هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل


در حال دیدن این عنوان:   1 کاربر مهمان





Re: خبر گزاری جادوی سفید
پیام زده شده در: ۲۰:۳۰ یکشنبه ۳ دی ۱۳۸۵
#69

ایگور کارکاروفold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۲:۲۳ شنبه ۱ بهمن ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۱۸:۰۶ دوشنبه ۲۵ آذر ۱۳۹۲
از اتاق خون محفل
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 3113
آفلاین
یکی بود یکی نبود ، غیر از 20 تا جادوگر و 2000000 تا ساحره هیچ کس نبود .

صفا بود و وفا بود . گل بود و سبزه بود . محبت بود و عشق بود . کوچه ای تاریک بود ، بچه بود و برادر حمید بود . ولی برادر حمید خوب بود و توبه کرده بود . پس بچه هم در امان بود .
خلاصه روزگار خوبی بود .

در این روزگار خوب تنها یک نفر تابلو بود . او نتنها تابلو بود بلکه کچل هم بود . او دامبل کچل بود !!! دامبل کچل تنها نقطه سیاه در این روزگار بود ؛ او بد بود ..... ( برو تو کف تعداد بودها )



آره بچه های گلم ، دامبل خیلی سیاه بود . دامبل کچل برای خودش دار و دسته ای سیاه تشکیل داده بود و مردم رو اذیت می کرد . بچه های گلی مثل شما رو دعوا میکرد و اونا رو می ترسوند . وقتی کوافل کوییدیچ بچه ها می افتاد تو حیاط خونش ، کوافل رو پاره میکرد و قه قه میخندید .
تازه دامبل خیلی هم کثیف بود . سالی یک بار حموم میرفت و وقتی محفلیهاش بهش میگفتن " بابا دامبل خفه شدیم ، یه حموم برو جان من " پوست سرشون رو میکند و برای ققنوس سوپ پوست سر درست میکرد .
وای وای وای !!!! اگه بدونین این دامبل کچل چقدر بد بود .

ولی بچه های گلم ... دامبل قصه ما هم یک انسان بود . اون هم زمانی عاطفه داشت و طعم عشق و محبت رو چشیده بود . شایدم یک اپسیلون عاطفه هنوز در قلبش وجود داشته باشه . آخه میدونین چیه ؟! ... دامبل سالها بود که شبها ، وقتی تو اتاقش تنها میشد زار زار گریه میکرد و لیتر لیتر اشک میریخت . هیچکس هم دلیل این کارشو نمیدونست .
تا اینکه شبی از این شبها ... جغدی سیفید ... پروازکنان وارد محله سیاه دامبل اینا شد . اون جغد هدویگ 2 بود .

هدویگ یک جغد معمولی نبود . اون به زبان انسانها صحبت میکرد و بسیار شجاع و مهربون بود . فقط یخورده ضریب هوشیش پایین بود . دلیل اینکه این وقت شب هم وارد محله خطرناک دامبل اینا شده بود ، همین هوش پایینش بود .

هدویگ با بی خیالی بر فراز خونه دامبل کچل پرواز میکرد و از هوای خوب اون شب لذت میبرد که یکدفعه صدایی وحشتناک شنید . یخورده که دقت کرد متوجه شد که این صدای ضجه های یک مرده . ضجه ای که بیشتر شبیه آواز عاشقانه شتر نر برای جلب توجه شتر ماده بود تا گریه یک جادوگر .

هدویگ کنجکاو شد و به سمت صدا رفت . روی لبه پنجره اتاق دامبل نشست و داخل اتاق رو دید زد . ولی کسی اونجا نبود . فقط صدای گریه مرد رو میشنید . اینجا بود که کنجکاوی جای خودشو به فضولی داد و وارد اتاق شد . همه جای اتاق رو خاک گرفته ، و تارعنکبوت بسته بود . تنها چیز نو و جدید اتاق یک شیشه شور و یک تی زمین شور کوچیک بود که جلوی آینه ترک خورده وجود داشت . ( احتمالا دامبل کچل از اونا بجای شامپو و برس مو استفاده میکرد )
هدویگ صدای گریه رو دنبال کرد ، دامبل کنار تختخواب ، روی زمین دراز کشیده بود و داشت با نور شمع نامه ای رو می خوند . هدویگ وقتی دامبل رو دید شناخت ولی از بس شجاع و نترس بود فرار نکرد . تازه فکری هم به ذهنش رسید . اون می دونست که گریه دامبل برای اون نامه ایه که داره می خونه و اگر بتونه اون نامه رو بدست اعضای سیاه برسونه حتما عضو مرگخواران میشه . پس در یک حرکت انتحاریک - جغدیک نامه رو از دست دامبل کش رفت و پا گذاشت به فرار . .....


خب بچه های گلم قسمت اول قصه ما تموم شد . قسمت بعدی داستان رو در پست بعدی براتون تعریف میکنم یا یکی دیگه تعریف میکنه . گوگولی مگولی ها

-------------------------------------------------------------

ها .... دلیل اینکه این داستان رو به سبک کودکان نوشتم این بود که محفلیهای عزیز هم بطور کامل متوجه ماجرا بشن و بدونن که این رییسشون چی کارست.


هدویگ ماجرا که همان هدویگ 2 هست عضو ارتش سیاه هست.

عمو ایگور ... حیف پستت خوب بود و داستان کودکانه هم برای رادیو لازم بود ... وگرنه پستت شپلخ بود ! ... مفهوم بود ؟
3.5 از 5


ویرایش شده توسط هدویگ در تاریخ ۱۳۸۵/۱۰/۳ ۲۱:۰۹:۲۴

بعضی اوقات نیاز به تغییر هست . برای همین شناسه بعدی منتقل شدم !

شناسه هایی که باهاشون در جادوگران فعالیت داشتم :

1-آلبوس دامبلدور
2-مرلین



Re: ��� ����� ����� ����
پیام زده شده در: ۱۷:۲۱ جمعه ۱ دی ۱۳۸۵
#68

فرد ویزلیold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۱:۱۴ شنبه ۱۴ مرداد ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۱۳:۱۰ یکشنبه ۲۲ بهمن ۱۳۸۵
از Netherlands
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 74
آفلاین
مجری: به به ما هم که دوباره آمدیم و یک افتخاری هم نسیب شما شد که این برنامه رو ببینید ،بشنوید و بخوانید.

اول شب یلدا رو به شما و به خانواده محترم تبریک میگم و امیدوارم
زیاد هندوانه نخورده باشید که شب بارون بیاد

یک راست میریم سراغ مشروح خبر های این چند روز

شرکت ولدمورت در تبلیغات ماشین ، یک شوخی بزرگ یا یک حقیقتی باور نکردنی؟

ترکیب تیم های گریفیندور، راونکلاو،هافلپاف و اسلایترین اعلام شدند

شایعه جدید: اسنیپ مدل مویش را عوض کرد و ولرمورت قرار است مو بکارد!!

گم شدن ناگهانی وزیر!!!


شرکت ولدمورت در تبلیغات ماشین ، یک شوخی بزرگ یا یک حقیقتی باور نکردنی؟
به گزارش خبرگزاریVDNS ولدمورت مشهور به
ولدی کچل..تصحیح میکنم .. ولدمورت معروف به لرد ولدمورت در تبلیغات ماشین شرکت میکند.
این ماشین با تخفیف به مرگ خوار ها و با قیمت گران تر به محفلی ها یا سفید ها فروخته میشود.(نخریدش تا ورشکسته بشن)

ترکیب تیم های گریفیندور، راونکلاو،هافلپاف و اسلایترین اعلام شدند
دیروز اسامی و ترکیب تیم های هاگواتز به وسیله پرفسور کويیرل
اعلام شدند برای اطلاعات بیشتر به این آدرس مراجعه فرمایید

شایعه جدید: اسنیپ مدل مویش را عوض کرد و ولدمورت قرار است مو بکارد
به گزارش خبرنگار احضاری ما به سلمانی مشدی حسن کچل
در روز ۲۵ آذر ماه اسنیپ به این سلمانی مراجعه و موهای خودش را میکربی یا به قول خود آقای مشدی حسن کچل تن تنی زده است
و از ایشون نسیه هم درخواست کرده.
و در روز ۲۷ آذز ماه ولدمورت به همین سلمانی مراجعه و سی عدد تخم مو خریداری و در وسط سر خود کاشته است. (تا ببینیم کی در میاد)


گم شدن ناگهانی وزیر!!!
وزیر منتخب ما جناب ققی یا همون ققنوس مفقودالاثر شده است
به گزارش خودم ایشون معلوم نیست کجا رفته و ما حتا یک پر هم از ایشون پیدا نکردیم.

این بود برنامه امروز ما
آقایون و خانمهای محترم تا برنامه دیگر خدا و مرلین پشت و پناهتون باشن


هووم ... نکته مثبتی که داشت مشروح اخبار بود ... اول خلاصه بعد مشروح ... نکته منفی هم یه خورده لوس بودن اخبار و تکراری بودنشون بود ... و در ضمن روی تیکه های طنزت بیشتر کار کن تا قشنگتر بشن .

3 از 5


ویرایش شده توسط فرد ویزلی در تاریخ ۱۳۸۵/۱۰/۱ ۲۱:۳۱:۲۱
ویرایش شده توسط هدویگ در تاریخ ۱۳۸۵/۱۰/۳ ۲۱:۱۳:۱۰

هرگز با دم شير بازي نكنيد
http://godfathers2.persiangig.com/image/order/fred.jpg[/img][/img]تصویر کوچک شده
[url=http


Re: ��� ����� ����� ����
پیام زده شده در: ۱۵:۵۲ سه شنبه ۲۸ آذر ۱۳۸۵
#67

ممد


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۷:۴۴ پنجشنبه ۱۸ آبان ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۱۰:۵۳ شنبه ۲۷ مرداد ۱۳۸۶
از تهدید آباد
گروه:
کاربران عضو
پیام: 39
آفلاین
اول
معاون محفل رای اعتماد خود را بدست آورد!
معاون محفل، هدویگ، که به علت هوهو در شب و موجب شدن بیدارخواببی دمبل، مورد استیضاح قرار گرفت و دوباره رای اعتماد آورد.
دوم
محفل و هالی ویزارد قرارداد بستند!
محفل ققنوس با هالی ویزار برای ساخت « ولایت فتح» قرارداد رسمی منعقد کرد.
دستاندر کاران فیلم که درآن از بازیگران مطرح هالی ویزار استفاده شده عبارتند از:

کیفسون در نقش هدویگ(نقش اول)
ولدمورت در نقش دامبلدور
کریچ در نقش هری پاتر
آلبوس دامبلدور در نقش هرمیون گرنجر
هدویگ در نقش رون ویزلی
سرافینا ر نقش مک گوناگال
ریموس لوپین در نقش سوروس اسنیپ
سوروس اسنیپ در نقش جیمز پاتر
جیمز پاتر در نقش سیریوس بلک
سیریوس بلک در نقش استرس
استرس در نقش بچگیهای هدویگ
تام ریدل پدر در نقش بچگیهای ولدمورت
مالدبر در نقش تام ریدل پدر
بیگانه در نقش قاتل فراری
بادراد پشمک در نقش ققنوس!
ققنوس در نقش کیفسون کیفسون در نقش هدویگ
سر/ز تانکیان در نقش خواننده ی کاباره، سرژ تانکیان
چوچانگ در نقش زن اژدهاها!

این فیلم حداگثر بیست سال نوری دیگر اکران خواهد شد.


هوووم ... دو سوم پستتو با این در نقش اون اون در نقش این پر کردی ... و کلا خزش کردی شدید ... اگه دو سه تا رو می نوشتی کافی بود ... بقیش کاملا اضافی بود .

خبر اول و دومت بد نبودن ... خلاقیت به خرج بدی خیلی چیزای قشنگی می تونی در بیاری .

بازم تلاش کن

2.5 از 5


ویرایش شده توسط هدویگ در تاریخ ۱۳۸۵/۹/۲۸ ۲۰:۲۷:۳۰

یک شب بر بارگاه غم خوابÛ


Re: ΈѠ?҇ѭ ̇Ϧ�ݭϧ tabindex=
پیام زده شده در: ۱۱:۲۷ سه شنبه ۲۸ آذر ۱۳۸۵
#66

بیگانه


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۶:۳۸ سه شنبه ۱۰ شهریور ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۱۷:۵۵ سه شنبه ۱۹ آبان ۱۳۸۸
از بعد از پل, دست راست دومين كوچه
گروه:
کاربران عضو
پیام: 182
آفلاین
خوب سلام! خوب چه طورين؟ خوب خبر ها رو با هم پي مي گريم!
شنيده شده... بعضي ها قراره تو تولد سايت بعضي كار ها رو بكنن كه بعضي ها مي خوان نذارن كه اون بعضي ها اون بعضي كار ها رو بكنن!

ميگن...
ميگن كه بعضي ها كه ماكزيما دارن نمي ذارن بعضي ها كه ماكزيما ندارن حتي باهاش بوق بزنن. حالا اينكه اين بوق به اون بوووووووووق ربط داره يا نه با شما.!

شايعه شده...
شايعه شده كه بعضي ها مي خوان از بعضي حزب ها كناره گيري كنن و بعضي ها دارن به بعضي حزب ها وارد مي شن. تا ببنيم!

متاسفانه...
متاسفانه غريبه كشته شده و من از همين جا به همه ي جامعه جادوگري تسليت مي گم. بعضي ها ميگن كه بعضي هاي ديگه مقصر ان.

خوب همكاران اشاره مي كنن كه خوب يه مجلس ختمي هم خوب برگزار ميشه كه چون خوب مسجد نداريم. خوب مي اندازيم خوب يه جاي ديگه خوب. .. خوب حالا بعدا بهتون مي گم. خوب باشه؟؟؟

خبر ديگه اينكه...
خبر ديگه اينه كه شنيديم بعضي ها مي خوان بعضي جايزه ها رو هاپولي كنن. قبلا هم بعضي ها گفته بودن كه اين سيستم جوايز فورماليته است. ولي بعضي هايي كه خودشون بعضي جوايز رو گرفت بودن مي گن كه اون بعضي ها ..... آره.

خوب تا خبر ديگه و خوب ديگه...
خوب خداحافظ!

عمرا اگه پست بیگی رو نقد کنم و بهش امتیاز بدم !
فقط می گم که شیوه بدیعی از خبر رسانی بود !
واقعا اسرار آمیز هم بودن .
ولی من تمام اون بعضیا رو می دونم کین ! هه هه !


ویرایش شده توسط هدویگ در تاریخ ۱۳۸۵/۹/۲۸ ۱۳:۳۱:۴۴
ویرایش شده توسط هدویگ در تاریخ ۱۳۸۵/۹/۲۸ ۱۳:۳۶:۳۵


Re: اخبار شبانگاهی(جنگ مرگخواران و الف دال)
پیام زده شده در: ۲۰:۳۶ دوشنبه ۲۷ آذر ۱۳۸۵
#65

فرد ویزلیold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۱:۱۴ شنبه ۱۴ مرداد ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۱۳:۱۰ یکشنبه ۲۲ بهمن ۱۳۸۵
از Netherlands
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 74
آفلاین
ای هاگزمید ای شهر پرگهر ای خاکت سر چشمه هنر ....

مجری: اینجا هاگزمید صدای جمهوری جادوگریه جادوگران است،این شما و این هم مشروح خبرهای نه چندان نوی امروز یا شاید هم روزهای قبل
مشروح خبرها
ــ بهترین نویسنده ی سفید و سیاه در ۲۴ آذز اعلام شد

شبکه ی خبر گزاری VDNS(خبرگذاري سياه ) در ۲۵ آذر نوشت: مخالفت محفل با ایجاد نیروی اتمی مرگخوران

کلاسهای مدرسه علوم و فنون جادوگری هاگوارتز ۳ روز دیگر دوباره برگزار میشود

و این هم خبرهای کامل

در روز ۲۴ آذز اسامی بهترین نویسنده ی سفید و سیاه اعلام شد
آلیشیا اسپینت با پست شماره 466 دژ مرگ از سفیدان و ورونيكا ادونكور با شماره 456# در دژ مرگ از سیاه ها برنده ۲۰ امتیاز شدند
مبارکشون باشه

شبکه ی خبر گزاری VDNS(خبرگذاري سياه ) در ۲۵ آذز نوشت: مخالفت محفل با ایجاد نیروی اتمی مرگخوران
آقای ایگور کارکاروف امروز در خبر گزاری VDNS نوشت که محفل ققنوس با ایجاد نیروی اتمی مرگخوران مخالف است این در صورتی گفته شد که من و خیلی از محفلی ها از این که مرگخوران نیروی اتمی دارند خبری نداشتیم پس چطور مخالفت کردیم را نمیدانم
شاید هم هدویگ رییس بزرگ گفت( )

کلاس های هاگوارتز بعد از چند ماه دوباره برگزار میشود
از اول دی ماه کلاس های هاگوارتز دوباره شروع به کار میکنند و شاید هاگوارتز مدیره جدیدی پیدا کند(کوییرل خیلی خوب بود و هست) لیست دانش آموزان هنوز به دست ما نرسیده است

بینندگان عزیز این بود خبر کوتاه ما
تا بعد مرلین و خدا باهم دیگه یار و همراه شما


هووومک ... یه در شصت ثانیه قشنگ ! ... مختصر ... مفید ... سوژه دار .
آفرین فرد ویزلی ... قشنگ بود .
ولی خیلی بهتر از اینا هم می تونست باشه ، خبرا رو کاملا راست منتقل نمی کردی ... بهترین نویسنده ها رو یه طور دیگه معرفی می کردی ... مثلا می گفتی آلیشیا اسپینت بهترین سفید به دلیل هلاک کردن 15 مرگخوار در عین حال با یک عشوه !(آلیشیا ناراحت نمی شه می دونم ! )

می شد بهتر کار کرد و از این هم قشنگترش کرد ولی در کل راضی کننده بود .
بازم پست بزن ... بهتر از قبل

3 از 5


ویرایش شده توسط فرد ویزلی در تاریخ ۱۳۸۵/۹/۲۷ ۲۰:۳۸:۲۹
ویرایش شده توسط فرد ویزلی در تاریخ ۱۳۸۵/۹/۲۷ ۲۰:۴۱:۲۶
ویرایش شده توسط فرد ویزلی در تاریخ ۱۳۸۵/۹/۲۷ ۲۰:۴۲:۴۰
ویرایش شده توسط هدویگ در تاریخ ۱۳۸۵/۹/۲۷ ۲۱:۲۶:۵۶
ویرایش شده توسط هدویگ در تاریخ ۱۳۸۵/۹/۲۷ ۲۱:۳۳:۵۴

هرگز با دم شير بازي نكنيد
http://godfathers2.persiangig.com/image/order/fred.jpg[/img][/img]تصویر کوچک شده
[url=http


اخبار شبانگاهی(جنگ مرگخواران و الف دال)
پیام زده شده در: ۱۲:۳۵ دوشنبه ۲۷ آذر ۱۳۸۵
#64

ریموس لوپینold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۳:۳۲ سه شنبه ۷ شهریور ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۱۶:۳۵ سه شنبه ۲ مهر ۱۳۸۷
از محفل ققنوس
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 604
آفلاین
ساعت:12
مجری: ریموس لوپین
مهمان: سدریک دیگوری
موضوع:جنگ مرگخواران و الف دال
باسلام از اخبار نیمروزی ساعت 12 در خدمت شما هستیم.
میپردازیم به خلاصه اخبار. البته قبلش یک آهنگ میشنویم
-مــــــــــــــــــــــــــــــــــاغ(صدای گاو)
- بـــــــــــــــــــــــــــــــــــع(صدای گوسفند)
- عــــــــــووووووووووووو(صدای سگ)
-......(صدای......)
سپس تمامی حیوانات با هم شروع میکنن و این شعر زیبا را تکرار میکنن
ماماما منم گاو. گاوم و ماما میکنم در قدیم شخم میزدم. بع بع بع منم گوسفند زیبا صاحب پشم گرمم بریدن آنرا تا بسازند برایتان پارچه و لباس عوووووووووو منم سگ باوفام در همه جا یار اربابم میشم. دزدگیر خانه هام.......................................

در پشت صحنه. مدیر شبکه رو به مدیر پخش آهنگ کرده و فریاد میزنه: این چیه؟؟؟؟؟؟؟؟؟
مدیر پخش:
- خوشم میاد ازش گفتم مردمم حال کنن
مدیر شبکه:

در صحنه
و اکنون خلاصه اخبار
1- مصاحبه ای با سدریک دیگوری مدیر ارتش سفید
2- شرح جنگ
3- پیروزی نسیب که شد؟

میپردازیم به صحبت با مدیریت ارتش سفید سدریک دیگوری:
-سلام
- سلام خدمت شما و تمامی بینندگان عزیز و مهربان
- خب پست اول و آخر جنگ توسط کی زده شد
- خب همونطور که در تاپیک دژمرگ مشاهده میکنید اولین پست توسط من و آخرین پست توسط آرامنتیا ملی فلوا زده شد
- به نظرتان ممکن است جنگ های دیگری را هم در پیش رو داشته باشیم؟
- بله. همه در این جنگ خوب کار کردند و من را مطمئن کردند که نیاز به جنگ دارند.
- شما کی با محفل به جنگ با سیاهان میپردازید؟
- هنوز معلوم نیست ولی در آینده نه چندان دور این اتفاق نیز خواهد افتاد
- آیا کسانی را که در این مأموریت شرکت نکردند نیز با خود به همراه میبرید؟
- به احتمال زیاد بله
- خب. امیدوارم که در کارهای ارتش موفق باشید
- خیلی ممنون آقا. با اجازه
گوینده اخبار: خب بینندگان عزیز میپردازیم به ادامه خبر ها. سدریک دیگوری شرح جنگ را برای شما میدهد:
سلام دوباره. جنگ به خوبی و خوشی پیش رفت و مشکلی در آن پیش نیامد. موضوع جنگ از بین بردن یکی از هورکراکسس های ولدمورت بود که طبق پست آخر توسط آرامنتیا ملی فلوا آن هورکراکسس جعلی و تقلبی بود و یکی دیگر از کلک های ولدمورت بود
گوینده اخبار: خب جنگ به نفع کی تموم شد؟
سدریک گفت: متأسفانه به نفع کسی تمام نشد زیرا جانپیچ تقلبی بود ولی آنطور که در پست ماقبل آخر مشاهده میشد الف دال بر سیاهان پیروز شد ولی وقتی پست آخر نشان دهنده تقلبی بودن جانپیچ است معلوم است که کسی نبرده است زیرا نه ارتش سفید از آنها شکست خورد و نه آنها از ارتش سفید. البته در پست قبل از آخر چرا ارتش سفید نزدیک بود سیاهان را شکست دهد که طبق پست آخر عملی نشد

گوینده اخبار رو به سدریک کرد و گفت: از شما بسیار ممنونیم که با حضورتان در برنامه تمامی بینندگان رو خوشحال و خرسند کردید.
سدریک در گوش گوینده پچ پچ کنان گفت: پولمو بده
گوینده با بدجنسی: پولی موجود نیست
سدریک:

گوینده رو به بینندگان کرد و گفت: با آهنگی اخبار را به پایان میرسانیم

ادامه آهنگ صبح پخش شد.


دلنشین نبود ... پست پرمحتوایی هم نبود ... می دونی چرا؟
اولا که دو سه تا پست قبلو بخونی می بینی که تیکه های آهنگ اول و آخر خز شده بودن .
دوما هم همین صحبتا رو سدریک در قالب پستی توی گالیونهای قلابی اعلام کرده بود و یه جوری کپی پیست با تغییر جملات بود این صحبتت .
سوم اینکه چیز جدیدی نداشت و همش حرفای سدریک بود و حتی نتونسته بودی با یه سری تغییرات قشنگترش کنی تا به دل بشینه .
و در آخر هم این گوسفند و گاو و اینا هیچ ربطی به هری پاتر ندارن ! ... استفادش اصلا جالب نبود !

1.5 از 5
بیشتر تلاش کن


ویرایش شده توسط هدویگ در تاریخ ۱۳۸۵/۹/۲۷ ۲۰:۳۴:۰۵

تصویر کوچک شده


تحلیل اخبار
پیام زده شده در: ۲۲:۳۴ شنبه ۲۵ آذر ۱۳۸۵
#63

مارکوس فلینتold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۵:۴۹ جمعه ۱۵ مهر ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۲:۱۵ دوشنبه ۲۷ مهر ۱۳۹۴
گروه:
کاربران عضو
پیام: 328
آفلاین
( صدای اسب و خر و بز پشت سر هم)
- سلام خدمت شما گیرنده ها ببخشید بیننده های محترم برنامه ی تحلیل اخبار
( یه لوگو میریم تو رگ)
- سلامی دوباره خدمت بینندگان عزیز.... من مارکوس، مجری این برنامه هستم. ابتدا با جمله ای برنامه را اغاز می کنیم و سپس برنامه ی اینده ی تحلیل اخبار را خدمتتون زمین می کنم ( عرض می کنم!)
(( جادوگر باید جادو را از همان دوران جنینی بیاموزد)) کلامی از حضرت مرلین!
- بله عزیزان کلام زیبایی بود که شنیدیم و اما برنامه های اینده را خدمتتون زمین می کنم:
در این برنامه ی تلویزیونی ما یک سری از بزرگان و عالمانی را می آوریم تا با ان ها اخبار های پخش شده ( البته بعضی از ان ها که مشکوک می زنند ) را مورد بحث و بررسی قرار دهند. البته یکی از مجموعه افرادی که به این برنامه خواهند امد، افرادی هستند که در مورد ان ها خبر پخش شده و ما از ان ها دعوت می کنیم تا بیایند و در مورد خبر خود توضیح دهند و در مورد این که ایا خبر صحت دارد یا نه توضیح دهند.
- بینندگان ببخشید بازرگان اومده( = پیام بازرگانی)
چوبدستی های جدید از جنس چوب!!!!!!! .... جدیده!
***
- بله بینندگان همان طور که دیدید هر چیزی گیرشون میاد می گن جدیده.
خوب بگذریم اما امروز از هدویگ عزیز دعوت کردیم تا به این جا بیایند و در مورد خود توضیح دهند البته برنامه امروز با برنامه ی روز های اینده کاملا متفاوت است زیرا امروز خبری برای تحلیل نبود و به همین دلیل از هدویگ عزیز دعوت به عمل امده تا در مورد خود به بینندگان توضیح دهند...
( یه لوگوی میان برنامه میریم تو مخ!)
- خوب این هم هدویگ ملقب به هدی که همون سری خودمونه
( هدویگ در همون آغاز برنامه زیرکانه نگاهی به مارکوس انداخت و مارکوس تا ته ماجرا را گرفت که با این حرفاش باید بره زندان تا این قدر سیاسی حرف نزنه
- خوب بگذریم! ما از هدی می خوایم که خودشو معرفی کنه و اسمش رو بگه:
اسمتو بگو ببینم، با چی تورو بخونم
- یعنی چی اقا مگه این جا برنامه ی رنگین کمان.... من هدویگ هستم البته بسم تعالی.... حالا میرم سراغ جمله ای از یکی از ( از... از ... از ........) بزرگان که خودم هستم....
(( تا خون در رگه ماست باید مدیران را منحدم کرد))
مارکوس:
- ببخشید هدی جون این یه زمانی شعار بود!!!!!
- نه.... اشتباه می کنی... اصلا چه معنی داره تو اومدی از من ایراد میگیری!!!!
- نه من قصد جسارت نداشتم!!!!
- نه داشتی!!! خیلی هم جسارت ناموسی بود.... بله... ناموسی بود...
- نه جناب اشتباه می کنید... اصلا بیاین بی خیال این موضوع بشیم، موافقید؟!
- نه اقا... حتما می خوای من اون جا هم به من گیر بدی.... من جمله های بسیار زیادی دارم که همش واسه خودمو مثل این یکی:
توپ تانک مدیران، دیگر قدرت ندارند!!!!
مارکوس و تمامی افراد پشت دوربین
- اصلا می دونید چیه.... شما منو مسخره گرفتین.... بیوس نامبوسیوس.....
سپس هدویگ پرواز کنان از استودیو خارج شد!!!!
- بینندگان همان طور که دیدید یه فحش هم نثارمون کردن و رفتن ولی ما در اینده بازم با هدی جون ملاقاتیوس خواهیم داشت
مرلین نگهدار !!!!!
تا برنامه ای دیگر با نشست بزرگان دیگر درود و هزاران درود ... اااا... ببخشید این واسه تیتر اول برنامه بودش.... خوب حالا ولش کن !!!! مرلین یار و نگهدارتان!

تلاشت تحسین بر انگیزه ... ولی می دونی مشکلت کجاست ؟ ... طنزت خیلی خیلی خامه !
تیکه های پیش پا افتاده که به هیچ وجه آدمو به خنده وا نمی دارن ... همین چیزایی که نوشتی رو با یه خورده تغییر می شه خیلی قشنگتر کرد .
بیشتر سعی کن روی نوشتت کار کنی ... شده جندین و چند با ویرایشش کن تا یه چیز خوب ازش در بیاد .

2.5 از 5


ویرایش شده توسط هدویگ در تاریخ ۱۳۸۵/۹/۲۷ ۲۰:۲۵:۵۸

عضو اتحاد اسلایترین


Re: ΈѠ?҇ѭ ̇Ϧ�ݭϧ tabindex=
پیام زده شده در: ۱۶:۴۶ شنبه ۲۵ آذر ۱۳۸۵
#62

هرمیون گرنجرold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۴:۳۶ سه شنبه ۱۱ مهر ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۱۳:۳۶ دوشنبه ۱۷ اردیبهشت ۱۳۸۶
از هرجا که حال کنیم. که فعلا هیچ جا حال نمیکنیم.
گروه:
کاربران عضو
پیام: 219
آفلاین
( موسیقی ابتدای برنامه: صدای بالا کشیدن دماغ )
با سلام. از خبر گزاری ارتش سفید مستقیما صدای زیبا و رسای منو...
ملت: نه بابا؟.... یکم دیگه بلندش کنی پشت خر صلوات می فرستیم...
.... می شنوین....
دوووووووو.... ( صدا موجی از وردهای دشمن )
دنگ... ( برخورد کرد. )
همین طور که می بینین صدای وحشتناک اینا باعث میشه که من نتونم حرف بزنم... آقا برو اون ور.... بله داشتم می گفتم. بر اساس گزارشاتی که به دست ما رسید مطلع شدیم برخی از اعضای ارتش سیاه اینجا با هم درگیر شدن. این درگیری که بین خود اونا روی داده....
ملت:هه هه هه...
تا کنون منجر به کشته و زخمی شدن 12 نفر شده...
یکی از بین ملت: دروغ میگه. این کشته زندست فقط دارن کلاس میذارن... ولم کنین. نامردا ( بردنش؟ )
بله داشتم می گفتم. ما برای بر ناداختن این اشوب به کمک شما نیاز فوری داریم. از همه شما درخواست میشه برای نصیحت کردن این افراد با برنامه تماس بگیرین. هدف ما رضایت مصرف کننده....
کرگردان: چی چی داری میگی؟ حالت بد شده؟
مجری: ببخشین. بله... هدف ما مطلع بودن شماست.
موسیقی آخر برنامه ( صدای سیفون )

هووووم ؟ ... خبر بی محتوا ؟ ... هدفت چی بود ؟ ... من که حس می کنم فقط خواستی یه پست بزنی تا بگی که پست زدم !!!
یه خورده فکر می کردی یه سوژه قشنگتر پیدا می کرد خیلی بهتر می شد .

در ضمن این پارازیت هایی که ملت ول می کنن ، یه خورده از حد گذشته ... یکی دو تاش قشنگه ولی دیگه رو هر جمله که نباید پارازیت نوشت که !!

موسیقی اول و آخرت تیکه خوبی بود

3 از 5


ویرایش شده توسط هدویگ در تاریخ ۱۳۸۵/۹/۲۵ ۱۷:۰۲:۱۴

ما بدون امضا هم معتبریم


Re: خبر گزاری جادوی سفید
پیام زده شده در: ۰:۵۰ شنبه ۲۵ آذر ۱۳۸۵
#61

آلیشیا اسپینتold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۱:۳۹ شنبه ۱۵ مهر ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۱۶:۰۹ شنبه ۴ بهمن ۱۳۹۹
از دروازه آرگوناث
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 157
آفلاین
مکان:خبرگزاری جادوی سفید
مجری:آلیشیا و ریموس
________________________________
ریموس:و اما مشروح خبرها,به گزارش خبرنگار ارزشی ما...

آلیشیا:اهم اهم

ریموس با چشم و ابرو و سر و گردن و حرکات موزون دیگه سعی میکنه به آلیشیا حالی کنه که وسط برنامه دهنشو ببنده.

ریموس:خب شنوندگان عزیز از نقص فنی که پیش اومد عذر میخوام...

آلیشیا:یعنی چی؟ به من میگی نقص فنی؟!! منم میخوام حرف بزنم

ریموس:

آلیشیا در حالی که از اینکه صداش رفته رو آنتن ایجوری شده:منم آلیشیا اسپینت هستم گوینده اصلی خبرگزاری...

ریموس:البته آلیشیا جان شوخی میکنند.در واقع گوینده اصلی منم...

هدویگ(مسئول خبرگذاری) از پشت صحنه:

آلیشیا:شنوندگان عزیز به قطعه ای موسیقی دلنواز گوش بدید تا من به این حالی کنم...

صدای موسیقی شنیده میشود که البته با صدای برخورد اشیا به در و دیوار همراه است.



ریموس: خب شنوندگان عزیز من و همکارم در کمال صلح و صفا ادامه گزارش رو به سمعتون میرسونیم.

آلیشیا:دوستان ارزشی نه ببخشید ارتشی در اینجا میخواستم اعلام کنم که سدریک رئیس ارتش یک هفته به مرخصی رفتن و مسئولیت رو به بنده واگذار کردند.
ریموس:

آلیشیا توی دلش:من میدونم و شما

هدویگ از پشت صحنه:ریموس...ریموس خط یک رو بگیر

ریموس:یکی از شنوندگان عزیز پشت خط هستن,شما با خبرگذاری جادوی سفید تماس گرفتید لطفا بفرمایید.

صدا:سلام من از خانه ریدل تماس میگیرم میخواستم یه آهنگ از خانم حمیرا درخواست کنم.

آلیشیا:عزیزم اینجا خبرگزاریه برای درخواست آهنگ باید با کانالای ارزشی تماس بگیرید.

ریموس:اما ادامه اخبار طبق شایعات بدست اومده از یک منبع موثق سدریک قراره در این مدت ماموریت مهمی را...

هدویگ:خط دو

آلیشیا:شنونده عزیز روی خط هستید بفرمایید.

صدای دوم:ببخشید من از هاگزمید زنگ میزنم بابا یکیو بفرستید به وصع آسفالت این خیابونا برسه آخه اصلا معلوم هست این شهرداری داره چی کار میکنه!

ریموس:

هووووومک ... پستایی که تنوع دارن کلا خوبن ... پستت خوبه ولی اگه یه سری چیزا رو بهش اضافه کنی خیلی قشنگتر می شه ... این یه سری چیز رو بهش می گن ظریف کاری !

یه خورده غیر عادی کار کن ... همیشه نباید مثل عرف کار کرد ... دو تا مجری دعوا کنن دو نفر زنگ بزنن یه آهنگ پخش شه !
می شه با کمی تغییر اینا رو خیلی قشنگتر جلوه داد !

3.5 از 5


ویرایش شده توسط آلیشیا اسپینت در تاریخ ۱۳۸۵/۹/۲۵ ۱:۰۰:۴۰
ویرایش شده توسط هدویگ در تاریخ ۱۳۸۵/۹/۲۵ ۱۳:۳۶:۱۴

تصویر کوچک شده

تصویر کوچک شده



تصویر کوچک شده


Re: خبر گزاری جادوی سفید
پیام زده شده در: ۲۱:۴۹ جمعه ۲۴ آذر ۱۳۸۵
#60

نيكلاس  استبنز


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۸:۳۶ یکشنبه ۲۵ دی ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۰:۰۰ سه شنبه ۲۸ اسفند ۱۳۸۶
از خوابگاه هافل
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 246
آفلاین
اينجا جادوگران است و صداي ما را مستقيما از خبرگزاري سفيد ميشنويد........

و براي چند ثانيه آهنگ معروف آزادي خرمشهر پخش ميشه. ( آزادي خرمشهر چه بطي به جادگرا داشت)

و دوباره صداي گوينده:
بنده سدريك ديگوري مفتخرم اعلام كنم كه خبرگزاري سفيد از امروز رسما كارش رو آْغاز ميكنه.

باز هم ادامه آهنگ معروف آزادسازي خرمشهر.

چند ثانيه بعد :
شما ميتونيد صداي ما رو از موج اف ال رديف 800 هرتز دريافت كنيد.
خب اول از همه با دست‌اندر كاران برنامه آشنا بشيد:
كارگردان و تهيه كننده برنامه: هدويگ
مجريان برنامه: آليشا و من
گزارشگر برنامه: كور ممد
صدا بردار: كر ممد
افكت: لال ممد
پشتيباني: لنگ ممد

و حالا عنواين برنامه امروز.......

اين بار يك آهنگ توپ از بنيامين پخش ميشه:

دنيا ديگه مثه تو نداره...... نه داره نه ميتونه بياره
...
....
.....
.......
صداي آهنگ كم ميشه و صداي نكره مجري مياد روش:
در ابتدا گزارشي داريم از درگيري چند روز پيش بين ارتش دامبلدور و مرگخواران در دژ مرگ
بعدش يك موزيك خوب از خواننده محبوب و دوست داشتني از كال ممد
و بعد از اون هم مصاحبه زنده‌اي داريم با استاد عزيز و گرانقدر آلبوس دامبلدور

...............................

ادامه دارد.
البته همونطور كه سدريك گفت تو سه پست اين ماجرا تموم ميشه


هوووومکیوس ... بهش کم پرداختی ... فضای قشنگی بود ... قشنگ نوشته بودی ... ولی پرداختت کم بود ... باعث شد کیفیت پستت کمتر بشه .

3.5 از 5


ویرایش شده توسط هدویگ در تاریخ ۱۳۸۵/۹/۲۵ ۱۳:۴۰:۲۷








شما می ‌توانید مطالب را بخوانید
شما نمی توانید عنوان جدید باز کنید
شما نمی توانید به عنوان‌ها پاسخ دهید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را ویرایش کنید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را حذف کنید
شما نمی توانید نظر سنجی اضافه کنید
شما نمی توانید در نظر سنجی ها شرکت کنید
شما نمی توانید فایل‌ها را به پیام خود پیوست کنید
شما نمی توانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید
شما نمی توانید از نوع تاپیک استفاده کنید.
شما نمی توانید از HTML در نوشته های خود استفاده کنید
شما نمی توانید امضای خود را فعال/غیر فعال کنید
شما نمی توانید صفحه pdf بسازید.
شما نمی توانید پرینت بگیرید.

[جستجوی پیشرفته]


هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.