نسبت به پست های قبل
نسبت به پست قبل:یعنی هیشکی به خاطر نبود من ناراحت نمیشه؟
نسبت به پست های بعد
==============================================================================================
- هرمیون مطمئنی یه دست نمیزنی؟ من اینو الان می بازونم بعدش تو بیا.
- کروشیو!
هرمیون با تعجب به لی نگاه کرد. کسی که چند لحظه پیش داشت آهنگ مبارکه مبارکه رو می خوند.
کسی که که اگر مرگخواران مهلت می دادند می تونست بری باخ بخونه
. همه چیز داشت خوب پیش می رفت. که ناگهان... چیزی یادش نبود، جز یک آزرخش قرمز. مطمئن نبود شربت آلبالو بود( از نوشیدنی ها مناسب استفاده میشه
) یا چیز دیگر که به همان قرمزی بود. به هر حال بعد از آن دیگر چیزی یادش نمی آمد. تا این که خود را در شکنجه گاه کنار این سیاه سوخته یافت. کسی که اگر اینقدر احمق نبود الان آزاد بودند.
فلش بک_ صحنه ای که لی احمقانه رفتار کرد_فلش بکلرد ولدمورت عظیم و گولاخو اینا مقابل لی و هرمیون نشسته بود و داشت در مورد چگونه شکنجه کردن آن ها با نجینی بحث می کرد که لی گریان به حرف آمد:
- ببین ولدی جون قبل از این که منو جزغاله کنی یه خواهشی داشتم، این pes13 رو از رئیس کمپانی کونامی کش رفتم قرار بود اینو واسه کادو عروسی بدم به الفیاس. کد آنلاینم داره. به دستش برسون.
ملت مرگخوار:
-
لرد که به سختی توانست دهانش را از حالت 240 درجه دربیاورد گفت:
- ما رئیس جمهور ژاپن رو واسه این بازی شکنجه کردیم اما بهمون چیزی نداد. ما حاظریم این بازی رو با آزادی شما معامله کنیم.
لی موذیانه گفت:
- خوشحال نشید با xbox720 کار میکنه. اونم می خواستم کادو بدم به بانو که هر وقت الفیاس خواست بازی کنه ازش اجازه بگیره ولی خونه جا موند.
هرمیون که از حماقت لی اعصابش خورد شده بود به طوری که فقط لی بشنود گفت:
-ببند در گاله رو:vay:
ملت مرگخوار:
-
لی که تازه طعم خنده هایی که به الفی کرده بود را چشیده بود گفت:
-چرا می خندید؟
ایوان که به زور توانست جلوی خنده اش را بگیرد( مگه اسکلت هم می خنده
) گفت:
- ماکروسافت ده ساله زیرفرمان مائه. دستور دادیم پچ محفل و مرگخوار هم واسه پس بسازه.
لی:
-من می خوام اینجا بمونم
هرمیون:
-
پایان فلش بک