هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل


در حال دیدن این عنوان:   1 کاربر مهمان





Re: اشعار جادویی
پیام زده شده در: ۲۳:۳۶ چهارشنبه ۲۲ آذر ۱۳۸۵

جوزف ورانسكي


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۸:۱۹ سه شنبه ۱۴ شهریور ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۳:۵۹ چهارشنبه ۴ اسفند ۱۴۰۰
از دارقوز آباد !
گروه:
کاربران عضو
پیام: 916
آفلاین
بيتي براي مرگ خواران :
چو مرگخواري خيانت كند روزگار ، ديگر مرگ خوار ها را نماند قرار
_________________
بيتي براي ولدي :
تو كز قدرت خودت بيقمي ، تاييد كن مارا دلم نشكني
____________________
بيتي براي دامبل :
چو ريشت كنده شد خدا نكرده ، برو قايم بشو چو مرغ پر كنده
_________________
بيتي براي رون :
اين سرخ موي نه چندان خفن ، بپا خودت را ( توضيح : در حين رانندگي ) نمالي بقل‌
______________________
اين اولين شعر ها از جوزفنامه بود ، بقيش به زودي منتشر ميشه !


[


Re: اشعار جادویی
پیام زده شده در: ۲۳:۳۴ چهارشنبه ۲۲ آذر ۱۳۸۵

مالدبر old


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۳:۰۶ سه شنبه ۳۱ مرداد ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۲۳:۱۴ چهارشنبه ۲۷ دی ۱۳۸۵
از همونجا که بقیه میایُن
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 319
آفلاین
شعری نو در باب یکی از ماموریتهای مرگخوارن:

سیاهی، من، ولدی، خون!
دومبولی نیست
محفلیی نیست
مینشینم لب پل
افتادن ماگلها
هیچ لردی به خشونت ولدی نیست!

لوسیوس اسکلت میچیند
اسکلت و خون و کروشیو، آسمانی قرمز، چشمهایی تر
مرگ و شکنجه نزدیک؛ زیر دستان ولدی!

ولدی روی زمین، چه جنازه ها میریزد!
جاگسن از سر برج بلند، گروگانها را پیش ولدی می آرد
پشت شکنجه ای پنهان هرچیز!
میکشم ملت را با چوب، من پر از وحشیگریم!
خیانت میبینم در وفاداری، من پر از مرگخوار

و اینک لالایی محبوب سال:
لالا لالا گلم باشی
مرگخوار توی خونم باشی
بابات رفته نون بیاره
اما حیف که پول نداره
آبجیت رفته دانشگاه
هی از بابات کلان پول میگیره، گاه گاه
داداش رفته سر گذر
با رفیقاش مادولین بکشه، همونجا سر گذر!
منم اینجا میخوابونمت
میرم بیرون، پیش قمر
ببرم براش، یک قابلمه ی در!
*نکته: افراد حاضر در درون شعر، فشفشه ان جز کودک مورد لالایی!


I Was Runinig lose


Re: اشعار جادویی
پیام زده شده در: ۲۰:۲۶ چهارشنبه ۲۲ آذر ۱۳۸۵

ایگور کارکاروفold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۲:۲۳ شنبه ۱ بهمن ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۱۸:۰۶ دوشنبه ۲۵ آذر ۱۳۹۲
از اتاق خون محفل
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 3113
آفلاین
نام شعر: عشق من
شاعر: ایگور کارکاروف
توضیحات: این شعری است که جینی برای هری می نویسد

عشق من تنها تو هستی ای هری
آهای جوابم را بده مگر کری؟

ولدمورت منتظر توست با او بجنگ
روبرویش بایست همانند پلنگ

هر چند که می دانم در آینده ای دور
ولدمورت تو ر ا خواهد شد همچو مور

حداقل با او بجنگ ای حقیر
صورتش را سیاه کن با یک قیر

من را فراموش مکن تا ابد
می گذارم برات یک تخم مرغ توی سبد


بعضی اوقات نیاز به تغییر هست . برای همین شناسه بعدی منتقل شدم !

شناسه هایی که باهاشون در جادوگران فعالیت داشتم :

1-آلبوس دامبلدور
2-مرلین



Re: اشعار جادویی
پیام زده شده در: ۱۸:۴۶ چهارشنبه ۲۲ آذر ۱۳۸۵

توبیاس اسنیپ


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۱:۴۰ یکشنبه ۱۵ مرداد ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۱۵:۴۲ شنبه ۱۴ بهمن ۱۳۸۵
از پیش پدرخوانده
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 294
آفلاین
دو بیتی سرودم در باب ولدی جون:

گفتم پاچه خواری تو میکنم
گفتا ز مرگ خواری پست فطرت چه میکنی

گفتم ز مرگ خواری عقده به جان شدم

گفتا زخیکت ، زخیکت ارزشی هستی و بس

گفتم زراه بدی ات سد محک ببندم

گفتا ز کروشیو بست نبود، آواداکداورا میخواهی؟

_____________________________________________________

هم قافیه نبودنش اصل مهمیشه!!!!!

میشه بگی این چه شعریه سرودی؟رپ هم قافیه داره اونوقت تو... .پستت بعد از چند روز پاک میشود.


ویرایش شده توسط ایگور کارکاروف در تاریخ ۱۳۸۵/۹/۲۲ ۲۰:۱۸:۳۴

فقط فروم وجود دارد و کسانی که از زدنش عاجزند

[b]فقط اسل


Re: اشعار جادویی
پیام زده شده در: ۸:۰۶ چهارشنبه ۸ آذر ۱۳۸۵

برتا جورکینزold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۸:۰۳ یکشنبه ۱۸ تیر ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۲۱:۰۸ شنبه ۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۱
از آزکابان
گروه:
کاربران عضو
پیام: 31
آفلاین
دو بیت شعر در مورد لرد:

ای که میکشی تا بسازی هوکراکسی جاودان

ای سارق گنجینه های جادوگران
----
ای جدا مانده روح از بدن

ای در نیافته ارزش روح خود در بدن
---
ای ازدهای کوهستان تاریکی

ای دیو سیرت زشت بنیاد

========================
یه بیت در مورد دابی:

ای جن بی لباس بی سرور

ای دونباله رو مکتب بی رهبر

========================
یه بیت در مورد گراپ:

ای تنها مانده در کوهستان های ایرلند

ای همنشین غول های رانه زین قرن

=======================
یه بیت در مورد فیلچ:

ای جادوفش بی جادو

ای گوشه گیر پست ترسو

=======================
دو بیت در مورد شاهزاده:

مردد گشتم در این سرداب تاریک

در این دخمه بی نور خورشید
------
به دنبال شناخت شاهزاده

بسی گشتم در این دخمه با آه و ناله

======================

امید وارو که جالب بوده باشن

شعرات خیلی قشنگ بود.ولی بهتر بود در مورد هرکدام بیشتر بگی چون اینجوری اسمش شعر نیست.با این حال خوب نوشتی.


ویرایش شده توسط برتا جورکینز در تاریخ ۱۳۸۵/۹/۸ ۸:۰۸:۲۳
ویرایش شده توسط برتا جورکینز در تاریخ ۱۳۸۵/۹/۸ ۸:۲۴:۰۵
ویرایش شده توسط ایگور کارکاروف در تاریخ ۱۳۸۵/۹/۲۲ ۲۰:۲۲:۲۰

عشق یعنی جادوی نا محسوس چشم
عشق یعنی ساحری در کیش عشق
عشق یعنی حسرت بوی بهشت
عشق یعنی آخرین سیØ


Re: اشعار جادویی
پیام زده شده در: ۲۰:۳۲ سه شنبه ۷ آذر ۱۳۸۵

تئودور نات


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۹:۳۷ دوشنبه ۱۰ مهر ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۱۳:۰۰ چهارشنبه ۲۷ خرداد ۱۳۸۸
از كنار بر بچ مرگ خوار
گروه:
کاربران عضو
پیام: 789
آفلاین
شعر مگخواران براي مرگخوار تازه وارد
اي جادوگر گريه نكن ما همه مون مثل هميم
صبح ها كه از خواب پا ميشيم
نقاب به صورت ميزنيم
يكي معلم ميشه و(اسنيپ)
يكي ميشه خونه به دوش(كاكاروف)
يكي معجون ساز ميشه(اسنيپ)
يكي ميشه طلسم فروش(اينو نميدونم كي ميشه)


دوست عزیز این هم شد شعر توقع داری من بذارم این پست اینجا بمونه؟
این دفعه پاک نمیکنم ولی سعی کن بهتر بنویسی. با تشکر ناظر انجمن لوسیوس مالفوی


ویرایش شده توسط [en]Lusios[/en][fa]لوسیوس مالفوی[/fa] در تاریخ ۱۳۸۵/۹/۷ ۲۰:۴۴:۲۵

گزیده ای از برداشتهایم...
جوانا کاتلین رولینگ،بعد از نوشتن کتاب هری پاتر و Ø


Re: اشعار جادویی
پیام زده شده در: ۲۱:۳۲ جمعه ۵ آبان ۱۳۸۵

الستور مودیold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۳:۵۴ یکشنبه ۱۶ مهر ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۱۹:۱۱ سه شنبه ۸ اسفند ۱۳۸۵
از یک جای دور ولی نزدیک به شما
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 192
آفلاین
چند بیت شعر که خیام از من کش رفته .

آن قصر که ولدمورت در او جام گرفت ***** باسیلیسک بچه کرد و هری آرام گرفت
ولدی که گور می گرفتی همه عمر **** دیدی که چگونه گور ولدی گرفت
بر خیز و مخور غم جهان گذران **** بنشین و در سه دسته جارو به شادمانی گذران
آنان که مرگخوار و پلید شدند **** در جمع جادوگران مایه ننگ شدن


مرسی ، راستی من از خیام شکایت کردم بخاطر پیچوندن شعرام .


تصویر کوچک شده










[b][size=med


Re: اشعار جادویی
پیام زده شده در: ۲۲:۴۶ یکشنبه ۲۳ مهر ۱۳۸۵

رضا


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۶:۰۸ شنبه ۲۲ مهر ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۱۷:۳۰ دوشنبه ۴ مهر ۱۳۹۰
از كوچه نتراسون ( كوچه ي بغلي دياگون ) شماره ي 555
گروه:
کاربران عضو
پیام: 36
آفلاین
مرگخواران عزیز سلام و علیــــــــــــــــــــــــــک :
این هم توصیف زمان زنده شدن لرد سیاه از زبان پیتر پتی گرو :
اصلاً هم ربطی به شعر فروغ فرخزاد نداره !!!!

طفلی غنوده در بر من بیمار
با گونه های سرخ تب آلوده
با گیسوان در هم آشفته
تا نیمه شب ز درد نیاسوده

ای اختران که غرق تماشایید
این لرد من است که بیمار است
دستم را قطع کردم و می بینید
این دیده ی من است که گریان است

در یاد آیدم که زهر طلب می کرد
از آن مار گنده ی درددانه
یا می نشت بانگهی بی تاب
در انتظار کشتنی مردانه

ادامه دارد ...


فقط زندگی وجود دارد و کسانی که از درک آن عاجزند...
فقط خدا وجود دارد و کسØ


Re: اشعار جادویی
پیام زده شده در: ۱۹:۲۹ یکشنبه ۲۳ مهر ۱۳۸۵

لوسیوس مالفوی old


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۶:۴۲ شنبه ۲۲ مرداد ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۸:۵۴ دوشنبه ۱۲ دی ۱۴۰۱
از قصر خانواده مالفوی
گروه:
کاربران عضو
پیام: 807
آفلاین
در باب این که بعضی ها دنبال این تاپیک میگشتن ولی پیداش نمیکردن یه پست زدم بیاد بالا تا راحت پیدا بشه!
----------------------------------------------

با تشکر ناظر انجمن!


جادوگران


Re: اشعار جادویی
پیام زده شده در: ۰:۱۶ چهارشنبه ۴ مرداد ۱۳۸۵

ایگور کارکاروفold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۲:۲۳ شنبه ۱ بهمن ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۱۸:۰۶ دوشنبه ۲۵ آذر ۱۳۹۲
از اتاق خون محفل
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 3113
آفلاین
در باب من ترانه پانزده سال دارم
----------------------------------------
يكي فيلم سرشار از درد و غم
در آن دختري واقعا محترم
(نه مانند آن فيلم هاي دگر
بدون ادب، معدن شور و شر!)
به افسون و افسانه ي اين جهان
گرفتار شد دست مردي جوان
چه مردي كه در فسق مشغول بود
سيه كار و بي عار و سوسول بود
جوان، بچه و دخترك، بچه تر
يكي ساده و آن يكي نيز خر
پس از مدتي عاشق هم شدند
سپس صيغه خواندند و محرم شدند
جوان بود از راه اسلام دور
گرفتار در بند فسق و فجور
از اين روي بعد از كمي ماجرا
شدند از هم اين زوج صيغه، جدا
ولي گشت اوضاع كلا خرا
كه يك دسته گل داده بودند آب
به غفلت پسر دانه اي بذر كاشت
از آن پس دگر دخترك بچه داشت
جوان پر از هوش و راي و خرد
نبايد چنين گند بار آورد
اگر نامزد گشت بايد فقط
بماند، نبايد نمايد غلط!
عجب روزگاري است اين روزگار
عجب نسل خوبي بيامد به بار!


بعضی اوقات نیاز به تغییر هست . برای همین شناسه بعدی منتقل شدم !

شناسه هایی که باهاشون در جادوگران فعالیت داشتم :

1-آلبوس دامبلدور
2-مرلین








شما می ‌توانید مطالب را بخوانید
شما نمی توانید عنوان جدید باز کنید
شما نمی توانید به عنوان‌ها پاسخ دهید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را ویرایش کنید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را حذف کنید
شما نمی توانید نظر سنجی اضافه کنید
شما نمی توانید در نظر سنجی ها شرکت کنید
شما نمی توانید فایل‌ها را به پیام خود پیوست کنید
شما نمی توانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید
شما نمی توانید از نوع تاپیک استفاده کنید.
شما نمی توانید از HTML در نوشته های خود استفاده کنید
شما نمی توانید امضای خود را فعال/غیر فعال کنید
شما نمی توانید صفحه pdf بسازید.
شما نمی توانید پرینت بگیرید.

[جستجوی پیشرفته]


هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.