پیوز روی مبل مدیریت دسته لم داده و همینجوری که از لب و لوچش کف میریزه داره به رقص هندی چند متصدی نگاه میکنه
تق تق تق!
در با صدای زده میشه و پیوز عربده می کشه :
_ یالا بیا تو!
در باز میشه و شخص عجیبی وارد میشه و به پیوز نگاه می کنه درست تیریپ ژانگولری !
_ گمشو از تخت مدیریت من برو کنار! این چه وضعشه ؟
پیوز از جا بلند میشه و میاد یک تو گوشی بزنه به یارو ولی بدبخت نیست جسمی نداره از تو صورت فرد مجهول رد میشه(
)
مرد مجهول یقه رو میکشه پایین !
پیوز :
بورگین؟ تو اینجا چی کار می کنی؟
بورگین یک فوت میکنه و پیوز به پرواز در میاد
_ بوقی چرا اسم منو تو مدیریت ها نمی زاری؟ اصلاً تو چه حقی داری که اینجوری بخوای رفتار کنی؟ مگر من این دسته رو درست نکردم ؟ حالا باید اسم منو وارد مدیریت دسته نکنی ها؟ بوقی منو دست میندازی؟
بعد یکم فکر میکنه و ادامه میده :
_ ولی نه! تو کمک زیادی به دسته کردی ... از این به بعد دسته دو مدیریتی میشه ... معاونش هم همونی هست که هست (
) حالا بیا با هم بریم رو تخت بشینیم!
و به همراه پیوز هر دو بر روی تخت نشستند.
----------------------------
پ.ن : پیوز ، مخالفتی نباید تو کار باشه من دوباره با شخصیت محبوبم (!!) برگشتم باید با همدیگه دسته رو بچرخونیم.
برای اصلاعات بیشتر آی دی خز جدیدت رو اد کردم.