هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل




Re: كلاس مراقبت از موجودات جادويي
پیام زده شده در: ۱۷:۳۵ سه شنبه ۷ تیر ۱۳۹۰
#21
1. اوکمی در کدام ناحیه ی زمین بیشتر یافت می شود و به چه آب و هوایی نیاز دارد؟ چند کشور نام ببرید. ( 5 امتیاز)

معمولا این حیوانات در نزدیکی خط استوا زندگی می کننولی در نقاط گرم سیر هم مشاهده شده اند از جمله در کشور های مکزیک ، کاستاریکا ، روسیه (!) ، قوچان !

2. غذای اصلی اوکمی چیست؟ ( 5 امتیاز )

اشکنه کشک ! ( به همراه کله پاچه میمون و سالاد پرندگان استوایی )

3. رولی در مورد مبارزه ی خود با یک اوکمی وحشی بنویسید. ( 20 امتیاز)


ارگ در حالی عرق پیشانیش را با ریش های بلندش پاک می کرد یک بند با صدای بلند در حال فحش دادن بود و سعی می کرد به تمام سنگ ها و بوته های زیر پایش لگد بزند .

- عوضی های بز ، گوسفند ، اصلا کثافت !

در همین هنگام که در حال رد شدن از کنار بوته ها بود پایش به بوته ای محکم گیر کرد و با صورت به زمین چسبید .

- من مـــــــــــا د ________________________________ دم !

ارگ به سختی از روی زمین بلند شد و ساکش را دوباره بر روی دوشش گذاشت اما همین که خواست حرکت کند در مقامبلش موجودی قرمز و عجیب را مشاهده کرد .

- تو دیگه کودوم خــــ ... هی تو یک اوکمی هستی!!!

ارگ ساکش راانداخت ، چوب جادویش را به سمت موجود نشانه گرفت و به چشمان زردش خیره شد .

- بیا جلو ببینم ننت بهت چی یاد داده !

با گفتن این کلمه به سمت موجود خیز بر داشت و در مقابل اوکمی هم با غرشی بلند به سمت ارگ جست زد ، اما همین که به چند قدمی هم رسیدند ارگ دستانش را بالا برد و هردو ایستادند.

ارگ : این بوی چیه !؟

اوکمی سرش را کمی به اطراف چرخاند و سرش را تکان داد !

ارگ : نه این خیلی بوی بدیه !
اوکمی : عـــــــــــر عـــــــــــر قــــرچ !
ارگ : بو از توئه !؟
اوکمی : نه نه ، من تازه زسیدم !
ارگ گفت: مشخصه بو مال توئه ، صبح تخم مرغ خوردی !؟

اوکمی با تعجب گفت : اره اما ...

ارگ با عصبانیت فریاد زد : خب پس مشخص شد مال توئه ، تو یک حیون بی فرهنگی که فقط بلده تخم بخوره و هوا رو بد بو کنه ، چطور می تونی تخم دوستا تو بخری ، تو تخم همه رو می خوری ، فقط تخم می خوری ، تخم منم خوردی ، اصلا بیا بخورش باو !

ارگ به سمت اوکمی رفت و سه تا توی گوش حیوون زد .

- دیش دیش دیــــــش !
ارگ : تا وقتی یاد نگرفتی خودتو کنترل کنی و تخم اینو اونو نخوری از لونت در نمیایی !
- دیش دیش دیش !

ارگ بعد از این که سه بار توی گوش اوکمی میزنه ساکش رو بر میداره و به راحش ادامه میده و حیون متعجب و شرمنده رو تنها میزاره !

اوکمی :


ویرایش شده توسط ارگ کثیف در تاریخ ۱۳۹۰/۴/۷ ۱۷:۴۵:۴۴
ویرایش شده توسط ارگ کثیف در تاریخ ۱۳۹۰/۴/۷ ۱۷:۴۹:۰۶
ویرایش شده توسط ارگ کثیف در تاریخ ۱۳۹۰/۴/۷ ۲۰:۱۳:۳۰

arAm EsSa


Re: كلاس ماگل شناسي
پیام زده شده در: ۱:۰۳ یکشنبه ۵ تیر ۱۳۹۰
#22
2. ليستي مناسب از اشیاي معمول مشنگ ها به همراه توضیح مختصری درباره آن شیء تهيه كنيد كه شامل 5 مورد باشد (15 نمره)

ا-افتابه : وسیله ای بسیار کار امد ، به خصوص در شرایط اضطراری که ادامه حیاط جامعه ماگلی به ان گره خورده !

2-کارت شارژ : از پدیده های جدید جامعه ماگلیست که بقای یک کشور در اسیا به این تیکه کاغذکه روی ان اعدای ثبت شده بسته است و گفته می شود از نان شب واجب تر است !

3-چراغ راهنمایی رانندگی : وسیله کاملا بی مصرف و بدون استفاده است که فقط صرفا جهت نمای شهر و پر کردن خیابان ها به کار میرود !

4- مورموری دو جیج : وسیله ای کار امد برای انتقال اطلاعات ، جایگزینی مناسب برای سی دی .. که در برخی موارد اشخاص بی سواد این وسیله را به نام مِموری دو گیگ می شناسند که این نام بسیار غلط بوده و بنده با کمک پدر بزرگم به این نتیجه رسیدم !

5-موز پلاستیکی : ( توضیح = بلاک )


3. در يك رول خیلی کوتاه به صورت طنز عكس العمل خود را در مقابل يك مشنگ كه در كوچه دياگون هاج و واج است و از شما كمك ميخواهد را شرح دهيد (15 نمره)


در گوشه ای از کوچه ی دیاگون چند کوتوله و جوان مست در حالی که روی زمین به دور کتوله ای دیگر ولو شده بودند اطراف را زیر نظر داشتند و به دختر های جوان و شیک پوش پا لنگی می انداختند و با جادو های اپتدایی درد سر برای رهگذران به وجود می اوردند .

در میا ن جمعیت انبوه کوچه دیاگون زنی جوان با چهره ای اشفته نزدیک کتوله ها شد و با صدایی لرزان گفت :

- معزرت می خوام اقایون من مال اینجا نیستم و اینکه پسرمو گم کردم و حالا نه می تونم راه برگشتو پیدا کنم و نه پسرمو !

اراذل :
.. اون فقط 11 سالشه !

مرد کثیفی که دهنش بوی جوراب میداد از بین اراذل بلند شد و گفت : من اصغرم خوشحال میشم کمـــ.... !

نور سبزی به مرد برخورد کرد و روی زمین ولو شد ، پشت سرش کتو له ای خوش چهره و تنو مند بلند شد و به سمت زن رفت و گفت : مُستَرِس نشو ، من اینجام !

زن :

یک ساعت بعد

- وای دارم کم کم نگران میشم ، دیگه بنظرم بلایی سرش اومده .. کجا می تونه باشه یعنی !

ارگ که تغریبا روی زمین می خزید و دنبال زن می امد گفت : من بازم میگم حتما خونه ما رفته !

زن از کوره در رفت و گفت : اخه بچه من از خونه شما چطوری سر در می اره ، اینو از وقتی راه افتادیم هزار بار گفتین !

ارگ خودش رو جمع جور کرد ، دستی به ریش های شهلایش کشید و گفت : خونه من خیلی جذابه ، حتما جذبش شده .. شما نمی دونین هر بچه و زنی توی کوچه دیاگون گم میشه توی خونه من پیدا میشه !

زن در حالی که قانع شده بود پشت سر ارگ به سمت خانه او به راه افتاد .

ارگ :

سه ساعت بعد

زن در حالی که کمرش را گرفته بود و لنگ لنگان راه می رفت گفت : عجیبه خونه تو هم نبود !

ارگ که با خشنودی عرق روی پیشانیش را پاک می کرد گفت : اه نگو ..به جاش خوش گذشت !

ناگهان قولی حدودا سه متری از بالای سر ارگ رد شد و خودش را روی زن ولو کرد ، ارگ در حالی که از وحشت به هیولای رو به روش چشم دوخته بود به زمین چنگ میزد تا خود را از ان قول دور کن که زن از زیر قول سرش را بیرون اورد و در حالی که خوشحال بود گفت : اه پسرم پیدا شد !

پسر : کجا بودی مامی !
زن رو به ارگ کرد و گفت : خونه این اقا !

پسر به شکلی تر سناک به ارگ خیره شد و خودش را به سمت او کشد.

ارگ : شما فقط 11 سالتونه !؟


ویرایش شده توسط ارگ کثیف در تاریخ ۱۳۹۰/۴/۵ ۱:۰۸:۳۱
ویرایش شده توسط ارگ کثیف در تاریخ ۱۳۹۰/۴/۵ ۱۴:۳۰:۲۰

arAm EsSa


Re: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۰:۴۵ جمعه ۲۷ خرداد ۱۳۹۰
#23
نام : ارگ

نام خانوادگی : کِثیف

شهرت : ماشلا ماس بند

گروه : ریونکلاو

تایید شد!
چون قبلا عضو ایفا بودید همینکه درخواست میدادید کافی بود.


ویرایش شده توسط آنتونین دالاهوف در تاریخ ۱۳۹۰/۳/۲۷ ۱:۱۱:۲۴

arAm EsSa


Re: كلاس نجوم و ستاره شناسي
پیام زده شده در: ۱۷:۲۴ دوشنبه ۲۱ تیر ۱۳۸۹
#24
1- با توجه به تصوير زير با نوشتن شماره مشخص شده در زير هر شكل بگوييد كدام شماره مربوط به صورت فلكی ثور (گاو نر) است؟( 5 امتياز)

گزینه 3 !!!


2- تصويری از خوشه پروين را يا پيدا كنيد و يا بر روی همين شكل مشخص كنيد و ارسال نماييد. [پاسخ به اين سوال دل بخواهی است و امتياز ان جنبه تشويقی دارد] (4 امتياز)


تصویر کوچک شده



_________________________________________________

ارگ غرق در تفکر از پله های مارپیچ پایین میامد ، در فکر تکلیف اخر درس نجوم و ستاره شناسی ، دنباله راهی بود تا این بند از تکلیفش رو هم به خوبی انجام بده ؛ در همین افکار پلید بود که ناگهان یک پسر کلاس هفتمی در حالی که با عجله داشت میگذشت به او بر خورد کرد و هر دو نقش بر زمین شدند.

ارگ : مردک الاغ ، تو مگر چش نداری!؟
پسر کلاس هفتمی : من معزت می خوام اقا ، هواسم نبود عجله داشتم!
ارگ : نه نمی بخشمت ، اصلا امکان نداره ، چون من جن بودم به من تنه زدی تا بیفتم بهم بخندی فکردی شترم!؟
پسر : نه من هیـــــــــــ ... !
ارگ : تو غلط می کنی به من می گی شتر ، مگه من چیم از تو کمتره فقط قدم کوتاه تره تو داری حقوق منو پایمال مکنی ، قاطرم هفت جدئه ابادته شغال!
پسر : من عذر ... !
ارگ از روی زمین میپه و با کله میزنه تو صورت پسر : خب ، دیگه نمی تونم این رفتارتو تحمل کنم امشب باید دوئل کنیم !
پسر : اخه چرا !؟
ارگ : چون باید توی این رول دوئل باشه !
پسر :

تالار ریونکلاو

ارگ با خیال راحت روی مبل لم داده ولی در کنارش بادراد با استرس همچش بالا پایین میپره و به ارگ سیخ میزنه!

بادراد : پسر پاشو یکم تمرین کن چیزی به دوئلت نمونده پسره میزنه شپلختت میکنه !
ارگ : غمت نباشه داداش ، من با یک زمان برگردان میرم به چند ساعت قبل دوئلو کنسلش می کنم!
بادراد : کو زمان برگدانت!؟
ارگ : میاد خودش ، عجله نکن !
بادراد : از کجا !؟ ده دقیقه دیگه دوئلت شروع میشه!
ارگ : توی این رول باید یه زمان برگردان من پیدا کنم !

ناگهان یک پسر کلاس اولی از در تالار وارد میشه به سمت ارگ میاد و یک زمان برگردان به ارگ میده و سریع میره!

ارگ :
بادراد :

ارگ زمان برگردان رو میندازه گردنش و شروع میکنه به چرخوندش ، بعد از شیش دور چرخوندن بلاخره دست نگه میداره و رو به بادراد میگه:

- راسی هر دور یک ساعته !؟ یا نیم ساعت!؟
- حدوداً هر دور ده میلیون سال !

60 میلیون سال قبل


ارگ از لا به لای کپه شاخ و برگ ها بلند میشه و برگ ها رو از دهنش تف می کنه.

- مــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــا !!!

هودراد دور تا دورش رو نگاه می کنه ولی هیچ کسی رو نمی بینه به جز چهار تا ستون سبز رنگ مقابلش!

- مـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــا !!!

ارگ دوباره نگاهی به دور و برش میندازه ولی ناگهان می فهمه صدا از کجاست به چهار تا ستون خیره میشه و سرش رو می بره بالا ، بالا ، بالاتر ،کوپس، از پشت می افته و بلاخره موفق به دیدن چهره دایناسور میشه!

- عه ... شما بودی ما ما می کردی!؟ چه جالب نمیدونستم دایناسورا صدای گاو در میاوردن ، خب دیگه... خداوندان مارا قرین رحمت خیش قرار بده ، الهی امین !


arAm EsSa


Re: مجله شايعه سازي!
پیام زده شده در: ۱۱:۲۰ دوشنبه ۲۱ تیر ۱۳۸۹
#25
تسترال پیشگو ، وزیر بعدی را پیشگویی کرد!!!

همون طور که در خبر قبلی گفته شد تسترالی پیدا شده که کاندیدا های وزارت سحر و جادو رو پیشبینی کرده بود و قبل از اون هم چند مسابقه گوییدیچ رو پیش بینی کرده بود که همه درست از اب در اومده بود!!!

دیشب با حضور تعداد کثیری از خبرنگاران از سراسر دنیا و مقامات بلند مرتبه وزارت سحر و جادوگری مراسمی برپا شد که در طی ان یک باره دیگر تسترال بر روی صحنه اورده شد تا وزیر سحر و جادو را پیش بینی کند.

شناسه همه اعضا بر روی زمین پهن شده بود و تکه گوشتی هم روی همه انها قرار داده شده بود که تسترال بعد از چند دقیقه سر انجام به سمت شناسه مری فریز باود حرکت کرد که این عمل تسترال تشویق هواداران مری رو در بر داشت ولی در نیمه های راه نظرش عوض شد و به سمت شناسه منیره حرکت اما بار دیگر در میانه راه ایستاد ( خودشو مسخره کرده ) و این بار به سمت شناسه کینگزلی رفت ولی هنوز ند قدمی از شناسه مگی دور نشده بود که دوباره به سمتش بر گشت و گوشت رو از روی شناسه مگی برداشت و به دندان کشید ، در این بین صدای تشویق ، سوت و پایکوبی هواداران مگی به شدت هم همه ایجاد کرد در سالن و باعث شد مراسم از روند خودش خارج بشه و تبدیل به یک جشن برای مگی بشه !

بعد از این مراسم جنجالی و بحث بر انگیز ، تنی چند از کاندیدا ها این خبر را تکذیب کرده و گفتند اینها چیزی جز خرافات نیست اما این اعضا با همین پیش بینی ها الان کاندید هستند ، اینطور نیست!؟

منیره هم در یک کنفرانس مطبوعاتی شرکت کرد و خوشحالی خودش رو از این پیشبینی ابراز کرد و گفت این به انگیزه و پتانسیل اضافه خواهد کرد و در اخر این کنفرانس مطبوعاتی هواداران وی دگر باره به خیابان ها ریختند و شادی کردند!

این تسترال تا به حال پیشبینی به این مهمی انجام نداده و مطمئنن اگر پیش بینیش درست از اب در بیاد در جامعه جادوگری صاحب جایگاهی خواهد شد.

خبر نگار اعزامی واحد خبر _ وزارت سحر و جادو _ مرلینگاه !


arAm EsSa


Re: ستاد انتخاباتی مینروا مک گونگال
پیام زده شده در: ۱۰:۵۸ دوشنبه ۲۱ تیر ۱۳۸۹
#26
سلام مینره

نقل قول:
برگزاری دوباره ی مدال مرلین با شیوه ی نوین


1_ می خواستم ببینم این شیوه نوینش چجوریاست!؟ طرحش و برنامش چیه!؟ و در اخر اصلا مدال مرلین چیه!؟

2_ در وزارتت ساحره ها چه جایگاهی دارند ، اصلا جایگاهی دارند!؟

3_ این دورهم می خوای دوتا کلاه و با هم بزاری سرت یا اینکه واسش برنامه داری!؟

4_ تو این بند باید بگم که حمایت منو داری و خوشحال میشم کمکت کنم!


5_ برو به هفت !

6_ اینکه شیشه!

7_ ممنون و متشکرم


پ.ن : به نظر من از این شعار ایگور(مرلین) استفاده نشه ، چون خودشم ناراضیه و بد جلوه می کنه !


arAm EsSa


Re: مجله شايعه سازي!
پیام زده شده در: ۲۳:۵۹ شنبه ۱۹ تیر ۱۳۸۹
#27
تسترال پیشگو ، در وزارت غوغایی به پا کرد !!!

این روز ها همه در وزارت سحر و جادو در حال اماده کردن و اجرای یک انتخابات با کیفت در جامعه جادو گری هستند ، اکثر نگاه ها هم به این انتخابات دوخته شده و همه منتظر هستند تا در وحله اول کسانی رو که تایید مشن رو ببینن و در وحله بعد کسای رو که وزیر میشه!

اما در بین این گیر و دار ها و جنجال های پشت پرده دیروز سخنگویی وزارت جادوگری در یک کنفرانس مطبوعاتی خبر از یک تسترال پیشگو داد که نظر همه رو بخود جلب کرد ؛ به گفته سخنگوی وزارت این تسترال قبل از امدن اعضا برای کاندید شدن این اعضا رو مشخص کرده بوده به طوری که اعضا روی همه شناسه ها تکه های گوشتی گذاشته بودند و تسترال روی شناسه های مذکور متوقف می شده و تکه گوشت رو به دندان می کشیده ، عکس _متحرک_ این اتفاقات و روی داد ها رو هم وزارت سحر و در پیام امروزٍ دیروز () منتشر کرد تا خبر از صحت این ادعا بدهد!

مدیران در سر دارند تا چند روز اینده دوباره مراسمی ترتیب دهند و به روال گذشته این بار شناسه کاندیدا هارا بگذارند تا ببینند از این بین تسترال به سمت کدام شناسه رفته و ان را وزیر سحر جادو معرفی می کند!

برگزاری این مراسم بعد از تایید وزرا خواهد بود ، تمام شواهد در گذشته این تسترال نشان از پیشگویی های درست و دقیق این حیوان نجیب دارد ولی با این حال وزارت سحر و جادو برای نگه داشتن امید و انگیزه در بین دیگر کاندیدا ها اعلام کرده این یک جنبه سرگرمی بیشتر داشته و کاندیدا ها حد اکثر تلاش خود را برای بدست اوردن صندلی وزارت به کار ببندند ولی همه این اعلامیه وزارت را یک مطلب کلیشه ای میدانند و به ان توجهی ندارند بلکه نگاهشان به تسترال است تا ببینند وزیر بعدی که خواهد بود!

این تسترال هم اکنون در محیط وحش جادویی که وزارت مخصوص او تعبیه کرده حضور دارد و به گفته کارشناسان و تیمهای پزشکی که از این تسترال مراقبط می کنند هر وعده غذایی او 100 گالیون خرج روی دست وزارت می گذارد و فراهم کردن امکانات رفاهی و اسایشی او روزانه بالغ بر 500 گالیون می باشد!

در صورت هر خبری که از این تسترال پیشگو سریعا شما ملت جادوگر رو در جریان اخبار خواهیم گذاشت و همین طور نتیجه پیشگویی این تسترال رو درباره باره وزیر بعدی سحر و جادو حتما اعلام خواهید کرد!


خبر نگار اعزامی واحد پیام امروز _بریتانیا_وزارت سحرو جادو[b]


ویرایش شده توسط ارگ کثیف در تاریخ ۱۳۸۹/۴/۲۰ ۰:۰۰:۳۴
ویرایش شده توسط ارگ کثیف در تاریخ ۱۳۸۹/۴/۲۰ ۰:۰۳:۰۹

arAm EsSa


Re: قلم پر تندنویس
پیام زده شده در: ۱۳:۵۲ شنبه ۱۹ تیر ۱۳۸۹
#28
سلام

چی شد که به سرت زد برای وزیر شدن تلاش کنی!؟

یکم راجع به رابطه خودم ( ارگ کثیف ) با خودت بگو !؟ البته با سانسور بگو!

نظرت راجع به محفل و دامبلدور کنونیش چیه!؟ روندش رو چطوری می بینی!؟ اصلا روندی هم میبینی!؟

تا حالا سابقه داشته شناست رو خودت عوضی کنی ، بلاکت نکن!؟!

چهارصد تومن منو کی میدی!؟

نظرت رو راجع به ارگ کثیف بگو !؟ ترورس بهتر بود یا ارگ کثیف!؟


arAm EsSa


Re: قصر خانواده مالفوی
پیام زده شده در: ۱۴:۵۱ جمعه ۱۸ تیر ۱۳۸۹
#29
خانه ریدل

لرد با چشمانی خیره به یویو می نگریست و رو به روی او مرگخوار ها بدون هیچ حرکتی ایستاده بودند.

بلاخره بلاتریکس جرات کرد و با ترس گفت : اممم ... سرورم به نظر شما حالا باید چی کار کنیم !؟ حالا که میدونیم اینا همش زیر سر محفله!

لرد بدون معطلی گفت : میریم خونه محفلو رو سرشون خراب می کنیم لوسیوس رو هم میدم ناجنی بخوره بعدش میام این زندانیمو یه اواداکادورا حرومش میکنم!

نارسیسا بادست پاچگی گفت : سرور من تجدید نظر فرماید ، اخه این که نشد کار ، حتما اونا یه دلیلی داشته که لسیوس رو دزدیدن!

لرد یکم به نارسیس نگاه کرد و دوباره گفت : راست میگی حرفت متینه ، نظرم عوض شد میریم محفلو نابود میکنیم ، لسیوس رو خودم می کشم زندانی رو میدم ناجنی بخوره!

ایوان که احساس می کرد حرف های اون میتونه روی لرد تاثیر بزاره شروع به صحبت کرد :

- ببیند ارباب ، اونها دلیل خاص خودشون رو برای این کار داشتن حتما می خوان لسیوس رو با این زندانی جابه جا کنن چن براشون این زندانی ارزش داره پس برای ما هم باید ارزش داشته باشه یا شاید هم می خوان از لسیوس حرف بکشن که من درصد این احتمال رو کم می بینم چون لسیوس اسم و فامیل خودش رو هم روی یک کاغذ با خودش اینور اونور می بره چه برسه به اینکه بخوان ازش اطلاعات محرمانه بگیرن!

لرد : هوم ، منطقیه حرفات پس نقشه عوض شد محفل رو با خاک یکسان می کنیم ، لسیوس رو می کشمش می دم ناجنی بخوره ، از زندانی حرف می کشیم بعد می کشمش این خوبه !

مرگخوار ها :


خانه گریمولد

لینی با عصبانیت گفت : تو با اون یویو مسخرت برین ته دریا !
جیمز یک جیغ بلند در گوش لوسیس زد و با حالت گریه گفت : من یو یوم رو می خوام فقط یویو !:lol2:

لینی با تعجب نگاهی به جیمز انداخت و گفت : چرا داری اینجوری گریه می کنی!؟

جیمز بینی شو با استینش پاک کرد و گفت : مدلمه ، همینجوریه هر وقت گریه میکنم بقیه فکر می کنن دارم می خندم هر وقت دارم می خندم همه فکر می کنن دارم گریه می کنم البته تحت درمانم تا چند وقت دیگه درست میشه ... عــــــــــــــــــه !:lol2:

لینی : یه جوری میزنم تو پوزت که هر وقت گریه می کنی همه بفهمن!

جیمز :

لینی اهی کشید و گفت : خب حالا اگر این مرتیکه عتیقه رو بفرستیم بهش شک می کنن و این نمی تونه هیچ کاری بکنه باید دنباله یه راه دیگه باشیم!

لوسیوس : اه ...شرمنده وارد بحث تون میشم ولی جیمز بیا همین گوشه باسنمو بخوارون داره اذیتم می کنه ... اوه ... اییییی ... ویییی!


arAm EsSa


Re: خادمان لرد سياه به هم مي پيوندند(در خواست مرگخواريت)
پیام زده شده در: ۱۵:۴۷ پنجشنبه ۱۷ تیر ۱۳۸۹
#30
سابقه ی عضویت در گروه مرگخواران ؟

بعله ، نشون به اون نشونی که توی ماموریت ولفجر هشت قرار بود من در کنار شما باشم!

سابقه ی عضویت در محفل ؟

مگه محفل هنوز دایره!؟

مهم ترین تفاوت بین دو جبهه ی سیاه و سفید ؟


مرگخوار با پای چپ میرن توالت ولی محفلی ها با سر وارد میشن!:دی

نظر شما درباره کچلی و جادوگران کچل؟


تو رشنایی محیط تاثیر به سزایی دارن!

بهترین و مناسب ترین راه نابود کردن یک محفلی چیست؟


متاسفانه نسل محفلی ها خیلی وقته منقرض شده !

در صورت عضویت چه رفتاری با نجینی(مار محبوب ارباب)خواهید داشت؟

براش همسر پیدا میکنم ، شایدم شوهر !:دی

به نظر شما چه بلایی سر موها و دماغ لرد سیاه آمده است؟

اه مادر و نفرین پدر باعث این بلا ها شده !

یک نمونه از کارهای بی رحمانه و سنگدلانه و سیاهانه خود را شرح دهید.


دستشویی میرم سیفون نمی کشم!

نظر خود را بصورت کاملا خلاصه درباره این واژه ها بین کنید :


ریش : بزم ریش داره !

طلسم های ممنوعه : بر فرق سر دامبلدور !

الف دال : جوجه بسیجی !


جناب کثیف

با نوشته های شما آشنایی دارم.(اینو گفتم که فردا اعضایی که پست ایفای نقش ندارن نریزن اینجا)
و شما هم با من آشنایین و مطمئنا میدونین که ازتون فعالیت میخوام.فعالیت مثبت و.مفید و مرگخوارانه.
شما در فعالیت خارج از گروه و ماموریتها تا جاییکه به گروه لطمه نزنه آزادین.ولی فراموش نکنین که در فعالیتی که به عنوان یه مرگخوار انجام میدین حد و مرزی وجود داره.

ضمنا در اولین فرصت برین حموم.ارباب وسواس داره.

شما هم خوش اومدین.

تایید شد.


ویرایش شده توسط لرد ولدمورت در تاریخ ۱۳۸۹/۴/۱۸ ۰:۰۶:۲۲

arAm EsSa






هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.