شرمنده آقای اسنیپ! میشه این رو با قبلی عوض کنین؟ با لحن بهتری نوشتم.
معرفی جدید!
نام: جروشا مون (Jerusha Mon)
گروه: با من تکرار کن! <<گریفیندور>>
معرفی: جودی هستم! دختر ریزنقش و خجالتی. پدر و مادرم نمردن و برام اهمیتی نداره که مسئول یتیم خونه چی فکر می کنه! بله... من هیچ وقت ندیدمشون. پس لطفا در مورد وضعیت خون ازم سوال نپرسید! هرچند که تردیدی نیست که یه گریفیندوری اصیلم.
تا یازده سالگی زندگی من توی لباس های کهنه ی بچه پولدارها، کتاب های درسی دست دوم و یه پرورشگاه کسل کننده برای چهل-پنجاه تا بچه ی یتیم خلاصه می شد. برای جودی کوچولو، "یتیم همیشه خندان"، یکنواخت بودن زندگیش از همه آزاردهنده تر بود. هیچ هیجانی وجود نداشت، حتی بستنی روز یکشنبه هم توفیری نمی کرد!
به هرحال اون روز شگفت انگیز اومد و زندگی جادویی "همیشه خندان"شروع شد. هاگوارتز بی نظیر با سرعت طی شد و هفت سال زندگی محشرم هم تموم شد. حالا جودی باید چیکار می کرد؟ با کمک یه جادوگر پیر و سخاوتمند تحصیلات عالیم رو هم تموم کردم، هرچند که هیچ وقت برای استخدام توی وزارت خونه تلاشی نکردم. من دنبال علاقه هام بودم؛ هنر!
نـقـاشـی!خانومای محترم! اگه خاله صداتون می کنم ناراحت نشید! من بیچاره همیشه آرزوی داشتن مامان، بابا، خاله عمه و کلا فک و فامیل داشتم خب!
خلاصه اینکه اگر یه روز بین شلوغی های لندن، تو کوچه پس کوچه های هاگزمید یا هرجای دیگه دختری با مو و لباس بنفش دیدین که مدام به شکل
درمیاد تعجب نکنید! حتی اگه یه عروسک سخنگو به اسم "حافظک" روی شونه اش نشسته بود و براش شعر می خوند! شما جودی رو دیدین؛
"یتیمِ همیشه خندان و خجالتی!"
انجام شد.