[spoiler=خلاصه]مرگخواران به دستور لرد ولدمورت در بانک گرینگوتز مستقر شدند و آنجا را تحت تسلط خود قرار دادند. ایوان روزیه رییس بانک است. اسکورپیوس مالفوی کلید دار بانک است، زاخاریاس اسمیت مسئول محافظت از صندوق های بانک است، گلرت گریندل والد متصدی بانک است و فنریر گری بک مسئول نقل و انتقال وجوه و اموال بانکی است. گری بک مشغول انتقال همه اموال بانک به صندوق لرد ولدمورت است و اسکورپیوس، گلرت و زاخاریاس در حال آماده شدن برای آمدن بازرس و مامور سرکشی وزارت سحر و جادو هستند.[/spoiler]
فنریر گری بک به صندوق خانواده اسکریم جیور رسید و کارت جادویی را روی محفظه ای کشید که کنار در صندوق تعبیه شده بود. در صندوق باز شد، فنریر داخل شد و در کمال تعجب مجددا لرد ولدمورت و بلاتریکس را دید و گفت:
_ اهم اهم ... ببخشید ارباب مزاحم شدم. دارم اموال همه صندوق ها را به صندوق بزرگی که برای شما درست کردیم منتقل میکنم.
لرد: بر مردم آزار لعنت! آقا من مال و اموال نخوام باید کیو ببینم. دو دقیقه نمیذارید با بلاتریکس درباره امور کلان مملکتی بحث و تبادل نظر کنیم!
فنریر: ارباب مطمئنید دارید درباره امور کلان مملکتی بحث و تبادل نظر میکنید؟
لرد: چطور مگه؟
فنریر: آخه دیدم تختخواب گذاشتید اینجا.
لرد: اولا که به تو چه! تو مگه فضول مردمی؟ ثانیا مگه هر جا تخت میذارن موردیه؟ تو ندیدی جایی تخت بذارن روش چایی بخورن؟ ندیدی جایی تخت بذارن روش کباب بخورن؟
فنریر:
لرد: زودتر برو تا کروشیویت نکردم!
فنریر رفت و رفت تا به صندوق خانواده توماس رسید. کارت را کشید، وارد شد و ... یک عدد گلدان طلا به سمتش پرتاب شد. فنریر جا خالی داد و در کمال تعجب دوباره لرد و بلاتریکس را آنجا دید.
لرد: فنریر تو مگه خودت خانواده نداری؟ چرا هر جا من میرم تو هم میای؟
... میگم بلاتریکس، بزنم بکشمش خیال خودمو راحت کنم؟
بلاتریکس: نه عزیزم گناه داره. بده یه دیوانه ساز بوسش کنه!
فنریر که دید اوضاع مساعد نیست پا گذاشت به فرار و رفت سراغ یک صندوق دیگر و البته آن جا هم مجددا ...
از آن سو، مامور وزارتخانه وارد بانک شده بود و بعد ازحسابرسی کامل و سوال و جواب از ایوان، اسکورپ، گلرت و زاخی ... حالا گیر داده بود که باید از صندوق ها بازدید کند. ایوان که دید مامور وزارت گیر سه پیچ داده است، یواشکی از پشت او طلسم آوداکداورا را بسمتش فرستاد که مامور برگشت و گفت:
_ چیزی شده؟ احساس کردم یه طلسم به بدنم خورد. البته باید بگم من جلیقه ضد طلسم پوشیدم و امکان نداره کسی بتونه منو طلسم کنه مگه اینکه خود لرد ولدمورت اینجا باشه!
ایوان: بهله بهله. شما چند دقیقه اینجا صبر کنید من الان میرم و برمیگردم.
ایوان که فهمیده بود خود لرد میتواند مامور را بکشد با کابین به زیر زمین گرینگوتز رفت و از فنریر سراغ لرد را گرفت. فنریر هم گفت احتمالا طبق معمول لرد در صندوق بعدی ای است که او میخواهد باز کند اما هر چه فنریر و ایوان گشتند نتوانستند لرد را در صندوق های مختلف پیدا کنند ...