صدای زوزه باد که در راه مارپیچ های پله برج میپیچید شجاعت را از هر جانداری میگرفت شاید این به نیروی مافوق تاریکی که این قلعه را طلسم کرده بود بر میگشت...
هی هری من میترسم ....بیا بریم خونه رون.
مالی برای شب سوپ پیاز درست کرده...
هری که شنل نامرئی روی خودش و هرمیون گرفته بود : نه...من باید هورکراکس ها رو نابود کنم من باید اون ها رو پیدا کنم و باید جایی همین جا ها باشه...!!
هری وهرمیون به اولین پاگرد پله رسیده بودن که هرمیون دوباره گفت:( هری بیا برگیدیم بعد با اعضای wc..t میایم اینجوری بهتره)
هری که فکر میکرد یه سوسک رفته تو گردنش با حالتی عصبی وخشن گردنش رو کج کرد و اون رو با دست تکوند و ناله ای سر داد(از قلم رولین) و نگاهی به هرمیون انداخت که در آن تاریکی هرمیون رو ندید فقط دو چشم سفید در تاریکی مطلق دید که به او خیره شده بودن هری ترس رو درچشمانه او یافت و فریاد کشید:(ببین هرمیون من پایان سال پیش هم تو هاگواتز گفتم که من کسی رو با خودم نمی برم حالا اینقدر خودت سمج شدی گفتی منم میام تقصیر من نیست من به راه هم ادامه میدم)..........وای .....جیغ......!!! بدن هری سردی عجیبی حس میکنه و سریع میفهمه که دیمنتوری در نزدیکی اوست...دستش رو در جیبش فرو میکنه تا چوب دستی خودش رو در بیاره....ای بی تربیت هری حالا هم وقت گیر آوردی دستت تو اینجا چیکار میکنه
هرمیون چوب دستیش رو در میاره و به هدف نشانه میگره تو ذهن خودش:نقل قول:
باید به یک فکر خوب فکر کنم آره.....سوپ داغ پیاز.....کنار شومنیه ......با بچه های wc..t......اکسپکتو پاترونیوم!!!!!
هری نور سفید خیره کننده رو میبینه و یک کفتر سفید درخشان می بینه که به طرف یه دیمنتور حمله میکنه......دیمنتور از پنجره برج خارج میشه کفتر به دنبالش میره.....
دیمنتور: کیش !!کیش!! شوت
هری که دهنش از تعجب باز مونده بود به هرمیون میگه تو ...تو ضربه روحی خوردی چرا شکل اکسپکتو پاترونیومت عوض شده هریمیون....
ايول..همين كه شهامتشو داشتي پست زدي خيلي عاليه...كلا من كه جرئن ندارم اولين پست رو بزنم..ولي تو زدي ايول...پستت خوب بود...ولي اون تيكه اي كه دو چشم سفيد از هرمايوني مشخص بود انتار ميرفت كه واقعه بدي رخ بده...ميتونستي اونجارو وحشتناك كني يا خنده دار يا «وحشت خنده» مثلا صداي آمد و فقط آن دو گشم از هرمايوني در هوا باقي ماند و بقيه تنش به سياهي پيوست...
اون تيكه فرو كردن دست تو جيب باحال بود...آفرين
يه ايول هم آخرش بگم وگر نه تو دلم ميمونه
..