نام: گرت
نام خانوادگی: گریدی
نام کامل(استفاده بلا مانع نیست): گرتلدا جیگر گاراده گریدی
لقب: گرت گاز بگیر
جنسیت:مطمئن باشین مذکرنیستم
سن: 15_متولد هزار و نهصد و نود و بوقی.
گروه:راونکلاو.
رنگ چشم و مو: موهای مشکی و چشمان آبی
برخی خصوصیتها: خشگل، لاغر، پریده رنگ، قد بلند، خفن، حیوون، خوش قلب، خونی، بازم خفن، خیلی خفن، اصلا اند خفن. و به طور کلی بسیار خوب و خفن!
چوبدستی: 28سانتیمتر، غیر قابل انعطاف از چوب کاج و ربسه قلب اژدها.
شغل: محصل، گرگینه، گاز بگیر، پرورش دهنده انواع موجودات جادویی مافوق خطرناک
علاقه مندیها: گوشت، خون، پوست، استخون، موجودات جادویی، مراقبت از موجودات جادویی، آزار و اذیت موجودات غیر جادویی، تشویق کردن جمیع موجودات به جادویی بودن، راونکلاو، عضویت در جادوگران و تایید ایفای نقشم توسط ناظر با کمالات و خوب و مهربان و گل گلی این تاپیک، و نیز اینجانب علاقه ی وافری نیز به پیوستن به محفل ققنوس و علاوه بر آن گوشت خر دارم.
اینجانب در 11سالگی نامه ی دعوت به هاگوارتز به دستم رسید. از قرار معلوم به عنوان استعداد ناشناخته و به عنوان دانش آموزی مستعد انتخاب گشته بودم تا برای تعلّم فنون و علوم جادویی، بدین آموزشگاه وزین رفته و در آینده به عنوان جادوگری خشگل و فهمیده و با کمالات به جامعه و خانواده و ملت و هر کی که الکی می خواست خدمت کنم. اصولا در کل خاندان گریدی، فقط یکی از پدران قدیمی پدربزرگم که الان اسمش یادم نیست....بله، دوستان اشاره می کنن اسم جد بزرگوارم بارتالومیو گاراده بوده...با تشکر...خلاصه تو کل خاندان گریدی فقط همین یارو بارتی و عموم درویش جادوگر بودند، به همین دلیل وقتی نامه رسید، برادرم از حسودی خودکشی کرد، مادرم سکته زد و عمر گرانبارشو داد به شما، پدرم هم بی بخار وایساد نگام کرد. منم اومدم هاگوارتز و از اون جایی که بر طبق همین اصولی که بالا بهش اشاره شد، ما اعضای خاندان گریدی دارای عادت زشتی هستیم و اون هم گرگینه شدنه، من نیز خواسته و ناخواسته در سیزده سالگی به این عادت زشت معتاد گشته و الان گرگینه ای زیبا و باکمالات میباشم که همواره درسامو می خونم و نمره ی خوب می گیرم و مامان خدا بیامرزم از تو قبر درمیاد بهم شوکولات میده. تو مدرسه هم درس مورد علاقم وردهای جادویی نیستش، ما از این پارتی بازیا با رییس گروهمون نداریم، از اونجایی که خوی حیوانی قویی دارم، به درس مراقبت از موجودات جادویی علاقه مند بوده و مایلم آن را در سطوح عالی فراگیرم تا به گریدیهایی که قادر به ترک این عادت زشت خویش نیستند، کمک نمایم. با تشکر خواهشا حرفی نیست، مزاحم نشین الان مهتاب درمیاد ما باید به عادت زشتمون برسیم.
قوانین ایفای نقش فرق کرده باید در تاپیکهای کارگاه نمایشنامه نویسی و بازی با کلمات تائید شید بعد اینجا خودتون رو معرفی کنید . در ضمن این شخصیت توی کتاب نیست من که ندیدمش . شخصیت های داخل کتاب رو تائید میکنیم. همچنین به نظر میرسه عضو تازه وارد نیستی اگر شناسه ای داری حتما بگو چون اگر خود مدیران بفهمن شما برای همیشه بلاک خواهید شد
پستهای ایشون در بازی با کلمات و کارگاه تایید شده!!