فلور عینهو اینا که دنیا ندیده هستن و همش سرشون تو هواستو اینا وارد ستاد میشه و یهو احساس میکنه صدای شلپ شلپ میادش!!!!
فلور:ایش اینجا چه کثیفه!!!چرا این همه آب اینجاست!اه اه
و ناگهان با یه صحنه ای بس تاریخی رو به رو میشه!
ادی به همراه چند از رفقا دور هم نشستن و دارن جورابهای خودشونو میشورن و با هم ترانه های انقلابی میخونن!
فلور با فریاد میگه:اینجا کجاست؟من کجام؟ادیییییییییی واییییییی توییییییییییی بیا بغلم ببینم و به سوی ادی خودشو پرتاپ میکنه و بغل و اینا!
البته باید گفتش که ایشون الان آب مالی شدن بسیار و اینا!
بعدش میره میشینه روی صندلی و اینا و رو میکنه به ادی
فلور:میگم ادی قراره وزیر بشی؟؟؟میدونستی وزارت طلسم شده و ایناست؟
بعد با همون حواس پرتی میگه:اصلا بگو وزیر به دردی میخوره؟؟؟جز اینکه اسم وزیر روشه؟
و خودشو روی صندلی جابه جا میکنه و یهو چشم میدوزه به ادی و میگه:یو آر خُل؟