امتیازات جلسه دوم تاریخ جادوگری
از اونجایی که گفته بودم چند تا چیز تو امتیاز دهی اهمیت دارن، بر اساس همون چندتا پست ها نقد شده! ابتکار، غلط املایی، علایم نگارشی.
گریفیندورپردفوت لینک تکلیفامتیاز: 24
نقد:
خب در کل پست متوسطی بود و قابل قبول!
در زمینه علایم نگارشی کوچکترین مشکلی نداشت و از این لحاظ تبریک میگم بهت! آفرین! همیشه پستاتو همینجوری بنویس!
سوژه پست یه موضوع معمولی بود که خوب پرداخت شده بود! یعنی چندان ابتکار زیادی در سوژه وجود نداشت. ولی به همین موضوع معمولی هم خوب پرداخته بودی....مثلا همین قضیه فرعون و اینا جالب بود!
نقل قول:
انگار او هم می توانست دوست قدیمی اش را حس کند.
حس کند!؟ این فعل اینجا به نظر درست نیست...یعنی دوست چیزی نیست که بشه "حس" کرد! مثلا برای چیزی مثل "بوی خطر" میشه حس کرد ولی دوست رو نه! پیشنهاد من به جای این جمله: انگار او هم دوست قدیمی اش را شناخته بود / یا/ به نظر میرسید دوست قدیمی اش را شناخته است.
غلط املایی خیلی زیاد داشتی....البته بیشترشون غلط مهمی نبودن مثلا:
نقل قول:
گت (گفت) ، حلب (جلب) ، خروحی(خروجی)
ها در ضمن...منظورت از "کر" تو این جمله چی بود!؟ من نفهمیدم!
نقل قول:
جسی با نوک آرنجش به کر پرد زد
یا "پ" تو این جمله:
نقل قول:
برای خروج باید اول به راست پ،بعد به چپ ،بعدش هم به سمت سرخ پوست های مناطق مالی بری
فکر کنم از حروف پریده باشی ولی هرچی فکر کردم نفهمیدم چه حروفی!
پرسی ویزلی لینک تکلیفامتیاز: 29
نقد:
خوب بود...در واقع خیلی خوب! فکر کنم جزو تنها مواردی بودی که پستش ربطی به جنگ و کشتار وزندان و اینا نداشت!
نقل قول:
و گفت : خود من هم خوب نمی تونم حرکت کنم ، اون مجسمه هم مثل بقیه مجسمه ها ارزش داره و پولش را روی میز مقابل فروشنده گذاشت و گفت : اگر اشکالی نداره من تا پنج ماه دیگه ، هر ماه 5 نات بهتون میدم ، چون پول تو جیبی من انقدری نیست که کامل بتونم پولش رو پرداخت کنم .
اونجایی که دیالوگ اول با "ارزش داره" تموم میشه، بلافاصله رفتی یه جمله گفتی که دیالوگ هم نبود، اگه این دو تا از هم جدا نشن خوندن پست رو سخت می کنن! مثلا میتونی بنویسی:
و گفت : خود من هم نمی تونم خوب حرکت کنم ، ولی اون مجسمه هم مثل بقیه مجسمه ها ارزش داره!
پسرک دست برد و پولش را روی میز مقابل فروشنده گذاشت و ادامه داد : اگه اشکالی نداره من تا پنج ماه دیگه ، هر ماه 5 نات بهتون میدم ، چون پول تو جیبی من انقدری نیست که کامل بتونم پولش رو پرداخت کنم .
هیچ اشکال دیگه ای ندیدم...موضوع پستت خیلی قشنگ بود و پستتو جزو بهترین پستا کرده بود!
ویکتور کرام لینک تکلیفامتیاز: 23
نقد:
هووم....به نظر می رسید با عجله زده بودی...نه؟
زیاد چیزی از علایم نگارشی رعایت نشده بود...مثلا اینجارو ببین:
نقل قول:
این تندیس و یابود بهترین جادوگر قرن های گذشته هست مرلین کبیر این مجسمه ساخته شده به دست 7 جادوگر هست و در روز 27 جولای 1766 میلادی به اتمام رسید. روز گذشته باستان شناسان ما اون رو پیدا کردن و از زیر خاک بیرون کشیدن.
ببین مثلا اینجا یهو به طور ناگهانی اومدی گفتی مرلین کبیر و کسی که همینجوری داره میخونه مجبور میشه بره دوباره جمله رو از اول بخونه تا بفهمه چی نوشتی! درحالی که اگه یه چند تا نقطه و علامت بذاری، همچین مشکلی پیش نمیاد! ببین مثلا اینجا میتونه این شکلی باشه:
این تندیس و یابود بهترین جادوگر قرن های گذشته هست، (میشه دو نقطه( : ) یا سه نقطه (...) هم گذاشت!) مرلین کبیر! این مجسمه ساخته شده به دست 7 جادوگر هست و در روز 27 جولای 1766 میلادی به اتمام رسیده. روز گذشته باستان شناسان ما اون رو پیدا کردن و از زیر خاک بیرون کشیدن.
این مشکل رو خیلی داشتی...یعنی اصلا معلوم نمیشد که جمله ها کجا تموم و کجا شروع شدن!
آخر پست به نظرم یه کم انتحاری بود!
بعدش این که....اول پست گفتی مجسمه "تازه ساز" مرلین ، ولی بعد شد مجسمه زیر خاکی! بلاخره کدوم!؟
اسلیترینایگور کارکاروف لینک تکلیفامتیاز: 27
نقد:
هووم ایول! سوژه خوبی بود!
میگم اونوقتا تو چند سالت بوده!؟
در کل پستت خوب بود! فقط ببین، بعضی جاها رو گفتاری مینویسی! وسط متن نوشتاری اینا به چشم میخوره! واسه همین نوشتاری بنویسیشون بهتره! مثلا:
نقل قول:
خونه (خانه) ، آنها رو (آنها را) ، خودمون (خودمان) ، دوست داشتن(دوست داشتند) ، آنجا رو (آنجا را)
بعد مثلا دیالوگ بهتره که گفتاری نوشته بشه! یعنی به جای "الان دوئل آنها شروع میشود" بهتر میشه که بنویسی" الان دوئلشون شروع میشه!"
غلط نگارشی خاصی نداشتی، آفرین! فقط یه چیز کوچیک بود که اونم احتمالا با یه بار دوباره خوندنِ پست حل میشه!
نقل قول:
آنجا انگشتر و قاب آويز، زيباي،سالازار اسليترين قرار داشت
اینجا ویرگول اول اضافیه...
غلط املایی هم نداشتی...ایول!!
ریونکلاوآراگوگ لینک تکلیفامتیاز: 29
نقد:
واو....عالی بود!!!
سوژه ات محشر بود....واقعا قشنگ نوشته بودی!!! از اون نوشته هایی بود که تن آدمو از سر تا پا میلرزونن! من عاشق این جور نوشته هام!
فقط یه چند تا مشکل جزئی داشتی...مثلا مذخرف که درستش میشه: مزخرف
یکی هم که قرار بود اسم از هاگوارتز و تکلیف نیاریم! دفعه بعد نیاری ها!
بازم میگم سوژه ات واقعا قشنگ بود!!
هافلپافپیوز لینک تکلیفامتیاز: 28
نقد:
ایول! قشنگ بود! سوژه جالبی بود!
غلط املایی نداشتی...مشکل نگارشی آنچنانی هم نداشتی.. فقط یه مورد خیلی خیلی جزئی بود:
نقل قول:
هر سه داشتیم به یک جسم نگاه می کردیم اولین شمشیر ساخته جن ها !
بعد از "نگاه می کردیم" وجود یه نقطه، ویرگول یا دو نقطه برای جدا کردن ضروریه!
لودو بگمن لینک تکلیفامتیاز: 27
نقد:
سوژه ای بود بس جالب و قشنگ! باز هم از این ابتکارات رها کن هم ما لذت ببریم هم شما عقده ای نشی!
فقط....عزیزم احساس نمیکنی یه خورده زیادی طولانی نوشتی!؟
املا و نگارش و این جور چیزات که هیچ مشکلی نداشت! سوژه ات هم که خوب بود! فقط خییلی زیاد طولانی بود! خودتو کنترل کن باب! اینقدری بنویسی کسی نمیخونه ها!
ریتا اسکیترلینک تکلیفامتیاز: 25
نقد:
هوووم! پس همینه که هست...آره دیگه!؟ امتیازت هم همینه که هست!
پستت در حد متوسطی بود و سوژه اش هم خوب بود!
فقط نصف پست گفتاری بود و نصفش نوشتاری! این دوتا رو ببین:
نقل قول:
اون روز قرار بود به موزه جادو و تاریخ جادوگري برم؛ مي خواستم يک مقاله، در موردش تو پيام امروز چاپ کنم. اپارات، به دليل اينکه امکان داره از موزه دزدي بشه، در اون مکان ممنوع بود و ورود و خروج، تنها بايد توسط اتش انجام ميگرفت.
و
نقل قول:
قسمت ديگري مخصوص کتاب هاي دست نوشته بود؛ کتابي با دست خط هلگا هافلپاف، که به صورت باز قرار داشت و يک برگ دست نوشته، که در ان هلگا اطلاعاتي درباره ي کتابش داده بود، هردو درون يک ظرف استوانه اي کريستال و بزرگ قرار داشتند!
خودت اینارو مقایسه کن! بهتر نیست فقط از یه نوع استفاده کرد؟ یا فقط گفتاری بنویس یا فقط نوشتاری! که اگه پست جدی میزنی نوشتاری بهتره!
ها در ضمن...فکر کنم گشتن با گروه توی یه موزه اطلاعات بیشتری به آدم بده تا اینکه آدم تنهایی چرخ بزنه! واسه همین تنها گشتنش مشکوک بود! در ضمن فکر نکنم گشتن با گروه تو موزه یه چیز اجباری باشه که آدم برای تنهاگشتن مجبور به نشون دادن کارت خبرنگاری باشه!
دیگه...علایم نگارشی و غلط املایی و اینا هم زیاد مشکلی نداشت! آفرین!
ماندانگاس فلچرلینک تکلیفامتیاز: 29
نقد:
خوب بود! اینم از اون پستای قشنگ بود!
البته یه کم زیاد شده بود...کمتر باشه بهتره!
نقل قول:
از شک لرزید و بیهوش بر زمین افتاد.
اینجا طوری به نظر میرسه که انگار شک باعث شده فلچر بیهوش بشه! این که نمیشه...میشه!؟ بنابراین به جای شک باید یه کلمه دیگه پیدا کرد! مثلا...از تصور اتفاقی که افتاده بود لرزید! یا اینکه چهره بیجان تیارا به مقابل چشمانش آمد و بیهوش شد! از این چیزا دیگه! البته اینا پیشنهاد من بود مطمئنم خودت چیزای بهتری به نظرت میرسه!
بعد اینکه امارت درست نیست...عمارت درسته!
سوژه ات خیلی قشنگ بود! ایول!!
ها در ضمن...خوردن جیگر بنده جز برای ملت غیور ریونکلاو، برای بقیه حرام می باشد....لطفا اصرار نفرمایید!
گریف 76
اسلی27
ریون 29
هافل 109