1.ستاره ابط جوزا یه ستاره ی خیلی خیلی خیلی خیلی اصلا بی نهایت خیلی بزرگیه! اگه خورشیدمونو که وسط منظومه ی شمسی قرار داره برداریم، به جاش این ستاره رو بذاریم حتی تا مشتری هم میرسه! یعنی تصور کنین چقدر قطرش بزرگه! اونقدر بزرگه که سیاره های درونی منظومه ( تیر - زهره - زمین - مریخ ) و حتی سیارکارو تو خودش فرو میبره!
اما مث بقیه ی ستاره ها ( البته به جز خورشید ) far far away هست! یعنی اونقدر دوره که حتی اگه با بزرگترین تلسکوپا هم بریم نگاش کنیم، فقط مث یه نقطه ی نورانی تو شب به نظر میرسه.
این ستاره دو تا لکه ی بزرگ و روشن داره که نمایانگر سلول های عظیم همرفته که از زیر سطح سیاره هستن. درخشان بودنشون فقط به خاطر اینه که نسبت به بقیه ی قسمتای ستاره داغ تره. اما هم لکه ها و هم سطح خود ستاره، از خورشید ما سردترن. این ستاره 600 سال نوری از زمین فاصله داره و به ستاره ی آلفای صورت فلکی جبار مشهوره.
2.در مورد چیش؟ این از افسانه ش!
[spoiler=ماجرای بوجود اومدنش]قبل از عهد کلاسیک، ممسک العنان رو بعنوان راننده ی یه دونه ارابه چهار اسبی میشناختن. به طوریکه اگه با همه ی ستاره هاش، حتی اونایی که خیلی کم نورن، نگاش میکردیم شباهت خیلی زیادی به یه ارابه ران داشت. البته به چوپانم شباهت داره!
تمدنایی مث بابلیا و رومیا بر این باورن که توی این صورت فلکی، هدایت کننده ی یه ارابه چهار اسبی دیده میشه!
رومیا هویت ممسک العنان رو همون اریختونیوس میدونستن که پسر لایق خدای آتیش و آهنگری، یعنی همون هفائستوس و همسرش آتنا ایزد بانوی عقل و زیبایی بود. اون کسی بود که ارابه چهار اسبی رو اختراع کرد. اما طبق یه چیز دیه، در باورای یونان باستان، ارابه پادشاهی مهربان، خدای صنعتگران و حامی آهنگراس. اونا این نقش آسمونی رو همون هفائستوس، پسر لنگ هرا، میدونن. در واقع این همون پسریه که هرا خودش به تنهایی و بدون نیاز به زئوس اونو به دنیا آورد.
ماجرا این شکلیه که بعد از اینکه آتنا به سان یه اندیشه از سر زئوس شکوفه زد و متولد شد، هرا هم از سر حسادت به این فکر افتاد که پسریو بدون زئوس بوجود بیاره. هفائستوس، که همون خدای آتیش و حامی هنرمندایی بود که با فلز و آهن کار میکردن، در صندوق پرورش یافت تا وقتیکه بزرگ شد و مارا نگهبانش بودن. ظاهر یه بارم بین هرا و زئوس یه دعوایی رخ داده و اون به دفاع از مادرش بلند شده و زئوس عصبانی شده و اونو از بالای کوه الپ به زمین پرتاب میکنه!
همین اتفاق باعث میشه هفائستوس ( بیچاره! ) فلج بشه و چون دیگه نمیتونسته راه بره، برای طی کردن راها طولانی ارابه رو اختراع میکنه. اون تنها خداییه که به صورت فیزیکی زشته. اون زرگر و سلاح ساز خدایان بود. اون از آتشفشان به جای کوره استفاده میکرد.
خیلی مهربون و صلح بود بود و ارابه ران، همیشه افساری در دست داشت و یه بز و دو تا بزغاله هم همراش داشت. بعد از مرگش، هرا اونو به همراه چهار اسبش مث شاهزاده ای تو آسمان میذارتش. آتنیا هم برای این ایزد مهربون، پرستشگاهی وسط بازار آهنگرا ساختن.[/spoiler]
اینم از شکل کلیش!
[spoiler=علمیش]این صورت فلکی با پنج ضلعی ستاره هاش متمایز میشه. در واقع فقط 4 تا از این ستاره ها به ممسک العنان متعلقن و ستاره پنج بتا- ثور از صورت فلکی ثور یا همون گاو هست.
عیوق (بزبان) پرنورترین ستاره ی این پنج ضلعیه و از حیث روشنی ظاهری در جمع کل ستاره ها مرتبه شیشمی رو داره. دارنده ی عنان ( ارابه ران ) رو معمولا مث مردی تصویر میکنن که بزی به دست داره و ستاره عیوق نشان دهنده ی قلب بزه. به مثلث کوچیکی از ستاره ها که نزدیک عیوقه هم باید اشاره کرد که این سه ستاره نزد اعراب به بزغالگان معروف بودن!
از بحث خارج شدم! داشتم میگفتم! ارابه ران که در امتداد راه شیری قرار داره. اون چهار تا ستاره ش، M36 خوشه ی باز و بزرگی با حدود 60 تا ستاره س. M37 هم 150 تا ستاره داره و M38 هم 100 تا داره. NGC2281 هم 30 تا!
حالا این ممسک العنان بالای سرمون، تقریبا در حد فاصل میون جبار و جدی قرار داره. شکل پنج ضلعی اون و همین طور روشنی عیوق ( با قدر ظاهر 2/0 ) به تشخیص این گروه از ستاره ها کمک میکنه. [/spoiler]
3.بالا گفتم حالا تکمیلش میکنم! ستاره عیوق یا سروش یا بزبان نشانگر شونه ی چپ راننده ی ارابه تو همون صورت فلکیه ممسک العنان هست. بعضی وقتا هم وسط بزی که ارابه ران بر دوش داره دیده میشه. اسم عربیش از عیوق که اونم از ریشه عوق گرفته شده و به معنی نگهبان و بازدارنده س گرفته شده. در قدیم این ستاره رو نگهبان خوشه پروین تصور میکردن.
سه تا ستاره ی روشنی هم که در پی اون میان رو قدیما دیگ پایه یا اقلام نام گذاری میکردن.
* پروفسور تحقیق اولتون واقعا خیلی دوست داشتنی بود! از افسانه ی ممسک العنان هم لذت بردم! ولی هیچی اون زیبایی سوال اولو نداره.