اوتو بگمن وارده سازمانه ورزش و تفریهاته میشه ..
هی کسی نیست... چرا هیچ کس تو اینجا نیست تا جوابه منو بده
اقای دالاهوف کجایی پس .
در این میان مرده خمیده و پیری از یک اتاق بیرون مییاد
هی چه خبره ته چیکار داری.
ااا چه اجب یکی پیداشد تا جوابه ما رو بده"من اوتو بگمن هستم و برای جناب اقای دالا هوف نامه ای داشتم کجا هستند
مرده پیر جواب داد: ببینم تازه اومدی اینجا "مگه نمیدونی که اینجا خیلی وقته بدونه مدیره
اوتو بگمن که خیلی تعجب کرده بود گفت :نه من مدتی هست که به ماموریتی رفته بودم و تازه اومدم .مگه به سره دالاهوف اتفاقی اوفتاده
خیر فقط زیادی حرف میزد و هیچ کس هم ازش حساب نمیبرد و حتی چند بار به معاون و وزیر توهین کرده بود به همین خاطر انداختنش بیرون
نه بابا پس الان کجاست؟
نمی دونم ....
پس من میرم به وزارت و اجازه ی اداره ی اینجا رو میگیرم اینجا باید یه خونه تکونی بشه...
پس از چند روز اوتو بگمن توانست اجازه ی اداره ی ورزش و تفریهاته جادویی رو بیره و به او تکید کردند که باید این اداره به بهترین نهوع اداره ی بشه تا به دورانه شکوهه خود برگرده و همچنین باید با مراجعه کننده ها به نهوع احسن رفتار کرد و اوتو نیز قول داد تا هر چه در توان داره انجام بده تا این اداره به شکوهه اولیه ی خود برسه
جناب سیریوس چطوره...حالا دیگه اجازشو میدید اگه اجازه بدید سعی میکنم این اداره رو به بهترین نهوع اداره کنم..