با سلام .
دکتر فيلي باستر عزیز . نکته ی جالبی در مورد کتاب ها گفتی که البته حالا دیگه به همه ثابت شده که نام کتاب درباره ی یک شی است .
یک نکته هم که من توی یک
تاپیک دیگه بهش برخوردم . نام اخرین فصل کتاب رو یکی از دوستان گفته بود که ,
[spoiler=ادامه ....]امکان دارد نام شخصی باشد . ولی این بسیار بعید به نظر میاد چون همون طوری که توی اون تاپیک گفتم رولینگ نمیاد اخر داستان یک شخصیت رو وارد کنه . اونموقع از دست هری هیچ کاری بر نمیاد .یعنی نه میتونه اونو از بین ببره و نه میتونه از اون برای کاری که کرده برای هری تشکر کنه یاهر چیز دیگری .[/spoiler]
من یک نتیجه گیری کردم و متوجه چیزی شدم که شاید کاملا غلط باشد :
[spoiler=ادامه....]در کتاب 1 : فصلی به نام نیکلاس فلامل داشتیم . که فهمیدیم اون تنها مخترع سنگ کیمیاست و این مطلب باعث شد تا هری و رون و هرمیون معمای سگ و اینا رو حل کنند و هری مانع از دسترسی ولدمورت به سنگ جادو شد . [/spoiler]
[spoiler=کتاب 2 ]کتاب 2 : گیلدوری لاکهارت . میفهمیم که اون هیچ استعدادی نداشته و با کارهای دیگران به شهرت رسیده[/spoiler]
[spoiler=کتاب 3]کتاب 3 : مهتابی , شاخدار , پانمدی و دم باریک در باره ی هرکدوم یک چیزی میفهمیمی مثلا اینکه جیمز شاخدار بوده و چرا شاخدار چون وقتی تغییر شکل میداده تبدیل به گوزن میشده [/spoiler]
[spoiler=کتاب 4]کتاب 4 : مودی چشم باباقوری . اینم که تابلو است [/spoiler]
[spoiler=کتاب 5]کتاب 5 : لونا لاوگود و دلورس امبریج لونا از خیلی جهات به هری شباهت داره و در وزارتخونه هم بوده و پدرش باعث میشه هری حقیقت را به بقیه بگه . امبریج هم که معلومه . [/spoiler]
[spoiler=کتاب 6]کتاب 6 : هوریس اسلاگهورن [/spoiler]
[spoiler=نکته ای درمورد دامبلدور و اسنیپ]چرا دامبلدور به اسنیپ اعتماد کرد و اونو دبیر دفاع در برابر جادو سیاه کرد ؟ چرا دامبلدور اصرار داشت اسلاگهورن وارد مدرسه بشود ؟ چون میخواست خاطره رو از اون بگیره . برای همین هم دامبلدور مجبور شد به اسنیپ اعتماد کند و اونو استاد دفاع در برابر جادوی سیاه کرد تا اسلاگهورن بتونه وارد مدرسه بشه چون اون معلم دفاع در برابر جادو سیاه نبوده , اون استاد معجون سازی بوده. به نظر من دامبلدور اصلا دوست نداشته این کارو بکنه و فقط به خاطر اون خاطره این کارو انجام داده و به نظرم پیدا کردن کتاب شاهزاده هم اتفاقی نبوده ! چون دامبلدور میخواسته هری زودتر خاطره رو گیر بیاره . :[/spoiler]
[font=Tahoma][size=large][b][color=3300FF]نیروی جوان > تفکر جوان > ایده های نو > امید ساحره ها و ج�