ادامه لارا ( من هنوزم نمیگم بلاتريکس
) از جایی که دراکو کشف شد .
بلیز نگاهی از روی عصبانیت به لارا انداخت و زير لب چیزی زمزمه کرد .
لارا : خوب استاد یه کاری بکنید ؛ یه معجونی چیزی !
دراکو خیس و عصبی روی میز دست به کمر به لارا زل زده بود .
بلیز : خوب والا من تازه استاد شدم ؛ نمیدونم باید چی کار کنم
تمام بچه های کلاس با شنیدن این حرف بلیز زدند زير خنده .
توماس : این طوری میخواستید استاد قرن بشید ؟
بلیز که متوجه سوتی کلفت خودش شده بود مخ پوکش رو به کار گرفت تا فکری به حال این اوضاع بکنه اما ...
شپلخ ...
- وزير کو ؟ شوهر منو چی کار کردید ؟
آنیتا با کولی بازی وارد کلاس شد و به سمت لارا رفت و لحظه ای بعد صدای جیغ و فرياد ، گیس و گیس کشی بلند شد .
انیتا : چه بلایی سر شوهر بد بخت من اوردید ؟ چی کارش کردید نارمردا ؟ ترور وزير ؟
لارا در حالی که موهای آنیتا که یک ماهی از اسموت کردنش میگذشت رو گرفته بود موبایل بلیز رو سه سوته از جیبش کش رفت .
- الو رودلف کجایی ؟ بدو بیا که لارات رو کشتن !
دراکو در حالی که به یاد فیلم خاله ريزه افتاده بود جنگ آنیتا و لارا رو نگاه میکرد و بلیز هم سعی میکرد بدون اینکه بهشون دست بزنه و آسلام رو زير سوال ببره اونها رو از هم جدا کنه .
جیک جیک جیک جیک ...
صدای فلاش دوربینهای خبرنگاران از پشت سر اونها شنیده میشد .
اسکیتر : بگیر ... عکس بگیر کالین ! تیتر روزنامه فردا جور شد ؛ وزير کوتوله !
استرجس : اینا زا کجا خبردار شدن ؟؟؟؟؟
بلیز که متوجه خر تو خر شدن کلاس شده بود مثل موجوداتی به نام گوگولها به صحنه نگاه میکرد که لحظه ای بعد فکری به ذهنش رسید و در میون جیغ و دادهای بچه ها به سمت بچه های کلاس رفت .
- زود باشید ... هر کس که معجون قدرت رو ساخته ، اون رو بخوره . باید اینا رو از این کلاس شوت کنید بیرون تا کوييرل نفهمیده چه گندی زدیم .
دوووف دیشت ...
بعد از یک دقیقه لاشه تمام خبرنگاران به بیرون از کلاس انداخته شد .
بلیز : حالا بجنبید این دراکو رو بگیرید !
دراکو :
بلیز : به کسی که اون رو بگیره 600 امتیاز میدم .
دراکو کوتوله تا بخواد فرار کنه 120 عدد دست به سمتش شیرجه رفته بودند و کاری نمیتونست بکنه جز اینکه منتظر مخ معاون خودش باشه .
بلیز : آفرين 600 امتیاز به اسلی !
هدويگ: ولی پروفسور ؟؟
بلیز : ولی نداریم ... حالا همتون دست و پای دراکو رو بگیرید و بکشید تا کش بیاد و به اندازه اولش برگرده .
دراکو :
لارا : یعنی واقعا راهی وجود نداره بلیز ؟ تو معجون ساز نیستی مگه ؟
استرجس : بچه ها یالا شروع کنید .
و لحظه ای بعد ...
1 - اولین بار چه اتفاقی افتاد که باعث شد این معجون را در بازی های بین المللی غیر قانونی کنند ؟
در بازی تاريخی کوييدیچ انگلستان با جزایر بوتسوانای شرقی در مرحله پلی آف جام جهانی 66 جمهوری دموکرات برمه ، بازيکنان بوتسوانا به طور بسیار خفنی عجیب به نظر میرسیدند .
در این بازی تمام تماشاگران انگلستان به رفتار خشانت بار بازيکنان بوتسوانا اعتراض داشتند که باعث مصدومیت بازيکنهای اونها میشه اما داور مسابقه مدت سی دقیقه در همون وسط بازی نشسته بود و مشغول مرور تمام قوانین داوری کوفا بود اما هیچ قانونی رفتار بازيکنان بوتسوانا رو خطا نمیدونست .
بازيکنان بوتسوانا به محض گرفتن کوافل به با حرکت مستقیم الخط شتاب دار با خطای یک صدم درصد به سمت دروازه انگلستان حرکت میکردند و تمام توپهای بازدارنده پس از برخورد به این بازيکنان کمونه میکرد و به سمت انگلیسی ها برمیگشت و بعد از رسیدن بازيکنان بوتسوانا به دروازه ، با شووووتهایی سهمگین که سرعت اونها یک ملیون در صدم ثانیه محاسبه شد به دروازه شلیک میکردند .
در اون بازی نزدیک به 284 تعداد تور حلقه های دروازه پاره شد که پس از اون حلقه دروازه ها بدون تور ساخته شد .
بعد از بازی در تست دوپلینگ کوفا تمام بازيکنان بوتسوانا مقداری از این معجون در خونشون دیده شد که از اون پس این معجون در مسابقات بین المللی ممنوع اعلام شد .
2 - یک معجون دیگر که مثل معجون نیرو زا در رقابت های بین المللی غیر قانونی شده است را نام ببريد .
« معجون عشق »
در بازی فینال جام جهانی کوييدیچ سال هزار و نهصد و اندی ، در بازی فرانسه و ایتالیا ، مربیان هر دو تیم برای اینکه به بازيکنان روحیه و انگیزه مبارزه تا اخرین نفس رو بدند به بازيکنان خودشون معجون عشق دادند تا حس وطن دوستی و جنگندگی برای مبارزه در راه کشورشون رو به دست بیارند اما در اون بازی تماشاگران به جای تماشای بازی کوييدیچ ، فیلمهای نامشروع ضد آسلامی دیدند که کوفا از اون پس این معجون رو ممنوع اعلام کرد تا عوامل این چنینی باعث کاهش زيبایی های این ورزش مردمی نشه .
نکته موهوم بعد از اون بازی ازدواج 7 زوج جوان دو تیم با همدیگه بود که جام قهرمانی به کلی فراموش شد .