...!
گروه:
کاربران عضو
پیام: 166
آفلاین
با سلام خدمت پرفسور گرامی

واقعا ادم لذت میبره این استادهای اسلی رو میبینه که روز به روز بیشتر میشن.جای افتخار داره!

و اما تکالیف:

1- ادامه کلاس امروز رو از زبون خودتون شرح دهید .

ایدی در حالیکه پاتیل معجون سازیش رو محکم روی میز میگذاره،در گوش دیانا میگه:
-"فکر کنم خود پرفسور هم چند گالونی از این معجون خورده که انقدر بی حال داره اس ام اس بازی میکنه.میدونی اینکار چقدر انرژی میبره؟"
دیانا زیر زیرکی میخنده و بعد با حالتی که میخواد جدی بنظر برسه، می گه :
-"نه احتمالا استاد به معجون معتاد شده ،نیگا کن زیر چشمش باد کرده و هی خمیازه میکشه!"
و بعد هر دو میزنند زیر خنده که حواس بلیز به اونها جلب میشه :
-"خانوما چیز خنده داری توی این معجون هست؟"
آیدی با قیافه ای حق به جانب جواب میده:
-"نه استاد،ولی فکر کنم یه تیکه رو اشتباه کردم چون بخارهای خنده اور ازش بلند میشه."
بلیز چیزی نمیگه و مشغول کارش میشه.دیانا که سعی میکند جلوی خنده اش رو بگیره ،برای آیدی سر تکون میده و آیدی هم دستش رو به علامت v به او نشون میده.و هر دو مشغول کار میشن.بعد از نیمساعت که معجون همه تقریبا اماده شده بود،آیدی دستش رو بالا میبره و میگه:
-"استاد میشه مواد لازم رو یه بار دیگه با خط خوانا بنویسید؟اخه من هیچی ازش نفهمیدم!"
و همه نگاهها بسمت او بر میگرده .بلیز موبایلش رو روی میز میذاره و (گاماس گاماس!)بطرف میز آیدی میاد.نگاهی که مواد درون پاتیل میندازه و میگه:
-"پس این چیه؟"
آیدی لبخندی زد و گفت:
-"من دیدم میشه رد بول خورد و قوی شد!در نتیجه تصمیم گرفتم معجون پرواز رو بسازم.بعد دیدم رد بول اینکار رو هم میکنه،پس فکر کردم خیلی بهتره که رد بول رو درست کنم!(تبلیغات فوق حرفه ای! )"
بلیز در حالیکه سعی میکرد خود رو خونسرد نشون بده گفت:
-"خانم مالفوی،شما هیچ امتیازی نمیگیرید!"
و خواست معجون رو دور بریزه که آیدی بلافاصله با چهره ای جدی که تا چند لحظه پیش در او سراغ نمیرفت مانع او شد:
-"پرفسور،محلول من اماده اس.این همون محلولیه که شما خواسته بودید.در واقع اسمش رد پاوره که من با اسم رد بول اشتباه گرفتم.چون خط شما رو نتونستم بخونم مجبور شدم از روی کتاب نگاه کنم و اسمش رو اشتباه خوندم.میتونید امتحان کنید!"
کلاس غرق خنده شد و بلیز با اینکه خیلی کفری شده بود، ولی از اسلیترین امتیاز کم نکرد!(باب میدونم خیلی بی مزه اس!ولی شما بامزه بخونیدش،لذت می برید!)

2- اولین بار چه اتفاقی افتاد که باعث شد این معجون را در بازی های بین المللی غیر قانونی کنند ؟

خب یه بار در یکی از مسابقات قرون وسطایی یکی از تیمهای زهوار در رفته کوئیدیچ (بنام جواتزگریفند)معجون ساز معروفی رو استخدام کرد تا معجونی بسازه که قدرت افراد رو بالا ببره.در نتیجه افراد این تیم انقدر خوب بازی کردن که تیم اسلیترین اون زمون !رو شکست دادن.اون هم با مصدوم کردن تمام اعضای تیم اسلیترین!در نتیجه از اونجایی که سازمان تفریحات در اون زمون مال وزارت بود،افراد سختکوش وزارت پی به راز این قدرت بردند و هم این معجون رو برای بازیها توقیف کردن هم تیم جواتز گریفند رو منهدم ساختند تا اونها باشن از اینکارای خلاف نکنن!

3- یک معجون دیگر که مثل معجون نیرو زا در رقابت های بین المللی غیر قانونی شده است را نام برده و آن را کامل توضیح دهید .

البته یکیش که فلیکس فلیسیسه و یکی دیگه اش هم رد بول(من گیر دادم ها !اخه رد بول به شما بال میده!)

معجون انتقام:
این معجون که در سال 1978 توسط لوسیوس مالفوی ساخته شد،باعث میشد خشونت فرد دوچندان شود و قدرت و جسارت و سرعت فرد را بسیار بالا میبرد.بطوریکه فرد قادر است تا چند ساعت هر کاری انجام دهد.(از قتل انسان گرفته تا بلند کردن فیل روی انگشت! )البته جناب لوسیوس گرامی و عالیقدر و عظیم شاءن(و...!)این معجون رو فقط برای کارهای سیاه و عملیاتهای پیچیده مرگخواری ایجاد کرده بودند ولی عده ای از مرگخواران سود جو و پررو(!) از این معجون در یکی از مسابقات کوئیدیچ استفاده کردند و در نتیجه آن....اخراج از زمین و ممنوعیت این معجون در کوئیدیچ شد.اگرچه این معجون به خودی خود ممنوع است چه در کوئیدیچ چه در اماکن عمومی!

با احترام
A.M


"صبحدم مرغ چمن با گل نو خاسته گفت...ناز کم کن که در این باغ بسی چون تو شکفت"


[b][color=006600]"گل بخندید که از ر


Re: كلاس معجون سازي
پیام زده شده در: ۳:۴۳ سه شنبه ۲۷ تیر ۱۳۸۵

دراکو مالفویold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۱:۱۶ چهارشنبه ۱۳ خرداد ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۱۳:۲۶ یکشنبه ۲۲ بهمن ۱۳۹۶
از وزارت سحر و جادو
گروه:
کاربران عضو
پیام: 1028
آفلاین
ادامه لارا ( من هنوزم نمیگم بلاتريکس ) از جایی که دراکو کشف شد .

بلیز نگاهی از روی عصبانیت به لارا انداخت و زير لب چیزی زمزمه کرد .
لارا : خوب استاد یه کاری بکنید ؛ یه معجونی چیزی !
دراکو خیس و عصبی روی میز دست به کمر به لارا زل زده بود .
بلیز : خوب والا من تازه استاد شدم ؛ نمیدونم باید چی کار کنم
تمام بچه های کلاس با شنیدن این حرف بلیز زدند زير خنده .
توماس : این طوری میخواستید استاد قرن بشید ؟
بلیز که متوجه سوتی کلفت خودش شده بود مخ پوکش رو به کار گرفت تا فکری به حال این اوضاع بکنه اما ...
شپلخ ...
- وزير کو ؟ شوهر منو چی کار کردید ؟
آنیتا با کولی بازی وارد کلاس شد و به سمت لارا رفت و لحظه ای بعد صدای جیغ و فرياد ، گیس و گیس کشی بلند شد .
انیتا : چه بلایی سر شوهر بد بخت من اوردید ؟ چی کارش کردید نارمردا ؟ ترور وزير ؟
لارا در حالی که موهای آنیتا که یک ماهی از اسموت کردنش میگذشت رو گرفته بود موبایل بلیز رو سه سوته از جیبش کش رفت .
- الو رودلف کجایی ؟ بدو بیا که لارات رو کشتن !
دراکو در حالی که به یاد فیلم خاله ريزه افتاده بود جنگ آنیتا و لارا رو نگاه میکرد و بلیز هم سعی میکرد بدون اینکه بهشون دست بزنه و آسلام رو زير سوال ببره اونها رو از هم جدا کنه .

جیک جیک جیک جیک ...
صدای فلاش دوربینهای خبرنگاران از پشت سر اونها شنیده میشد .
اسکیتر : بگیر ... عکس بگیر کالین ! تیتر روزنامه فردا جور شد ؛ وزير کوتوله !
استرجس : اینا زا کجا خبردار شدن ؟؟؟؟؟
بلیز که متوجه خر تو خر شدن کلاس شده بود مثل موجوداتی به نام گوگولها به صحنه نگاه میکرد که لحظه ای بعد فکری به ذهنش رسید و در میون جیغ و دادهای بچه ها به سمت بچه های کلاس رفت .
- زود باشید ... هر کس که معجون قدرت رو ساخته ، اون رو بخوره . باید اینا رو از این کلاس شوت کنید بیرون تا کوييرل نفهمیده چه گندی زدیم .

دوووف دیشت ...
بعد از یک دقیقه لاشه تمام خبرنگاران به بیرون از کلاس انداخته شد .
بلیز : حالا بجنبید این دراکو رو بگیرید !
دراکو :
بلیز : به کسی که اون رو بگیره 600 امتیاز میدم .
دراکو کوتوله تا بخواد فرار کنه 120 عدد دست به سمتش شیرجه رفته بودند و کاری نمیتونست بکنه جز اینکه منتظر مخ معاون خودش باشه .
بلیز : آفرين 600 امتیاز به اسلی !
هدويگ: ولی پروفسور ؟؟
بلیز : ولی نداریم ... حالا همتون دست و پای دراکو رو بگیرید و بکشید تا کش بیاد و به اندازه اولش برگرده .
دراکو :
لارا : یعنی واقعا راهی وجود نداره بلیز ؟ تو معجون ساز نیستی مگه ؟
استرجس : بچه ها یالا شروع کنید .
و لحظه ای بعد ...



1 - اولین بار چه اتفاقی افتاد که باعث شد این معجون را در بازی های بین المللی غیر قانونی کنند ؟

در بازی تاريخی کوييدیچ انگلستان با جزایر بوتسوانای شرقی در مرحله پلی آف جام جهانی 66 جمهوری دموکرات برمه ، بازيکنان بوتسوانا به طور بسیار خفنی عجیب به نظر میرسیدند .

در این بازی تمام تماشاگران انگلستان به رفتار خشانت بار بازيکنان بوتسوانا اعتراض داشتند که باعث مصدومیت بازيکنهای اونها میشه اما داور مسابقه مدت سی دقیقه در همون وسط بازی نشسته بود و مشغول مرور تمام قوانین داوری کوفا بود اما هیچ قانونی رفتار بازيکنان بوتسوانا رو خطا نمیدونست .
بازيکنان بوتسوانا به محض گرفتن کوافل به با حرکت مستقیم الخط شتاب دار با خطای یک صدم درصد به سمت دروازه انگلستان حرکت میکردند و تمام توپهای بازدارنده پس از برخورد به این بازيکنان کمونه میکرد و به سمت انگلیسی ها برمیگشت و بعد از رسیدن بازيکنان بوتسوانا به دروازه ، با شووووتهایی سهمگین که سرعت اونها یک ملیون در صدم ثانیه محاسبه شد به دروازه شلیک میکردند .
در اون بازی نزدیک به 284 تعداد تور حلقه های دروازه پاره شد که پس از اون حلقه دروازه ها بدون تور ساخته شد .
بعد از بازی در تست دوپلینگ کوفا تمام بازيکنان بوتسوانا مقداری از این معجون در خونشون دیده شد که از اون پس این معجون در مسابقات بین المللی ممنوع اعلام شد .


2 - یک معجون دیگر که مثل معجون نیرو زا در رقابت های بین المللی غیر قانونی شده است را نام ببريد .

« معجون عشق »
در بازی فینال جام جهانی کوييدیچ سال هزار و نهصد و اندی ، در بازی فرانسه و ایتالیا ، مربیان هر دو تیم برای اینکه به بازيکنان روحیه و انگیزه مبارزه تا اخرین نفس رو بدند به بازيکنان خودشون معجون عشق دادند تا حس وطن دوستی و جنگندگی برای مبارزه در راه کشورشون رو به دست بیارند اما در اون بازی تماشاگران به جای تماشای بازی کوييدیچ ، فیلمهای نامشروع ضد آسلامی دیدند که کوفا از اون پس این معجون رو ممنوع اعلام کرد تا عوامل این چنینی باعث کاهش زيبایی های این ورزش مردمی نشه .
نکته موهوم بعد از اون بازی ازدواج 7 زوج جوان دو تیم با همدیگه بود که جام قهرمانی به کلی فراموش شد .



وزیر مردمی اورجینال اسبق


تک درختم سوخت ، پس بذار جنگل بسوزه


Re: كلاس معجون سازي
پیام زده شده در: ۱۸:۵۳ دوشنبه ۲۶ تیر ۱۳۸۵

بلاتریکس  لسترنج


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۰:۵۹ پنجشنبه ۲۵ خرداد ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۲۳:۱۴ یکشنبه ۱۴ مهر ۱۳۹۲
گروه:
کاربران عضو
پیام: 195
آفلاین
ادامه کلاس امروز رو از زبون خودتون شرح دهید.

بلاتریکس بعد از شنیدن دستور استاد پاتیلش رو از روی سر دراکو برمیداره و تند و تند مشغول ترکیب کردن مواد میشه.
خون فیل آفریقایی+پودر استخون ساق پای خرس قطبی....سه بار در جهت عقربه های ساعت به هم میزنیم....
معجون کم کم شکل میگیره. استاد همه بچه ها رو به گروههای دو نفری تقسیم کرده و از اونجایی که اسم دراکو و بلاتریکس پشت سر هم بود در یک گروه قرار میگیرن.
-دراکو لم نده اونجا.خوب بیا کمک کن.این معجون خیلی پیچیده اس.
دراکو در حالیکه به خودش زحمت نگاه کردن رو هم نمیده:شایدم مخ تو نمیکشه.استاد گفت خیلی هم آسونه.
بلاتریکس نگاه وحشتناکی به دراکو میکنه و به کارش ادامه میده.
-اصلا من احتیاجی به کمک تو ندارم.خودم از پسش برمیام.
در گوشه دیگه ای از کلاس سرو صدای بچه ها بلند میشه.ایدی مالفوی دست توماس جانسون رو گرفته و به زور میخواد اونو توی پاتیل بندازه.پروفسور زابینی فورا خودشو میرسونه:چه خبره اونجا؟ایدی چیکار میکنی؟
-ببخشید استاد جانسون نمیذاره من معجونمو کامل کنم.نمیره تو پاتیل.
-تو برای معجونت به جانسون احتیاج داری؟
ایدی با تردید نگاهی به تخته میکنه:بله.خودتون نوشتین.دو عدد گریف رنده شده.آهان اشتباهمو فهمیدم.من هنوز جانسون رو رنده نکردم.
بلیز با اشاره چوب دستی نوشته های تخته رو بزرگ میکنه.نوشته ها حالا بهتر دیده میشن:دو عددپر هیپوگرف رنده شده...
ایدی با حسرت به جانسون که دور میشد نگاهی میکنه و سر کارش برمیگرده.
بلاتریکس کم کم به مراحل آخر کار نزدیک شده.دندان نیش آکرومانتیولا و آخرین ماده یک تارموی پروفسور کوییریل!!!؟؟؟
بلاتریکس در حالیکه معجون رو به هم میزنه تصور میکنه که بعد از خوردن یک جرعه از اون دراکو رو بالای سرش بلند میکنه و بعد از سه دور چرخوندن به دورترین نقطه ممکن پرتاب میکنه.دراکو؟؟؟حدود ده دقیقه بود که خبری ازش نبود...
بلاتریکس به اطراف نگاهی میکنه.نه.دراکو توی کلاس نیست.ولی از کلاس هم خارج نشد.پس کجاست؟
پروفسور زابینی قدم زنان نزدیک میشه:مشکلی پیش اومده لسترنج؟ چرا شما تنهایی؟مالفوی کجاست؟
-نمیدونم پروفسور.تا ده دقیقه قبل اینجا بود.من اشتباها کمی از معجونمو روش ریختم.فکر کنم برای همین عصبانی شده.
- خوب مهم نیست.ببینم معجونتو.این معجون باید آبی باشه.پس چرا خاکستریه؟ببینم دم نهنگ توش ریختی؟
بلاتریکس با عجله نگاهی به تخته میکنه:نهنگ..ولی..ولی مگه اون دم پلنگ نبود؟وااای..من اشتباه کردم.
-پروفسور در حالیکه معجون رو به هم مبزنه:بله..بله..و با همین اشتباه معجون تو تبدیل به معجون کوچک کننده شد. و فکر میکنم مشکل دیگه ای هم داری.گفتی کمی از معجون روی مالفوی ریخت؟فکر کنم در حال به هم زدن معجون دیدمش. بهتره زودتر نجاتش بدی.حالش اصلا خوب به نظر نمیرسید.
بعد از چند دقیقه تلاش بلاتریکس رنگ پریده با ترس و لرزدراکوی ریز و خیس و عصبانی رو از توی پاتیل در میاره و تمام اون هفته رو صرف خوردن معجون قوی کننده و فرار از دست دراکو میکنه.
-----------------------------------------------------------------------
اولین بار چه اتفاقی افتاد که باعث شد این معجون را در بازی های بین المللی غیر قانونی کنند ؟

این معجون حدود 400 سال پیش آزاد بود.تا روزی که یکی از بازیکنان کوییدیچ قبل از مسابقه از این معجون به عنوان صبحانه استفاده کرد.در اواسط مسابقه این بازیکن ضربه ای به بلاجر زد.بلاجر با شدت و قدرت تام به کاپیتان تیم حرف برخورد کرد.بعد به دروازه بان و بعد به داور و ناظران مسابقه والبته این کار رو با رد شدن از وسط اونا انجام داد.در حالیکه همه سعی میکردند آسیب دیده ها رو به بیمارستان برسونن بلاجر به راه خودش ادامه داد. رفت و رفت تا به وزارت سحر و جادو رسید.شیشه پنجره وزیر رو شکست و پس از برخورد محکم با سر وزیر شش تا از دیوار های وزارت رو سوراخ کرد و به طرف مکزیک به راهش ادامه داد.وزیر بعد از اینکه به خودش اومد به تصور اینکه این حمله از طرف جادوگران سیاه صورت گرفته صلح بین سفیدها و سیاهها رو منتفی اعلام کرد و دستور حمله داد و بزرگترین جنگ بین ارتش سیاه و سفید در گرفت که حدود سی و پنج سال طول کشید.بعد از این اتفاق داوران به این نتیجه رسیدند که این معجون اصلا برای بازی کوییدیچ جالب نیست.
---------------------------------------------------------------------------
یک معجون دیگر که مثل معجون نیرو زا در رقابت های بین المللی غیر قانونی شده است را نام برده و آن را کامل توضیح دهید .

استفاده از معجون سرعت ساز در رقابت های بین المللی ممنوع اعلام شده.این معجون با استفاده از سیصد تار موی یوزپلنگ+پودر منقار شتر مرغ +دندان گرگینه و یک نوع ماده شیمیایی جادویی ساخته میشود.این معجون باید به مدت 45 ثانیه در یک مکان خیلی گرم(حدود 100 درجه)به هم زده شود.بعد بلافاصله در یک مکان سرد قرار بگیرد.رنگ معجون سبز تیره خواهد بود. درست شدن این معجون 45 روز و 45 دقیقه طول میکشد و در صورتیکه طبق دستورالعمل مخصوص درست شود سرعت فرد را 13 برابر افزایش میدهد.طوریکه فرد هنگام پرواز به سختی دیده میشود.این معجون دارای عوارض جانبی هم هست. مثلا از این معجون حتما باید فقط و فقط یک قاشق خورده شود. اگر بیشتر از یک قاشق خورده شود فرد به مدت 2 روز قادر به توقف نخواهد بود و دو روز تمام مجبور به پرواز دائمی خواهد شد.یا در صورتی که کمتر از یک قاشق خورده شود فرد به طرز عجیبی کند خواهد شد و در واقع معجون برعکس عمل خواهد کرد.یکی از بازیکنان کوییدیچ حدود 12 سال قبل از این معجون استفاده کرد .این بازیکن به جای گرفتن اسنیچ مدام از اسنیچ سبقت میگرفت و در حالیکه اسنیچ یک دور دور استادیوم کوییدیچ دور زده بود بازیکن ذکر شده در دور چهاردهم خود بود. این کار تا جایی ادامه پیدا کرد که اسنیچ دچار افسردگی شدید شد و حاضر به ادامه بازی نشد.گفته میشود اسنیچ مذکور هنوز در سنت مانگو بستری است.



Re: كلاس معجون سازي
پیام زده شده در: ۱۷:۲۷ دوشنبه ۲۶ تیر ۱۳۸۵

آرامیس بارادا old


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۳:۴۹ پنجشنبه ۸ دی ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۱۲:۲۶ یکشنبه ۸ دی ۱۳۸۷
از مخوفستان
گروه:
کاربران عضو
پیام: 137
آفلاین
+ادامه کلاس امروز رو از زبون خودتون شرح دهید.

مرغوار یه نگاه به تخته سیاه انداختم. بعد یه نگاهم تبدیل به یه نگاه کوتاه شد و بعد هر چی می گذشت نگاه من هم طولانی تر می شد. اما با هیچ نگاهی نتونستم از محتویات تخته سر در بیارم. در کمال آرامش به بقیه نگاه کردم که کارشونو کم و بیش شروع کرده بودن. حالا بماند چه جوری (برای آگاهی از "چه جوری" می توانید به سوال یک تکالیف بقیه مراجعه کنید). من که از دستورالعمل ها چیزی نمی فهمیدم، کتاب شاهزاده دورگه هم که نداشتم، پس بهتر بود اصلا معجون درست نکنم! اما این دلیل نمی شد که اصلا معجونی تحویل ندم.
زیر چشمی به گرنجر نگاه کردم که با رضایت روی معجونش کار می کرد. پس مشکلی نبود و من می تونستم بقیه وقتمو در کلاس به کارای مفید بپردازم. برای همین موبایلمو در اوردم و چند تا اس ام اس بی ناموسی واسه پروفسور زابینی فرستادم. چند لحظه بعد دیدم پروفسور قرمز شد، بعد سرخابی، بعد بنفش و بعد هم کبود. به زحمت از غش کردن از شدت خنده جلوگیری کردم.
آخر ساعت با کمی جادوی سیاه، معجون گرنجر رو به پاتیل خودم انتقال دادم و کمی هم مغزشو دست کاری کردم و با لبخند رضایت بخش پروفسور مواجه شدم. این شد که من در جلسه اول کلاس معجون سازی، به نتایج مفید بسیاری دست پیدا کردم.

+اولین بار چه اتفاقی افتاد که باعث شد این معجون را در بازی های بین المللی غیر قانونی کنند ؟

اولیش مدافع تیم کوییدیچ مجارستان، معروف به اولی ارزشی، اولین کسی بود که از معجون نیروزا در یک مسابقه بین المللی استفاده کرد و با این کارش باعث ممنوعیت استفاده از این معجون در مسابقات بین المللی شد. او پس از همین ماجرا به اولی ارزشی تغییر نام داد.
اولیش در بازی دو تیم مجارستان و کره جنوبی، تصمیم گرفت با خوردن کمی معجون نیروزا، درس حسابی ای به کره ای های چشم بادامی بدهد. چون در مسابقات دوره قبل از آن ها یک شکست جانانه خورده بودند. او با خیال این که با این کار قرار نیست مشکلی پیش بیاید، گرزش را برداشت و به میدان مسابقه رفت.
او فوق العاده قوی شده بود و با قدرت حیرت انگیزی با گرزش بازیکنان حریف را یک به یک از میدان مسابقه خارج می کرد. تا این که هیچ بازیکنی جز بازیکن جستجوگر باقی نماند. اولی با گرزش به او حمله کرد و با ضربه ای که زد، جستجوگر تیم کره جان به جان آفرین تسلیم کرد. داور هم که می خواست نقشی داشته باشد، به سرنوشت مشابهی دچار شد و بدین صورت استفاده از معجون نیروزا در رقابت های بین المللی ممنوع شد.

+یک معجون دیگر که مثل معجون نیرو زا در رقابت های بین المللی غیر قانونی شده است را نام برده و آن را کامل توضیح دهید .

معجون فلیکس فلیسیس، معجون خوش شانسی، یکی از معروف ترین معجون های ممنوعه است. فلیکس فلیسیس فرد را به صورت قابل ملاحظه ای خوش شانس می کند که این خود ضرری بزرگ برای بازیکنان دیگر است. از نظر قانون نویسان کوییدیچ، این مساله که یک نفر خوش شانس تر از بقیه باشد، اصلا عدالت نیست و بهتر است همه به طور مساوی از شانس برخوردار باشند. به همین دلیل استفاده از این معجون در رقابت های بین المللی غیرقانونی اعلام شده است.


تصویر کوچک شده


Re: كلاس معجون سازي
پیام زده شده در: ۱۶:۲۴ دوشنبه ۲۶ تیر ۱۳۸۵

دیانا مالفوی


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۲:۱۵ جمعه ۲۸ مرداد ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۱۹:۰۹ سه شنبه ۱۰ شهریور ۱۳۹۴
از خونمون( قصر مالفوی ها)
گروه:
کاربران عضو
پیام: 196
آفلاین
ديانا و ايدي روي يه نيمکت کنار هم نشسته بودن و در حالي که معجونشونو هم ميزدند با هم پچ پچ ميکردند !
ديانا : ميگم ها خوب شد بليز شده استادمون ميدوني که دوست صميميه داد اش دراکوئه ! تو کلاس هوامونو داره !
ايدي که سرش تو کارش بود گفت : اوهوم ! ميدونم
و چشمکي به ديانا زد .
ديانا نگاهي به پروفسور زابيني انداخت و ديد که يه وسيله ي مشنگي دسته شه !
با تعجب از ايدي پرسيد: ببين اون چيه دسته پروفسور هي فشارش ميده بعد هي ميخنده !؟
ايدي : يه وسيله ي موگليه اسمش مووبيل* يا يه همچين چيزيه !
ديانا : آهان ! اونوق مگه خنده داره که هي داره ميخنده ؟
ايدي : نميدونم ... بابا ول کن معجونتو درست کن .
ديانا سرشو پايين انداخت و مشغول کار شد کهيک دفعه صداي خندهي چند نفر از ته کلاس توجه اونو جلب کرد .
برگشت و ديد که پروفسور زابيني و و چند نفر ديگه از جمله آني موني اسبق اني اسي فعلي مووبيل هاشونو گرفتن جلوي همديگه هي دارن ميخندن !
برگشت و ديد که معجونش بنفش شده ولي پاي تخته نوشته سبز !
همش تقصيره اين اسومس* بازهاست ديگه !
**************************************************
مووبيل : تلفظ جادوگري موبايل!
اسومس : تلفظ جادوگري اسم ام اس !
__________________________________________________
اين معجون در تمام مسابقات و رقابت ها غير قانوني هست چون دوپينگه !!
اولين بار کسي که اين معجون رو اختراع کرد اونو روي يه موش ازمايش کرد و ديد که موشه ميتونه يه قالب پنير رو با يه دست بلند کنه پس فهميد اين معجون باعث ميشه زور حيوانات زياد بشه ولي هنوز بر روي انسان ها مطمئن نبود چه اتفاقي ميافته پس اونو روي يکي از دوستاش که اتفاقا همون روز مسابقه کوييديچ داشت ازمايش کرد و دوستش در مسابقه همش گل ميزد و هر ضربه اي که ميزد کوافل شونصد متر اونطرف تر ميرفت در حالي که تا چند روز پيش دوستش يکي از اعضاي دست و پا چلفتي بوده ! داور مسابقه متوجه شد که اون دوپينگ کرده ولي چون نميدونست که اون از چه معجوني استفاده کرده چيزي نگفت !
چند بار اين کار اتفاق افتاد و بعد از مدتي ديدن که همون دوسته معجون سازه بدنش وارفته و شل ول شده پس ديگه مطمئن شدن که اون از معجونه قدرت که تا اون زمان ديگه شناخته شده بود استفاده کرده و دلايلي که اين معجون غير قانوني شد عبارتند از :
1- تيمي که استفاده کرده باشن قوي ميشن پس تيم مقابل نميتونه مقاومت کنه پس ميشه بازي ناجوانمردانه !
2- اگر کسي يه بار استفاده کنه براي دفعات بعد هم وسوسه ميشه و به مرور زمان اعتياد اور هست !
3- ضررهاي اون از جمله شل شدن عضلات که باعث شده بسياري از بازيکنان در مسابقات مختلف ديگر نتونن به کارشون ادامه بدن !
__________________________________________________
گلوري جان چرا به چارلي بدبخت تهمت ميزني اون که تو کارخانه شکلات سازي کار ميکرد چه ربطي به معجون داره !اون شکلات دلپيچه رو درست کرده بود ! ( البته ببخشيد گلوري جان )
يکي از معجون هايي که غير قانوني هست معجونه شتاب هست که باعث ميشه شخصي که از اون استفاده کرده بتونه با سرعت حرکت کنه که باز تقريبا شبيه معجونه قدرته !و علل غير قانوني بودن اون هم مثله معجون قدرت هست به علاوه اينکه اگر به طور مداوم مصرف نشه باعث ميشه تمام پوست بدن به شدت قرمز بشه و شخص به تب شديد دچار ميشود !
پس بايد هميشه از اون استفاده کرد تا اين بلاها سره ادم نياد پس چه بهتر که اصلا ازاول استفاده نکنيم !!! ( پيام بهداشتي )


تصویر کوچک شده
مهاجم یک تیم همیشه پیروز فمن


Re: كلاس معجون سازي
پیام زده شده در: ۱۵:۵۵ دوشنبه ۲۶ تیر ۱۳۸۵

چارلی ویزلی old


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۰:۰۰ دوشنبه ۷ فروردین ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۱۱:۰۶ پنجشنبه ۲۷ تیر ۱۳۹۲
از دوستان جانی مشکل توان بریدن!
گروه:
کاربران عضو
پیام: 377
آفلاین
1- ادامه کلاس امروز رو از زبون خودتون شرح دهید .
بعد از حرف ققی پروفسور در تایید حرف کریچر یه لحظه اس ام اس بازی رو قطع کرد و گفت : بچه ها یه وقت به من شک نکنید . قطعا من فعال ترین معلم و استاد قرن هستم.حالا قبل از این گه این معجون رو درست کنید بگین ببینم کی می دونه اولین بار چه اتفاقی افتاد که باعث شد این معجون را در بازی های بین المللی غیر قانونی کنند ؟
بعد خرخون ترین بچه ی کلاس ( یعنی من!!!) بلند می شم و می گم پروفسور اجازه ؟
پروفسور:بگو
اولین بار شخصی به نام دارن بکهام که در انگلیس زندگی می کرده و بازیکن کوییدیچ بوده یه روز که از تمرین برمیگرده و خیلی تشنه بوده میفهمه مسابقه درست نیم ساعت بعده!!! اونم که دیگه توان راه رفتن نداشته چه برسه به مسابقه ی کوییدیچ سریع میگیره یک کاسه آب رو می زاره روی گاز و و گاز رو روی دمای 104 درجه تنظیم میکنه و 30 گرم جعفری جادویی رو بعلاوه ی نیم لیتر شربت دمکرده ی کشکش قرمز بدون هسته رو با هم مخلوط می کنه و اونارو 3 بار در جهت عقربه های ساعت هم میزنه و به آب جوش اضافه میکنه. بعد دوتا خرما ی با هسته رو هم در اون میندازه و 2 بار در خلاف عقربه های ساعت هم می زنه. در این موقع بخار صرتی رنگی از معجون بالا می آد . در این وقت دیوید با باد بزن بخار هارو از روی قابلمه دور می کنه و مقداری عصاره ی فلوت شکر ( یه چیزی شبیه به نیشکر) رو هم به اون اضافه می کنه و هم نمیزنه بعد می زاره معجون 7 دقیقه بجوشه و اون رو با افسون سرد کننده جادو ی کنه ( تا گلوش تاول نزنه!!!) و بعد هم اون رو می خوره. بعد احساس می کنه نیروش نه تنها برگشته و انگار باتری 100 ولتی بهش وصل کردن بدین ترتیب اون معجون رو اختراع کرده . و آماده می شه که به مسابقه ی کوییدیچ بره اما اون به طور غیرمنتظره ای از نظر تماشاچی ها قوی شده بوده و بعد از برد تیمشون تحت آزمایش دوپینگ قرار میگیره . شفادهنده ها با معجون راستی از زبونش می کشن بیرون که چه طوری اون انقدر قوی شده و بعد از محروم کردن او از بازی کوییدیچ به مردم اعلام می کنند که استفتده از این معجون در انواع مسابقات مخصوصا کوییدیچ ممنوع می باشد.
در این موقع وقتی نگاه من به پروفسور افتاد.
پروفسور:
وبعد بچه هارو دیدم
بچه ها:
بعد پروفسور گفت خیلی خوبه !!! آفرین چارلی تو چرا تو اسلایترین نیستی؟
بچه های گریفندور و راونکلا و هافلپاف :
بعد پروفسور می گه حالا که دستور تهیه ی این معجون رو از زبون چارلی شنیدین تهیه اش کنین!!!
صدای اعتراض بچه ها بلند می شه !!!
پروفسور می گه خیله خب .... خیله خب دستورش رو تخته هست بیست دقیقه فرصت دارین.
بعد از بیست دقیقه که همه ی بچه ها مشغول بودن و از روی پاتیل همه (به جز من!!!) بخار های نارنجی و سبز و آبی و بنفش بلند می شد پروففسور گفت بسه !!! گوش کنید... وقت تمومه.. کی می تونه یک معجون دیگه که مثل معجون نیرو زا در رقابت های بین المللی غیر قانونی شده است را نام ببره و آن رو کامل توضیح بده؟خب .. اممم چارلی بگو .
منم بلند شدم و گفتم : یک معجون نیرو زا در کشور آلمان توسط میشائیل پدولسکی!!! که داور بازی کوییدیچ بوده اختراع می شه . این داور یه روز یه معجون ساز بزرگ و چیره دست بوده اما به دلایلی که هرگز مشخص نشده اونو از کار برکنار میکنند اون با این که داور بازی کوییدیچ بوده اما هیچوقت علاقه ی خودش رو نسبت به ساختن معجون از دست نداده . یه روز اون با خودش فکر میکنه که چون از درآمده داوری به جایی نمیرسه بهتره با اختراع یه معجونی خودش رو تا آخر عمر بی نیاز کنه . اون سال ها تلاش می کنه و بعد از سی سال تلاش موفق می شه که معجون نیروزایی رو اختراع کنه . اون بعد از اختراع معجون با خودش گفته بسی رنج بردم در این سال سی عجم زنده کردم بدین معجون سازی!!!! اون بعد از کشف این معجون شروع به توزیع در بین بازیکنان مورد علاقه اش می کنه !!! اون یکی از ثروت مند ترین جادوگران آلمان می شه و در سال آخر عمرش به بیماری آلزایمر مبتلا می شه . آلزایمر اون باعث شده تا به شخصه پیش رئیس وزارت سحر و جادوی آلمان بره و همه چیز رو اعتراف کنه . رئیس وزارت سحر و جادوی آلمان اول می خواسته میشائیل رو به قتل برسونه اما بعد از این که اون اعتراف کرده خوش حال می شه و دلش به حاله اون پیرمرد بدبخت می سوزه و از کشتن اون صرف نظر می کنه اما از اون به بعد استفاده از این معجون رو در بازی کوییدیچ ممنوع می کنه . در ضمن باید بگم اسم این معجون معجون نیروی پدولسکی هست!!! طرز تهیه اش هم اینه : ا کیلو هویج سخن گو!!! نیم لیتر شیر شیمر!! زرده ی تخم اژدها 2 عدد . پودر شاخ تک شاخ دوسوم قاشق چای خوری!!!
اول ا کیلو هویج سخن گو رو پوست می کنید و بعد رنده می کنید نیم لینر شیر شیمر رو به اون اضافه میکنید و در دمای 40 درجه می گذارید تا گرم شه و در حین گرم شدن اون رو 3 بار در خلاف عقربه های ساعت هم می زنید . بعد زرده ی تخم اژدها ها را جدا می کنید و با پودر تک شاخ مخلوط می کنید بعد دمای گاز را بر روی 100 درجه قرار می دهید مخلوط پودر و زرده را داخل آن میریزید و 7 دور در جهت عقربه های ساعت هم می زنید و معجون شما آماده می شه .
بعد از این که صحبت من تموم شد زنگ خورد و به قیافه ی پروفسور و بچه ها نگاه کردم
پروفسور و بچه ها : !!!!
بعد هم کیفم رو برداشتم و خیلی آروم از کلاس بیرون رفتم تا کسی رو بیدار نکنم!!!


دلم تنگ شده برات
چون نیستی اینجا برام
من فرشته ی قصه گو تو بودی تو شبام

تصویر کوچک شده


Re: كلاس معجون سازي
پیام زده شده در: ۱۱:۱۸ دوشنبه ۲۶ تیر ۱۳۸۵

آناکین  استبنز


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۱:۰۵ دوشنبه ۱۹ تیر ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۱۱:۲۳ جمعه ۱۷ شهریور ۱۳۸۵
از زیر سایه ی ارباب لرد ولدومرت کبیر
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 329
آفلاین
1- ادامه کلاس امروز رو از زبون خودتون شرح دهی!

بلیز مشغول اس ام اس بازی

ملت هم مثلا د حال معجون درست کردن (مثلا ها جدی نگیرید)
ملت هافل یه سمت کلاس نشستن و داره معجون درست میکنن(بگیر دیگه)
مونی یه نیگا به استاد میندازه و میگه: اون کتلت چیه دست این یارو؟
زاخی: ها کدوم؟ بعد یع نمع نیگا میکنه و .: آهان اون که کتلت نیست اون گوشیه
هلگا: چه خز استاد به این خزی ندیده بودم والا

مونی: اون کیه پشت در؟

با این حرف علاوه بر هافلی ها تمام بچه های کلاس حواسشون میره به طرف در کلاس

هدویگ: اون دختره تو کدوم گروه؟ کیریف که نیست
زاخی: من همه یدختر های هافل رو میشناسم هافلی هم نیست
وزارت: با اجازه ی عیال تو اسلی هم نیست
مونی: راس میگه من هو تو اسلی طرف رو ندیدم
در این لحظه دختر های هافلیبه طرز خطر ناکی به مونی نیگا میکنن

حالا همهی نیگا ها به بروبچ رینو هستش
چو چانگ: تو رینو هم نیست ها

وزارت: پس طرف پشت در چیکار داره

همه با هم مشغول آمار گرفتن هستن
دختره هی از پشت شیشه به بلیز اشاه میکنه ولی بلیز سخت مشغول کتلت بازیه
اینو یکی ادامه بده....

2- اولین بار چه اتفاقی افتاد که باعث شد این معجون را در بازی های بین المللی غیر قانونی کنند ؟
والا اینقدر حواسمون به اون فرد مشکوک بود که نفهمیدم کدوم معجون رو میگی
آهان معجون نیرو

والا قبلا همه از این معجون استفاده میکردن و این باعث شده بود که قدرت تمام تیم ها یکی بشه
ولی بعد از تشکیل تیم پوپیتر دست اندر کاران این تیم ( مرگخوار ها دیگه) دیدن که اگه فقط خودشون از این معجون استفاده کنن دیگه به راحتی برنده میشن
برای همین با تحت فشار قرار دادن مسئولان کویدیچ موفق به ممنوع کردن این معجون شدن


3- یک معجون دیگر که مثل معجون نیرو زا در رقابت های بین المللی غیر قانونی شده است را نام برده و آن را کامل توضیح دهید .

معجون مرکب پیچیده

علت
بعد از اینکه معجون نیرو غیر قانونی شد
مرگخواران اقدام به گرفتن بعضی از اعضای بقه یتیم ها کردند
بعد این بازیکن ها رو یه جایی زندانی میکردن و به جاشون چند تا مرگخوار رو که معجون مرکب پیچیده خوره بودن میفرستادن تو زمین تا بازی رو خراب کنن
این روش بعد از مدتی توسط پشمک کشف شد و با نفوذ او در اداره یکویدیچ و خیانت لرد بلرویچ به مرگخواران استفاده از این معجون ممنوع شد




Re: كلاس معجون سازي
پیام زده شده در: ۱۰:۱۴ دوشنبه ۲۶ تیر ۱۳۸۵

هدویک


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۳:۵۷ شنبه ۱۵ مرداد ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۲۱:۲۱ چهارشنبه ۲۱ تیر ۱۳۹۶
از هر جا که کفتر میایَ!
گروه:
کاربران عضو
پیام: 791
آفلاین
ادامه نمایشنامه:

به بالای پاتیل خودم رفتم...هووووم...چه معجون خفنی...چه رنگی داره...ایول!...
بزار شروع کنیم...خوب اینو باید اضافه کنم...حالا هم بزنم...خوبه...بیشتر...بیشتر...ایول بسه...حالا رنگش باید سبز بشه...ااا...پس چرا نشد؟!
_هی کریچر...یه لحظه بیا اینجا...
کریچر به سمتم اومد...بهش گفتم:
_اونورو نگاه.
تا سرشو برگردوند یه مو از سرش کندم...کریچر برگشت و بهم گفت:
_آخ...چی بود خورد تو سرم؟اونور چه خبر بود؟
_هیچی بابا...برو...بی خیال...
بعد از رفتن کریچر تار موشو داخل معجون انداختم...ایول!..رنگش سبز شد...خوب حالا اینو اضافه می کنم...خوبه...هم بزنم یه خورده...اووووووواه!...باید صد دور هم بزنم؟!
_هی آنی اسی...یه لحظه بیا...
استبنز اومد پیشم...بهش گفتم:
_بیا این معجونو هم بزن ته نگیره!من سر برم مرلینگاه برگردم.
رفتم و آنی اسی رو با معجون تنها گذاشتم...چند دقیقه بعد برگشتم و پیشش رفتم.
_دستت درد نکنه...بده خودم هم می زنم.
_هوووی بوقی...منو کاشتی؟!یه ساعته منتظرم!
آنی اسی اینو گفت و به سراغ پاتیل خودش رفت...
هوووم...الان باید رنگش قرمز شده باشه...چرا نیست؟!...بزار از این اضافه کنم...ایول قرمز شد!
_پرفسور معجون من آماده است!...شده عینهو پودر رستم!
بلیز اومد و نگاهی به معجون انداخت...وقتی دید قرمزه و غلظتش هم مناسبه گفت:
_خوبه...خوبه...بزار یه امتحانی بکنم..
مقداری از معجون رو چشید...بعد از چند لحظه لرزه ای به تنش افتاد و غش کرد!
...................................................

=========================

2-
اولین بار فکر کنم یکی به اسم بالتازار زابینی!() از این معجون استفاده کرد.
این فرد که مهاجم تیم بریتانیا بود این معجون رو ساخت و خورد.
هنگام بازی وقتی سرخگونو بهش پاس دادن پشت حلقه های خودشون رفت و از اونجا شوتی رو زد که از جلقه وسط حریف گذشت و دستکش دروازه بان حریف رو پاره کرد و باعث شد دیوار(حالا یه دیواری دیگه!گیزر ندید!) ترک برداره(تریپ فوتبالیستایی)!
ملت هم آزمایشش کردن و فهمیدن دوپینگ کرده.

=========================

3-
معجون توهم!:
این معجون توسط یکی از دانشمندان صده یازدهم ساخته شد و کاپیتان تیم بلغارستان توانست به مقداری از آن دست پیدا کند.
این بازیکن معجون را به جستجوگر حریف خوراند و جستجوگر حریف هم در طی بازی کوافل و بلاجر ها را گوی زرین می دید و سعی در گرفتنشان داشت و هی تکرار می کرد:
_چه توهمی!
خوشبختانه این معجون در اولین استفاده از آن شناسایی شد و معمنوع اعلام شد.









شما می ‌توانید مطالب را بخوانید
شما نمی توانید عنوان جدید باز کنید
شما نمی توانید به عنوان‌ها پاسخ دهید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را ویرایش کنید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را حذف کنید
شما نمی توانید نظر سنجی اضافه کنید
شما نمی توانید در نظر سنجی ها شرکت کنید
شما نمی توانید فایل‌ها را به پیام خود پیوست کنید
شما نمی توانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید
شما نمی توانید از نوع تاپیک استفاده کنید.
شما نمی توانید از HTML در نوشته های خود استفاده کنید
شما نمی توانید امضای خود را فعال/غیر فعال کنید
شما نمی توانید صفحه pdf بسازید.
شما نمی توانید پرینت بگیرید.

[جستجوی پیشرفته]


هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.