السلام عليك يا اخي / همر تو سرت پخ پخي
سلام مليكم خوب هستي / چرا بند شرتتو نبستي
زير درخت آلبالو / داغتو نبينم هرگز
1. به نظر شما معادل امروزی قسم به ریش مرلین کدام است؟
• ریش احمدی نژاد
• زیر شلواری بوش
• روسری بی نظیر بوتو
• کراوات خوزه مورینیو
2. چرا وقتی در صدا کرد هری و جینی به شدت پریدند و از هم جدا شدند؟
• چون هری رگ قلمبه شده رون را تشخیص داده بود
• چون جینی پلیس منکرات ضد حجاب را پشت در تشخیص داده بود
• چون داشتند برای مسابقات پرش با شنیدن صدای در تمرین میکردند
• چون هرمیون اونجوری به آنها نگاه کرد
توضيح : هري كه تشخيص دادن بلد نيست !
3. به نظر شما در پایان، کار لونا به کجا رسید؟
• به تیمارستان
• به بیمارستان
• با دین ازدواج کرد
• به قبرستان ( شاخ انفجاری را با شاخ اسنورکک شاخ چروکیده اشتباه گرفت)
4. هری در خیالات خود در ایستگاه کینگز کراس چه دید؟
• یک اتوبوس خالی با شخصیت های کارتونی
• یک ون مسافر بر ترو تمیز آکبند
• مونوریلی که در هوا و آسمان ها تا چشم کار میکرد پیچ خورده بود
• مترویی که همه مردم منظم جلوی درهای آن صف بسته بودند
5. فرض کنید ساحر و ساحره ای در جنگلی تنها بوده و یک چوب جادو داشته باشند. اگر از سمت راستشان دمنتورها و از سمت چپشان دوزخیها در حال پیشروی باشند. با توجه به آسلام، کدام راه برای نجات آنها قابل تصور است؟
• ساحره، ساحر را به سمت دمنتور ها هل میدهد و خودش غیب و ظاهر میشود
• ساحر، چوب جادو را به ساحره تقدیم کرده و خود را به زیر دمنتورها میاندازد
• دو تایی دوزخی ها را جلوی دمنتور ها هل میدهند و وقتی آنها مشغول بوسه هستند از فرصت استفاده کرده و از سمت مقابل فرار میکنند
• ساحر ردای یکی از دمنتورها را از سرش میکشد و آن را روی دست ساحره میاندازد سپس دست وی را گرفته و با هم به وسیله اپارات با همراه غیب و ظاهر میشوند
6. وقتی رون، هری و هرمیون را ترک کرد آن دو چگونه شئونات آسلامی را رعایت میکردند؟
• روز ها از شرم حضور به روی هم نگاه نمیکردند و شبها هرمیون هری را از چادر بیرون میکرد تا سرش هوا بخورد و جای هورکراکس ها یادش بیاید
• چون به هم به چشم خواهری و برادری نگاه میکردند مشکلی از این لحاظ وجود نداشت
• ابتدا با هم به نزدیکترین دفتر خانه غیب و ظاهر شدند و پس از خواندن عقد محرمیت دنبال سایر کارها رفتند
• همواره در گرما و سرمای زمهریر در چادر را باز میگذاشتند
7. چرا کالین به هاگوارتز برگشت؟
• چون میخواست جنگ کند
• چون میخواست از هری در هنگام جنگ عکس بگیرد
• چون دسشویی داشت برگشت و وقتی دوباره خواست از هاگوارتز خارج شود دید مادر بزرگ نویل راه را بسته است
• چون نمیخواست گراوپ را تنها بگذارد
8. در هنگام ورود به دسشویی برای وارد شدن به وزارت خانه بالای در چه نوشته بود؟
• با همراه وارد نشوید
• با پای راست وارد شوید
• سیفون را بکشید
• کارت ورود به دسشویی را از روی جایگاه بردارید
9. آبرفورث در مهمانخانه کله گراز چه چیزهایی میفروخت؟
• نوشیدنی، نوشابه گاز دار، بز
• آبجو، عرق سگی، بز
• شیر، ماست، بز
• هیچکدام ( پس خودتان که خبر موثق دارید موارد را بنویسید)
10. هری چند سال با جینی به خوبی و خوشی زندگی کرد؟
• یک سال
• ده سال
• یک ثانیه با خوشی و باقی عمر با زن ذلیلی
• یک آب خوش از گلویش پایین نرفت
11. چرا رون، هری و هرمیون را تنها گذاشت؟
• به خاطر بی وفایی
• به خاطر بی غذایی
• به خاطر بی نوایی
و بعد به بينوايان پيوست
• به خاطر یه پیاله چایی
12. چرا هری چو را ول کرد؟
• چون نامه آمیتاب باچان را در کیف او پیدا کرد
• چون چو فیلم هندی زیاد میدید
• چون آخر سر فهمید چو از او بزرگتر است
• چون نو که اومد به بازار...
13. چرا ولدمورت چنین عقوبتی پیدا کرد؟
• چون از مرگ میترسید
• چون به بلاتریکس بله نگفت
• چون دچار غرور و خودبینی و کبر و ریا و سایر گناهان کبیره بود
• چون در نماز جمعه شرکت نمیکرد، به راه پیمایی نمیرفت، مسلمان آمریکایی بود و ...
14. شما از کتاب هفتم چه درسی گرفتید؟
• اینکه نباید به دوستان یا دشمنان اعتماد زیادی کرد
• اینکه فقط باید در راه آسلام قدم برداشت
• اینکه اصولا داشتن مخ تعطیل چیز خوبی است
• اینکه بگرد تا بگردیم
توضيح : راستش من هنوز كتاب هفت رو نخوندم ! آخه منتظر نسخه ي ويدا بودم بعدم تهران كه نيستم ( شكلك ناراحت ! در مسنجر :
:( )