هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل

به برنامه "تور جهانی سالازار اسلیترین" ملحق شوید و به مدت یک هفته، بر اساس علایق و استراتژی‌های تصرف جهانی ایشان، در انجمنی که مورد بازدید سالازار کبیر قرار می‌گیرد، وی را همراهی کنید.


این برنامه به همه‌ی جامعه‌ی جادوگری، از اعضای محفل ققنوس گرفته تا مرگخواران و کارکنان وزارت سحر و جادو، فرصت می‌دهد تا در این مهم، شریک و همراه سالازار شوند.


در حال دیدن این عنوان:   2 کاربر مهمان





پاسخ به: نحوه برخورد،فکر کردی کی هستی!؟
پیام زده شده در: ۱۵:۴۹ دوشنبه ۷ تیر ۱۳۹۵

دلفیold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۰:۵۲ جمعه ۶ شهریور ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۲۱:۱۷ شنبه ۲ بهمن ۱۳۹۵
از جایی به نام هیچ جا
گروه:
شناسه‌های بسته شده
پیام: 54
آفلاین
کاری به شما نبود به خودت میگیری.

نقل قول:

قضیه اعتراض به هاگواترز و رفتار مدیر مذکور چه ربطی به لرد داره؟ شما اونجایی که باید خودتو وارد قضیه کنی، سکوت اختیار میکنی، بعدش الان میای سنگ یکی دیگرو به سینه میزنی؟


منم کاری به پست قبلی و بحث شما ندارم. پست من یک بحث مجزا بوده و ربطی به پست های قبل تر نداره.

نقل قول:

الان با اون تاریخ عضویت دست‌کاری شده‌ت، مگه کسی پیرتر از تو هم الان توی سایت به صورت فعال هست که بخواد بیاد اینجا حرفی بزنه؟


واقعیه اون تاریخ. همچنان که ملت شناسه میسازن در نقش های مختلف و بعدا هم میخوان برگردن به شناسه های اول عضویت شون.

نقل قول:

اطلاعاتی که از هرطرف بهت رسوندن کاملا غلطه و من هیچ دستی در پشت پرده نداشتم. الانم میگم من هیچ چیزی برای مخفی کردن ندارم. برای اینکه این قضایا هرچه سریعترم روشن بشه همه چیو توضیح میدم واست، بعدش خداییش خودت قضاوت کن.


کسی اصلا ازت اسمی نبرد که به خودت میگیری.

نقل قول:

حالا نمیخوام این بحث رو باز کنم ولی خودت تا همین چندسال پیش کسی بودی که شب و روز دم گفتگو با مدیران میخوابیدی تا شاید یه مدیری پاسخگوی حرکات خودسرانه‌ش باشه. سال 90-91 هم که شناسه‌‌ت ریگولوس بلک بود، تا ما اومدیم چنین حرکتیو بزنیم، اومدیم توی گفتکو با مدیران و مسخرمون کردی!


در مورد اون قضیه من حق داشتم حرف بزنم چون سنگ تمام میذاشتم ولی شما فقط حرف میزدین.

------
اگرچه دل خوشی از تو هم ندارم، ولی کلا در این پست مخاطب من نبودی. قرارم نیست بگم کی یا کیا مخاطب من بودن. هیچ اطلاعاتی هم به من رد و بدل نشده. یک پست کلی بود با مفاهیم کلی و کسانی که لازم بود درکش کنن، خودشون خواهند فهمید.

بقیه پستت هم که ارزش جواب دادن نداشت کلا.


با من مپیچ که تلخم...


پاسخ به: نحوه برخورد،فکر کردی کی هستی!؟
پیام زده شده در: ۱۵:۳۰ دوشنبه ۷ تیر ۱۳۹۵

تام ریدل


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۷:۳۷ یکشنبه ۲۷ فروردین ۱۳۹۱
آخرین ورود:
۴:۱۵ شنبه ۲۹ شهریور ۱۳۹۹
از جوانی خیری ندیدم ای مروپ
گروه:
مـاگـل
پیام: 529
آفلاین
قبل از هرچیزی حتما توصیه میکنم برید قسمت دهم گیم آو ترونز رو ببینید! اعصاب‌تون که یکمی آروم‌تر شدید، بیاید بگید حرف حسابتون چیه بابا. من همون موقع پست لرد رو خوندم. از اونجایی که داشت در مورد هکتور حرف میزد و توی اتفاقات اخیر، من به اقدامات هکتور گیر داده بودم، کاملا متوجه شدم که مخاطبش منم.ولی خب هیچی نگفتم تا اینکه تو اومدی و دوباره پیام زدی. از همینجا سلام میکنم به لرد!

والا من نفهمیدم چرا خودِ هکتور نیومد جواب پست منو بده. من یدونه پست چندوقت پیش توی همینجا زدم و هکتور عزیز رو به چالش کشیدم! مخاطبم هم کاملا مشخص بود! حالا اینکه لرد و دلفی عزیز میان همه رو در هاله‌ای از ابهام قرار میدن و دقیق نمیگن که منظورشون کیه، خودش از همون قضیه پشت پرده‌ای هاییه که دلفی جون میگه.

قضیه اعتراض به هاگواترز و رفتار مدیر مذکور چه ربطی به لرد داره؟ شما اونجایی که باید خودتو وارد قضیه کنی، سکوت اختیار میکنی، بعدش الان میای سنگ یکی دیگرو به سینه میزنی؟ بخدا ما هیچ توهمی نزدیم. اصلا هم از اینکه هکتور دیگه مدیر هاگواترز نیست احساس پیروزی و موفقیت نمی‌کنیم. اتفاقا الان که فکر میکنم میبینم قضیه هاگواترز و اساتیدش اونقدر هم برزگ نبوده که ملت بعد از پست من بزرگش کردن. خب الان دارن اساتید ثبت نوم میکنن چی شد حالا؟

دلفی جون، این پستت رو بدی به هرموجود زنده‌ای که روی کره‌ی خاکی هست، بخونه به خودش میگیره! الان با اون تاریخ عضویت دست‌کاری شده‌ت، مگه کسی پیرتر از تو هم الان توی سایت به صورت فعال هست که بخواد بیاد اینجا حرفی بزنه؟ دقیق بگو کیا هلت میدن که ما هم بشناسیمشون خب. به جان تو که نباشه.. اصلا به جان خودم! من اینجا نقش "وی" توی سوژه‌ی بانک گرینگوتز رو پیدا کردم. اگه داستانش رو نخوندی باس بگم که یک قربانی بیش نیست! در مورد اقدامات مدیران و همون اصلاحاتی که حرفشو میزنی، هنوزم سرحرفم هستم. تمام تصمیمات قبل از اجرایی شدن باید به سمع اعضا برسه. حالا باز بیا بگو که طرف میخواد حرکات چه‌گوارایی بزنه!

اطلاعاتی که از هرطرف بهت رسوندن کاملا غلطه و من هیچ دستی در پشت پرده نداشتم. الانم میگم من هیچ چیزی برای مخفی کردن ندارم. برای اینکه این قضایا هرچه سریعترم روشن بشه همه چیو توضیح میدم واست، بعدش خداییش خودت قضاوت کن. توی همون تلگرامی که میگی، چندنفر از بچه‌ها اومدن به صورت شخصی گفتن که از عملکرد فلان مدیر ناراضی هستیم و فلان جا هم اومده مارو سرکوب کرده. تصمیم هم گرفتن که هاگواترز رو تحریم کنن و اینجور حرفا. حالا چارجا هم اسم منو اوردن ولی به جان امامزاده بیژن اگه من چنین فنته ای رو راه انداخته باشم! حتی نظر منو خواستن و منم گفتم که برید با دلفی صحبتت کنید ببینید چه توصیه هایی بهتون میکنه. غیر از اینه آقا؟ نیومدن سراغت؟

خب حالا کی اینجا توهم داره؟ کاریم نداریم که اومدی گندزدی به زندگی غیرمجازی ما، امثال منو فاقد اعتماد بنفس و نیم وجبی خطاب کردی و چندتا هم جوش گذاشتی روی صورتمون! اون سلبریتی هم که گفتی خودتی. اینجا شاید چندنفر اسم واقعی منِ بدبخت رو بدونه ولی اسم شما توی همه‌ی مکان ها با افتخار اورده میشه و فلانی با خطاب کردن اسم کوچیکت میگه، این طرف رو میشناسی؟ سالها باهم حرکت میزدیم و همین چرت و پرتهایی که گفتی

ساختار مدیریت هم بحث‌ش شوخی نداره. اگه گفتم من و امثال من میتونیم ساختارش رو تغییر بدی و حق خط و نشون کشیدن داریم، کاملا جدی گفتم! این چیزی نیست که تو بخوای حد و اندازش رو مشخص کنی.حالا نمیخوام این بحث رو باز کنم ولی خودت تا همین چندسال پیش کسی بودی که شب و روز دم گفتگو با مدیران میخوابیدی تا شاید یه مدیری پاسخگوی حرکات خودسرانه‌ش باشه. سال 90-91 هم که شناسه‌‌ت ریگولوس بلک بود، تا ما اومدیم چنین حرکتیو بزنیم، اومدیم توی گفتکو با مدیران و مسخرمون کردی! الانم که داری اینطوری رفتار می کنی. یعنی کلا سه تا رفتار متفاوت!

به آخرای پیامت رسیدم حتی یه‌جورایی احساس کردم منظورت با بنده خدای قبل از خودته. والا همه‌ی ما که اینجا جمع شدیم به قول خودت آدمیم، حالا فلانی میاد با همون "حالت چنانی" که فرمودی چت میکنه و پیام میده، به خودش مربوطه و قضاوت رو به عهده بقیه می‌سپاریم.اگرچه قضاوت کردن اصلا کار خوبی نیست. هم به تو و هم به لرد عزیز توصیه میکنم از این به بعد ملت رو با یه چوب نزنید و قبل از قضاوت، مطمئن بشید قضیه از چه قراره. اون روشنفکر و اینا هم همش خودتی! برای اینکه مطمئن بشی میگم، یه شناسه توی توتییرم دارم که اسمش "کنت بولشتیان"ـه. توی توضیحاتش نوشته پایه گذار خاموشفکری اصلا! این کامبیزم شاهده حتی

خدا سرشاهده اگه توی این پیام متنی رو خوندی که یه کوچولو ناراحتت کرده، ازت طلب بخشش میکنم. اگه از لفظ کلماتی مثل "چرت و پرت" و اینجور چیزا استفاده کردم، اینو بدون که همین الانم داریم بحث خیلی چرتی رو کش میدیم. دِ اگه اشتباه میگم بوگو. آدم بودن سخته..خیلی سخته! حرفتو کاملا قبول دارم. ممنون از نصیحت برادرانه ای که کردی!:kiss:

در پایان اینکه آقا تسلیم.. نکشید مارو!




پاسخ به: نحوه برخورد،فکر کردی کی هستی!؟
پیام زده شده در: ۲:۵۷ دوشنبه ۷ تیر ۱۳۹۵

ادی کارمایکل


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۹:۱۹ چهارشنبه ۱۸ شهریور ۱۳۹۴
آخرین ورود:
۱۰:۴۸ جمعه ۱۴ اردیبهشت ۱۳۹۷
از گولاخ خانه
گروه:
مـاگـل
پیام: 122
آفلاین
روی سخنم با اوناییه که پست‎‌های بلند می‌نویسن.

بله، آقای دلفی! البته مثل اینکه خانوم دلفی آقای ولدمورت، آقای کارمای... این که منم، هیچی... آقای ریدل، آقای قمه، و بقیه آقایان و خانم‌ها و ممدهایی که پست‌های طولانی می‌زنین.

نزنین آقا، نزنین حداقل کمتر بزنین چرا؟ چون ممکنه یه یاروی خوب و شاخ و گولاخی مثلن من، ساعت سه و نیم، بعد از هفت ساعت اسکایریم بازی کردن (و فقدان کسی برای یادآوری کنکور)، بخواد بیاد پستای سایت رو بخونه. خب آدم خوابش می‌گیره یا کم بنویسین، یا وقتی زیاد می‌نویسین، همچین هیجان‌انگیز و اینا بنویسین که آدم خوابش نبره


شبیه اسپم شد، ولی نفس قضیه اسپم نیس





He is Nostro dis Parter
Nostr' alma Mater...


پاسخ به: نحوه برخورد،فکر کردی کی هستی!؟
پیام زده شده در: ۲۲:۲۶ یکشنبه ۶ تیر ۱۳۹۵

دلفیold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۰:۵۲ جمعه ۶ شهریور ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۲۱:۱۷ شنبه ۲ بهمن ۱۳۹۵
از جایی به نام هیچ جا
گروه:
شناسه‌های بسته شده
پیام: 54
آفلاین
از من پیرتر هم هستن اینجا ولی نمیدونم چرا سکوت کردن، تسبیح گشتاندن رو ترجیح دادن و منو به جلو هل میدن. حس مربی پرورشی دارم.

یک سری حرکات بسیار کامیک دیدم اخیرا که در این ماه مبارک و در این شب های عزیز عزاداری، بندگان صالح خودشون اسباب شادی و خنده رو فراهم کردن برامون و ما از درگاه خداوند ضمن شکرگزاری، طلب عفو میکنیم برای این قهقهه های کشدار خودمون. تعجبم از اینه که اگه حرف و انتقاد هست، چرا پشت صحنه سایت هست و وقتی به بحث عمل میرسه، سکوت میشه. همچنان که بارها هم از خودم پرسیدن و منم گفتم تا وقتی حرف خالی ست، و عمل و حرف واقعی و انتقادی مستند در کار نیست، باید نشنیده گرفت. البته جای سوال نداره و مشخصه چرا. چون حاصل یه مشت نقل قول های دستکاری شده با تغییر لحن، دخالت های بیجا، آغشته به حس خودگولاخ پنداری، من تو دهن فلان میزنم و من فلان تعیین میکنم و غیره، و از جنس اصلاحاته مثلا به خیال خودشون. خودشون هم وقتی میفهمن که وقت عمله و باید حرف حساب بزنن، نمیتونن چون به طرز احمقانه ای متوجه توهم خودشون میشن و می بینن فقط با یه مشت حرف، ساعت ها وقت تلف کردن و یه فانتزی عجیب غریب ساختن از چیزایی که حتی شاید پنجاه درصد هم بهشون آگاهی نداشته باشن. اون وقت میفهمن قربانی حرافی شدن اما بازم غرورشون نمیذاره آدم بشن.

خب متاسفانه این مسائل به طور کامل تقصیر شما نیست. علیرغم همه صحبت های خوب از فواید این سایت و اهداف و مفاهیم نهفته در رول هاش (و حالا چند تا مفهوم خوشگل موشگل نهفته در کتاب های رولینگ)، باید اذعان کرد که اینجا هم خاصیت توهم رو خیلی زیاد تزریق میکنه به بعضی ها. آدمایی داریم که زمان زیادی از زندگی روزانه شون رو پای نت میگذرونن و عمده تعاملات انسانی شون از طریق چت میسر میشه. کسانی که دوست هاشون عمدتاً از همین فضا به زندگی حقیقی راه پیدا کردن. عده ای از این جماعت به مدد سابقه طولانی تر حضور در نت و یا سر سوزن ذوقی تونستن برای خودشون اسم و رسمی در فضای نت دست و پا کنند و به اصطلاح سلبریتی شدن. هر چند که سلبریتی بودنی که عمرش به سیم کلفتی در اعماق دریا وصل باشه و اون سیمو هر از گاهی نهنگ ها گاز می گیرن و قطع میشه، سلبریتی کم رونقیه که در شرایط این ایران و بی کاری خلق الله، منصه ظهور پیدا کرده. در بین شماها کم نیستن افراد واخورده و از همه جا رونده ای که پشت پروفایل هاشون قایم میشن و چهره ای مثلا منور الفکر و به قولی بچه باحال از خودشون برای شما ترسیم می کنن و کم کم خودشونم باورشون میشه که نظرات تاثیر گذار و حرکات جریان سازشون از اونا مارتین لوتر بوق هایی ساخته که میتونن دنیا رو زیر و رو کنن. البته دنیایی به وسعت چند گیگ نت که سر ماه نشده جیغش در میاد.

کاربری که تا دیروز خجالت می کشیده از سوپر سر کوچه شون خرید کنه و بعد چونصد بار مردود شدن در کارگاه نمایشنامه نویسی، حالا میاد خط و نشون هم میکشه که ساختار مدیریت رو تعیین کنه. کسی منکر حق دخالت مستقیم و آزاد اعضا نیست ولی حداقل در حد و اندازه حرفی که میزنید باشید. این جماعت جالبه که راحت توهین هم می کنن و جالب تر اونه که اون پشت‌مشت ها چنان ادعای زحمت دارن و لیچار کاف دار از دهنشون در میاد که انگار دارن تو خاک سفید بنای ایفای نقش شون رو میسازن و کسی نمیدونه پشت چهره هار و خشن و مثلا آزادیخواهش، یه دختر یا پسر فسقلی ریغو با صورت دردمند و پر از جوش نشسته پشت کامپیوتر و همه نگرانی فرداش اینه که چطور باید از همه آدمای توی مترو بخاطر نفس کشیدنش عذرخواهی کنه.

شکی نیست که برای بعضی ها رسما تبدیل شده به زندانی با طرح مثلا خونه که از زندگی روزمره شون راه به جایی نبردن و با درک نسبی، این تبعید خود خواسته رو قبول میکنن. مجبور نیستی. اگه حالت داره بهم میخوره، اگه سیری، در بازه. مجبور نیستیم همه رو با خودمون به اجبار بکشونیم به سفری غیر منتظره در اعماق مرلینگاه.

همچین بعضی ها ژست شجاعت گریفیندوری میگیرن که روح گریفیندور رسما سر به توالت میرتل گریان میذاره. اصلا شما چه گوارا. چنان ادا و حرفا و ورور ها و پخ هایی میزنن کعنهو سرنوشت سایت از نون شب واسشون واجب تره. وقتی میگن بیا جلو، کلا از آثار طرف از نت پاک میشه و شیش ماه بعد در هویت اصخر با اکانت دیگه ظاهر میشن. با چنان حالتی چت میکنن در مورد مسیر ایفای نقش جادوگران و کیفیت رول ها که انگار همه نمایشنامه های عالمو خوندن و نوستالژی تارکوفسکی رو هم توی چهار سالگی صد بار دیده بودن.

ادعاهای تو خالی و حرف های گنده تر از هیکل ایفای نقشی و کاربری تون به انضمام لات بازی های خنده دار پای تلگرام، بخشی از خصوصیاتیه که این روزا در رفتارهای بعضی از شما اعضای محترم سایت دیده میشه. به طور کامل هم تقصیر خودتون نیست. جو نت شمارو سوق میده به این جهات. کم نداریم اینجا، حتی در این سایت تفریحی و ایفای نقش، از اونهایی که ادای روشنفکری در میارن. همه جا بوق زدن، طرد شدن و حالا به اینجا پناه آوردن و به طرز احمقانه و ناشیانه ای تصور میکنن وارد گود شدن و میخوان به خیال خودشون دنیایی وابسته به سیم سروری پوسیده رو از عقایدشون متاثر کنن. این توهم روشنفکری بین بعضی از شماها به حدی رسیده که هر کدوم تون که مودمی تو خونه داره و پنج تا خط وای فایش ظاهر میشه، سریعا منور الفکر میشه و در خصوص هر چیزی از این سایت لعنتی و بدتر از اون در خصوص هر کسی مثل آب خوردن اظهار نظر می کنه پیش بقیه. واقعیت اینه که سخت نیست برای بعضی ها تا بفهمن پشت این ادا اطوارای روشنفکری، یه نیم وجبی (یا شاید دیلاق) ترسو داره ایفای نقش میکنه مثلا که تازه جرات کرده و از پشت مانیتورش بیرون بیاد و مسائلی که خاص نوجوانانه رو ناشیانه و به طور غم انگیزی تجربه می کنه.

اتاقی دارن مملو از کتابا و فیلمای ندیده. آروغ های روشنفکری شون درباره برابری مدیر و کاربر و حفظ احترام در گروه های تلگرام، پرده گوش فرشته های آسمون رو هم جر میده و همینا خودشون میرن در پی وی و هیچ ابایی ندارن از تخریب و شایعه ساختن علیه اعضای زحمتکش سایت. هر از گاهی داد آشنایی با فلان عضو قدیمی رو سر میدن و از اون کاربر جلوی بقیه از اسم کوچیک یاد میکنن و با خاطرات دروغین و مشترک رول نویسی و ترکاندن ایفای نقش سایت، مخ همه رو میخورن و میگن آره، زمانه سیاهی شده و سایت بی کیفیت ! مدیران بی خاصیتن و رولینگ زنده ست هنوز و غزل فكر می کنه...

سخته میدونم. ولی زور خودتون رو بزنید: آدم باشید.


ویرایش شده توسط دلفی در تاریخ ۱۳۹۵/۴/۶ ۲۲:۳۵:۴۴
ویرایش شده توسط دلفی در تاریخ ۱۳۹۵/۴/۶ ۲۲:۴۴:۵۲
ویرایش شده توسط دلفی در تاریخ ۱۳۹۵/۴/۶ ۲۳:۱۲:۰۶
ویرایش شده توسط دلفی در تاریخ ۱۳۹۵/۴/۶ ۲۳:۲۹:۱۴

با من مپیچ که تلخم...


پاسخ به: نحوه برخورد،فکر کردی کی هستی!؟
پیام زده شده در: ۱۳:۲۰ جمعه ۴ تیر ۱۳۹۵

اسلیترین، مرگخواران

لرد ولدمورت


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۴:۳۹ سه شنبه ۸ آبان ۱۳۸۶
آخرین ورود:
۲۱:۱۳:۲۵ پنجشنبه ۳۰ فروردین ۱۴۰۳
از ما گفتن...
گروه:
جـادوگـر
اسلیترین
شـاغـل
مرگخوار
جادوآموخته هاگوارتز
پیام: 6961
آفلاین
اومدم یه عده رو از توهم در بیارم.

مدتی قبل که یکی دو تا از مدیرا استعفا دادن، بقیه مدیرا برای این که هاگوارتز منحل نشه اجبارا مسئولیتشو به عهده گرفتن. در حالی که نه علاقه ای به این کار داشتن و نه قرار بود این کار رو انجام بدن. و هکتور برای این کار انتخاب شد.

هکتور به هیچ عنوان خیال مدیریت نداشت...ولی بعد از گرفتنش هم به هیچ عنوان قرار نبودمسئولیت رو پس بده.
بعد از باز شدن سایت،به صورت غیر قابل پیش بینی، سایت فعال شد. حجم پست ها و درخواست های مختلف بالا رفت. و همه می دونن که هکتور همیشه یه جورایی نقش معاون و همکار منو داشته. تو هر زمینه ای لازمش دارم. برای همین این من بودم که ازش خواهش کردم تا فرصت هست مدیریت هاگوارتز رو به شخص دیگه ای که فرصتشو داره واگذار کنه. بهش گفتم سایت فعال شده. همین که تاپیک دوئل رو باز کنیم حجم کارامون دو برابر می شه. برای ماموریتا و بقیه کارام هم لازمت دارم. هکتور به خاطر من قبول کرد.

یکی یه مسئولیتی رو قبول می کنه که هیچ فایده ای براش نداره...خودش مدیره. عضو شناخته شده ایه. هیچ وقت مشکلی با کسی نداشته. سعی می کنه بهترین روشی رو که می شناسه و قبلا هم امتحان شده اجرا کنه. این مسئولیت چیزی به هکتور اضافه نمی کرد. فقط وقتشو می گرفت و اذیتش می کرد. با وجود این قبولش کرده بود.
همه مدیرا و همکاراش هم پشتش بودن.خیالتون راحت باشه.

حالا که به خاطر کمک به من و با اصرار من کنار کشیده و استرجس لطف کرده و مسئولیتش رو قبول کرده، زمزمه های بسیار مضحکی به گوشم می رسه...که عده ای این موضوع رو که مطمئن باشن کوچکترین ارتباطی بهشون نداشت، اشتباها موفقت خودشون می دونن...که خواستم فقط بهشون توصیه کنم سعی کنن کمی انسان باشن...می دونم براشون سخته. ولی خب...سعی کنن. شاید شد!


ویرایش:امضای من ربطی به این قضیه نداره. قبل از این جریان گذاشته شده بود.ربطی به هک هم نداره. هک نه ناراحته و نه از این قضیه و نه از این پست من اطلاعی داره.


ویرایش شده توسط لرد ولدمورت در تاریخ ۱۳۹۵/۴/۴ ۱۳:۳۳:۱۲



پاسخ به: نحوه برخورد،فکر کردی کی هستی!؟
پیام زده شده در: ۱۸:۳۸ چهارشنبه ۲ تیر ۱۳۹۵

اسلیترین، مرگخواران

لرد ولدمورت


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۴:۳۹ سه شنبه ۸ آبان ۱۳۸۶
آخرین ورود:
۲۱:۱۳:۲۵ پنجشنبه ۳۰ فروردین ۱۴۰۳
از ما گفتن...
گروه:
جـادوگـر
اسلیترین
شـاغـل
مرگخوار
جادوآموخته هاگوارتز
پیام: 6961
آفلاین
رودولف

کاش می گفتی از چی دلخوری که بتونم جواب بدم.

چون ما حرف خاصی با هم نزدیم. اون روز تو پیام شخصی گفتم خستم کردین...که کردین خب!
اون پست خشمگینانه رو هم که بعدا توضیح دادم دلیلشو.
کار دیگه ای هم که انجام ندادم....دادم؟

وقتی نظر منو پرسیدی بهت گفته بودم مدیریت رو قبول کن. هر وقت خوشت نیومد می تونی ولش کنی. هنوزم نظرم همونه. حق داشتی هر وقت خواستی ولش کنی. ولی وقتی درست بعد از رفتن شما همه چی به هم می ریزه و سایت بسته می شه خیلی طبیعیه که من این دو تا اتفاق رو به هم ربط بدم. هر چند دلفی اصرار داره که هیچ ربطی نداشت. ولی هنوز هم فکر می کنم ربط داشته و شما در زمان نامناسبی تصمیم به پس دادن مدیریت گرفتی.
من پشت صحنه حضور ندارم. معمولا هم نمی ذارم کسی چیزی رو برام تعریف کنه. چون اعصابشو ندارم! درست هم نیست وقتی که تو سایت نیستم ذهنم درگیر مسائل سایت باشه. برای همین شاید اصلا نظرم درست نباشه. شاید شما رو اونقدر اذیت کردن که نتونستی بمونی. شاید دلیل داشتی.
برای منم خیلی چیزا عوض شده. ارزش خیلیا تغییر کرده. اعتمادم نسبت به خیلیا زیر و رو شده. ولی به هر حال... نمی خواستم دوباره این موضوع رو باز کنم. ولی حالا که هستیم و داریم فعالیت می کنیم دلخور نباش. اگه کاری هست که می تونم برای کم شدن دلخوریت انجام بدم بگو. من اینجا یه شناسه هستم. نه بیشتر. یه شناسه ارزششو نداره که کسی دلخور بمونه یا از سایت زده بشه.

تصمیمی که گرفتی رو هم فکر نمی کنم بتونی اجرا کنی. در مقابل اتفاقایی که تو سایت میفته نمی تونی ساکت و بی تفاوت بمونی و فقط لذت ببری. اگه یه ذره می شناسمت نظر من اینه حداقل.


یه کم قبل یه زلزله خفیف کوچولو اینجا اومد...کی می دونه یه ساعت بعد بزرگ ترش نمیاد؟ سایت که پیشکش...زندگی رو هم نمی شه پیش بینی کرد. برای همین برای همچین چیزایی نه دلخور بشین نه اعصابتونو خرد کنین. اگه این شناسه برات کوچیک شده، بذار کوچیک بمونه که دوباره باعث دلخوری و ناامیدیت نشه.


همین دیگه!




پاسخ به: نحوه برخورد،فکر کردی کی هستی!؟
پیام زده شده در: ۱۷:۳۷ چهارشنبه ۲ تیر ۱۳۹۵

دلفیold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۰:۵۲ جمعه ۶ شهریور ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۲۱:۱۷ شنبه ۲ بهمن ۱۳۹۵
از جایی به نام هیچ جا
گروه:
شناسه‌های بسته شده
پیام: 54
آفلاین
بقیه دوستان نامبرده شده رو نمیدونم چه هیزم تری به رودولف فروختن و تمایلی هم ندارم بدونم. ولی در مورد خودم درست میگه. اینجا هم در نقد این مساله، جای مناسبیه برای مطرح کردن دلخوریش. از اونجایی که دلیل دارم برای همه چی، از توضیحات اضافه اجتناب میکنم و ترجیح میدم سکوت کنم اما فقط این عذرخواهی عمومی رو از طرف خودم به رودولف تقدیم میکنم که دو بار بازیش دادم طی دو سال اخیر. شرمنده: (شیر عالی پرچرب ! )


با من مپیچ که تلخم...


پاسخ به: نحوه برخورد،فکر کردی کی هستی!؟
پیام زده شده در: ۲:۱۱ چهارشنبه ۲ تیر ۱۳۹۵

مرگخواران

رودولف لسترنج


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۹:۴۷ شنبه ۱۲ مهر ۱۳۹۳
آخرین ورود:
۰:۲۴ یکشنبه ۲۰ تیر ۱۴۰۰
از مودم مرگ من در زندگیست... چون رهم زین زندگی پایندگیست!
گروه:
جادوآموخته هاگوارتز
مرگخوار
جـادوگـر
پیام: 1272
آفلاین
خواستم این پست رو هفته بعد یا دقیق بگم 9 تیر(روزی که اولین بار وارد سایت شدم و اولین شناسه ام رو ساختم) بزنم،بعد دیدم که اینکارا چیه؟حرفی که الان دارم رو الان بزنم دیگه،این حرکات چیه؟!

القصه که خب من سال پیش همین موقع ها،اواسط تیر البته تصمیم گرفتم بازنشسته کنم خودم رو...کردم البته،ولی بعد داستانایی که احتمالا خیلیا یادشونه،دوباره شناسه رودولف باز شد والی اخر...بعد قضیه بلاکم توی مرداد هم گفتم تموم شد و نمیام و اینا،که بلاکم باز شد،کسی که باعث شده بود تصمیم بگیرم که دیگه نیام،رفته بود و من برگشتم....بازم 4 ماه بعد اون قضیه خودم بستم رودولف رو،ولی باز بعد یک ماه و نیم برگشتم که اون غیبت یک ماه و نیمه هم دلیل خاص دیگه ای داره که مهم نیس!

القصه...بیست و چهار خرداد (هفته پیش) سایت باز و بسته میشه...منی که تا عصر 23 ام هم مدیر بودم (و همون عصر خود خواسته دسترسی خودم رو گرفتم!) نمیدونم چرا و همه نمیدونستن چرا بسته شد...سایت باز شد به هر حال کمتر از هشت ساعت بعد...و منی که مدیر نبودم صرفا به دلیل باورهای شخصیم (رعایت انصاف) پست زدم و خب...بوق نکنم خودم رو...دلگیر شدم از خیلی ها...ارزشش رو جادوگران برام از دس داد،چون خیلی از شناسه هایی که ارزش جادوگران بودن،تو چشمم کوچیک شدن...و خب من میتونم این ادعا رو کنم که از همه تون بیشتر این سایت رو دوس نداشته بودم،کمتر نبود...تصمیم گرفتم که ببندم شناسه رو،بلیط زدم،برای چن دقیقه هم بسته شد،ولی دلفی عزیز لطف کرد و منو به شیر خوری و نشستن سر جام دعوت کرد!
من خب از روی عادت و ماری که دارم،همیشه لاگین میکنم...قصد پست زدن نداشتم...حتی اگه شناسه ام بسته میشد هم میومدم سایت...عادته دیگه...اما داستان اینه که بعد صحبت هایی که با دلفی کردم،واقعا به این نتیجه رسیدم که خب...واقعا هنو دینم رو ادا نکردم به جادو و چندتا از شناسه ها...و فک کنم تا ابد الدهر نتونم از عهده ادا کردن دینم بربیام!
اما اینبار تصمیم به بازنشستگی گرفتم...بازنشستگی از هرچی خارج از ایفا و حتی نیمه خارج از ایفایی...فقط رودولف باشم...نه یه مدیر که بودم،نه یه ناظر حتی...و مثل بقیه لذت ببرم به جای حرص خوردن که یک ساله کارم شده بود!
دیگه کاری به کار خیلی چیزا ندارم...اما هنوز از خیلیا دلخورم و برعکس...اسم هم میبرم...اول از همه لرد،چون تعارف ندارم ک،توی این سایت بیشترین اهمیت رو به ایشون و نظرشون میدم...از دلفی که البته بهش اعتماد دارم یا به قول خودش چاره ای جز اعتماد ندارم...از تک تک مدیرا،آرسی،ایلین،لینی،هک و خیلیایی دیگه...از تک تک کسایی که تو اون گفتگو با مدیرا پست زدن...

الانم من فعالیتم رو میکنم...این حرفا رو هم فقط به این خاطر زدم که اصولا ادمیم که میگم دلخوریم رو و ناراحتیم رو از ادما...فک کنم جاش اینجا بودا...نبودا؟

و السلام علی من اتبع الهدی!




پاسخ به: نحوه برخورد،فکر کردی کی هستی!؟
پیام زده شده در: ۱۸:۵۱ سه شنبه ۱ تیر ۱۳۹۵

ریگولوس بلکold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۵:۱۷ پنجشنبه ۶ فروردین ۱۳۹۴
آخرین ورود:
۱۷:۵۴ پنجشنبه ۱۳ تیر ۱۳۹۸
از یو ویش.
گروه:
مـاگـل
پیام: 279
آفلاین
نه پست های قبلی رو خوندم و نه دلم میخواد بخونم و نه میدونم موضوع چیه و نه دلم میخواد بدونم، منتها تازگیا زیادی داریم اقدامات بی خبر و سورپرایز میبینیم.

البته من خودمم مثکه میگن تو داستانی که باعث این بحثا شده ذی نفع بودم با عرض معذرت، تا جایی که میدونم کلاس و روز و اینا انتخاب کرده بودم و حال هم ندارم بگردم ببینم کجا اعلام شده، خیلیم جذابم، منتها خب در کل دارم میگم. کاربرا نباید یهو از خواب بلن شن ببینن یه اتفاقی بدون اینکه صداش در بیاد افتاده بوده، حالا هر چقدرم که امر مدیرای عزیزمون مطاع/متاع/مطیع.

چاکرتونم هستم.


تصویر کوچک شده
تصویر کوچک شده


پاسخ به: نحوه برخورد،فکر کردی کی هستی!؟
پیام زده شده در: ۱۶:۰۳ سه شنبه ۱ تیر ۱۳۹۵

ادی کارمایکل


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۹:۱۹ چهارشنبه ۱۸ شهریور ۱۳۹۴
آخرین ورود:
۱۰:۴۸ جمعه ۱۴ اردیبهشت ۱۳۹۷
از گولاخ خانه
گروه:
مـاگـل
پیام: 122
آفلاین
نقل قول:
منم نمی دونم تعریف دقیق مدیریت از دموکراسی چیه، ولی این بیشتر به دیکتاتوری و کاپیتالیسم و اینا شباهت داره

ینی چی؟ ینی تو یه جامعه که دموکراسی برقرار باشه، "ملت" و "اعضای جامعه" تعیین می کنن کی چه لباسی بپوشه و کی کوکا کولا بخوره و که پپسی. دموکراسی ینی چی؟ ینی آقایون و بعضا خانوما خودشون تصمیم می گیرن که کیا باید چی بخورن و چی بپوشن و بر اساس صلاحدید خودشون جلو می رن و ملت رو به چوبدستیشون هم حساب نمی کنن. حالا اینکه شما "دلتون خواسته" و "صلاح دیدین" که خودتون یهویی یه سری درس با یه سری روز انتخاب کنین با یه سری استاد، دیگه خودتون بگین کار درستیه یا نه :دی

اگر هم جواب درست و درمون ندین و چمیدونم، تنبیه یا تعلیق یا کسر امتیاز یا هر چی بکنین، صرفن ثابت می کنین من درست می گم و شما جنبه ی مدیریت ندارین :دی


این پستم تو اینجا


و ضمن دابل لایک کردن جناب آقای تام ریدل غیرجونیور، باید بگم که به نظرم شما دارین پاتون رو از گلیمتون دراز تر می کنین :دی مدیریتی که نظر اعضاش رو نمی پرسه، یه عده رو جمع می کنه و بر اساس صلاحدید خودش دستور و پست می ده بهشون و بقیه رو با تهدید کردن می پیچونه و جواب درست و درمون برای کارهاش اشتباهش نداره و عذرخواهی هم تو مرامش نیست، به نظرم به درد سابیدن کشک هم نمی خوره :دی

ینی اینطوریه که شما در واقع دارین بدون در نظر گرفتن اینکه ملتی هم هستن که نظراتی دارن، حکمرانی می کنین و هر نوع سوالی که یه کم بو داره و اشتباهاتتون رو گوشزد می کنه رو با تهدید جواب می دین و به این فکر نمی کنین که یارو راست می گه و شما مسئولین که پاسخ بدین.

شما چی هستین جز کسایی که قراره به ماها خدمت کنن؟ :دی ها؟ :دی نه جدن وظیفه ی دیگه ای جز خدمت کردن به خلق المرلین (که ما باشیم) دارین؟ :دی چون اگر غیر از این فکر می کنین، طبق معمول - و تاکید می کنم، طبق معمول - اشتباه می کنین :دی شما کار دیگه ای جز خدمت کردن به ماها ندارین :دی وقتی هم اشتباه می کنین، باید تصحیح و عذرخواهی کنین :دی کاری که مدیریت نمی دونه احتمالن ینی چی :دی

امیدوارم بازم به جای تهدید یا یهویی بسته شدن اکانتم و غیره، بیاین با منطق و اینا جواب بدین :دی





He is Nostro dis Parter
Nostr' alma Mater...







شما می ‌توانید مطالب را بخوانید
شما نمی توانید عنوان جدید باز کنید
شما نمی توانید به عنوان‌ها پاسخ دهید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را ویرایش کنید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را حذف کنید
شما نمی توانید نظر سنجی اضافه کنید
شما نمی توانید در نظر سنجی ها شرکت کنید
شما نمی توانید فایل‌ها را به پیام خود پیوست کنید
شما نمی توانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید
شما نمی توانید از نوع تاپیک استفاده کنید.
شما نمی توانید از HTML در نوشته های خود استفاده کنید
شما نمی توانید امضای خود را فعال/غیر فعال کنید
شما نمی توانید صفحه pdf بسازید.
شما نمی توانید پرینت بگیرید.

[جستجوی پیشرفته]


هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.