بوق بر تو مودی!
حواسمو پرت کردی رفتم تو دفتر کاراگاهان جوابت رو فرستادم.
ضمنا پیشاپیش هر گونه حواس پرتی ناشی از فضانوردی رو تکذیب می کنم.
دخالت در امور عالیه ی مملکت می کنی؟! بفرستم آزکابان بوست کنن؟ گرچه با اون چشم باباقوری و دماغ قلوه کن و صورت زخم و زیلیت شک دارم دیوانه سازی حاضر به بوس کردنت بشه.
عَلی اَیِّحال... گفتی که:
نقل قول:
بنده اعتراض دارم! دفتر مگه بهزیستیه که هرچی بیخانمانه رو میفرستین اینجا؟! مگه ما التزام عملی خودمونو به چیزبرای شما ثابت نکردیم که هرچی ممده واسه راپورت می فرستین اینجا؟!
بی خانمان؟! ممد؟! داری به کاراگاهان آینده جسارت می کنی؟! اگه قرار بود منم دنیا رو از چشم باباقوری تو ببینم که الان کاراگاه عالی رتبه نبودی اینجوری شاخ شی باسه من!
بعدشم تو! هیشکی نه، تو! التزام عملی به چیز داری؟! التزامت رو ثابت کردی؟! بگم؟... بگم؟... اسناد و مدارکش موجوده. میگم. این از فرم عضویتته تو دفتر:
نقل قول:
4. آیا به «چیز» التزام عملی دارید؟ به هیچ وجه ممکن!وزیر خمار را نمی دانم ولی کاراگاه خمار به چه درد وزارت میخورد پسرم؟ به قول شاعر که می گوید: «هرچه بگندد نمکش می زنند/وای به روزی که بگندد نمک» گرچه فعلا نمک های گندیده روی کار آمده اند!
من معتاد نیستم!
نقل قول:
اصلا نمیشه یاکسلی رو بفرستین جهت ساقی شدن تربیت شه واسه شوما کارکنه؟ اصلن بفرستینش زیر دست هوگو آبدارچی بشه ها؟!
مسئله ی کاراگاها مسئله ی امنیت ملته وزیر جان! شوخی وردار نیس که!
ساقی گری و آبدارچی گری در دولت آزادی و پرواز جزو مشاغل فوق استراتژیک، خطیر و پر مسئولیتی است که فقط و فقط خاص الخواصی همچون وثوق پنالتی، پرویز سرسیلندر، ابی دربدر و فری فرفره را بر آن ها می گمارم و نامحرمان را بدان درجات راهی نیست!
بعدشم مگه من جزو ملت نیستم؟ بنده نماینده و عصاره ی ملتم! مساله ی امنیت من که در اولویت تره که! باید 4 تا نفوذی بین شما سفیدا داشته باشم یا نه؟ اگه بریزین سرم تو خواب خفم کنین کی جواب میده؟ تو؟!
نقل قول:
ضمنا یه کاری هم داشتم، اون محموله هه گفتین مورد امنیتی داره باید اسکورت شه صحیح و سالم دست طرف رسید، رسیدشم گرفتیم. فایرنزم با ضمانت شوما آزاد شد. بنده به همراه کاراگاه اسلینکرد به نیویورک هم سری زدیم، گویا مشکلاتی پیش اومده بود، اوناهم حل شد. امر دیگه ای باشه؟
ایول مودی! نیگا! ببین چقدر راحت می تونی بچه ی خوبی باشی! بیا و متنبه شو! بیا و برگرد به چیز! برگردید به آزادی و پرواز! بنده به شما علاقه مندم. همین الان برو از محفل استعفا بده بعدشم برو درخواست مرگخواریت بده بگو ارباب جوونی کردم. منو ببخشید. کیو کشته بودی؟... اوری؟!... اشکال نداره، ارباب عفوت می کنه. اصن خودش روزی هف هش ده تا مرگخوار آوادا می کنه، شرط می بندم اوری رو یادش نمیاد.
خدافز