هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل


در حال دیدن این عنوان:   1 کاربر مهمان





Re: <== ستاد مرکزی آسلام و منکرات جادو ==>
پیام زده شده در: ۲۲:۱۴ سه شنبه ۲۴ خرداد ۱۳۸۴

مرلین (پیر دانا)old


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۲:۲۸ یکشنبه ۲۱ دی ۱۳۸۲
آخرین ورود:
۱۴:۰۳:۵۱ چهارشنبه ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۳
از شیون آوارگان
گروه:
کاربران عضو
پیام: 1286 | خلاصه ها: 1
آفلاین
گومب گومب!
تانکس: کيه در ميزنه؟
گومب گومب!
گيزر: اين که داره لگد ميزنه!
گومب گومب!
مرلين: ديدمش. رفيق شفيقتون گراپه
کينگزلي: خدا بهتون رحم کنه! ديروز جنوب فرانسه کنار ساحل ديدمش! خيلي گنده و وحشي شده. با اين چشماي خودم ديدم که همچين شيرجه رفت توي آب 40 نفر اطرافش زير آب خفه شدن!
گومب گومب گومب گومب تترررررررررررق!
در از جا کنده ميشه.
تانکس:
کالين:
مرلين:
هري:
شکلبوت:
مودي: چيه مگه شما آدم نديدين؟
کرام از پشت مودي ملق زنان وارد اتاق ميشه و در حاليکه حرکات موزون انجام ميده: مودي ملت آمد مودي ملت آمد مودي ملت آمد!
کينگزلي: م..م...مووودي!! بيا بغل بابا!
کرام: توجه توجه! مودي حامي کينگزلي!


هرگز نمی‌توانی از کسی که تو را رقیب خود نمی‌داند ببری


Re: <== ستاد مرکزی آسلام و منکرات جادو ==>
پیام زده شده در: ۲۰:۱۶ سه شنبه ۲۴ خرداد ۱۳۸۴

تانکس


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۲:۵۷ یکشنبه ۲۸ دی ۱۳۸۲
آخرین ورود:
۲۰:۲۹ جمعه ۱۵ دی ۱۳۸۵
از همین دور و برا
گروه:
کاربران عضو
پیام: 199
آفلاین
ای وای!!
ستاد مرکزی آسلام از بین رفت!این بی آسلاما کین اینجا؟
گیزر جان! بیا دو تا چایی واسه امپراطور بیار که برای من هنوز همون حاجیه!

جناب امپراطور نبودین ولی من مثل خونه م از اینجا مواظبت کردم!شب و روز با گیزر اینجا بودیم.خودمون دو تا
البته سو تفاهم نشه ها!صیغه م خوندیم فقط برای اینکه محرم باشیم.

گراپ جان هم بود!یخچالتونو خالی کرد.
مجبور بودیم چند روز یه بار بفرستیمش خونه ی پاتر تا خودمون یه چیزی واسه خوردن داشته باشیم.
به هر حال من از حاجی(ببخشید!امپراطور )حمایت می کنم.
هم من،هم گیزر جان و هم گراپی!جرات دارین بیاین جلو


Poor Is The Pupil Who Does Not Surpass His Master


Re: <== ستاد مرکزی آسلام و منکرات جادو ==>
پیام زده شده در: ۱۴:۴۵ سه شنبه ۲۴ خرداد ۱۳۸۴

کالین کریوی


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱:۳۵ چهارشنبه ۴ شهریور ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۱۱:۰۵ چهارشنبه ۴ اردیبهشت ۱۳۸۷
از لندن-یه عکاسی موگلی نزدیک کوچه دیاگون
گروه:
کاربران عضو
پیام: 704
آفلاین
هووووووووووووووووووم همی حرف از صیغه بودندی و چون هیچ عضو آسلامی نبودندی من آمدم که به کارهای شرعی برسم


هوووم امضاي آفتابه اي بسته!
[b][color=996600]
بينز نامه
بيا يا هم به ريش هم بخنديم...در سايتو واسه خنده ببنديم
بيا تا ريش ها ب


Re: <== ستاد مرکزی آسلام و منکرات جادو ==>
پیام زده شده در: ۱۴:۳۴ سه شنبه ۲۴ خرداد ۱۳۸۴

Irmtfan


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۲:۲۴ شنبه ۱۳ دی ۱۳۸۲
آخرین ورود:
۹:۵۷ چهارشنبه ۲۶ خرداد ۱۳۹۵
از پریوت درایو - شماره 4
گروه:
کاربران عضو
پیام: 3125
آفلاین
در پاسخ به ادعاهای کذب کینگزلی دامبل اعلام کرد:
« ما همه جور سیغه داریم ولی این امپراطور بازی خانم رو هیچ وقت سیغه نداریم. اینها همه ادعاهای کذب این وزیر خودکامه بوده »


Sunny, yesterday my life was filled with rain.
Sunny, you smiled at me and really eased the pain.
The dark days are gone, and the bright days are here,
My sunny one shines so sincere.
Sunny one so true, i love you.

Sunny, thank you for the sunshine bouquet.
Sunny, thank you for the love you brought my way.
You gave to me your all and all.
Now i feel ten feet tall.
Sunny one so true, i love you.

Sunny, thank you for the truth you let me see.
Sunny, thank you for the facts from a to c.
My life was torn like a windblown sand,
And the rock was formed when you held my hand.
Sunny one so true, i love you.


Re: <== ستاد مرکزی آسلام و منکرات جادو ==>
پیام زده شده در: ۱۳:۴۱ سه شنبه ۲۴ خرداد ۱۳۸۴

کینگزلی شکلبوتold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۰:۰۵ شنبه ۲۰ دی ۱۳۸۲
آخرین ورود:
۱۵:۱۶ یکشنبه ۲۰ مرداد ۱۳۸۷
از فضا
گروه:
کاربران عضو
پیام: 402
آفلاین
این چه وضعیه؟
23000 تاغ جبهه شدیم که
دارکی باید با ما باشه مثلا
ما از اول طرفدار اسلام ناب دارکی بودیم
این امپراطور بازی دیگه چه صیغه ییه
ولایت بود و وزارت
ولی فقیه حاجی دارکی وزیرکبیر کینگزلی شکلبولت
در ضمن از کسایی که وجود درست حسابی ندارن انقدر حرف نزن هری
دامبل کجا بود
اگه این مدلیه که منم میگم آیت الله سائورون سیستانی هم طرفدار منه!

برای همیشه
با وزارت هستیم تا شهادت
و تا زنده ایم رزمنده ایم!

یادتان نرود!
با وزارت تا شهادت!


یوزر آیدی شماره ی 57.
یکی از اعضای فوت شده،سوخته و خاکستر شده ی جادوگران.


Re: <== ستاد مرکزی آسلام و منکرات جادو ==>
پیام زده شده در: ۱۰:۳۱ سه شنبه ۲۴ خرداد ۱۳۸۴

Irmtfan


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۲:۲۴ شنبه ۱۳ دی ۱۳۸۲
آخرین ورود:
۹:۵۷ چهارشنبه ۲۶ خرداد ۱۳۹۵
از پریوت درایو - شماره 4
گروه:
کاربران عضو
پیام: 3125
آفلاین
آلبوس دامبلدور درفتوایی حکم مرگ گیلیدی نویسنده کتاب ریش های شیطانی را صادر کرد. فتوای صادر شده بدون هیچ تغییری بدین شرح است:
« و آن فردی که هر روز دو کتاب و دیروز سه تا که امروز هم نوشته و در آن ریش های مقدس ره به سخره گرفته که اول در فیضیه هاگوراتز من خودم آورد اونه و محصله ها همش از دور و ور ما رفتن دور و ور اون و الان که من خودم در سی دی ها آن فرد ره دیدم که این چطور با ساحرات تنفس مصنوعی بود و از روی آن شناخت که گیلیدی بوده و من حتی شون پن را هم همه جا شناخت ودر آن سی دی ها بی جامه بوده آن سی دی ها و فقط افسوس من از آن سی دی ها که چرا آنها خط داشته و عینک نداشته بوده ام و گیلیدی هم که آن ره نوشته و بوده آن آواداکورا برش مباحه و واجبه و هر جادوگری بدانه ولو 5 ساله یا کمتر که برش اجرا کنه.
و آن ساحراتی هم که اینجا گفته و نوشته بوده که پوشش چرا و چی؟ من به آن شماره ( شما + را . مترجم: این شد دوبارهنوز یاد نگرفتید؟) راهنمایی حفظ میکنه و این باعث میشه که شما از گیلیدی حفظ بشه و ما هم حفظ میکنه از شما و شماره از ما و آنطور میشه که همه خوبن همه باید حفظ بشن و البته همانطور که اینطور گفته مرلین : لا اکراه بالجامه و بیجامه ما هم همین ره میگه که اعتماد کرده است هر کس که خودش را در ریش مرلین انداخته چه با جامه و چه بی جامه . البته من باید بگه ریش من هم کم از مرلین نبوده و یه بند چوب جادویی باقی مانده تا به آن برسه و همه ساحرات که خواسته نجات پیدا کنه میتانه در پناه مرلین بیا اینجا تا در ریش من عزیز باشی چون این سی دی ها خط داره و ما هم نزدیک نرفته برای آن تنفس مصنوعی ها . در انتهای این نوشته بیان باید شده این نکته هم که گفته بوده شده یکی یا دو تا که من چرا فارسی بلد ننوشته و هم خوانده که این ها همه بدانه این خط بیانیه ما بوده که دایال آپ کرده و من هر وقت روی سند زده بیزی کرده و همه چیره به هم ریخته که البته من همانجا دشمن ره و دارک جنایتکار هم دخالت بوده و همه دیده و دانسته و شده »


Sunny, yesterday my life was filled with rain.
Sunny, you smiled at me and really eased the pain.
The dark days are gone, and the bright days are here,
My sunny one shines so sincere.
Sunny one so true, i love you.

Sunny, thank you for the sunshine bouquet.
Sunny, thank you for the love you brought my way.
You gave to me your all and all.
Now i feel ten feet tall.
Sunny one so true, i love you.

Sunny, thank you for the truth you let me see.
Sunny, thank you for the facts from a to c.
My life was torn like a windblown sand,
And the rock was formed when you held my hand.
Sunny one so true, i love you.


Re: <== ستاد مرکزی آسلام و منکرات جادو ==>
پیام زده شده در: ۱۰:۰۰ سه شنبه ۲۴ خرداد ۱۳۸۴

مرلین (پیر دانا)old


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۲:۲۸ یکشنبه ۲۱ دی ۱۳۸۲
آخرین ورود:
۱۴:۰۳:۵۱ چهارشنبه ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۳
از شیون آوارگان
گروه:
کاربران عضو
پیام: 1286 | خلاصه ها: 1
آفلاین
«خودت جنگ بازی رو شروع کردیا! »
امپراطور تاریکی به سمت در حرکت میکنه که بره.
مرلین: هوووی!! تو هنوز اون روی من رو ندیدی! وقتی عصبانی بشم!
امپراطور برمیگرده و داد میزنه: چی؟؟؟؟؟!!!
گیزر از این فریاد به گریه میفته

مرلین: بهت اخطار میکنم! پای کثیفتو از این انتخابات بذار کنار! وگرنه مجبور میشم باهات بجنگم!
امپراطور: هوهو.. بگیر منو! از خنده ترکیدم
مرلین یکی از پوسترهایی رو که از آن خون میومد نگاه کرد. بلافاصله پوستر سالم شد.
امپراطور: این یعنی اینکه میخوای در مقابل من مقاومت کنی؟
مرلین: به نظر من ما می تونیم با هم کنار بیایم. مثلا تو میتونی امنیت رو تامین کنی و جلوی حمله های احتمالی نیروهای نوشابه ای به ستادهای انتخاباتی جلوگیری کنی.
امپراطور: امکان نداره! من اگه بخوام میتونم خودمو امپراطور کل کشور بدونم و به وزیر هم احتیاجی نداریم!
مرلین: آخه توی اون کله پوکت به جای عقل مگه یونجس؟؟
امپراطور با انگشتش که ظاهرا برای دماغ گراپی هم بزرگه سوراخ دماغش را می خاراند و میگوید: باید ببینم چی میشه.. شاید کینگزلی رضایت منو جلب کنه!


هرگز نمی‌توانی از کسی که تو را رقیب خود نمی‌داند ببری


Re: <== ستاد مرکزی آسلام و منکرات جادو ==>
پیام زده شده در: ۴:۰۶ سه شنبه ۲۴ خرداد ۱۳۸۴

کرام سابق


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۹:۵۳ دوشنبه ۱۱ خرداد ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۱۱:۵۰ شنبه ۱۹ بهمن ۱۳۹۲
از هاگوارتز..تالار اسلیترین
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 901
آفلاین
وزیر بد بجور احساس تنهایی میکرد
ولی شخصی از پشت دستشو روی شونه های اون میذاره
بله....ویکتور کرام یار همیشگی وزیر با اونه!!!!

وزیر از کرام خیلی گله میکنه که چرا گذاشته ...مرلین و امپراطور و دار دستشون بیفتن به جان وزارت خونه

ولی کرام لبخندی میزنه و جواب میده:آها!!!.....وزیر جان اینا عددی نیستن...خود این مرلین چند بار تا حالا کودتا کرده ولی موفق نشده؟.....غصه این حاجی امپراطور هم نخور!!!!...با کمی مایه تیله!!میشه باهاش را اومد!!!

کینگی:حالا چیکار کنیم؟
کرام:اول باید نیروهامونو دوباره جمع کنیم!!!.....گیلدی باید به ما بپیونده....عکس پیژامه به عنوان شلوار!!! و زیرپوش به عنوان پیرهن!!!! به در و دیوار بزنید!!....این لباس رسمی ماست!!!!!
کینگی:خب این چه کمکی میکنه؟
کرام:وزیر جان...این کاری میکنه که ساحره ها طرف ما شن....این مرلین که میخواد به زور اینارو محجبه کنه!!!!...امپراطور هم که همش حرفش آسلامه!!!....ما به اونا آزادی میدیم!!!....دوباره بعد از هشت سال وزیر میشی مطمئن باش!!!....چند تا عکس با چند بچه ساحره بنداز!!...حله!!


کرام اسبق!

قدرت منتقل شد!


Re: <== ستاد مرکزی آسلام و منکرات جادو ==>
پیام زده شده در: ۲۲:۵۹ دوشنبه ۲۳ خرداد ۱۳۸۴

دارک لرد


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۲:۵۱ سه شنبه ۱۶ دی ۱۳۸۲
آخرین ورود:
۱:۳۷ دوشنبه ۱۱ اردیبهشت ۱۳۹۱
از پیش دافای ارزشی
گروه:
کاربران عضو
پیام: 821
آفلاین
"تمام دفتر سابق آسلام با تیزرهای مرلین پوشید شده, تیزر های مرلین در حالی که روی توالت فرنگی نشسته و دستش از توی ریشش اومده بیرون به در و پنجره ها زده شده و چندین نفر دختر و پسر جوون هم دارن کارت هاگزهد مجانی پخش می کنند"

مرلین: آره این بساط رو جمع کنید بریزید دور! این عکس های حاجی رو هم بدازید دور! ... آره اون پیژامه ها رو هم روش پوسترای منو بزنین! بعدش پرچم کنید.... الو... سلام... گروه تبلیغاتی چراغعلی؟؟؟؟.... بله آقا.... ببین آقا من گفتم پشت کارتای من..... نه عزیزم گوش کن.... گفتم پشت کارتای من عکس آخرین مدل سیفون مرلین SX2000 رو هم بزنین! ... اوهوم... آره خدافظ..... هووووووووو عمله ها مگه نگفتم اینو عکسو بندازید دور... خودم می اندازمش ....

بزار کمکت کنم...

دست سیاهی قاب عکس رو از مرلین می گیره....

مرلین: حاجی... یعنی امپراطور ... من منظوری نداشتم این عکس... خوب مشکلی نیست می تونه بمونه ....

امپراطور: می دونی مرلین , یک نفر چقدر می تونه تغییر کنه؟؟؟؟
مرلین: منظور؟
قاب عکس در دستان امپراطور ذوب میشه....
مرلین: اینکه عکس شما....؟
امپراطور: تغییر.............

مرلین: چی فکر کردی من ازت می ترسم من مرلین کبیرم! الان چشمک می زنم

امپراطور: مرلین ....
مرلین: ها؟
امپراطور: به پشتت نگاه کن......
مرلین: خدای من از تمام عکسای من داره خون می ریزه! تو... تو خود شیطانی...! می کشمت ! (وندش رو بالا میاره و یک طلسم باستانی می خونه): فیلا ترا نیستا! بمیر...!
امپراطور شمشیرش رو بالا میره... نوری که از وند مرلین خارج شده بود به شمشیر برخورد می کنه و منعکس میشه....
مرلین: خدای من! (مرلین جا خالی میده و نور به دیوار بر خورد می کنه و دیوار تبدیل به خاکستر میشه) ... تو چی هستی؟!
امپراطور : اراده تاریکی! مرلین! بدون که یا باید شخصی مورد نظر ما انتخاب بشه و یا هیچ شخصی انتخاب نخواهد شد......... به هر حال من جلوی تورو نمی گیرم به تبلیغات بی فایدت ادامه بده....
به درود مرلین.....


!ASLAMIOUS Baby!


Re: <== ستاد مرکزی آسلام و منکرات جادو ==>
پیام زده شده در: ۲۲:۴۶ دوشنبه ۲۳ خرداد ۱۳۸۴

مرلین (پیر دانا)old


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۲:۲۸ یکشنبه ۲۱ دی ۱۳۸۲
آخرین ورود:
۱۴:۰۳:۵۱ چهارشنبه ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۳
از شیون آوارگان
گروه:
کاربران عضو
پیام: 1286 | خلاصه ها: 1
آفلاین
ببخشید حالا مگه مشکلی پیش اومده؟ ببینم آیا برای یه ساحره درسته که بخواد با جار و جنجال حرفشو به کرسی بنشونه؟ شما مجبور نیستی همچین لباسی بپوشی! این پیشنهاده و نه اجبار. نخیر! مشکل شما این نیست! شما اساسا با هر تغییری مخالفت میکنید چون تفکرتون بر ضد این چیزهاست!
درسته که دنیای جادوگری 13 سال آرامش رو مدیون به هری پاتره! ولی این دلیل نمیشه که 130 سال هی بگیم هری پاتر!.. بابا من شب و روز درد و دلاشو میشنوم تو خواب!.. همش میگه خسته که از این همه توجه خسته شده! دلش تنوع میخواد! شما چقدر بی احساسید!


هرگز نمی‌توانی از کسی که تو را رقیب خود نمی‌داند ببری







شما می ‌توانید مطالب را بخوانید
شما نمی توانید عنوان جدید باز کنید
شما نمی توانید به عنوان‌ها پاسخ دهید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را ویرایش کنید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را حذف کنید
شما نمی توانید نظر سنجی اضافه کنید
شما نمی توانید در نظر سنجی ها شرکت کنید
شما نمی توانید فایل‌ها را به پیام خود پیوست کنید
شما نمی توانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید
شما نمی توانید از نوع تاپیک استفاده کنید.
شما نمی توانید از HTML در نوشته های خود استفاده کنید
شما نمی توانید امضای خود را فعال/غیر فعال کنید
شما نمی توانید صفحه pdf بسازید.
شما نمی توانید پرینت بگیرید.

[جستجوی پیشرفته]


هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.