هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل


در حال دیدن این عنوان:   1 کاربر مهمان





Re: مجله شايعه سازي!
پیام زده شده در: ۱۳:۵۸ شنبه ۲۴ اسفند ۱۳۸۷

مونتگومریold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۳:۳۹ یکشنبه ۳۰ تیر ۱۳۸۷
آخرین ورود:
۰:۴۵ دوشنبه ۲۳ بهمن ۱۳۹۱
گروه:
کاربران عضو
پیام: 588
آفلاین
شایعه شایعه!

اگر مایل هستید اول این را بخوانید بعد شایعه خوانی کنید.
_______
شایعه شده که فرد سفید پوش دیگه دنبال رنک و اینا نیست و دیگه مردم رو مجبور به رای دادن به خودش نمیکنه.

شایعه شده که دیگه فرد شلاق به دست به حرفهای فرد سفیدپوش گوش نمیده و قانون رو دوباره از همه چیز بالاتر میدونه،مثل قبل.

شایعه شده که حقیقت! و حقیقت گویی در بعضی سایتها مجاز شدن و حکم بلاک و دار رو دیگه ندارن.

شایعه شده که دامبلدور بیدار شده و همه اونایی که پز میدادن "جون من بخواب ما بیداریم ماچ بوس ماچ بوس" خوابیدن

شایعه شده بیل مونتی و خود مونتی هم به گور رفتن!یعنی این سایت از شر این گورکن خلاص شد!

شایعه شده که لرد هم از ش این گورکن خلاص شد!همه راحت شدن.

ولی چکار کنیم اینا فقط شایعه هستن...ایکاش شایعه و چیزهای این پست یک روزی به حقیقت! میپیوستن...ایکاش.

___________________________________________
خوانندگان، شنوندگان و بازدیدکنندگان عزیز توجه فرمایند که این پست رولی بیش نیست و این پست به هیچ عنوان توهینی به فرد سفید پوش،فرد شلاق به دست که تازگیا همش به حرف فرد سفیدپوش گوش میده ، مونتی یا کس دیگری نمیکند و برای همین،نویسنده بیل به دست این رول هیچ معذرتخواهی از هیچ کس نخواهد کرد!...قبول؟

رول مینویسیم تا شاد باشیم...چرا که نه؟


ویرایش شده توسط مونتگومری در تاریخ ۱۳۸۷/۱۲/۲۴ ۱۳:۵۹:۵۵

تا زمانی که عشق دوستان هست، مونتی هرگز فراموش نخواهد شد!!


[i][b][color=669933]"از این به بعد قبل از


Re: مجله شايعه سازي!
پیام زده شده در: ۱۱:۲۹ جمعه ۱۱ بهمن ۱۳۸۷

كينگزلی  شكلبوت


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۲:۳۲ شنبه ۲۱ دی ۱۳۸۷
آخرین ورود:
۹:۳۱ پنجشنبه ۱۹ بهمن ۱۳۹۱
از ن، لايه ای كه زمين را فرا گرفته!
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 842
آفلاین
مصاحبه با ولدمورت خدا نيامرز
گزارش:كينگزلی شكلبوت
ولدمورت:همراه با مرگ خوارهای مرده به فعاليتهای خودمان در جهنم ادامه می دهيم.كينگزلی:سلام جناب لرد.
اسمشونبر:سلام كينگزلی.وقتی مردی همون بلايی كه سر اسنيپ آوردم سر توهم می يارم.
كينگزلی:چه بلايی؟
اسمشو نبر:ده بار روی اسنيپ طلسم مرگبارو انجام دادم ولی چون قبلا مرده بود دوباره نمرد پس با نجينی و مرگ خوارها ريختيم رو سرش و حسابی كتكش زديم تا ياد بگيره به ولدمورت خيانت نكنه.
كينگزلی:ببخشيدا،چرا موقع فوتبال با رفقاتون توپ می ره تو بهشت؟دامبلدور خدابيامرز از اين موضوع خيلی ناراحت بود.
ولدمورت:اولا به تو پيشنهاد می كنم كه زنده ای به كار مرده ها كاری نداشته باشی،يه بار ديگه از آن دنيا پاشی بيای اين دنيا من و مرگخوارام داغونت می كنيم.بعدشم دامبلدور بی خود اعتراض داره.يه بار توپ مارو از وسط نصف كرد من و مرگ خوارام هم رفتيم سراغش ولی نتونستيم مثل اسنيپ حقشو بذاريم كف دستش.حالا كه تو از اون دنيا اومدی اين دنيا برو اين پيامهای منو به گوش كسانی كه اون دنيا به من توهين می كنن برسون.يكيش اينه كه وقتی مردن می زنيم داغونشون می كنيم.اون يكی اينه كه همراه بامرگ خوار های مرده وبعضی ها كه هنوز زندن و اميدوارم زودتر بميرن به فعاليتمون ادامه می ديم.هری پاتر وقتی بميره حقشو می ذارم كف دستش تا بفهمه كی رو بكشه و كی رو نكشه.اميدوارم اونهايی كه بايد باهاشون حسابام رو تصفيه كنم زودتر بميرن چون وقتم كمه.چند ماه ديگه بايد تو آتيش های جهنم بسوزم.در ضمن كينگزلی حرفام تموم شد زود از اين دنيا برو وگرنه می زنمتا!!!
كينگزلی:خداحافظ جناب لرد.



Re: مجله شايعه سازي!
پیام زده شده در: ۱۱:۲۷ جمعه ۱۱ بهمن ۱۳۸۷

كينگزلی  شكلبوت


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۲:۳۲ شنبه ۲۱ دی ۱۳۸۷
آخرین ورود:
۹:۳۱ پنجشنبه ۱۹ بهمن ۱۳۹۱
از ن، لايه ای كه زمين را فرا گرفته!
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 842
آفلاین
هری پاتر چند سال پيش ولدمورت خدا نيامرز رو كشت.در اين زمينه گزارشی داريم با روح آلبوس پرسيوال والفريك برايان دامبلدور.اين مصاحبه در بهشت انجام شده.كل مصاحبه كه توسط خودم«كينگزلی»انجام شده بدين قرار است:
كينگزلی:سلام،دامبلدور عزيز بهشت خوش می گذره؟
دامبلدور:خيلی عاليه،اميدوارم تو هم زودتر بميری تا بقيه ی زندگيترو اين جا بگذرونی.
كينگزلی:اين جا مشكلی كه نداری؟
دامبلدور:چرا،يه مشكل كوچيك دارم،تام و مرگ خوارای خدانيامرزش هر وقت جهنم دارن فوتبال می كن توپشون می افته تو بهشت.
كينگزلی:اميدوارم مشكلت زودتر حل بشه.
دامبلدور:ممنون.
كينگزلی:مصاحبه ی ما با تو در مورد دوئل خيلی وقت پيش ولدمورت و هريه.بگو هری چه طور ولدمورت رو كشت؟
دامبلدور:آخه تو چرا كينگزلی؟من كه صد بار گفتم،فقط با نيروی عشق.
كينگزلی:ببخشيد كه عصبانيت كردم،می شه لطفا بيشتر توضيح بدی.
دامبلدور:باشه،ولی بعدش ديگه چيزی نمی گم ها!
كينگزلی:باشه
دامبلدور:هری دارای نيروی بزرگ عشقه،اين دقيقا همون نيروييه كه ولدمورت نداره و از دركش عاجزه.
كينگزلی:يه عكسم ازت بگيرم و بعدم با طرفدارات خداحافظی كن.
چيك!
دامبلدور:بای بای طرفدارام!!!



Re: مجله شايعه سازي!
پیام زده شده در: ۱۷:۳۹ دوشنبه ۲ دی ۱۳۸۷

بارتی کراوچold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۳:۳۹ پنجشنبه ۲۰ اردیبهشت ۱۳۸۶
آخرین ورود:
۲۱:۳۲ یکشنبه ۵ آبان ۱۳۹۲
از مرلینگاه شوری خانه ریدل
گروه:
کاربران عضو
پیام: 1540
آفلاین
..:: وزارت سحر و جادو ::..


طی اخباری که دیروز به دست سردبیر خبرنامه ی شماره 11# سایت همیشه آبی جادوگران رسید و ایشان نیز در اختیار ما قرار دادند . وزیر سحر و جادو پس از قرن ها بالاخره تعیین شد و ایشان هوکی را به عنوان معاون خویش قرار دادند .

هوکی که فردی بس عشق قدرت بود از این قدرتش کمال سو استفاده را به جا آورد و بر مبل وزارت () نشست و کلاهی همچون کلاه کریسمس را بر سر نهاد ...


وزیر قبلی در این رابطه اذعان داشت : من به بوق می کشم این مملکتو . من تو دهن زوپس میزنم . من مدیرا رو سر جاشون می شونم . من وزیر تعیین می کنم ... این مدیرای بوقی چرا منو از وزارت انداختن ؟!

در ادامه معاون وزیر قبلی که جدیدا به عنوان یک اصیل زاده وزیر شده ، گفت : وزیر قبلی بوقی بیش نبود . من از تمامی مدیران و قهرمانن زوپس و خود زوپس قهرمان کمال تشکر رو به عمل می آورم که از طریق سی پنل یا به قول بعضی از مدیران قبلی سی پی ان ال به من کلی رأی اضافه کردند و در آخر همه را باطل اعلام کردند ... ولی سالازار رو شکر می گویم و مرلین را کفر که دوستان در پس صحنه بودند و ما پیروز شدیم !!!


در این مابین عله ی کبیر معروف به عله نیله ، ملقب به عله دستغیب اعلام کرد : وزیر قبلی دختر من بود . ولی به ولله که من او را همچون پسر عمویم دوست دارم . کوییرل کجایی ؟


کوییرل نیز پس از صحبت های به عمل آمده خود را به میان انداخت و گفت : من همه ی پیشرفتم را مدیون اون مغازه ی چوبدستی فروشی با 10% تخفیف بودم و هستم !!! من ...


راجر دیویس با چتری که از هواپیمای دانشجویان شریف در حال سقوط بود به زمین رسیده بود ، فریاد زد و گفت : من اینجاها دیگه جواب نمی دم . به استرس گفتم بیاد جواب بده !


استرجس از گالری بیرون پرید و گفت : گالری خرابه . چیکار کنم ؟!؟


اسکاور : آهاهاهاییی ... دستمال دارم ... آلالالاییی ... :yclown:


فنگ : که به فنگیلا چپ نگاه کرد ؟ تو بودی ؟

و تفنگ دو لولش را بیرون کشید و تیری از آن بیرون جهید ... دو تیر به سرعت به سمت مغز سرژ و ققی رفتند و کریچر به نابودی پیوست . تکه های لاشه ی کریچر به اطراف رفت و تمامی ملت را نابود کرد و این است آستاکبار سر بارون خون آلود بیایید همه را بلاک کنیم !!!


امپراطور تاریکی از درون جعبه ای به ابعدا 1 در 1 در 1 سانتیمتر بطور گولاخی یه حرکت زد و بیرون پرید و روی سر بارون خون آلود افتاد و او نیز نابود شد و فقط او بود که بود !

ولی هیچکس از آینده خبر نداشت و به قول یه نفری دست روی دست یا دست بالای دست زیاده . و پیکانی گوجه ای از روی امپراطور تاریکی و بووبو. که به وی چسبیده بود عبور کرد و صدای آهنگی که از ماشین به بیرون می آمد چه صفایی دارد (؟!) .


چهار در ماشین با هم باز شدند و آرشام ، بلرویچ ، گراوپ ، من ، تو ، او ، ما ، شما و ایشان و دیگر اعضا بیرون جستند و همه با هم مشغول بندری زدن شدند و همه با هم گفتند : باشد تا وزارت نباشد


پایان !



Re: مجله شايعه سازي!
پیام زده شده در: ۱۸:۲۲ یکشنبه ۵ آبان ۱۳۸۷

تایبریوس مک لاگنold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۳:۰۴ سه شنبه ۸ مرداد ۱۳۸۷
آخرین ورود:
۲۱:۱۶ سه شنبه ۱ تیر ۱۳۹۵
از پیاده روی با لردسیاه برمیگردم
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 314
آفلاین
آسپ اينبار با وعده ي 100 گاليون

آلبوس سوروس پاتر، وزير سحر و جادوي وقت، كه در دوره ي پيش، با وعده ي سر محفله، 50 گاليون ( ) آرا مردمي را كف رفت؛ اينبار با اين وعده كه به هر كسي كه به وي راي دهد 100 گاليون طلا خواهد داد، كانديداي مجدد وزارت شد...

به علت جو گيري و فعال سازي وزارت، ممد اخراجي اي گيلديريوس نام، با افشاسازي اي خفت ابراز كرد:
اگه آرشام كانديد شه بهش راي ميدم؛ ولي بعدا بايد بكشه كنار تا خودم وزير شم

در همين راستا امپراطوري كه تاريكي اش به اندازه ي لرد تام ولدمورت سياه نيست در حالي كه كودكي ريشو و كودكي كه در مقام شفاف سازي شبيه يك روح بود و گيس كشي ميكردند را كنار ميزد، خطاب به كانديداهاي وزارت رو به دوربين گفت:
آهاهاها و كلا خيلي آهاهاها!!!


ویرایش شده توسط كورمك مك لاگن در تاریخ ۱۳۸۷/۸/۵ ۱۸:۵۳:۰۸
ویرایش شده توسط كورمك مك لاگن در تاریخ ۱۳۸۷/۸/۵ ۱۹:۱۲:۴۲

در كنار درياچه ي نقره ايي قدم ميزنم
و با بغضي که مدتهاست گلويم را ميفشارد، رو به امواج خروشانش مي ايستم
و در افق،
طرح غم انگيز نگاهش را ميبينم،
كه هنوز هم اثر جادويي اش را به قلب رنجورم نشانه ميرود..
كه هنوز نتوانستم مرگ نا به هنگام و تلخش را باور كنم..
كه هنوز بند بند اين تن نا استوار به نيروي خاطره ي لبخند اوست كه پابرجاست..
با يأس يقه ي ردايم را چنگ ميزنم و در برابر وزش تند نسيم،
وجودِ ويرانم را از هر چه برودت و نيستي حفظ ميكنم..
از سمت جنگل ممنوعه، طوفاني به راهست
و حجم نامشخصي از برگ و شاخه ي درختان مختلف را به اين سو ميآورد..
اخم ميكنم تا مژگانم دربرابر اين طوفان،
از چشمان اشكبارم محافظت كند..
شايد يك طوفان همه ي آن خاطره ي تلخ را از وجودم بزدايد..


Re: مجله شايعه سازي!
پیام زده شده در: ۱۳:۲۶ یکشنبه ۵ آبان ۱۳۸۷

آنیتا دامبلدور


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۰:۰۷ جمعه ۲۷ آبان ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۱۹:۲۹ شنبه ۲۰ اردیبهشت ۱۳۹۳
از قدح اندیشه
گروه:
کاربران عضو
پیام: 1323
آفلاین
آرشام ترور شد!


شايعه ها حاكي از آن است كه آرشام بوسيله ي گروهك نامرد و بوقي اي به نام"

پيكان گوجه اي! " ، مسئوليت اين امر را به عهده گرفته!


اصغر گوجه!! سركرده ي اين گروه، با ركورد پشت مويي به بلندي" 86 سانتي متر" ، در ايي خصوص مي گويد:


"
بيبين دآآآش من، اين آرشي ديگه داشت به ما جوات جموعت نارو ميزد...د آخه بش ميگم نامرد، بكش كنار بذار من ويزير شم! ميگه نه!... اّي اّي اّي! ميگم آخه نامرد، پشت مو من بلند تره يا تو؟ ميگه تو! ميگم اباريكلا! پس بكش كنار! ميگه من جامعه رو به دست تو نمي سپارم كه بدبختشون كني! ديگه خونم جوش اومد، با بروبچز كارشو يه سره كرديم! "


وي هم اكنون تحت تحت تعقيب پليس اينترسد! مي باشد!


منوي مديريت، حافظ شما خواهد بود!
بازنشستگی!


Re: مجله شايعه سازي!
پیام زده شده در: ۰:۲۱ پنجشنبه ۲۱ شهریور ۱۳۸۷

نیمفادورا تانکسold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱:۳۸ سه شنبه ۲۹ مرداد ۱۳۸۷
آخرین ورود:
۲۱:۲۹ جمعه ۲۲ آذر ۱۳۸۷
از خانه گريمالد
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 55
آفلاین
طبق وصيت نامه ي از ارباب تاريكي كه به تازگي آن را در جيب زير شلوارش پيدا كرديم 90% از ارثيه اش(كه شامل 25 گوني طلا مي باشد) رو به جيني ويزلي بخشيده است و 10% بقيه را به موسسه مبارزه با جادوي سياه اهدا كرده !
طبق تحقيقاتي كه به وسيله ي فضول باشي ما ريتا به عمل امده جيني ويزلي دختر واقعي لرد ولدمورت است !
ريتا گفته كه در شناسنامه لرد سياه امده ست كه مالي ويزلي همسر لرد ولدمورت و جيني ويزلي دختر اوست !‌
همه ي جادوگران دنيا به خصوص جادوگران ايرلندي از اين خبر شاخ در اوردن !
ارتور ويزلي كه به وسيله معجون همه چيز را از زير زبون مالي ويزلي بيرون كشيده .
طبق گفته هاي ارتور ويزلي مالي ويزلي در جواني عاشق تام ريدل بوده و به طور مخفي با او ازدواج كرده و و حاصل اين ازدواج پنهاني جيني بوده .
وقتي دكترها به ولدمورت ميگويند موي دخترش مثل مادرش قرمز است ولدمورت عصباني ميشود و مالي را زير رگبار كتك ميگيرد و پس از پرداخت مهريه او را طلاق مي دهد !
اين ماجرا باعث از هم پاشيده شدن دو خانواده شده .
ارتور ويزلي به دليل دار زدن همسرش در زندان است () و هري پاتر كه اشتباهي به جاي برداشتن چوبدستيش چوب دستي هاي شوخي فرد و جرج را برداشته بود بعد از زدن طلسم اواداكداورا چوب دستيش به آفتابه تبديل شده و جيني ويزلي با يك حركت به جا هري را منفجر كرده و با استفاده از ارث پدرش كل وزارت سحر و جادو را خريده !
و بعضي از مردم ميگوبند اسپ با جيني ازدواج كرده و با اين ازدواج يك جادوگر كوچك به دنياي جادويي اضافه شده ولي چون موي بچه شان صورتي با رگه هاي سياه بوده پول جيني را بالا كشيده و فرار كرده !(به به .. اينم از وزير ما ..)
و الان در جزاير قناري خوش ميگذرونه ! خوش به حالش


ویرایش شده توسط نیمفادورا تانکس در تاریخ ۱۳۸۷/۶/۲۱ ۲:۲۷:۵۴

ما چیزی رو داریم که ولدمورت نداره!؟
چیزی که ارزش جنگیدن رو داره!
:mama:


Re: مجله شايعه سازي!
پیام زده شده در: ۱۱:۳۲ چهارشنبه ۲۰ شهریور ۱۳۸۷

فرد ویزلیold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۹:۵۳ یکشنبه ۹ تیر ۱۳۸۷
آخرین ورود:
۱۷:۰۸ یکشنبه ۲ خرداد ۱۳۹۵
از مغازه ویزلی ها
گروه:
کاربران عضو
پیام: 106
آفلاین
وزیر مردمی آسپ،شکست خورده کودتا!!!


طی حمله وحشتناک جمعی از محفلیان به ساختمان وزارت و فروپاشی این ساختمان،وزیر مردمی متواری شده است.

این کودتا به دلیل گرانی،تورم،فساد اخلاقی و مالی وزیر()توسط محفلیان انجام شد.در این بنرد با وجود تمام موانعی که ارتش وزارت برای محفلیان ایجاد کرده بود،با این حال محفلیان بدون ذره ای مشکل از این موانع گذشتند و سرانجام ساختمان وزارتخانه را تخریب کردند.

در همین راست خبرنگار ما،ریتا اسکیتر،با رهبر محفلیان در این حمله،گابیل دلاکور صحبتی داشت:

_سلام!
_سلام
_حال شما خوبه؟
_خیلی خوب!در واقع خیلی بهتر از آسپم!
_از جزئیات حمله برامون بگید!
_خب ما از در ساختمون وزارت وارد شدیم و با یه طلسم تخریب کننده ی جمعی راهرو اصلی و هم چنین آسانسورها رو از بین بردیم.بعد با سلاحهای اتمی و میکروبی ارتش آنیتا روبرو شدیم!کخ خیلی راحت از سد این سلاحها گذشتیم و به ساختمان رو تخریب کردیم!همچنین ما برای اینکهمشکلی برای تکالیف شرعیمون پیش نیاد و همچنین وزارت بعدا دبه نکنه که ما روزه بودیم،حمله رو به بعداز افطار موکول کردیم!
_آفرین بر شما بانوی مومن!
_
_این حمله کلا بر چه اساسی انجام شد؟؟؟؟
_از روی وصیت نامه پروفسور آلبوس پرسیوال والفریک برایان دامبلدور ما فهمیدیم که آن مرحوم از این آسپ به شدت متنفره!ه دلی که دامبل اون سفید دوست داشته ولی آسپ خودشو برنزه میکرده!
_آخرین حرفی که میخوای بزنی چیه؟!
_باب!گراوپ بیخیال!ما به هم نمیایم!تو غولی!من پری!
_اینطور که باحال میشه!غول و پری!
_برو بوقی!


ّّFor What I've Done
I Start Again
And Whatever Pain May Come
Today This Ends
I'm Forgiving What I've Done



Re: مجله شايعه سازي!
پیام زده شده در: ۲:۵۰ یکشنبه ۱۷ شهریور ۱۳۸۷

نیمفادورا تانکسold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱:۳۸ سه شنبه ۲۹ مرداد ۱۳۸۷
آخرین ورود:
۲۱:۲۹ جمعه ۲۲ آذر ۱۳۸۷
از خانه گريمالد
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 55
آفلاین
طبق گزارش هاي رسيده شده توسط خبرنگاران هاگزميد در ماه مبارك رمضان صداهايي از شيون اوارگان (شعبه تهران) به گوش ميرسد !‌
خبرنگار ما جناب اقاي حسن جيگر از مردمي كه اين صدا ها رو شنيدن مصاحبه اي به عمل اوردن .
بعد از پيام هاي بازرگاني اين مصاحبه را با هم ميبينيم .
...
دِن دِن درن دِن دِن
1.اگر دوست داريد موهاي شما از موي دوستتان شاداب تر باشد .
به وسيله شامپو سر جديد فرد و جرج (البته رو شامپو نوشتيم گلرنگ طرف نفهمه ) كه شما به دوستتان هديه ميدهيد . اين شامپو رو بعد از اينكه طرف زد 1 سال كچل ميشه !‌ خانم پامفري هم نميتونه كاري كنه !
2.اگر دوست داريد دماغ شما از دماغ دوستتان زيباتر ياشد .
با شكلاتهاي دماغ دراز كن فرد و جرج (رو شكلاته نوشته مينو دوست همه ) دماغ دوستتان را دو برابر دماغ اسنيپ و يك و نيم برابر جن هاي خانگي كنيد .
3.اگر دوست داريد دستان شما از دستان دوستتان نرم تر باشد .
با صابون هاي خشك كننده فرد و جرج دست دوستتان را خشك كنيد (محصول جديدي از صحت )
4.اگر دوست داراد خانه شما از خانه دوستتان زيباتر باشد .
اين محصول جديد به صورت گالينابلانكا عرضه ميشود ! اگر اين محصول را در سوپ يا غذايي بريزيد بعد از چند دقيقه تمامي وسايل اشپزخانه در اتاق پذيرايي منفجر ميشود . (براي خريد اين محصول ميتوانيد از وام با بهره 4% استفاده كنيد)
5.اگر دوست داريد دوست دختر دوستتان مال شما باشد .
با كيك هاي بي غيرت كننده فرد و جرج دوستتان را بي غيرت كنيد .(محصول ديگر مينو )
به مغازه فرد و جرج يه سري بزنيد!
‌ با 50% تخفيف به مناسبت ماه مبارك رمضان .
با محصولات جديد ما ارمغان را به خانه هايتان يباوريد .
دِن دِن درن دِن دِن
...
حسن جيگر:از چه زماني اين صداها رو ميشنويد ؟
مرد رو به روي حسن جيگر‌:از شروع ماه رمضون .
حسن جيگر:ميتونيد بگيد چه صداهايي از اينحا مياد ؟‌
مرد رو به روي حسن جيگر‌ :صداي چند تا حيوونه .
حسن جيگر:چه حيواناتي ؟
مرد رو به روي حسن جيگر‌ : صداي سگ و گرگ و الاغ.
حسن جيگر:منظورتو از الاغ گوزنه ؟
مرد رو به روي حسن جيگر‌ :شما از كجا ميدونيد ؟!.
حسن جيگر: اِ..من چون..آها..چون صدا هارو خودم شنيدم .
مرد رو به روي حسن جيگر‌ :پس چرا از من ميپرسي ؟ بگم منكرات بياد دهنتو صاف كنه ؟‌ وقت مردم ارزش داره .دود.. دود.. دود (منظور از دود همون صدايي كه ميذارن رو صداي طرف مردم نشنون چي گفته ) .
حسن جيگر:درست حرف بزن .
دعوا سانسور شده .
مامور FBI گفته كه همه ي اين صداها به دليل زايمان يك گوزن نر بوده كه گرگها مي خواستن بچشو بخورن بعد با هم دعوا كردن .
وقتي كه ما از مامور FBI پرسيديم كه چطور وارد شيو اوارگان شدن ما رو پيچوند .
وقتي پرسيريم كه چرا از شروع ماه مبارك رمضان ؟ به ما گفت چون گرگها نيز مانند ما روزه ميگيرن و گشنه بودن .
و وقتي پرسيديم كه از كجا ميدونيد گرگها روزه ميگرند گفت :
چون انسانها از نسل گرگها هستن . و نظريه پژوهشگران در رابطه با اينكه انسان از نسل ميمونهاست رو رد كرد.
و جالبتر از اين خبر اين بود كه حسن جيگر خبر نگار واحد هاگزميد تغيير قيافه داده بود . و الان در ازكابان اب خنك ميخوره . حسن جيگر كسي نبود جز جيمز پاتر !‌
و هنوز منبع صحيح صداها مشخص نشده !
عده اي ميگويند كه در انجا روح هاي سرگردان هست كه رئيسشون باباي آلبوس دامبلدوره !
منتظر خبرهاي بعدي باشيد .


ما چیزی رو داریم که ولدمورت نداره!؟
چیزی که ارزش جنگیدن رو داره!
:mama:


Re: مجله شايعه سازي!
پیام زده شده در: ۱۴:۴۲ پنجشنبه ۱۴ شهریور ۱۳۸۷

اوتو بگمنold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۳:۲۱ یکشنبه ۲۶ خرداد ۱۳۸۷
آخرین ورود:
۵:۱۰ سه شنبه ۱۹ شهریور ۱۳۹۲
از قبرستون
گروه:
کاربران عضو
پیام: 64
آفلاین
خبر قرن:جادوگری در ایران

به اطلاع کلیه عزیزان می رساند: مدرسه جادوگری هاگوارتزشعبه جدیدی در حوالی تهران باز کرده واز همه عزیزان علاقه مند به علوم جادوگری ثبت نام به عمل می آید .

خبر نگار اعزامی ما در مورد این مدرسه نوشته است:این مدرسه فقط در نیمه ماه دیده می شود ودارای انواع کلاسها برای تدریس برای علاقمندان می باشد.دارای اساتید پروازی می باشد.وخود اساتید هاگوارتزبرای تدریس به اینجا می آیند.این مدرسه را خیرین مدرسه ساز احداث کرده اندوزیر نظ مدیر فعلی هاگوارتز می باشد.

برای اطلاعات بیشتر به این شماره تماس بگیرید:&%$*#@
خبرنگار اعزامی ما فقط همین یکدونه رو داریم ریتا اسکیتر


ما برای پوکوندن امدیم







شما می ‌توانید مطالب را بخوانید
شما نمی توانید عنوان جدید باز کنید
شما نمی توانید به عنوان‌ها پاسخ دهید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را ویرایش کنید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را حذف کنید
شما نمی توانید نظر سنجی اضافه کنید
شما نمی توانید در نظر سنجی ها شرکت کنید
شما نمی توانید فایل‌ها را به پیام خود پیوست کنید
شما نمی توانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید
شما نمی توانید از نوع تاپیک استفاده کنید.
شما نمی توانید از HTML در نوشته های خود استفاده کنید
شما نمی توانید امضای خود را فعال/غیر فعال کنید
شما نمی توانید صفحه pdf بسازید.
شما نمی توانید پرینت بگیرید.

[جستجوی پیشرفته]


هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.