هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل


در حال دیدن این عنوان:   1 کاربر مهمان





Re: كلاس تاريخ جادوگري
پیام زده شده در: ۱۸:۴۳ جمعه ۹ شهریور ۱۳۸۶

چو چانگ


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۰:۵۰ دوشنبه ۱۵ تیر ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۱۵:۲۷ دوشنبه ۲۹ بهمن ۱۳۹۷
از کنار مک!!!
گروه:
کاربران عضو
پیام: 1771
آفلاین
امتیازات جلسه دوم تاریخ جادوگری

از اونجایی که گفته بودم چند تا چیز تو امتیاز دهی اهمیت دارن، بر اساس همون چندتا پست ها نقد شده! ابتکار، غلط املایی، علایم نگارشی.


گریفیندور


پردفوت
لینک تکلیف
امتیاز: 24
نقد:
خب در کل پست متوسطی بود و قابل قبول!
در زمینه علایم نگارشی کوچکترین مشکلی نداشت و از این لحاظ تبریک میگم بهت! آفرین! همیشه پستاتو همینجوری بنویس!
سوژه پست یه موضوع معمولی بود که خوب پرداخت شده بود! یعنی چندان ابتکار زیادی در سوژه وجود نداشت. ولی به همین موضوع معمولی هم خوب پرداخته بودی....مثلا همین قضیه فرعون و اینا جالب بود!

نقل قول:
انگار او هم می توانست دوست قدیمی اش را حس کند.

حس کند!؟ این فعل اینجا به نظر درست نیست...یعنی دوست چیزی نیست که بشه "حس" کرد! مثلا برای چیزی مثل "بوی خطر" میشه حس کرد ولی دوست رو نه! پیشنهاد من به جای این جمله: انگار او هم دوست قدیمی اش را شناخته بود / یا/ به نظر میرسید دوست قدیمی اش را شناخته است.

غلط املایی خیلی زیاد داشتی....البته بیشترشون غلط مهمی نبودن مثلا:
نقل قول:

گت (گفت) ، حلب (جلب) ، خروحی(خروجی)

ها در ضمن...منظورت از "کر" تو این جمله چی بود!؟ من نفهمیدم!
نقل قول:
جسی با نوک آرنجش به کر پرد زد

یا "پ" تو این جمله:
نقل قول:
برای خروج باید اول به راست پ،بعد به چپ ،بعدش هم به سمت سرخ پوست های مناطق مالی بری


فکر کنم از حروف پریده باشی ولی هرچی فکر کردم نفهمیدم چه حروفی!

پرسی ویزلی
لینک تکلیف
امتیاز: 29
نقد:
خوب بود...در واقع خیلی خوب! فکر کنم جزو تنها مواردی بودی که پستش ربطی به جنگ و کشتار وزندان و اینا نداشت!
نقل قول:

و گفت : خود من هم خوب نمی تونم حرکت کنم ، اون مجسمه هم مثل بقیه مجسمه ها ارزش داره و پولش را روی میز مقابل فروشنده گذاشت و گفت : اگر اشکالی نداره من تا پنج ماه دیگه ، هر ماه 5 نات بهتون میدم ، چون پول تو جیبی من انقدری نیست که کامل بتونم پولش رو پرداخت کنم .

اونجایی که دیالوگ اول با "ارزش داره" تموم میشه، بلافاصله رفتی یه جمله گفتی که دیالوگ هم نبود، اگه این دو تا از هم جدا نشن خوندن پست رو سخت می کنن! مثلا میتونی بنویسی:

و گفت : خود من هم نمی تونم خوب حرکت کنم ، ولی اون مجسمه هم مثل بقیه مجسمه ها ارزش داره!
پسرک دست برد و پولش را روی میز مقابل فروشنده گذاشت و ادامه داد : اگه اشکالی نداره من تا پنج ماه دیگه ، هر ماه 5 نات بهتون میدم ، چون پول تو جیبی من انقدری نیست که کامل بتونم پولش رو پرداخت کنم .

هیچ اشکال دیگه ای ندیدم...موضوع پستت خیلی قشنگ بود و پستتو جزو بهترین پستا کرده بود!

ویکتور کرام
لینک تکلیف
امتیاز: 23
نقد:
هووم....به نظر می رسید با عجله زده بودی...نه؟
زیاد چیزی از علایم نگارشی رعایت نشده بود...مثلا اینجارو ببین:
نقل قول:
این تندیس و یابود بهترین جادوگر قرن های گذشته هست مرلین کبیر این مجسمه ساخته شده به دست 7 جادوگر هست و در روز 27 جولای 1766 میلادی به اتمام رسید. روز گذشته باستان شناسان ما اون رو پیدا کردن و از زیر خاک بیرون کشیدن.

ببین مثلا اینجا یهو به طور ناگهانی اومدی گفتی مرلین کبیر و کسی که همینجوری داره میخونه مجبور میشه بره دوباره جمله رو از اول بخونه تا بفهمه چی نوشتی! درحالی که اگه یه چند تا نقطه و علامت بذاری، همچین مشکلی پیش نمیاد! ببین مثلا اینجا میتونه این شکلی باشه:
این تندیس و یابود بهترین جادوگر قرن های گذشته هست، (میشه دو نقطه( : ) یا سه نقطه (...) هم گذاشت!) مرلین کبیر! این مجسمه ساخته شده به دست 7 جادوگر هست و در روز 27 جولای 1766 میلادی به اتمام رسیده. روز گذشته باستان شناسان ما اون رو پیدا کردن و از زیر خاک بیرون کشیدن.

این مشکل رو خیلی داشتی...یعنی اصلا معلوم نمیشد که جمله ها کجا تموم و کجا شروع شدن!

آخر پست به نظرم یه کم انتحاری بود!

بعدش این که....اول پست گفتی مجسمه "تازه ساز" مرلین ، ولی بعد شد مجسمه زیر خاکی! بلاخره کدوم!؟


اسلیترین


ایگور کارکاروف
لینک تکلیف
امتیاز: 27
نقد:
هووم ایول! سوژه خوبی بود!
میگم اونوقتا تو چند سالت بوده!؟
در کل پستت خوب بود! فقط ببین، بعضی جاها رو گفتاری مینویسی! وسط متن نوشتاری اینا به چشم میخوره! واسه همین نوشتاری بنویسیشون بهتره! مثلا:
نقل قول:

خونه (خانه) ، آنها رو (آنها را) ، خودمون (خودمان) ، دوست داشتن(دوست داشتند) ، آنجا رو (آنجا را)


بعد مثلا دیالوگ بهتره که گفتاری نوشته بشه! یعنی به جای "الان دوئل آنها شروع میشود" بهتر میشه که بنویسی" الان دوئلشون شروع میشه!"

غلط نگارشی خاصی نداشتی، آفرین! فقط یه چیز کوچیک بود که اونم احتمالا با یه بار دوباره خوندنِ پست حل میشه!
نقل قول:
آنجا انگشتر و قاب آويز، زيباي،سالازار اسليترين قرار داشت

اینجا ویرگول اول اضافیه...

غلط املایی هم نداشتی...ایول!!





ریونکلاو


آراگوگ
لینک تکلیف
امتیاز: 29
نقد:
واو....عالی بود!!!
سوژه ات محشر بود....واقعا قشنگ نوشته بودی!!! از اون نوشته هایی بود که تن آدمو از سر تا پا میلرزونن! من عاشق این جور نوشته هام!
فقط یه چند تا مشکل جزئی داشتی...مثلا مذخرف که درستش میشه: مزخرف
یکی هم که قرار بود اسم از هاگوارتز و تکلیف نیاریم! دفعه بعد نیاری ها!
بازم میگم سوژه ات واقعا قشنگ بود!!



هافلپاف


پیوز
لینک تکلیف
امتیاز: 28
نقد:
ایول! قشنگ بود! سوژه جالبی بود!
غلط املایی نداشتی...مشکل نگارشی آنچنانی هم نداشتی.. فقط یه مورد خیلی خیلی جزئی بود:
نقل قول:
هر سه داشتیم به یک جسم نگاه می کردیم اولین شمشیر ساخته جن ها !

بعد از "نگاه می کردیم" وجود یه نقطه، ویرگول یا دو نقطه برای جدا کردن ضروریه!

لودو بگمن
لینک تکلیف
امتیاز: 27
نقد:
سوژه ای بود بس جالب و قشنگ! باز هم از این ابتکارات رها کن هم ما لذت ببریم هم شما عقده ای نشی!
فقط....عزیزم احساس نمیکنی یه خورده زیادی طولانی نوشتی!؟
املا و نگارش و این جور چیزات که هیچ مشکلی نداشت! سوژه ات هم که خوب بود! فقط خییلی زیاد طولانی بود! خودتو کنترل کن باب! اینقدری بنویسی کسی نمیخونه ها!

ریتا اسکیتر
لینک تکلیف
امتیاز: 25
نقد:
هوووم! پس همینه که هست...آره دیگه!؟ امتیازت هم همینه که هست!
پستت در حد متوسطی بود و سوژه اش هم خوب بود!
فقط نصف پست گفتاری بود و نصفش نوشتاری! این دوتا رو ببین:
نقل قول:
اون روز قرار بود به موزه جادو و تاریخ جادوگري برم؛ مي خواستم يک مقاله، در موردش تو پيام امروز چاپ کنم. اپارات، به دليل اينکه امکان داره از موزه دزدي بشه، در اون مکان ممنوع بود و ورود و خروج، تنها بايد توسط اتش انجام ميگرفت.

و
نقل قول:
قسمت ديگري مخصوص کتاب هاي دست نوشته بود؛ کتابي با دست خط هلگا هافلپاف، که به صورت باز قرار داشت و يک برگ دست نوشته، که در ان هلگا اطلاعاتي درباره ي کتابش داده بود، هردو درون يک ظرف استوانه اي کريستال و بزرگ قرار داشتند!

خودت اینارو مقایسه کن! بهتر نیست فقط از یه نوع استفاده کرد؟ یا فقط گفتاری بنویس یا فقط نوشتاری! که اگه پست جدی میزنی نوشتاری بهتره!
ها در ضمن...فکر کنم گشتن با گروه توی یه موزه اطلاعات بیشتری به آدم بده تا اینکه آدم تنهایی چرخ بزنه! واسه همین تنها گشتنش مشکوک بود! در ضمن فکر نکنم گشتن با گروه تو موزه یه چیز اجباری باشه که آدم برای تنهاگشتن مجبور به نشون دادن کارت خبرنگاری باشه!

دیگه...علایم نگارشی و غلط املایی و اینا هم زیاد مشکلی نداشت! آفرین!

ماندانگاس فلچر
لینک تکلیف
امتیاز: 29
نقد:
خوب بود! اینم از اون پستای قشنگ بود!
البته یه کم زیاد شده بود...کمتر باشه بهتره!
نقل قول:
از شک لرزید و بیهوش بر زمین افتاد.

اینجا طوری به نظر میرسه که انگار شک باعث شده فلچر بیهوش بشه! این که نمیشه...میشه!؟ بنابراین به جای شک باید یه کلمه دیگه پیدا کرد! مثلا...از تصور اتفاقی که افتاده بود لرزید! یا اینکه چهره بیجان تیارا به مقابل چشمانش آمد و بیهوش شد! از این چیزا دیگه! البته اینا پیشنهاد من بود مطمئنم خودت چیزای بهتری به نظرت میرسه!
بعد اینکه امارت درست نیست...عمارت درسته!
سوژه ات خیلی قشنگ بود! ایول!!
ها در ضمن...خوردن جیگر بنده جز برای ملت غیور ریونکلاو، برای بقیه حرام می باشد....لطفا اصرار نفرمایید!

گریف 76
اسلی27
ریون 29
هافل 109


[b][font=Arial]«I am not worriedHarry,» 
said Dumbledore
his voice a little stronger despite
the freezing water
«I am with you.»[/font]  [/b]


Re: كلاس تاريخ جادوگري
پیام زده شده در: ۱۷:۴۲ پنجشنبه ۸ شهریور ۱۳۸۶

ایگور کارکاروفold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۲:۲۳ شنبه ۱ بهمن ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۱۸:۰۶ دوشنبه ۲۵ آذر ۱۳۹۲
از اتاق خون محفل
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 3113
آفلاین
پست شماره 668 در هالي ويزارد!

اين فيلم در اسكار هم شركت داده خواهد شد،مشكلي كه نيست!؟


بعضی اوقات نیاز به تغییر هست . برای همین شناسه بعدی منتقل شدم !

شناسه هایی که باهاشون در جادوگران فعالیت داشتم :

1-آلبوس دامبلدور
2-مرلین



Re: كلاس تاريخ جادوگري
پیام زده شده در: ۹:۳۷ پنجشنبه ۸ شهریور ۱۳۸۶

چو چانگ


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۰:۵۰ دوشنبه ۱۵ تیر ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۱۵:۲۷ دوشنبه ۲۹ بهمن ۱۳۹۷
از کنار مک!!!
گروه:
کاربران عضو
پیام: 1771
آفلاین
جلسه چهارم

بر روی میز پروفسور گوی بلورین رنگینی قرار داشت که توجه دانش آموزان را از ابتدای کلاس به خود جلب کرده بود. به نظر می رسید توده ابر سرخ کوچکی درون گوی قرار گرفته است. توده سرخ هر دقیقه رنگ عوض می کرد و به انواع رنگهای دیگر تبدیل میشد. تغییر رنگ مداوم گوی، هرکدام از آنها را لحظه ای به این فکر وا میداشت که واقعا دوست دارند گوی به چه رنگی در بیاید؛ و عجیب این بود که گوی، هر دفعه دقیقا به رنگهای مورد علاقه ردیفهای جلو در می آمد!

در صدایی کرد و پروفسور وارد شد؛ با نزدیک شدن پروفسور به گوی، رنگ آن تغییر کرد و به رنگ سبز زیبایی تبدیل شد.
- خب، به نظر میرسه که این توپ بلوری کوچیک ما توجه شما رو جلب کرده! کسی میدونه این چیه!؟
نگاه ها از گوی برگرفته شدند و به پروفسور چشم دوختند. به نظر می رسید کسی جواب را نمی داند، تا اینکه پسری با صورت گرد با کم رویی دستش را بلند کرد.
- نویل؟ تو میدونی این چیه؟
نویل در حالی که دستش را پایین میاورد گفت:
- من...من...فکر میکنم این یه یادآور باشه!
پروفسور لبخندی زد و سرش را به نشانه تایید تکان داد. حالا سوال "این چیست" پاسخ داده شده بود و نوبت "چه کار میکند" بود!
- این وسیله یکی از قشنگترین و جالبترین وسایل برای پرکردن اوقات فراغت هست! تنها مشکلش اینه که جزو چیزای کمیابه و سخت میشه پیداش کرد! یادآور انواع مختلف داره، بعضی از اونا کمک میکنن تا شخص چیزی که فراموش کرده رو بخاطر بیاره، بقیه اونا پیچیده تر از این حرفان!
این انواع پیچیده تر که یه نمونه شو الان دارین میبینین، خیلی قوین و کمیاب بودنشون هم به همین دلیله. کار اینا اینه که در میان علایق شما جستجو کنن و بزرگترین علاقه مندی هاتونو بفهمن! وقتی این کار انجام بشه، یادآورها از میان حافظه ای که دارن جستجو میکنن و یه واقعه تاریخی در رابطه باعلاقه مندی شما رو تو ذهنتون تصویر میکنن! این واقعه رو شما تو ذهنتون میبینین و خودتونو واقعا توش احساس میکنین! مثل یه خواب، یا مثل پریدن تو یه خاطره از قدح اندیشه! یادآور میتونه ساعتها شمارو سرگرم نگر داره!
ولی به غیر از این، بین تاریخ نویسا هم یادآور چیز خیلی مهمیه! دقیقا مثل یه مخزن پر از هرجور اتفاق جادویی! اجداد ما از همون وقتی که این وسیله رو اختراع کردن تمام تاریخشونو توش قرار دادن....

پروفسور نفسی تازه کرد و ادامه داد:
و حالا تکلیف شما! این یادآور تو همین کلاس میمونه و شما طی مدتی که واسه انجام تکلیف وقت دارین به اینجا سر میزنین و یادآور رو لمس میکنین. بعد واقعه ای که یادآور براتون تعریف میکنه رو برای من مینویسین!
- - - - - - -
فکر کنین یادآوری که تو دستتونه مربوط به تاریخ رول جادوگرانه! کدوم تاپیک بوده که همیشه دوست داشتین توش پست بزنین؟ کدوم تاپیک بوده که همیشه رولاشو دنبال کردین و همیشه بهش علاقه مند بودین!؟ برین و این تاپیک رو پیدا کنین و توش پست بزنین! هرپستی که دلتون میخواد....اگه سوژه فعالی داره پستشو ادامه بدین، اگه نداره و داره خاک میخوره فعالش کنین، اگه تک پستیه یه پست خوب واسش بزنین... یه کاری کنین که وقتی بعدها پستاتونو مرور میکنین، این پست رو به عنوان یکی از بهترین پستاتون به حساب بیارین!
اگه حس پست نوشتن ندارین...عجله نکنین! بذارین هروقت احساس کردین که حالا حسشو دارین اونوقت بزنین!
البته اگه تاپیک توی تالار خصوصیتونه لطفا برین سراغ گزینه دوم و یه تاپیک از انجمنهای غیر خصوصی بدین تا ما هم بتونیم ببینیم!
توجه کنین که پست شما برای همیشه در یادآور تاریخ رول جادوگران ثبت میشه...پس برای کسایی که به واقعه های پست شما سفر میکنن یه خاطره خوب به جا بذارین!






* امتیازات جلسه های قبل هم به زودی داده میشه!


[b][font=Arial]«I am not worriedHarry,» 
said Dumbledore
his voice a little stronger despite
the freezing water
«I am with you.»[/font]  [/b]


Re: كلاس تاريخ جادوگري
پیام زده شده در: ۲:۴۱ سه شنبه ۶ شهریور ۱۳۸۶

ماندانگاس فلچرold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۰:۰۸ یکشنبه ۲۲ بهمن ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۱۹:۵۶ جمعه ۲ دی ۱۴۰۱
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 433
آفلاین
تکلیف اول

پرفسور آیا خوردن جیگر شما حلال است ؟

اگر محاز است شما چه مقدار توصیه میکنید ... هری چه مقدار مصرف کرده ... آیا الان من نمره ام صفر میشود ؟



جونم فدای عشقم ، نفسم فدای رفقا ، شناسه ام هم فدای سر آرشام

[color=99


Re: كلاس تاريخ جادوگري
پیام زده شده در: ۱۵:۲۱ دوشنبه ۵ شهریور ۱۳۸۶

ریتا اسکیتر


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۱:۵۶ چهارشنبه ۲۸ تیر ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۲۳:۳۱ پنجشنبه ۱۵ دی ۱۳۹۰
از تو اتاقم!
گروه:
کاربران عضو
پیام: 568
آفلاین
جلسه دوم
جلسه سوم
با تشکر از تدریس و خسته نباشید


... بگذرم گر از سر پیمان
میکشد این غم دگر بارم
می نشینم شاید او آید
عاقبت روزی به دیدارم...


Re: كلاس تاريخ جادوگري
پیام زده شده در: ۲۰:۱۷ یکشنبه ۴ شهریور ۱۳۸۶

لودو بگمنold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۷:۳۵ سه شنبه ۲۷ تیر ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۹:۴۷ جمعه ۶ فروردین ۱۴۰۰
از ته چاه
گروه:
کاربران عضو
پیام: 730
آفلاین
سام عليك!!

خسته نباشي پروفسور عزيز.

---
تكليف جلسه ي دوم: لينك پست.
يكم طولاني نوشتم كه چشاتون ورزش كنه! ببخشيد ديگه! كلي نو آوري هم بود ها!!
---
تكليف جلسه ي سوم: لينك پست.

گفته بوديد يه جادوگر قرون وسطايي رو معرفي كنيد. منم به شيوه اي كاملآ خفنز و نوآوريك (=نوآور گونه!) يكي رو معرفي كردم. گفته بودي ابتكار نمره داره كلي ابتكار به خرج دادم!

-----
ما منتظر نمره ي خفنز هستيم...

با تشكر از تدريست كه دست ما رو باز گذاشت؛ كلي ابتكار رها كرديم... باعث شد عقده اي نشيم!


موفق باشيد؛


ویرایش شده توسط لودو بگمن در تاریخ ۱۳۸۶/۶/۴ ۲۰:۲۰:۳۷

ویرایش شده توسط لودو بگمن در تاریخ ۱۶:۵۴:۳۰ پنجشنبه ۲۳ اسفند ۱۳۸۶
[size=small]


Re: كلاس تاريخ جادوگري
پیام زده شده در: ۱۵:۱۲ یکشنبه ۴ شهریور ۱۳۸۶

ویکتور کرام


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۰:۴۶ سه شنبه ۲۳ آبان ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۱۴:۲۶:۵۸ سه شنبه ۴ اردیبهشت ۱۴۰۳
از مدرسه دورمشترانگ (بلغارستان)
گروه:
کاربران عضو
پیام: 509
آفلاین
اینم تکلیف جلسه دوم
اینجا


کاشکی یه روز باهم سوار قایق می شدیم
دور از نگاه ادما هردوتا عاشق میشدیم


Re: كلاس تاريخ جادوگري
پیام زده شده در: ۱۶:۳۹ شنبه ۳ شهریور ۱۳۸۶

پرسی ویزلی


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۷:۱۸ سه شنبه ۱۸ مرداد ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۸:۴۶:۴۳ یکشنبه ۳ دی ۱۴۰۲
از تو میپرسند !!
گروه:
ایفای نقش
کاربران عضو
پیام: 3737
آفلاین
سلام

تکلیف جلسه دوم
موزه جادو و تاریخ جادوگری


تکلیف جلسه سوم
زندگینامه مشاهیر جادوگر و اختراعات آنان


پ.ن : تمام سعیم رو کردم که یه ابتکاری برای انجام تکلیف داشته باشم !


چای هست اگر مینوشی ... من هستم اگر دوست داری


Re: كلاس تاريخ جادوگري
پیام زده شده در: ۲۲:۳۶ پنجشنبه ۱ شهریور ۱۳۸۶

پیوز قدیمی


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۹:۲۱ جمعه ۲۵ اسفند ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۳:۳۸ پنجشنبه ۲۰ آذر ۱۳۹۹
از توی دیوارای تالار هافلپاف
گروه:
کاربران عضو
پیام: 1511
آفلاین
تکلیف جلسه دوم : پست شماره 80

تکلیف جلسه سوم : پست شماره 27


هلگا معتقد بود ...
« هوش و علم ، شجاعت و غلبه بر ترس و حتی نجابت و وقار به وسیله سختکوشی قابل دسترسیه ! »


تصویر کوچک شده






A Never Ending Story ...


Re: كلاس تاريخ جادوگري
پیام زده شده در: ۱۲:۰۰ دوشنبه ۲۹ مرداد ۱۳۸۶

آراگوکold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۰:۱۰ پنجشنبه ۲۱ تیر ۱۳۸۶
آخرین ورود:
۱۱:۴۴ جمعه ۱۸ مرداد ۱۳۸۷
از خوابگاه دختران بنا به دلایلی!
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 214
آفلاین
تکلیف جلسه دوم:موزه جادو و تاریخ جادوگری ( راستی استاد پستم ادامه دار نبود ها! یک وقت فکر بد نکنین )

تکلیف جلسه سوم:زندگینامه مشاهیر جادوگر و اختراعات آنان

با احترام.


وقتی �







شما می ‌توانید مطالب را بخوانید
شما نمی توانید عنوان جدید باز کنید
شما نمی توانید به عنوان‌ها پاسخ دهید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را ویرایش کنید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را حذف کنید
شما نمی توانید نظر سنجی اضافه کنید
شما نمی توانید در نظر سنجی ها شرکت کنید
شما نمی توانید فایل‌ها را به پیام خود پیوست کنید
شما نمی توانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید
شما نمی توانید از نوع تاپیک استفاده کنید.
شما نمی توانید از HTML در نوشته های خود استفاده کنید
شما نمی توانید امضای خود را فعال/غیر فعال کنید
شما نمی توانید صفحه pdf بسازید.
شما نمی توانید پرینت بگیرید.

[جستجوی پیشرفته]


هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.