هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل


در حال دیدن این عنوان:   1 کاربر مهمان





Re: كلاس گياهشناسي
پیام زده شده در: ۱۲:۰۰ چهارشنبه ۱۶ مرداد ۱۳۸۷

آریانا دامبلدور


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۸:۴۱ دوشنبه ۶ خرداد ۱۳۸۷
آخرین ورود:
۱۸:۰۶ سه شنبه ۲۳ مهر ۱۳۹۲
از كنار آرامگاه سپيد
گروه:
کاربران عضو
پیام: 197
آفلاین
امتحان نيم ترم:

1) .گیاه «دارک پرسیکا» به چه نامی معروف است و اولین بار در کجا دیده شد؟ (2 نمره)
اين گياه به گياه قاتل مشهور است و براي اولين بار در جنگل سانيا در جنوب انگلستان ديده شده.

2) چه مدت زمانی کافیست تا گیاه «ژیگانتوس نومونیا» انسان را مبتلا به ذات الریه کند و این گیاه در چه مناطقی رشد میکند؟ توضیح دهید. (2 نمره)
در عرض 3 دقيقه_ اين گياه ميتونه در هرجايي رشد كنه.

3) نتیجه ی تحقیقات دانشمندان وزارت بر روی «دارک پرسیکا» چه بود و آن ها چند نمونه از این گیاه را در اختیار داشتند؟ (2 نمره)
در حال حاضر هفت تا از این گیاهان در سازمان اسرار نگهداری میشن و دانشمندان در حال تحقیق بر روی اونها هستن. بعضی از اون دانشمندان موفق به کشف خواص مفیدی شدند که در تضاد کامل با ماهیت وحشی این گیاه بود.

4) .در جلسه اول دلیل وحشت ناگهانی دانش آموزان و پناه بردن آنها به زیر میز و خروج از کلاس چه بود؟ (2 نمره)
به خاطر وجود گياه دارك پرسيكا.

5) در جلسه ی دوم هنگامیکه آلبوس سوروس وارد گلخانه شد چه چیزهایی در دست داشت و کدام یک از دانش آموزان را به بوته خیارچنبری تبدیل کرده بود؟ (2 نمره)
چند پوستر سبز رنگ در دست داشت و باب آگدن را تبديل به اين بوته كرد.

6) مشکلات گلخانه شماره سه چه بود و آلبوس سوروس چه راه حلی برای برطرف شدن آن داد؟ (2 نمره)
به خاطر فضاي تاريك و خفه ي گلخانه و دادن راه حل : ctrl+f5

7) .قدرت کشتن گیاه «ژیگانتوس نومونیا» را با تعریف یک حادثه نشان دهید! (وقایع سال 1963) (2 نمره)
اين گياه در سال 1963 تمام مردم ساكن در دهكده ي بانيك را به ذات الريه مبتلا كرده و تا يك ماه بعد منجر به كشته شدن تمام آنها شده است.

8) در اولین جلسه ی کلاس فضای حیاط سرشار از چه ویتامینی شد و دانش آموزی که تبدیل به کاکتوس شد که بود؟ (2 نمره)
بارتي كراوچ به كاكتوس تبديل شد و همه جا سرشار از ويتامين دي بود.

9.سوالی را بیان کنید که جوابش هیچ ربطی به شما ندارد و توضیح دهید که چرا «ژیگانتوس نومونیا» از «دارک پرسیکا» خطرناک تر است؟ (2 نمره)
_ گياه شناسي چيست؟!
سوال دوم: به خاطر اين كه گياه ژيگانتوس نومونيا در همه جا يافت ميشه و چون زيبايي خاص و منحصر به فردي داره ، همه رو به طرف خودش جذب ميكنه.

10) کورنلیوس مشنگ و خواهرش در کجا و چه سالی ناپدید شدند؟ (2 نمره)
در فوريه ي سال 1973 در اعماق جنگل سانيا

11) دلیل اعتماد مردم دهکده پوسکو به گلرت گریندوالد چه بود؟ (2 نمره)
گریندوالد اون زمان هنوز چهره واقعی خودش رو نشون نداده بود و همه اون رو به چشم یک جادوگر قدرتمند و خوب میدیدن

12) دلیل سفر مردم دهکده پوسکو به کوهستان ماریس چه بود؟ کامل توضیح بدید! (4 نمره)وقتي كه مردم دهكده ي پوسكو به خطرناك بودن گياه ژيكانتوس نومونيا پي بردند ، ترسيدند. آنها از بيماري ذات الريه ميترسيدند و نميخواستند عاقبت مردم دهكده ي بانيك را داشته باشند.
تا اين كه روزي گلرت گريندل والد به اين دهكده آمد و به مردم وعده داد كه با داشتن گياه لاندا پريسكا ، همه ميتوانند عمر جاودانه اي داشته باشند.
به همين دليل مردم اين دهكده به سمت كوهستان ماريس حركت كردند تا اين گياه را به دهكدشون بيارن.

13) ویژگی منحصر به فرد هر یک از گیاهان زیر چیست؟ تاکید می کنم: ویژگی منحصر به فرد! (3 نمره)
دارك پرسيكا: گياه قاتل
ژیگانتوس نومونیا:داراي ظاهر زيباييه و در همه جا يافت ميشه
لاندا پريسكا: اين گياه بعد از شكنجه دادن ، باعث كشته شدن ميشود.



Re: كلاس گياهشناسي
پیام زده شده در: ۰:۰۰ چهارشنبه ۱۶ مرداد ۱۳۸۷

پیوز قدیمی


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۹:۲۱ جمعه ۲۵ اسفند ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۳:۳۸ پنجشنبه ۲۰ آذر ۱۳۹۹
از توی دیوارای تالار هافلپاف
گروه:
کاربران عضو
پیام: 1511
آفلاین
1.گیاه «دارک پرسیکا» به چه نامی معروف است و اولین بار در کجا دیده شد؟ (2 نمره)

گیاه قاتل ، ین گیاه برای اولین بار در جنگل سانیا در جنوب انگلستان دیده شد.

2.چه مدت زمانی کافیست تا گیاه «ژیگانتوس نومونیا» انسان را مبتلا به ذات الریه کند و این گیاه در چه مناطقی رشد میکند؟ توضیح دهید. (2 نمره)

سه دقیقه -- این گیاه در هر زیست بومی رشد میکند

3.نتیجه ی تحقیقات دانشمندان وزارت بر روی «دارک پرسیکا» چه بود و آن ها چند نمونه از این گیاه را در اختیار داشتند؟ (2 نمره)

در حال حاضر هفت تا از این گیاهان در سازمان اسرار نگهداری میشن و دانشمندان در حال تحقیق بر روی اونها هستن. بعضی از اون دانشمندان موفق به کشف خواص مفیدی شدند که در تضاد کامل با ماهیت وحشی این گیاه بود.

4.در جلسه اول دلیل وحشت ناگهانی دانش آموزان و پناه بردن آنها به زیر میز و خروج از کلاس چه بود؟ (2 نمره)

وجود گیاه دارک پرسیکا در کلاس

5.در جلسه ی دوم هنگامیکه آلبوس سوروس وارد گلخانه شد چه چیزهایی در دست داشت و کدام یک از دانش آموزان را به بوته خیارچنبری تبدیل کرده بود؟ (2 نمره)

پوستر های سبز رنگ از گیاه ژیگانتوس نومونیا -- باب آگدن

6.مشکلات گلخانه شماره سه چه بود و آلبوس سوروس چه راه حلی برای برطرف شدن آن داد؟ (2 نمره)

تاریکی و عدم ... راه حل : کنترل اف پنج

7.قدرت کشتن گیاه «ژیگانتوس نومونیا» را با تعریف یک حادثه نشان دهید! (وقایع سال 1963) (2 نمره)

قدرت کشتن این گیاه اونقدر زیاده که در سال 1963 تمام ساکنین دهکده بانیک رو مبتلا به ذات الریه کرد و تا یک ماه بعد همه اونها مردن! تک به تک

8.در اولین جلسه ی کلاس فضای حیاط سرشار از چه ویتامینی شد و دانش آموزی که تبدیل به کاکتوس شد که بود؟ (2 نمره)

ویتامین دی ، بارتی کراوچ

9.سوالی را بیان کنید که جوابش هیچ ربطی به شما ندارد و توضیح دهید که چرا «ژیگانتوس نومونیا» از «دارک پرسیکا» خطرناک تر است؟ (2 نمره)

گیاه شناسی چیست ؟ - زیرا این گیاه در بر خلاف دارک پرسیکا در هر منطقه ای می روید و در ضمن به خاطر ظاهر جذابش همه رهگذران را جذب می کند

10.کورنلیوس مشنگ و خواهرش در کجا و چه سالی ناپدید شدند؟ (2 نمره)

در فوریه ۱۹۷۳ در جنگل سانیا

11.دلیل اعتماد مردم دهکده پوسکو به گلرت گریندوالد چه بود؟ (2 نمره)

گریندوالد اون زمان هنوز چهره واقعی خودش رو نشون نداده بود و همه اون رو به چشم یک جادوگر قدرتمند و خوب میدیدن

12.دلیل سفر مردم دهکده پوسکو به کوهستان ماریس چه بود؟ کامل توضیح بدید! (4 نمره)

آنها از گرفتن ذات الریه می ترسیدند و طبق حرف گریندلوالد برای رسیدن به زندگی جاودان روش خوردن گیاه لاندا پرسیکا را برگزیدند ! طمع زندگی جاودان تمام اونها در برگرفته بود ...

13.ویژگی منحصر به فرد هر یک از گیاهان زیر چیست؟ تاکید می کنم: ویژگی منحصر به فرد! (3 نمره)
دارک پرسیکا: قاتل
ژیگانتوس نومونیا: ظاهر زیبا و رویش در همه زیستبوم ها
لاندا پرسیکا : پس از شکنجه کردن میکشد


هلگا معتقد بود ...
« هوش و علم ، شجاعت و غلبه بر ترس و حتی نجابت و وقار به وسیله سختکوشی قابل دسترسیه ! »


تصویر کوچک شده






A Never Ending Story ...


Re: كلاس گياهشناسي
پیام زده شده در: ۲۳:۰۹ سه شنبه ۱۵ مرداد ۱۳۸۷

پیوز قدیمی


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۹:۲۱ جمعه ۲۵ اسفند ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۳:۳۸ پنجشنبه ۲۰ آذر ۱۳۹۹
از توی دیوارای تالار هافلپاف
گروه:
کاربران عضو
پیام: 1511
آفلاین
هوا بهاری بود و اشعه های طلایی آفتاب بر دامنه های کوه های ماریس می تابید. در میان گیاهان بلند و سبز کوه ، مردمانی دیده میشدند که از کودکان خردسال تا پیرمردان سالخورده ، در حال سفری دراز به سمت قله کوه بودند.

همراه با سفر خورشید به سمت مرکز آسمان ، سفر مردم دهکده پوسکو به سمت قله های بلند کوه های ماریس پایان می یافت. لحظاتی چند خیل عظیمی از مردمان پوسکو که شمارشان تا دویست نفر هم می رسید در مقابل دشت وسیعی در دامنه بلند ترین کوه از سلسله کوههای ماریس ایستادند. لحظاتی که بلندای سال های می گذشت ...

اشتیاق در چشمان تک تک افراد دیده میشد. شوق زندگی جاودان ، عطش تجربه کردن طعم جاودانگی ، خستگی سفر طاقت فرسای کوهستانی از تنشان خارج شد. چشم های در میان دشت وسیعی که با گل های بنفش رنگ پوشیده شده بود می چرخید . دست های می لرزید و قلب ها با شدت هر چه تمام تر می تپید و ...

یک لحظه بود. جمعیت چند ده نفری در میان دشت پراکنده شد و با فریاد های شادی و اشک های شوق شروع به حمله به گل ها کرد. در هر طرف مردان و زنان و کودکان و سالمندانی دیده میشدند که با ولع گل های بنفش رنگ لاندا پرسیکا را می خوردند و گاها آنها را برای اقوامشان در شهر های دیگر میچیدند و برای نگهداری برای فرزاندان آیندشان در جیب های کوچکشان جمع می کردند .

هر طرف دیده میشد سرشار بود از مردمانی که عمل ها و عکس العمل های احمقانه متفاوتی ارائه میدادند. گل ها را دیوانه وار میکندند . انها را در جیب هایشان قایم می کردند. شاخه هایش را فشار می دادند و عصاره حاصل را بر بدن هایشان می مالیدند. دیوانه وار برگ های و گلبرگ هایش را می خوردند و چند نفری کاملا برهنه شده بودند و در مقابل دیدگان خانواده ها با بدن های کاملا برهنه در دریای گل های بنفش رنگ شنا می کردند ...

اما این شوق و شور دقایقی بیشتر دوام نداشت . کم کم چیزی توجه مردم را جلب می کرد و آن از پا در آمدن افراد ضعیفتر مانند بچه ها و پیر ها بود و فریاد های کمک طلبانه و دیوانه وار و اشکهای جاری آنها ...
اما محلتی برای کمک رسانی نبود. در عرض چند دقیقه تمام جمعیت نزدیک به دویست نفری داخل دشت به زمین افتادند. آنها از درد بی نظیری در نقاط حساس تر بدنشان فریاد می کشیدند و دیوانه وار تقلا می کردند. اشکهایشان جاری بود. صورتهایشان سرخ شده بود و جیغ می زدند و از خدای خود کمک می خواستند. صدا در میان سنگ های سخت و دامنه های سبز کوه طنین انداز می شد و فریاد ها تا پائین کوه و حتی تا دهکده پوسکو نیز می رسید.

خورشید حالا داشت چهره اش را با غم نارنجی رنگی می آراست. غمی که در دشت جاری بود. مرد ها دست بر میانه دو کشاله رانشان گذاشته بودند و چشم های دردناکشان را بر هم می فشردند. زن ها دو سمت شکمشان را گرفته بودند و از درد گوش هایشان فریاد های دیوانه وار و حزن انگیزی می کشیدند. هرکس با توجه به ضعف های خودش در نقطه یا نقاطی از بدنش درد های وحشتناکی حس می کرد. کم کم همان نقاط شروع به شکافتن کرد و خون غلیظی از آن جاری شد. چشم های همه پر از خونی بود که در مقابل درد و سوزش رنجی سهل گمارده می شد !

غروب حزن انگیزی بود. غروبی همراه با فریاد های درد آور و تن های خیس از عرق . جسد های افرادی که درد امانشان را بریده بود و مرگ را بوسیده بودند و تن خونین افرادی که سعی داشتند در برابر درد مقاومت کنند ... غروب وحشتناکی بود ...

وقتی خوردشید پنهان شد ، ستارگان ، که چون رخنه هایی بر پرده سیاه شب بودند ، با دشتی روبرو گشتند که از جسد های بیجان و تن های رقت انگیزی پوشیده بود. دشتی که غمی را حمل می کرد ، غمی که تا ابد همراه با ان کوهستان ماند ... دردی که برای خورشید و ستارگان یگانه بود ... دردی زجر آور ...


هلگا معتقد بود ...
« هوش و علم ، شجاعت و غلبه بر ترس و حتی نجابت و وقار به وسیله سختکوشی قابل دسترسیه ! »


تصویر کوچک شده






A Never Ending Story ...


Re: كلاس گياهشناسي
پیام زده شده در: ۱۵:۲۰ سه شنبه ۱۵ مرداد ۱۳۸۷

گراوپold3


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۸:۳۳ شنبه ۵ مرداد ۱۳۸۷
آخرین ورود:
۱۵:۳۲ یکشنبه ۲۴ شهریور ۱۳۸۷
از لای ریشای هاگرید!
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 156
آفلاین
یک رول بنویسید و در اون سفر مردم دهکده پوسکو و رویارویی آنها با گیاهان لاندا پرسیکا و اتفاقی که افتاد رو توصیف کنید!
-----------------------

دهکده پوسکو
دین دین دین دیرین دین دیرین دین دیریــــــــــــــــــــــــــــن!
کالسکه ی چوبی ای که رویش پوستر های نبلیغاتی زیادی قرار داشت توجه مردم دهکده پوسکو رو جلب کرد.
کالسکه چوبی رنگ و وارنگ توقف کرد و از داخل اون یک جادوگر میان سال پا به بیرون گذاشت و تعظیمی برای مردمی که دور و بر کالسکه جمع شده بودند کرد.
_ درود بر شما مردم پوسکو ... اول از همه خودم رو معرفی می کنم ، گلرت گریندل والد
در همین موقع یکی از جمعیت : گلرت گریندل والده جوراب شور
مردم خندیدند!

این تیکه و تشر هیچ تاثیری روی چهره خندان گلرت نگذاشت بلکه خودش نیز خندید و سپس ادامه داد :
_ وظیفه من فقط دو کلمه است " آوردن خوشبختی" ! برای هر کشوری ، برای هر شهری و برای هر روستای نازنینی مثل روستای شما.

مردم علاقه مند شده بودند و با علاقه به گلرت نگاه می کردند.
گلرت صدایش را صاف کرد و ادامه داد : خب ، ببینید ، درست در سه مایلی این روستای خوش آب و هوای شما ، یک کوهستان هست و بر قله این کوهستان گیاهی رییده است به نام لاندا پریسکا. این گیاه معجزه آفرین ، قادر است هم شما را از بیماری قریب الوقوع ذات الریه نجات دهد و هم به شما عمر جاودان می دهد!

این بار بین مردم هیاهو شد .
_ هممم من که به حرف های این مرده اطمینان ندارم!
_ خوش بین باش! حالا مگر یک بار رفتن بالای کوه چه مشکلی پیش میاره؟
_ از ذات الریه هم ممکنه که فرار کنیم!
_ حرکت ما فردا ساعت پنج صبح ... خانوم ها چادر گل منگلی ، آقایون با پیرهن باشند و دکمه تقوا را هم ببندند

لبخندی شوم بر لبان گلرت گریدنلوالد نشست که خوشبختانه یا بدبختانه هیچ کس این لبخند را ندید!

صبح فردای آن روز - ساعت 5 صبح

صبح خوبی بود ... خورشید به تازگی طلوع کرده بود و هوا نیز خوب و خرم بود. هیچ خبری از کالسکه چی نبود و مردم هم هیچ توجهی به این نکته نکردند ... آنها از شب تا صبح بیدار بودند و برای فردایشان خیال بافی می کردند.
تمامی مردم دهکده ، اعم از کوچک و بزرگ و پیر و جوان عازم کوهستان خاکستری که مهی غلیظ اطرافش را فرا گرفته بود شدند.


در بین راه
مردم دهکده بدون هیچ خستگی ای مشغول بالا رفتن از کوه بودند. فکر جاودان بودن به آنها انرژی مضاعف می داد.
با توجه به گفته کالسکه چی ، آنها باید تا حداقل ظهر به قله کوه برسند ... و در قله کوه آنقدر از این گل هست که بتوان برای مردم های دهکده های دیگر هم برد.

قله کوه
حال ، آفتاب به وسط آسمان رسیده بود و نور گرمابخشش را مستقیم بر سر مردم دهکده که مشتاق به آن همه گل نگاه می کردند می تاباند.
یکی از بین جمع دادی کشید و به طرف گل ها دوید و کمی بعد تمامی مردم دهکده که به قله صعود کرده بودند به طرف گل زندگی بخششان دویدند.

دو ساعت بعد
تمامی مردم بی نوای روستا مدام بر روی دشت استفراغ می کردند و دانه دانه جان میسپردند ... آه و ناله و جیغ و فریاد فضای دشت را در بر گرفته بود... عده ای برای نجات جان خود از کوه پایین می رفتند ولی بدنشان سست بود و به پایین پرتاب میشدند.
کالسکه چی به آنها حقه زده بود ! حالا همه ی خانه و زندگیشان ازآن او بود!
چیزی نرسی که مگس ها فاتح آنجا شدند و لاشخور ها نیز کمی بعد همچون موریانه ها بر سر اجساد افتادند.

کمی پایین تر در دهکده ، گلرت گریندلوالد سرش را به علامت رضایت کمی تکان داد و وارد کافه ای خالی که هم اکنون از آن خودش بود شد و در را پشت سرش بست.


[img align=right]http://signatures.mylivesignature.com/54486/280/4940527B779F95


كلاس گياهشناسي
پیام زده شده در: ۱۴:۴۸ سه شنبه ۱۵ مرداد ۱۳۸۷

آلبوس دامبلدورold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۱:۳۶ دوشنبه ۲۴ مهر ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۱۶:۱۲ پنجشنبه ۱۹ شهریور ۱۳۹۴
از جايي به نام هيچ جا
گروه:
کاربران عضو
پیام: 788
آفلاین
سوالات امتحان میان ترم گیاه شناسی


1. گیاه «دارک پرسیکا» به چه نامی معروف است و اولین بار در کجا دیده شد؟ ( 2 نمره)

معروف به گیاه قاتل است. این گیاه برای اولین بار در جنگل سانیا در جنوب انگلستان دیده شد.

2. چه مدت زمانی کافیست تا گیاه «ژیگانتوس نومونیا» انسان را مبتلا به ذات الریه کند و این گیاه در چه مناطقی رشد میکند؟ توضیح دهید. ( 2 نمره)

3 دقیقه . این گیاه قادر به رشد کردن در تمام اقلیم ها و زیست بوم های گیاهی می باشد.

3. نتیجه ی تحقیقات دانشمندان وزارت بر روی «دارک پرسیکا» چه بود و آن ها چند نمونه از این گیاه را در اختیار داشتند؟ ( 2 نمره)

در حال حاضر هفت تا از این گیاهان در سازمان اسرار نگهداری میشن و دانشمندان در حال تحقیق بر روی اونها هستن. بعضی از اون دانشمندان موفق به کشف خواص مفیدی شدند که در تضاد کامل با ماهیت وحشی این گیاه بود.

4. در جلسه اول دلیل وحشت ناگهانی دانش آموزان و پناه بردن آنها به زیر میز و خروج از کلاس چه بود؟ ( 2 نمره)

به جهت رونمایی گیاه دارک پرسیکا توسط استاد گیاهشناسی، پروفسور پاتر.

5. در جلسه ی دوم هنگامیکه آلبوس سوروس وارد گلخانه شد چه چیزهایی در دست داشت و کدام یک از دانش آموزان را به بوته خیارچنبری تبدیل کرده بود؟ ( 2 نمره)

چندین پوستر سبز رنگ بزرگ در دست داشتند. باب آگدن را به بوته خیار تبدیل نموده بود که با وساطت مدیر مدرسه، پروفسور پاتر وی را از گیاه به حالت اول بازگرداند.

6. مشکلات گلخانه شماره سه چه بود و آلبوس سوروس چه راه حلی برای برطرف شدن آن داد؟ ( 2 نمره)

تاریکی و خفه بودن فضای گلخانه. پروفسور پاتر پیشنهاد دادند همگی Ctrl+F5 بزنند.

7. قدرت کشتن گیاه «ژیگانتوس نومونیا» را با تعریف یک حادثه نشان دهید! (وقایع سال 1963) ( 2 نمره)

قدرت کشتن این گیاه به قدری زیاد است که در سال 1963 تمام ساکنین دهکده بانیک را مبتلا به ذات الریه کرد و تا یک ماه بعد همه آنها کشته شدند!

8. در اولین جلسه ی کلاس فضای حیاط سرشار از چه ویتامینی شد و دانش آموزی که تبدیل به کاکتوس شد که بود؟ ( 2 نمره)

سرشار از ویتامین D شده بود. بارتی کراوچ.

9. سوالی را بیان کنید که جوابش هیچ ربطی به شما ندارد و توضیح دهید که چرا ژیگانتوس نومونیا از دارک پرسیکا خطرناک تر است؟ ( 2 نمره)

گیاه شناسی چیست؟
بلافاصله سه نفر دستشان را بالا بردند.
-این سوالیه که جوابش به شما هیچ ربطی نداره!

اول اینکه ژیگانتوس نومونیا با زیبایی منحصر به فردش همه رو جذب خودش می کند و هرکس هم که بهش نزدیک شود بدون آنکه در همان لحظه متوجه شود به ذات الریه مبتلا می گردد ولی دارک پرسیکا فاقد هرگونه جذابیت است و فقط عده کمی به جهت کنجکاوی بیش از حد به این گیاه نزدیک می شوند و بدون معطلی کشته می شوند. مورد دیگر این است که دارک پرسیکا فقط در اعماق جنگل ها و جاهای خیلی کمی وجود دارد ولی ژیگانتوس نومونیا هرجا که قادر باشد، در هر اقلیمی به وجود می آید، رشد می کند و سرانجام آن دسته از بشر را که عاشق و لاو و زیبایی و اینا رو دوست دارن رو به فنا می بره. چه رمانتیک.


10. کورنلیوس مشنگ و خواهرش در کجا و چه سالی ناپدید شدند؟ ( 2 نمره)

در فوریه سال 1973، در اعماق جنگل سانیا.

11. دلیل اعتماد مردم دهکده پوسکو به گلرت گریندوالد چه بود؟ ( 2 نمره)

احمق بودنشان!
گریندل والد هنوز به عنوان جادوگر بد ذات و پلید شناخته نشده بود و از او به عنوان جادوگری شرافتمند و خوب یاد می شده است.آنان تنها به فکر فرار از خطر بودند و با پیشنهاد گریندل والد که گیاه لاندا پرسیکا بیماری ها و مشکلات رو رفع می کند و جاودانگی هم می بخشد گول خوردند.


12. دلیل سفر مردم دهکده پوسکو به کوهستان ماریس چه بود؟ کامل توضیح بدید! ( 4 نمره)

بعد از حادثه دهکده بانیک و ماجرای گیاه ژیگانتوس نومونیا، مردمان دهکده پوسکو، دهکده ای واقع در شمال بانیک به فکر نجات خودشون افتادند. اونا نمی خواستن فنا بشن و از طرفی قدرت مبارزه با ژیگانتوس نومونیا رو نداشتن. روزها و شب به دنبال راه چاره گشتند تا اینکه گلرت گریندوالد به دهکده پوسکو اومد.
مردم دهکده پوسکو مشکل خودشون رو با گریندوالد در میون گذاشتن و اون هم بلافاصله جواب داد. به کوهستان ماریس در غرب دهکده پوسکو برن و گیاه لاندا پرسیکا رو از اونجا به دهکدشون بیارن. خوردن اون گیاه هرگونه بیماری و مشکلی رو رفع می کنه و به عبارت دیگه به انسان زندگی جاودان می بخشه. این حرفی بود که گریندوالد به اونها زد و طبیعتا همه باور کردند. صبح روز بعد تمام مردم دهکده حتی زن ها و کودکان برای یافتن زندگی جاودان به سمت کوهستان ماریس رفتند.

13. ویژگی منحصر به فرد هر یک از گیاهان زیر چیست؟ تاکید می کنم: ویژگی منحصر به فرد. ( 3 نمره)

دارک پرسیکا: قاتل مشکوک: نامرد برگ های آبی داره ملت رو سمت خودش میکشونه.

ژیگانتوس نومونیا: خیلی زیبا: اینقدر زیباست که ملت خر میشن میرن نازش میکنن. مخصوصا ساحره ها. بعدشم ریه ها عفونت و بعد هم----^^---~~~~!!!$$$_______________ (انفارکتوس ناشی از عفونت ریه ها و توقف تنفس)

لاندا پرسیکا: زجر دهنده


ویرایش شده توسط [fa]اینیگو ایماگو[/fa][en]ΙΜДĠΘ[/en] در تاریخ ۱۳۸۷/۵/۱۵ ۱۵:۵۰:۴۶

"Severus...please..."
تصویر کوچک شده


Re: كلاس گياهشناسي
پیام زده شده در: ۱۳:۴۲ سه شنبه ۱۵ مرداد ۱۳۸۷

لیلی لونا پاتر


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۸:۴۵ چهارشنبه ۲۹ خرداد ۱۳۸۷
آخرین ورود:
۲۱:۵۱ چهارشنبه ۲۷ مرداد ۱۳۹۵
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 389
آفلاین
امتحان میان ترم گیاه شناسی:

گیاه «دارک پرسیکا» به چه نامی معروف است و اولین بار در کجا دیده شد؟(2 نمره)

برای اولین بار در جنگل سانیا در جنوب انگلستان کشف شد که به گیاه قاتل معروف شد.

.چه مدت زمانی کافیست تا گیاه «ژیگانتوس نومونیا» انسان را مبتلا به ذات الریه کند و این گیاه در چه مناطقی رشد میکند؟ توضیح دهید. (2 نمره)

این گیاه هر جا که بخواد می تونه رشد کنه و آب و هوا هیچ تاثیری بر اون نداره و در عرض سه دقیقه ما رو مبتلا به ذات و الریه می کنه.

.نتیجه ی تحقیقات دانشمندان وزارت بر روی «دارک پرسیکا» چه بود و آن ها چند نمونه از این گیاه را در اختیار داشتند؟ (2 نمره)

آن ها که هفت تا از این گیاه هارو در اختیار داشتند توانستند خواص مفیدی از این گیاه را در عین خطری که گیاه داره کشف کنند.

4.در جلسه اول دلیل وحشت ناگهانی دانش آموزان و پناه بردن آنها به زیر میز و خروج از کلاس چه بود؟ (2 نمره)

آن ها نمی دانستند که گیاه دارک پرسیکا مرده است بنابراین برای نجات جونشون به وحشت افتادن و فکر کردن لحظه ی مرگ فرارسیده.

5.در جلسه ی دوم هنگامیکه آلبوس سوروس وارد گلخانه شد چه چیزهایی در دست داشت و کدام یک از دانش آموزان را به بوته خیارچنبری تبدیل کرده بود؟ (2 نمره)

چندین پوستر سبز رنگ در دست داشت و باب آگدن را تبدیل به بوته خیار چنبر کرده بود.

6.مشکلات گلخانه شماره سه چه بود و آلبوس سوروس چه راه حلی برای برطرف شدن آن داد؟ (2 نمره)

فضای این گلخانه تاریک و گرفته بود. راه حل آن چیزی نبود جز ctrl+f5 و تبدیل پرسی ویزلی به هویج!

7.قدرت کشتن گیاه «ژیگانتوس نومونیا» را با تعریف یک حادثه نشان دهید! (وقایع سال 1963) (2 نمره)

قدرت کشتن اون به قدری زیاده که توانسته مردم یک دهکده را به بیماری ذات الریه مبتلا و بعد از یک ماه همه ی اونا رو بکشه.

8.در اولین جلسه ی کلاس فضای حیاط سرشار از چه ویتامینی شد و دانش آموزی که تبدیل به کاکتوس شد که بود؟ (2 نمره)

بارتی کراوچ تبدیل به کاکتوس شد و فضا سرشار از ویتامین دی بود.

9.سوالی را بیان کنید که جوابش هیچ ربطی به شما ندارد و توضیح دهید که چرا «ژیگانتوس نومونیا» از «دارک پرسیکا» خطرناک تر است؟ (2 نمره)

نیازی به کپی نداره چون تو متن درس اول این سوال بود.
گیاهشناسی چیست؟

10.کورنلیوس مشنگ و خواهرش در کجا و چه سالی ناپدید شدند؟ (2 نمره)

در جنگل سانیا در جنوب انگلستان در سال 1973

11.دلیل اعتماد مردم دهکده پوسکو به گلرت گریندوالد چه بود؟ (2 نمره)

به خاطر اینکه اون تا اون زمان هنوز یک انسان خوب شناخته شده بود و همه اونو آدم خوبی می دونستن بنابراین با پیشنهادش موافقت کردند.

12.دلیل سفر مردم دهکده پوسکو به کوهستان ماریس چه بود؟ کامل توضیح بدید! (4 نمره)

چون گریندلوالد گفته بود باید به آن جا بروند و گیاه لاندا پرسیکا رو به دهکدشون بیارن. زیرا این گیاه هرگونه بیماری رو درمان می کنه. بنابراین مردم حرف اونو باور کردند و همگی اعم از زن و مرد و بچه به سمت کوهستان ماریس حرکت کردند.

13.ویژگی منحصر به فرد هر یک از گیاهان زیر چیست؟ تاکید می کنم: ویژگی منحصر به فرد! (3 نمره)

دارک پرسیکا: با خارج کردن اشعه هایی بنفش از خود اشخاص را به قتل می رسونه.

ژیگانتوس نومونیا: به دلیل زیبایی افراد زیبایی به اون جذب میشن و بعد از سه دقیقه به ذات الریه دچار می شوند که موجب مرگ میشه.

لاندا پرسیکا: این گیاه که از خانواده ی دارک پرسیکا هست ابتدا شخص را زجر می دهد و سپس او را می کشد.


ویرایش شده توسط لیلی پاتر در تاریخ ۱۳۸۷/۵/۱۵ ۱۶:۰۵:۴۵


Re: كلاس گياهشناسي
پیام زده شده در: ۲۱:۱۷ دوشنبه ۱۴ مرداد ۱۳۸۷

آلفرد بلکold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۳:۲۷ پنجشنبه ۱۴ تیر ۱۳۸۶
آخرین ورود:
۱۲:۴۰ جمعه ۱۲ خرداد ۱۳۹۱
از دیروز تا حالا چشم روی هم نذاشتم ... نمی ذارم
گروه:
کاربران عضو
پیام: 466
آفلاین
سوالات امتحان میان ترم گیاه شناسی

1.گیاه «دارک پرسیکا» به چه نامی معروف است و اولین بار در کجا دیده شد؟ (2 نمره)

معروف به گیاه قاتل - برای اولین بار در جنگل سانیا در جنوب انگلستان دیده شده .

2.چه مدت زمانی کافیست تا گیاه «ژیگانتوس نومونیا» انسان را مبتلا به ذات الریه کند و این گیاه در چه مناطقی رشد میکند؟ توضیح دهید. (2 نمره)

سه دقیقه _ تفاوت های آب و هوایی برای این گیاه مهم نیست و هر جا که بخواد می تونه رشد کنه !

3.نتیجه ی تحقیقات دانشمندان وزارت بر روی «دارک پرسیکا» چه بود و آن ها چند نمونه از این گیاه را در اختیار داشتند؟ (2 نمره)

موفق به کشف خواص مفیدی در این گیاه شدند - هفتا داشتن ! فقط !

4.در جلسه اول دلیل وحشت ناگهانی دانش آموزان و پناه بردن آنها به زیر میز و خروج از کلاس چه بود؟ (2 نمره)

آن ها از ترسه گیاه دارک پرسیکا فرار کردند که فکر می کردند به آن ها صدمه می زند غاقل از اینکه آن مرده !

5.در جلسه ی دوم هنگامیکه آلبوس سوروس وارد گلخانه شد چه چیزهایی در دست داشت و کدام یک از دانش آموزان را به بوته خیارچنبری تبدیل کرده بود؟ (2 نمره)

چندین پوستر سبز رنگ از گیاه ژیگانتوس نومونیا – بابولی آگدن

6.مشکلات گلخانه شماره سه چه بود و آلبوس سوروس چه راه حلی برای برطرف شدن آن داد؟ (2 نمره)

تاریک بودن و خفه بود گلخانه شماره سه – کنترل _ اف 5 همه ی مشکلات رو حل می کنه !

7.قدرت کشتن گیاه «ژیگانتوس نومونیا» را با تعریف یک حادثه نشان دهید! (وقایع سال 1963) (2 نمره)

گیاه در سال 1963 تمام ساکنین دهکده بانیک رو مبتلا به ذات الریه کرد و تا یک ماه بعد همه اونها مردن!

8.در اولین جلسه ی کلاس فضای حیاط سرشار از چه ویتامینی شد و دانش آموزی که تبدیل به کاکتوس شد که بود؟ (2 نمره)

ویتامین دی D – بارتی کرواچ

9.سوالی را بیان کنید که جوابش هیچ ربطی به شما ندارد و توضیح دهید که چرا «ژیگانتوس نومونیا» از «دارک پرسیکا» خطرناک تر است؟ (2 نمره)
من این رو کپی پیست نکردما تصویر کوچک شده
گیاه شناسی چیست؟( کیست ؟ بیست ؟ دیست ؟ )

گیاه ژیگانتوس نومونیا خوشکل تر ( سفیت تره ) و طافداراش رو جذب می کنه ولی دارک پرسیکا زشته ! دارک پرسیکا در درون جنگل رشد می کنه ولی نومونیا هر جا که بخواد می تونه رشد کنه !

10.کورنلیوس مشنگ و خواهرش در کجا و چه سالی ناپدید شدند؟ (2 نمره)

فوریه سال 1973در جنگل سانیا

11.دلیل اعتماد مردم دهکده پوسکو به گلرت گریندوالد چه بود؟ (2 نمره)

گلرت پوستش سفید بود و هنوز اونقدر در سیاهی معروف نشده بود که شهرتش به آن جا برسد و پیشنهادی برای درمانشان داد آن ها هم قبول کردند ! سلام هم برسونید ! اون روی خودش هم نشون نداده بود !

12.دلیل سفر مردم دهکده پوسکو به کوهستان ماریس چه بود؟ کامل توضیح بدید! (4 نمره)

مردم دهکده پوسکو مشکل خودشون رو با گریندوالد در میون گذاشتن و اون هم بلافاصله جواب داد. به کوهستان ماریس در غرب دهکده پوسکو برن و گیاه لاندا پرسیکا رو از اونجا به دهکدشون بیارن. خوردن اون گیاه هرگونه بیماری و مشکلی رو رفع می کنه و به عبارت دیگه به انسان زندگی جاودان می بخشه. این حرفی بود که گریندوالد به اونها زد و طبیعتا همه باور کردند. صبح روز بعد تمام مردم دهکده حتی زن ها و کودکان برای یافتن زندگی جاودان به سمت کوهستان ماریس رفتند.
تصویر کوچک شده


13.ویژگی منحصر به فرد هر یک از گیاهان زیر چیست؟ تاکید می کنم: ویژگی منحصر به فرد! (3 نمره)

دارک پرسیکا: با یه اشعه بنوفش مخوف مقتول خود را به قتل می رسونه و یه قیافه ی زشتم داره !

ژیگانتوس نومونیا: گیاهی بسیار خوشکل وزیبا هست که دیگران رو به خودش جذب می کنه ! و مقتول رو به ذات الریه دچار می کنه و با اون می کشه !

لاندا پرسیکا: یکی از فک و فامیلای دارک پرسیکاس ها .... با عذاب دادن مقتول و یا مقتوله اون رو به کشتن می رسونه ! بعد از خوردن آن مقتول را یک روز زجر می دهد بعد می کشد !

یک نمره هم به خاطر جواب دادن به سوال ها و شرکت در امتحان باید بهم بدی !

موفق باشیم.



Re: كلاس گياهشناسي
پیام زده شده در: ۱۴:۱۹ شنبه ۱۲ مرداد ۱۳۸۷

باب آگدنold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۶:۵۸ پنجشنبه ۱۹ بهمن ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۱۸:۳۹ جمعه ۱۳ آبان ۱۳۹۰
از گروه همیشه پیروز گریفیندور
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 527
آفلاین
یک رول بنویسید و در اون سفر مردم دهکده پوسکو و رویارویی آنها با گیاهان لاندا پرسیکا و اتفاقی که افتاد رو توصیف کنید!
رول شما باید این سه موردی رو که گفتم کامل داشته باشه: شرح سفر، مواجه شدن با گیاهان لاندا پرسیکا، زجر کشیدن و مردن مردم دهکده پوسکو!


میگم یعنی من برم میتونم زندگی جادانه داشه باشم؟یعنی ممکنه؟یعنی من برم تا همیشه زنده میمونم و میتونم وزیر شدن آسپ رو ببینم؟
- میگم حالا اگه دلت میخواد تو نرو...آخه خیلی سیفیت میفیدی خیلی بد میشه بریا!
- چرا بد میشه گلری؟تو خودت گفتی اون گل جاودانه سازه.
-من حالا یک چیزی...منظورم اینه که اصلا خوب کردم گفتم.میدونم از کارم پشیمون میشم ولی برو اون گیاه رو بگیر بخور تا بترک...بترکونی دنیا رو با جاودانی
-مرسی گلرت...حیف که باید برم وگرنه یک ماچ آبدار میکردمت.
-عههه


کوهستان ماریس.کوهستانی پر شده از چمنهای سبز و گلهای زیبا،که برای گوسپندان،جایی بسیار عالی بنظر میاد.نسیم بهاری بر تن لخت چمنهای بیناموس،تازیانه میزد.گلهای وحشی در باد بهاری،همچون گاومیشها به این سو و آن سو تاب میخوردند و در زیر سایه درختان(سایشون مستدام)از خنکی هوا لذت میبردند.تا جایی که چشم کار میکرد،همجا سبز و زیبا بود...خیر.یک جا سبز نبود بلکه سیاه رنگ بود.شما اگر جای زنبورهای بیچاره بودید و با این صحنه وحشتناک روبرو میشدید،حتما فکر میکردید که این سیاهی،گله ای از پشها یا زنبورهای گاوی هستند،که برای گرفتن سرزمینتان آمده اند.(چن همان طور که میدانید زنبورها سر قلمرو خود با یک دیگر میجنگند)ولی از اون جا که شما جای اون زنبور ها نبودید وزنبورهای گاوی هم در کوهستان نبودند،این اتفاق نیفتاد.یا اگر شما جای اون عنکبوت بیچاره،که داشت خانه برای خود درست میکرد تا وقتی که شوهرش اومد کارهای بیناموسی انجام دهند،حتما فکر میکردید که اون سیاهی،هووهای شما هستند و اومدن تا جلوی کارهای بیناموسی شما و شوهرتونو بگیرن.ولی خب،این طور نیز نبود.


سیهاهی کم کم نزدیک تر آمد و مارا که همچنان در کفشان هستیم- که جمله"در کفشان"یعنی در تعجب شخصیت-فهمیدیم که این سیاهی،مردمی پیر و جوان،سیفیت و میفیدی هستند که از نظر زنبورها و عنکبوت،برای پیک نیک یا گذر سیزده بدر به این کوه آمده اند.ولی این حیوانات،از اتفاق شومی که قرار بود برای این گله آدمهای پرسی دوست بی افتد خبری نداشتند.افسوس!

گله آدمهای سیفیت میفید به نزدیکی درخت کاج،که کمی به سرو شبیه بود رفتند.زنی قدبلند،که قدش حداقل به اندازه یک صدنلی و سنش حداقل به کسی که قبلنا مدرسه رفته بود میرسید،به جلوی جمعیت آمده و با صدایی که ملت را عمیقا بیاد صدای خودش میانداخت گفت:
ملت جاودانه دوست،ما هر لحظه یک قدم به جاودانه شدن نزدیک میشویم.و هر با هر قدم،خراشی به کفپایمان اضافه میشود.شاید قدم بعدی ما،بر روی یکی از گلهای جاودانه ساز باشد ولی قدم بعدی شما آقای پیر بابا،روی اون تیکه قهوه ای رنگ خواهد بود برای همین پاتونو روش نذارید چو یکمی نجس میباشه

ملت با شنیدن این حرفها،با سرعتی بیشتر از قبل شروع به راه رفتن کردند(بجز پیربابا).


ساعتها گذشت.جمعیت که اکنون خسته تر و گرسنه تر از هر وقت دیگری بودند همچنان در حال راه رفتن بودند.نور تابان خوردشید در چشمانشان و نسیم باد،که هر دقیقه شدید تر میشد بصورت پیر و جوانشان سیلی میزد.نفس زنان در حا طی کردن راه بودند که ناگهان،پیرمرد جوانی،که گویا یا خل یا دیوانه شده بود فریادکشان گفت:
یافتم...یافتم...گل جاودانه ساز!

مردم با شنیدن این جمله،ابتدا بیاد دانشمندی مشنگ و سپس به یاد عمرشان افتادند.بعضی ها با سرعت بسوی گلها دویدند و ادنکی،که هنوز نیز باور نمیکردند به این موفقیت برسند هنوز در تماشای گیاه بودند.مردم از پشت کوه آمده()که گویا تا به امروز گیاهی ندیده بودند،همچون بز که در حال خوردن باشد گیاه هارا میچیدند(البته بلانسبت بز)و سپس نوش جان مینمودند.در کمتر از یک ساعت،تمامی گلهای کوهستانی خورده شده بودند.
آن دره،که پوشیده شده از گیاهان زیبا و سرسبزبود،اکنون همچون کله یک نفر(سایش مستدام)کچل و بی آب و گیاه شده بود.

...

صدای فریادها دل هر انسانی را به یاد کلاس خصوصیهای دامبول میانداخت .صدای داد ها و فریادهای ملت،در دره طنین میانداخت.و سپس،بعد از چندین ساعت درد و فریاد،مردم روستایی به دیاری رفتن که تا ابد جاودانه خواهند بود.




Re: كلاس گياهشناسي
پیام زده شده در: ۲۳:۴۹ جمعه ۱۱ مرداد ۱۳۸۷

پیتر پتی گروold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۲:۴۵ پنجشنبه ۹ اسفند ۱۳۸۶
آخرین ورود:
۲۱:۵۰ دوشنبه ۳۰ شهریور ۱۳۸۸
از کابان...مخوف ترین زندان!
گروه:
کاربران عضو
پیام: 333
آفلاین
سنگ هاي نوك تيز كوهستان ماريس، پاهاي برهنه ي مردم فقير دهكده ي پوسكو(آل عجب اسم ارزشي به ذهنت رسيده) نوازش مي كرد.تمامي دامنه، پر بود از جمعيتي كه اميدوارانه به سوي قله ي سبز رنگ كوهستان در حركت بودند.شايد چند صد متر بالاتر، چهره ي مردم، خوشحال تر از آن چيزي كه هم اكنون ديده مي شد، جلوه مي نمود.پسر خردسالي كه ياراي بالا رفتن از كوه را نداشت بر روي دوش پدرش آرام گرفته بود.نفس هاي صدادار و بلند پدر كه از خستگي توانايي بالا رفتن نداشت به گوش مي رسيد.پاهايش تاول زده بود. سنگ هاي بي رحم كوهستان،تا آن جا كه مي توانستند آن ها را شكنجه مي كردند. كودك بر روي دوش پدرش در حال خواب رفتن بود.شايد صداهاي مكرر نفس پدرش،براي او لالايي بود.اما سوالي كه در دل داشت با آخرين نيرويي كه داشت پرسيد:

-بابايي!ما چرا داريم مي ريم بالا؟

-پسرم واسه اين كه مي خوايم زنده بمونيم!خدا اون جوون رو خير بده!خوب شد مارو رهنمايي كرد!

-چرا خودش نيومد با ما؟

-اون از خود گذشته است.اون در دهكده است و داره واسه ما دعا مي كنه!اون مواظب دهكده است تا از خونه هامون دزدي نشه!

-

هزاران متر پايين تر در دهكده!

سياه نرمه نرمه...سياه توبه توبه...سياه نرمه نرمه...سياه توبه توبه...سياه....(بقيشو بلد نيستم!)

صداي نوار در كل دهكده ي خز پوسكو پيچيده بود.دهكده پر شده بود از ساحره ها و گريندل والد كه با تك تك آن ها مشغول راز و نياز بود! ظاهرا نوشيدني هاي غير مجاز مصرف نموده بود.زيرا حال طبيعي خود را نداشت و هنگام رد شدن از كوچه به در و ديوار مي خورد.دستي او را محكم نگاه داشت.گريندل والد سرش را به سوي آن شخص برگرداند.اگر چه چشمش بسيار تار مي ديد، اما مي توانست ريش بسيار بلند و سفيد آن شخص را متوجه شود.

-اِ...تويي آلبوس؟تو كجا اين جا كجا؟

-اين دهكده چرا به محل بيناموسي تبديل شده؟ تا جايي كه يادمه همه اهالي اين دهكده اهل آسلام بودن!

-كجا بودي تا حالا؟فرستادمشون دنبال نخود سياه!به زودي اين جا رو به دامبل خونه تبديل مي كنم!يوهاهاهاها! من خيلي بوقي و بدم!

سپس خود را از دست آلبوس رها كرد و مستانه، به سوي ساحره اي كه در آخر كوچه انتظارش را مي كشيد، رفت.صداي آهنگ بلندتر از هر موقع ديگر به گوش مي رسيد.آلبوس با نارضايتي سرش را تكان مي داد!

1 ساعت بعد

همه اهالي دهكده به قله كوه رسيده بودند.قله اي سر سبز كه پوشيده از گياه لاندا پرسيكا بود.گياهي با برگ هاي نارنجي رنگ!(حالا چرا اينكه قله سبز رنگ بود منم نمي دونم)

-خدا رو شكر!رسيديم!نجات پيدا كرديم!

-خدا به اون جوونو عمر بده!

-خداي من اين همون گياهيه كه مي گفت؟ چقدر هم نازه!

پدر،پسرش را كه هنوز در خواب نازي بود بر روي گياه نرمي قرار داد.او همچنان به خواب خوشي رفته بود.به دور از حوادثي كه تا چند دقيقه ي ديگر مي افتاد.پدر لنگ لنگان به سوي گياه رفت.پاي تاول زده اش اجازه ي درست راه رفتن را به او نمي داد.اهالي دهكده هنوز،تصميم استفاده از گياه را نگرفته بودند.پدر خود را به گياه رسانيد.گياه تكاني خورد، و برگ هايش با عشوه، صورت پدر را لمس كرد.پدر لبخندي زد و گياه را محكم در دستانش گرفت و برگ هاي آن را كند!اما هنوز كم بود!اهالي دهكده بسيار زياد بودند.به همين دليل همه مشغول كندن برگ هاي نارنجي رنگ گياه، در سرتاسر قله شدند.

پايين كوهستان، آلبوس مضطربانه اين صحنه ها را تماشا مي كرد.قاه ي كوه ديگر سبز رنگ نبود.بلكه رنگ قهوه ي سنگ ها را به خود گرفته بود.

-خيلي خوب همه گياهو دارن؟خوبه حالا شروع مي كنيم!

-صبر كن!پسرتو بيدار نمي كني؟واسه اون ذخيره گذاشتم! حيف نيست از خواي بيدارش كنيم؟

-

-خيلي خوب!واسه سلامتي گريندل والد مي نوشيم!

-بوقي اينو نمي نوشن! مي جون!

-آره مي دونستم!مي خواستم شما رو امتحان كنم!

قيريچ!قيريچ!قيريچ!قيريچ!(افكت صداي جويدن!)

شيريني مزه ي برگ در زير زبان پدر لمش شد.او با رضايت سرش را تكان داد.ديگران نيز همين كار را مي كردند.پدر خواست حرفي بزند،اما دهانش به هم چسبيده بود.نگاهي به مردم كرد و فهميد آن ها نيز همين وضعيت را دارند.شيريني مزه ي برگ، كم كم تبديل به ترشي مي شد.پدر احساس كرد زبانش از سوزش در حال ورم كردن است.اما نمي تواند از درد فرياد بزند.اشك سردي بر روي صورت او جاري شد.او حتي نمي توانست هق هق گريه كند.عطش تمامي نيروي او را دزديده بود.به سرعت دست خود را به سوي بطري آب معدني بر. اما به ياد آورد كه دهانش چسبيده به هم است.عرق تمامي ورت او را پوشانده بود.همه اهالي دهكده در تب و تاب بودند.تب و تابي كه در سكوت مطلق بود.طولي نكشيد كه صورت همه سرخ رنگ شد.چشم هاي آن ها گشاد شده بود.آن ها آب مي خواستند.لب هايشان از خشكي، سفيد شده بود.رمقي برايشان باقي نمانده بود.پدر بدن لاغر و نحيف خود را بر روي سنگ ها انداخت.آخرين صحنه اي كه توانست با چشم هاي خود ببيند، تصوير كودكش بود كه هنوز در خواب بود.شايد در خواب خود،نجات همگي را مي ديد.پدر به آرامي چشم هاي خود را بست و به خوابي ابدي فرو رفت.

نيم ساعت بعد كودك با گريه از خواب بيدار شد.او آب مي خواست.

-بابايي!آب مي خوام!آب مي خوام!

اما وقتي تنها جوابش با سكوت مطلق داده شد،تصميمي گرفت چشم هايش را باز كند و پدرش را بيابد.

-جـــــــــــــــــــــــــــــــــيغ!

اين صدا، در كل كوهستان و دهكده پايين آن به گوش رسيد.گوش هاي آلبوس، پذيراي اين صداي زجر آور بود.مطمئنا، اين صداي ناله ي كودكي بود كه پدرش را تكان مي داد تا شايد بيدار شود!


ویرایش شده توسط پیتر پتی گرو در تاریخ ۱۳۸۷/۵/۱۲ ۰:۲۷:۰۱

[b]تن�


Re: كلاس گياهشناسي
پیام زده شده در: ۱۳:۴۷ پنجشنبه ۱۰ مرداد ۱۳۸۷

مورگانا لی‌فای


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۶:۰۲ پنجشنبه ۲۷ تیر ۱۳۸۷
آخرین ورود:
۱۹:۰۳ جمعه ۲۶ دی ۱۳۹۹
از یه دنیای دیگه!
گروه:
کاربران عضو
پیام: 516 | خلاصه ها: 1
آفلاین
1- گیاه « دارک پرسیکا » به چه نامی معروف است و اولین بار در کجا دیده شد ؟ ( 2 نمره )

الف) معروف است به : گیاه قاتل
ب) اولین بار در جنگل سانیا در جنوب انگلستان دیده شد .


2- چه مدت زمانی کافیست تا گیاه « ژیگانتوس نومونیا » انسان را مبتلا به ذات الریه کند و این گیاه در چه مناطقی رشد می کند ؟ توضیح دهید . ( 2 نمره )

الف) سه دقیقه
ب) تفاوت های آب و هوایی برای این گیاه مهم نیست ! این گیاه در مناطق مختلفی وجود دارد و همه جا رشد می کندو روز به روز زیباتر می شود .


3- نتیجه تحقیقات دانشمندان وزارت بر روی « دارک پرسیکا » چه بود و آن ها چند نمونه از این گیاه را در اختیار داشتند ؟ ( 2 نمره )

الف) موفق به کشف خواص مفیدی در این گیاه شدند که در تضاد کامل با ماهیت وحشی آن بود .
ب) هفت نمونه !


4- در جلسه اول دلیل وحشت ناگهانی دانش آموزان و پناه بردن آنان به زیر میز و خروج از کلاس چه بود ؟ ( 2 نمره )

استاد در کمال آرامش پارچۀ روی گیاه دارک پرسیکا رو کنار زد ! و بروبچ که از مرده بودن گیاه اطلاعی نداشتند ، طبیعتا فراریوس را بر قراریوس ترجیح دادند .

5- در جلسه دوم هنگامی که آلبوس سوروس وارد گلخانه شد چه چیزهایی در دست داشت و کدام یک از دانش آموزان را به بوته خیار چنبری تبدیل کرده بود ؟ ( 2 نمره )

الف) چندین پوستر سبز رنگ
ب) مستر باب آگدن


6- مشکلات گلخانه شماره سه چه بود و آلبوس سوروس چه راه حلی برای برطرف شدن آن داد ؟ ( 2 نمره )

الف) مشکلات : فضای تاریک و گرفته و خفه گلخانه
ب) راه حل : تاریکی فضا با کنترل اف پنج درست شد و خفه بودن گلخانه با تبدیل مستر پرسی به هویج ، کاملا برطرف شد !


7- قدرت کشتن گیاه « ژیگانتوس نومونیا » را با تعریف یک حادثه نشان دهید ! ( وقایع سال 1963 ) ( 2 نمره )

در سال 1963 تمام ساکنین دهکده بانیک را مبتلا به ذات الریه کرد و تا یک ماه بعد تمام آنها به ابدیت پیوستند !

8- در اولین جلسه کلاس فضای حیاط سرشار از چه ویتامینی شد و دانش آموزی که تبدیل به کاکتوس شد که بود ؟ ( 2 نمره )

الف) ویتامین دی
ب) مستر بارتی کراوچ


9- سوالی را بیان کنید که جوابش هیچ ربطی به شما ندارد و توضیح دهید که چرا « ژیگانتوس نومونیا » از « دارک پرسیکا » خطرناک تر است ؟ ( 2 نمره )

الف) گیاه شناسی چیست ؟
ب) چون :
1- زیباست و مردم سریع جذبش میشن .
2- در هر آب و هوایی رشد می کنه ولی دارک پرسیکا فقط در اعماق جنگل ها پیدا میشه .


10- کورنلیوس مشنگ و خواهرش در کجا و چه سالی ناپدید شدند ؟ ( 2 نمره )

در فوریه سال 1973 و در جنگل سانیا .

11- دلیل اعتماد مردم دهکده پوسکو به گلرت گریندوالد چه بود ؟ ( 2 نمره )

گرینوالد در آن زمان هنوز چهره واقعی خود را نشان ندیده بود و همه او را به چشم یک جادوگر خوب و قدرتمند می دیدند !

12- دلیل سفر مردم دهکده پوسکو به کوهستان ماریس چه بود ؟ کامل توضیح بدید ! ( 4 نمره )

بنا به توصیه گرینوالد ، فکر می کردند با آوردن گیاه لاندا پرسیکا و خوردن آن ، از ذات الریه نجات پیدا می کنند .

13- ویژگی منحصر به فرد هر یک از گیاهان زیر چیست ؟ تاکید می کنم : ویژگی منحصر به فرد ! ( 3 نمره )

دارک پرسیکا : به وسیله اشعه بنفش رنگ ، باعث قتل انسان ها میشه ! و علیرغم خشونت ظاهرش خواص مفیدی هم داره .

ژیگانتوس نومونیا : زیبایی بیش از اندازه ای داره که باعث میشه مردم بهش جذب بشن ، و درضمن روش کشتنش با ابتلای مردم به ذات الریه است .

لاندا پرسیکا : مث دارک پرسیکا عمل می کنه با این تفاوت که اول زجر میده بعد می کشه .


یک نمره هم به خاطر جواب دادن به سوال ها و شرکت در امتحان !








شما می ‌توانید مطالب را بخوانید
شما نمی توانید عنوان جدید باز کنید
شما نمی توانید به عنوان‌ها پاسخ دهید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را ویرایش کنید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را حذف کنید
شما نمی توانید نظر سنجی اضافه کنید
شما نمی توانید در نظر سنجی ها شرکت کنید
شما نمی توانید فایل‌ها را به پیام خود پیوست کنید
شما نمی توانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید
شما نمی توانید از نوع تاپیک استفاده کنید.
شما نمی توانید از HTML در نوشته های خود استفاده کنید
شما نمی توانید امضای خود را فعال/غیر فعال کنید
شما نمی توانید صفحه pdf بسازید.
شما نمی توانید پرینت بگیرید.

[جستجوی پیشرفته]


هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.