من جواب يكي از سوال ها و اون امتيازي رو ميگم! آخه مي دونين، وقت نميشه كه...
---------------------------
سوال اول:
1-خاك تقريبا سرخ مايل به قهوه اي داره
2- آب به حالت مايع ديده نمي شه، فقط يه درياچه يخ زده داره.
3-چهارمين سياره منظومه شمسي(در فاصله از خورشيد) هستش
4-توش گودال هايي ديده ميشه!
5- از سياران سنگي هستش، يعني از گاز تشكيل نشده، بلكه از خاك و سنگه...
6- گروهي معتفدن حيان در اين سياره وحود داره...
7-سطحش خيلي سرده(در مقايسه با زمين)
8-داراي دو قمر هستش(با نهايت صداقت: كپي از مك بون!!)
(ام... من دو تا سوال نوشتم، بعدش اگه از هر دو تا امتياز كامل بگيرم، ميشه 15 امتياز... پس جه بهتر كه از هر دو تا امتياز كامل بگيرم!!)
--------------------------
مريخ از فضا

سطح مريخ

1. خصوصیات سیاره ی مریخ رو بگین ( 10 امتیاز! )

سیاره ی مریخ چهلرمین سیاره ی نزدیک به خورشیدو اولین سیاره بعداز زمین محسوب می شود.این سیاره رنگ قرمز دارد و شبها با چشم غیر مسلح هم دیده می شود که البته دیدن آن با تلسکوپ سفا و حال دیگری دار. بر روی این سیاره هیچ موجود زنده ای غیر از دیوانه سازهایی که خودتو عرض کردید زندگی نمی کند و این حاکی از فاقد علائم زندگی و فقط دارای یکی از عناصر اصلی طبیعت یعنی خاک است. این سیاره که مارس هم نامیده می شود بیشتر اوقات برای پیشگویی مورد استفاده های فراوان قرار می گیرد.ماگلها بعد از سالها تلاش و کوشش اکنون دستگاهی را بر روی مریخ فرستاذه اند که بر اثر پیش بینیشان فقط می توانست 30 متر حرکت کند ولی بر اثر قدرتهای جادویی لاکنون این سیاره 3 کیلومتر حرکت کرده است.


2. چرا مریخ باعث بروز خودخواهی در مردم می شه؟ ( 10 امتیاز! )

این بر اثر موادی است که ارواح مریخ بر روی زمین پخش می کنند.این مواد که سازنده ی آنها ارواح مریخ هستند دارای ترکیباتی می باشند که انسان را بسیار سر زنده وئ شاد نگه می دارد و البته در کنار شاد بودن آدم را بسیار خودخواه می کند که متاسفانه دانشمندان جاعدوگر هنوز موفق به کشف آن مواد نشده اند.

3. نمایشنامه ای بنویسین و خودتون رو در حالی که یه دیوانه ساز مریخی داره سعی می کنه به شما تنفس مصنوعی بده متصور شین! ( 10 امتیاز! )

مقدمه:
دیوانه سازهای مریخی بر خلاف دیوانه سازهای ما بسیار موجودات بی آزار و در حین حال برای انسان مفید هستند.موادی که باعث شادی انسان در فروردین می شود از ترکیبات بدنی دسوانه سازهای مریخی بدست می آید.

تو مریخ بودم.همه جا رو خاک سرخ فراگرفته بود و اثری از آب و بقیه ی چیزها دیده نتمی شد.کمی راه رفتم و مقداری از خاک آن جا را در داخل شیشه ای در جیب خودم گذاشتم.یه دفعه با یکم دیوانه ساز روبرو شدم.
دیوانه ساز:آی بیا اینجا.بیا اینجا اونجا نه.حالا بیا اینجا.
منم رفتم جلو.
دیوانه ساز ژست برادر حمیدی به خود گرفته بود.منم که برادر حمید را می شناختم چوبدستی به دست جلو رفتم.دیوانه ساز بر خلاف انتظارم چوبدستیشو درآورد و به طرف من گرفت و طلسمی روی من اجرا کرد.
بعد اومد جلو و خواست نفس مصنوعی بده..................
یه دفعه احساس عجیبی بهم دست داد.احساس کردم که خوشبخت ترین آدم دنیام.تمام غم و غصم از بین رفته بود.هیچ غمی نداشتم.بله این اثرات بوسه ی دیوانه ساز اونجا بود.
خوشبخت ترین آدم دنیا.کم تر کسی با بوسه ی دیوانه ساز مریخی روبرو شده بود.

4. یه عکس از سیاره ی مریخ رو نشون بدین ( 5 امتیاز – امتیازی
این عکس از مریخ

1. خصوصیات سیاره ی مریخ رو بگین ( 10 امتیاز! )

فاصله اش تا خورشيد 248 ميليون كيلومتره !
حركت انتقالي دو برابر زمينه دقيقا 687 روز !
قطرش 6790 كيلومتر !
قرمز ديده ميشه ( احتمالا صحراهاشن ! ) !
اولين بار در 15 ژوئن 1965 يه سفينه به نزديكي مريخ رفته !
جو گازي داره !
فشار جوش يك دويستم زمينه !
در مقابل رگبار شديد ماوراي بنفش قرار داره !
دو تا قمر داره !
فوبوس به معناي ترس و دايموس به معناي وحشت !
لوني جان اينا كاملا علمي بود از كتاب نجوم به زبان ساده !!


2- چرا مریخ باعث بروز خودخواهی در مردم می شه؟ ( 10 امتیاز! )

يه افسانه ي قديمي ميگه روزي چينگ چانگ كه يكي از فرمانروايان مستبد و خودخواه چين بوده عاشق يه دختر از منطقه ي درير در شمال اسكاتلند ميشه به اسم مك بون بي پشم ... چينگ چانگ مريض ميشه و از كل چين دكتراي مختلف ميان ولي خوب نميشه ... چينگ چانگ با خانواده ميرن اسكاتلند بره خواستگاري .. در مجلس خواستگاري !
چينگ چانگ : مكي زن من ميشي ؟!
مك بون : نه تو خيلي خودخواه و مستبدي ( همر ) !
چينگ چانگ ميزنه به سرش ميره شب تو جنگل ... از اينجا به بعد صحت افسانه زياد مشخص نيست ولي يه عده معتقند قدرت هاي جادويي چينگ چانگ باعث ميشه اون با نيروي خداي جنگ ( خنگول همون مريخ ) دختره ي بدبخت رو مال خود كنه ... نيروي جادويي چينگ چانگ باعث ميشه مريخ از او به بعد باعث بروز خودخواهي در مردم بشه !! ( چقدر چرت و پرت گفتم ! )‌!


3- نمایشنامه ای بنویسین و خودتون رو در حالی که یه دیوانه ساز مریخی داره سعی می کنه به شما تنفس مصنوعی بده متصور شین! ( 10 امتیاز! )
ديوانه ساز اولي : بيريم به اين دختر ژاپونيه تنفس مصنوعي بديم !!
بقيه ديوانه سازها با كله : بريم !
دختري تنها ميون بيست تا ديوونه ساز گير افتاده بود ...
- اكسپكتومكبون ونوم ( بر زون پاترونوم ) !
چند لحظه بعد همه ديوونه سازها گوشه ي جاده افتاده بودن !
دختره : سلام فرشته ي نجات من ... اسمت چيه !
- مك بون پشمالو !
دختره : ايول بيا بريم ازدواج كنيم !
( مي دونم خيلي ضعيفه لوني جون .. توقع ندارم 10 امتياز بدي‌!!)



4 -

1. خصوصیات سیاره ی مریخ رو بگین ( 10 امتیاز! )

1- این سیاره یه هوا از زمین کوچیکتر
2- رنگش قرمزه
3- روش آب وجود نداره
4- مثل زمین ارزشی خودمون موجودات مخوفی به نام دیوانه ساز داره .
5- دو تا قمر هم داره
6- هر کس به این سیاره نگاه کنه خودخواه میشه .
7- با تلسکوپ میشه دیدش
8- میتوان روی این سیاره مطالعه کرد
9- میتوان خصوصیات این سیاره را به بقیه هم آموزش داد .
10- میتوان در هنگامی که داریم این سیاره رو دید مینگریم تلسکوپ رو یواشکی به سمت جاهای دیگم برگردونیم

اینا خصوصیاتیه که ما میتوانیم در این سیاره بیابیمیم .

2. چرا مریخ باعث بروز خودخواهی در مردم می شه؟ ( 10 امتیاز! )

وقتی که مریخی ها در فروردین ماه این شیره رو پخش میکنند . شیره خاصی رو در زمین پخش میکنند باعث میشوند که مردم شاد و خوشحال بشوند . اما متاسفانه این شیره یه بدی هم داره و اون اینه که این شادی که در انسانها پدید میاید شادی سالمی نیست و در کنارش اون شخص احساس بزرگی میکند به همین دلیل است که اگر زیاد مورد تاثیر این شیره قرار بگیرد به سمت خودخواهی و ارزشی بازی و .... کشیده میشود .

از دلایل دیگرش هم میتوان به این موضوع اشاره کرد که جانداران درون مریخ به طور اوتوماتیک این خاصیت رو به بقیه منتقل میکنند .
( مریخین دیگه )

3. نمایشنامه ای بنویسین و خودتون رو در حالی که یه دیوانه ساز مریخی داره سعی می کنه به شما تنفس مصنوعی بده متصور شین! ( 10 امتیاز! )

دیاونه سازه بر روی بلیز افتاده بود و قصد داشت هر جور که شده ازش تنفس مصنوعی بگیره !
دیوانه سازه : بالاخره ازت تنفس مصنوعی میگیرم !
بلیز در حالی که داره با خودش فکر میکنه این آقائه چقدر قزوینی تشریف داره به شدت مشغول تقلا کردن و جیغ کشیدنه !
- ولم کن قزوینی .... این کره کوفتیتون مگه توش جنس مونث نداره گیرز دادی به من !
دیوانه سازه : میخوام روحتو بکشم بیرون !
همچنان دیوانه سازه بر روی زمین افتاده روی بلیز و صحنه ای کاملا بی ناموسی رو به وجود آورده ! بلیز همینجوری داره تقلا میکنه تا از دست این قزوینی خلاص بشه که یهو سوسک جلوی بلیز از زیر خاک میپره بیرون !
سوسک کش و قوسی به بدنش میده و در همون لحظه چشمش به این صحنه ارزشی می افته !
بلیز از روی زمین : تو اینجا چی کا میکنی ؟
سوسک : نمیدونم خونه گیلدی اینا بودم دیدم یه سوراخ روی زمینه رفتم توش از اینجا سر دراوردم !
بلیز : در حالی که دستشو روی دهن دیوانه سازه گذاشته و اونو از خودش دور نگه داشته رو به سوسک میگه :
- به گیلدی بگو اینجا یه دیوانه سازه مورد دار پیدا شده بیارش اینجا !
سوسک که به این حالت درومده بود بلافاصله به درون سوراخ شیرجه رفت .

چند لحظه بعد

دیوانه سازه هر کدوم از دستای بلیز رو به زمین چسبونده و میخواد وارد مرحله آخر بشه ولی بلیز به شدت داره مقاومت میکنه و سرشو میدزده !
دیوانه سازه : وایسا دیگه ! ااا.... سرتو تکون نده !
دیوانه سازه صورتشو روی بلیز خم میکنه تا این حرکت فوق بی ناموسی رو انجام بده
بلیز
ناگهان گیلدی به همراه سوسک از توی سوراخ میپره بیرون .
گیلدی : کجاست کجاست ؟
بلافاصله چشمش به دیوانه سازه می افته !
دیوانه سازه : آخخخخخخخخخ ! و شش متر از سر جاش میپره بالا !
گیلدی : زورت به بچه رسیده !
گیلدی در یک حرکت انتحاری میپره و از دیوانه سازه یه تنفس مصنوعیه آبدار میگیره !
دیوانه سازه کمی فکر میکنه و به گیلدی نگاه میکنه درجه بوووووق داره روبه بالا میره سپس به این حالت در میاد و بر میگرده و از همون راهی که اومده بود فرار میکنه و گیلدی و سوسک هم دونبالش ......

4. یه عکس از سیاره ی مریخ رو نشون بدین ( 5 امتیاز – امتیازی! )

نمایشنامه ای بنویسین و خودتون رو در حالی که یه دیوانه ساز مریخی داره سعی می کنه به شما تنفس مصنوعی بده متصور شین

صبح یک روز دل انگیز تابستانی
مکان : ایستگاه فضایی واقع در مریخ
- چه خواب خوبی بود برم یک دور تو مریخ بزنم

مکان : سطح مریخ

- به به چه هوای پاکی اکسیژن خالصه واقعا این کپسولای هوا خیلی چیزای جیگرین


مقداری اون ور تر

دیوانه ساز 1: بچه ها یک زمینی
دیوانه سا ز2: ای ول غذای امروزمون جووره
دیوانه ساز 3: بریم حال و حوول

دیوانه سازا با سرعت از پشت به کریچر نزدیک میشن

کریچر : چرا این جا این قدر ساکته چرا هیچ کس نیست
یک دور میزنه و یک دفعه چشمش به سه دیوانه ساز میافته که دارن به سمتش می یان
- ای ول سه تا جنبنده

دیوانه سازا که قیافه ی کریچر رو میبینن
- خدای من خدای من
- بچه ها فرارا کنین
کریچر: سلام آقایوون . از دیدارتون خوشوقتم

دیوانه ساز 3: خدایا مگه ما چه گناهی کردیم
کریچر: دوستان چرا فرار میکنید



1. خصوصیات سیاره ی مریخ رو بگین ( 10 امتیاز! )

قرمزه , قشنگه , تنها سیاره ایه که توش دیوانه ساز زندگی میکنه , دو تا قمر داره , نزدیکترین سیاره به زمینه اگه کسی خلافش خیلی سنگین باشه تبعیدش میکنن اونجا , بعضی وقتا از اونجا دیوانه ساز وارد میکنن


2. چرا مریخ باعث بروز خودخواهی در مردم می شه؟

وقتی مریخ به نزدیک ترین فاصلش از زمین میرسه ساکنانش یک گردی رو روی ملت میریزن که باعث میشه شاد بشن همین امر باعث میشه مردم فکر کنن این شادی دائمیه و در اون غرق میشن و اصلا به مئنویات توجه نمیکنن و سنگ دل و خود خواه میشن
یک دلیل دیگش رنگ قرمزه مریخه چرا که رنگ قرمز باعث به وجود اومدن حس خودخواهی و تکبر میشه


4. یه عکس از سیاره ی مریخ رو نشون بدین

1. خصوصیات سیاره ی مریخ رو بگین ( 10 امتیاز! )
زمانی که سیاره ی مریخ بسیار جوان بوده بسیار گرم بوده و روی این سیاره آب مایع از سرچشمه هایی سرازیر بوده است. همین طور که مریخ دارای اتمسفر(جو) ضخیمی از کربن دی اکسید غنی مثل زمین در زمان های قدیم بوده است. اما کربنی که در ابتدا دراتمسفرزمین بوده مشکلات زیادی را بوجود آورده و سنگ هایی ازجنس کربن و نمک مثل سنگ آهک را سوراخ می کرده است. در واقع کربن در همین راه پیدا شد.
ج . 1 . الف : به علت وجود آب در مریخ جوان مریخ دارای طلسم قدرتمند آب است که سبب میشود روشنایی خورشید بر زمین بتابد و باعث میشود صداقت و پاکی که قدرت طلسم آب هستند دیوانه ساز ها را از پرتاب آتشفشانی به زمین باز میدارد!

وقتی مریخ جوان بوده پراز آتشفشان های فعال بوده که بسیارپهناور بوده اند که گوگرد زیادی را وارد هوا می کرده اند . گوگرد در هوا با اکسیژن و هیدروژن ترکیب شده و تشکیل سولفوریک اسید داده و به همراه باران گوگرد در هوا قبل از کربن از بین رفته است. بنا براین روی سطح مریخ باریده است.مور گفت:در اتمسفر مریخ قبل از اینکه کربنی وجود داشته باشد از وجود گوگرد رهایی پیدا کرده است چون به صورت کربنیک اسید روی سطح آمده است و سنگ هایی از جنس کربن ونمک مانند سنگ آهک را از بین برده است. قطره های اسیدی روی قطعه سنگ های آهکی ریخته و شروع به حل کردن آن ها کرده است.

ج . 1. ب : وجود آتشفشان ها در مریخ جوان نشانه ی طلسم خارق العاده ی آتش است نوع طلسم آتش در مریخ آتش طلایی نشانه ی ضد طلسم است که توانایی بالای سنگ زرد ( که از آتشفشان بیرون می آید ) پس از استخراج توسط جادوگران به صورت گردنبند در می آورند تا از طلسم های غیر ممنوعه در نیم تنه ی بالایی در امان باشد البته استخراج این طلسم از سخت ترین کار های جهان است !

همواره در اطراف مریخ گاز های کربن به صورت خالص و با ساختار اتمی شبیه به الماس وجود داشته است .

ج .1. پ . : و قدرت عجیب طلسم الماس گازی کربنی :
الماس نشانه بی گناهی پاکی و قدرت است . الماس هایی که شرفتمندانه و با قلبی پاک به دست آمده اند تا ابد نیرویی قدرتمند هستند. الماس ها شهامت و قدرت میدهند و طلسم الماس کربنی شخص را در مقابل طاعون جادویی حفظ میکند و به آرمان عشق کمک میکند .

پرفسور عزیز پدرم در اومد تا ویژگی های جادویی سیاره ی مریخ را پیدا کنم !

سوال دوم : . چرا مریخ باعث بروز خودخواهی در مردم می شه؟ ( 10 امتیاز! )

دلیل اول : در سواله قبل راجع به گاز های کربنی و خاصیت طلسمه الماس توضیح داده شد ولی درباره ی عمل بر عکس طلسم توضیح میدم :
باید به هشدار اکتساب الماس توجه کرد : الماس های جادویی مریخ اگر با خیانت یا خشونت یا برای طمع های شخصی سیاه بدست آیند با امیالی چون دورویی خودخواهی حسادت و طمع بد شگون هستند و بد اقبالی و خدخواهی میآورند کسانی که این سنگ را از راه غیر شرافتمندانه به دست می آورند به مصیبت و خودخواهی و بد بختی دچار میشوند!

دلیل دوم : در مریخ به علت وجود چرخش های دورانی در هر 10 دقیقه و 33 ثانیه ی نوری و به دلیل وجود چالش های فروان که از دو قمر این سیاره به وجود می آید طلسمی سیاه ایجاد میکند و در آن فرد اختیار خود را از دست میدهد و حالتی مانند طلسم فرمان به وجود می آید اما اختیارات فرد در دست خودش است ولی حسه خودخواهی به آن اضافه میشود !

دلیل سوم : وجود ارواح خبیث که پرفسور نیز در درسشان به آن اشاره کردند سبب خود خواهی افراد می شود !

امید وارم دلایل قانع کننده ای باشد !

3. نمایشنامه ای بنویسین و خودتون رو در حالی که یه دیوانه ساز مریخی داره سعی می کنه به شما تنفس مصنوعی بده متصور شین!
فصل اول
یک ماجراجویی بسیار خطر ناک تر هگرید واقعآ حالتی داشت که انگار در حالی است که یک دیوانه ساز در حال دادن تنفس مصنوعی به اوست ولی از تقدیر و سرنوشت خود خبر ندشت که به زودی ....
فصل دوم :
ماموریت قبلی که در برج ستاره شناسی بود منجر به افتادن تلسکوپ به روی پای هگرید و شکستن پای او و تباه شدن عشقه او بود و حالا ماموریت این دفعه ممکن بود به مرگ آنها منجر شود !
فصل سوم : سفر به مریخ در حالی با هیجان آغاز شد که همه بر رول صندلی های دو نفره نشسته بودند وسیله سفر آنها یک جاروی پرنده ی اتوبوسی که بر گرفته از ماشین مشنگ ها به نام اتوبوس بود توسط پرفسور دنیل پترسون ساخته شده بود . همگی با معجون گاز اکسیژن را داشتند و باید هر یک ساعت برای تامین اکسیژن بدن خود یک پیمانه از آن میخوردند .!
فصل چهارم :
همه در حالی که از شیشه ی جاروتوبوس به فضای اطراف نگاه میکردند پرفسور نیز در حال توضیح راجع به سیارک ها و شهاب سنگ ها بود : بچه ها به این شهاب شنگ آرزو ها توجه کنید و هر آرزویی در دل دارید بکنید که بر آورده می شود هر 1400 سال یک بار در فضا ظهور پیدا میکند .
فصل پنجم : اوالین قدم در مریخ :
به وقت زمین جادویی 10 دقیقه از بامداد گذشته بود همه شام خود را که استیک آبدار بود خورده بودند که به کمک پرفسور توسط طلسم : گریویتی ثابت مانده بود . همه پلکهایشان کم کم داشت
سنگین میشد ! که ناگهان هدویگ در جاروتوس به پرواز در آمد و هو هو کنان فریاد زد مریخ مریخ !
فصل ششم : آیا الماس به دست می آید ؟
همه در حالی که طلسم رانتو لباسیوس مریخیا رو به کمک پرفسور اجرا کرده بودند و بر روی لباسه هر کدام یک لباس آلمینیومی قرمز و نارنجی محکم و سبک ظاهر شده بود !
در حالی که راه میرفتند یهو هگرید با سرعت فراوان به سمتی دوید خم شد و دست به سمتی برد چند لحظه بعد از روی خاک سرخ مریخ بلند شد و چیزی در دستش میدرخشید !
همه با بهت به این منظره نگاه میکردند !
فصل هفتم فصل آخر : بوسه ی دیوانه ساز
همه در حالی که دور هاگرید جمع شده بودند و برقی در چشمان هاگرید دیده میشد ترس پرفسور را فرا گرفته بود از برق چشمان
هگرید میترسید . به طور ناگهانی هوا سرد شد به طوری که درون لباسها نیز حس میشد هر لحظه که میگذشت هوا سرد تر می شد سرما بیشتر از همه در بدنه هگرید نفوذ کرده بود کمی بعد الماس از دسته هگرید افتاد .
هدویگ : پرفسور سایه هایی میبینم
پرفسور از ترس مو بر تنش سیخ شده بود .
آن سایه ها نزدیک میشدند و همه فهمیده بودند که آنها دیوانه ساز های مریخ هستند فرق آنها با دیوانه ساز های زمین در رنگ باشلق هایشان بود نارنجی رنگ بود و سرمایشان با سرمای سیاره ی مریخ ادغام شده بود و دوبرابر بود همه از ترس خشکشان زده بود یکی از دیوانه ساز ها بر روی هاگرید خم شد همه مشاهده کردند هاگرید بعد ها سخن گفت و احساسات خود را در آن لحظه بیان کرد :
واقعآ ترس مرا فرا گرفته بود خاطره ی اخراج شدن از هاگوارتز یادم می آمد فریاد هایم التماس هایم به دامبلدور و خنده های وحشتناک دامبلدور که هیچ وقت در حقیقت وچود نداشت صداهایی که در گوشم میپیچید دامبلدور تو را اخراج کرد اون باعث شد سپس دیوانه ساز به رویم خم شد دهانش را به رویه صورتم خم کرد سرما و وحشت منو فرا گرفته بود دهانش را به دهانم نزدیک کرد دهان من به خودی خود باز شد و مماس بر دهان او قرار گرفت و بعد از آن احساس کردم دیگر زنده نیستم .
بعد از این اتفاق پرفسور لاوگاد به کمک دامبلدور با کمک ساعت زمان برگردان توانستند روبیوس را به حالت عادی برگردانند و علت حمله ی دیوانه سازان مشخص شد و آن هم طمع هگرید بود تا عشقی به دست آورد و گذشته ی غمگین خود را فراموش کند و برای همه بوسه ی دیوانه ساز تجربه شد !
پایان کتاب!

یه عکس از سیاره ی مریخ رو نشون بدین ( 5 امتیاز – امتیازی! )
مریخ در حال جنگ !

مریخ در حال صلح :


فوبوس
دیموس

این دو عکس از قمر های مریخ است که من فوق برنامه انجام دادم !

1-خصوصیات سیاره ی مریخ رو بگین ( 10 امتیاز! )

سیاره مریخ یکی از سیاراتیه که خیلی خفنه و خیلی هم خفنزه!
من یادمه یه بازی داشتم که توش از این سیاره به اون سیاره با فضا پیما سفر می کردی و هیولا می کشتی!تو اون بازی هیولاهای مریخ اندازه رضا زاده و شاید گراوپی بودن!

خارج از جدی:مریخ سیاره ایه که واقعا خصوصیات عجیبی داره.چون از یه طرف به زمین میرسه و از طرف دیگه هم فاصله زیادی با مشتری داره و به همون دلیل نمی تونه روش اثر زیادی بزاره.
پس همه قدرتهاش روی زمین خالی می شن و این خیلی روی زمین موثره!

مریخ یه سیاره بزرگ و قرمز رنگه که اگه با تلسکوپ رصدش کنیم روش حفره های بزرگی هم دیده می شن.مثل جوشهای صورت انسان.
این سیاره هم درش حیات هست.ولی حیاطش فقط جادوگریه.یعنی حیاط ماگلی نداره!

موجودات کمیاب جادویی در اونجا زندگی می کنن که خواص زیادی دارن و دستیابی به اونها هم واقعا سخته.

چرخش سیاره مریخ حالت خاصی داره که اگه به یه شکل خاصی برسه ، تاثیرش روی زمین دو چندان می شه و عموما این اتفاق هر 10 سال یکبار اتفاق می افته.بهار اون سال یکی از بدترین بهارها می شه!
با اینکه همه خیلی شاد می شن ، ولی در عین حال خودخواهی رو از حد می گذرونن و به همین دلیل درگیری های زیادی تو این ماه پیش میاد...به طوری که آمار طلاق این ماه بیست برابر بقیه ماههاست!


2. چرا مریخ باعث بروز خودخواهی در مردم می شه؟ ( 10 امتیاز! )

در اطراف مریخ ، گازهایی هستن که روی مغز انسانها اثرات مختلفی دارن.

بعضی ها رو شاد می کنن ، بعضی ها رو افسرده می کنن ، بعضی ها رو سرخوش می کنن ، بعضی ها رو هم عصبی می کنن!

این گازها ، در ماه فروردین که مریخ به زمین نزدیک تره ، وارد جو زمین می شن و به اون قسمت از زمین که مردمش رو به مریخن ، اثر می زارن.

البته از بین اثرهایی که گفتم ، بیشترین درصد رو اثر شاد کردن داره!

می رسیم به خودخواهی ، اثراتی که بالا گفتم ، همه و همه جزء اثراتی هستن که گازهای مریخی رو مردم می زارن.

در بعضی مواقع فقط یکی از اثرات روی انسان موثر واقع می شه که در این حالت انسان یکی از حالات بالا بهش دست می ده.

ولی در بیشتر مواقع ، گاز همه اثراتشو روی یه انسان می زاره و به این ترتیب ، این اثرات به هم مخلوط می شن و باعث ایجاد حس خودخواهی در فرد می شن که این مورد واقعا بده!

پس موقع فروردین یه ماسک ضد گاز همراه خودتون داشته باشید!


3. نمایشنامه ای بنویسین و خودتون رو در حالی که یه دیوانه ساز مریخی داره سعی می کنه به شما تنفس مصنوعی بده متصور شین! ( 10 امتیاز! )

نام نمایشنامه:سفر به مریخ!

_هدویگ...کوله پشتیتو برداشتی؟
_آره آنی...بیا بریم که داره دیر می شه!بپر بالا.

آنی اسی می پره پشت هدویگ و با هم به سمت مریخ حرکت می کنن.


_چه توهمی!اون سنگه رو نگاه!همینجوی رو هواست!
_اون یکی رو!داره مثل برق می ره طرف زمین!
_ای وای!خونه زاخی اینا ریخت!الان می خوره بهش!


---در زمین---

زاخی:ای اس ال می دی خانم خوشگله؟!
خانم:17 ، هاگزمید ، سا.....

بووووووووووووووووم!خانه زاخی ریخت!


---در فضا---

_هدی دیدی چی شد؟!زاخی بدبخت شد!
_اینا رو ول کن!بپر پایین که رسیدیم مریخ!

آنی اسی از روی هدویگ میاد پایین و پاشو روی مریخ می زاره.

_ای وای سوسک!
آنی با گفتن این جمله پاهاشو می کوبه زمین هوا می ره!نمی دونی تا کجا می ره!

_هدی من دارم پرواز می کنم!فکر کردی چون جغدی فقط خودت می تونی پرواز کنی؟!

آنی اسی بعد یه مدت پایین میاد و با هدویگ شروع می کنن به گشت زدن تو مریخ.

_آناکین...یه حسی بهم می گه که الان لونا لاوگود داره ما رو رصد می کنه...بیا براش دست تکون بدیم!

هدویگ و آنی اسی به سمت زمین نگاه می کنن و لبخندی میزنن و دست تکون می دن.بعدش به راهشون ادامه می دن.

به یه سوراخ می رسن و در کمال تعجب می بینن که گیلدی ازش بیرون می پره!

هدویگ:سلام گیلدی!تو اینجا چی کار می کنی؟!

گیلدی:نمی دونم!رفتم تو سوراخ دهن دیوانه سازه!از اینجا سر در آوردم.

ناگهان دیوانه سازی از پشت جلو دهن هدویگ می گیره و می گه:

_گیلدی یا برگرد به زمین یا اینو بوس می کنم!

گیلدی:بوسش کن!اینجا باحاله من می خوام بمونم!

دیوانه ساز لباشو نزدیک می کنه و می خواد تنفس مصنوعی بده...نزدیک...نزدیکتر...بازم نزدیکتر...

ناگهان دور هدویگ یه جغد نقره ای میاد و دیوانه ساز رو دور می کنه!

همه به طرف زمین نگاه می کنن و لونا لاوگود رو می بینن که داره برای اونا دست تکون می ده و همر تکون می ده!


4- عکسهایی از مریخ:

جلسه ی پنجم کلاس نجوم و اختر فیزیک!

بچه ها با بی حوصلگی و از سر زور پا شده بودن اومده بودن توی کلاس و منتظر بودن که پروفسور بیاد ...

----------------------- 5 دقیقه بعد ----------------

بلیز : ای بابا چرا نمیاد پس؟!
بقیه :
در همین لحظه یهو کلمات درخشانی روی هوا ظاهر می شه و بعد تازه بچه متوجه می شن که چه فراموشی بزرگی دارن! و اون کلمات اینا بود :

توی برج نجوم منتظرتون هستم!

و بعد بچه ها با بی حالی پا شدن و رفتن به سمت برج نجوم ... وقتی به پله های برج رسیدن چشمای آوریل چپ شد و همون جا روی زمین افتاد! ... هیچ کس هیچ کس حاضر نبود که از اون همه پله بالا بره ... ولی بعد صدای قدم های تهدید کننده ای از پشت سرشون قانعشون کرد که باید حتما برن! همه داشتن با عجله از پله ها بالا می رفتن و اونایی هم که کوتاه تر بودن زیر دست و پا له می شدن ( مثلا کریچر!!! ) چون نمی خواستن بااون فرد مشکوک و ترسناکی که صدای پای وحشتناکش می پیچید روبرو بشن! همه می رفتن بالا و آوریل همون جا هنوز روی زمین افتاده و بود نمی تونست پاشه صدای قدما نزدیک و نزدیک تر می شد و آوریل داشت از ترس زهره ترک می شد ... صدای قدم درست رسیده بود سرپیچ و بعد صاحب صدا از پشت دیوار بیرون اومد : خانم نوریس! : گربه ی فیلچ! ... آوریل که این قدر ترسیده بود از شدت ترس همونجا بیهوش روی زمین افتاد ....

------------------- در برج نجوم -------------------------

پ. لاوگود در حال حاضر غایب کردن بچه ها بود : آنیتا دامبلدور؟
- حاضر
- آوریل لاوین؟
....
- آوریل لاوین؟
....
- پس آوریل کوش؟ ... ادی برو دنبالش بگرد و بیارش سر کلاس ... زودباش!
ادی : ای پروفسور ... ای باقلوا ... ای باسلق ... ای درک کن! ... من رفتم!
پ. لاوگود : خب بچه ها برین سر تلسکوپاتون و شروع کنین به رصد مریخ ... برای پیدا کردن مریخ باید توجه داشته باشین که مریخ یه سیاره ی قرمز رنگه و خیلی هم به زمین ما نزدیکه ... مریخ دو تا قمر داره : فوبوس و دایموس! این دو تا خیلی کوچیک هستن ... روی مریخ مثل دنیای ما ارواح و دیوانه ساز هایی زندگی می کنن که فقط به چشم جادوگرا میان ... در طول سال یه زمانی هست که مریخ به زمین خیلی نزدیکه و بنابراین دیوانه ساز ها و ارواح روی زمین در اون زمان تاثیر زیادی می ذارن ... و این در فروردین ماه رخ می ده ... موجودات مریخی بر روی زمین در این ماه عصاره ای رو پخش می کنن که همه شاد باشن و البته بیش از اندازه خودخواه ... خوب دیگه فکر کنم کافی باشه ... شروع کنین!!
پ. لاوگود بین بچه ها قدم می زد و کاراشون رو چک می کرد ...
پ.لاوگود : بلیز بابا چند بار باید یه اشتباه رو تکرار بکنی؟! ... تلسکوپت رو به سمت آسمون بگیر! ... آنیتا بزارببینم ... اخ اخ ... فرندشیپ سر کلاس من؟! ... باید بگم که صورت مالفوی هیچ وقت نمی تونه مریخ داشته باشه ... گرچه جوش هاش ... زاویه ی تلسکوپت رو عوض کن زود باش ... آفرین ... هدویگ عالیـــه ... الحق که شاگرد خوبی هستی ... یه کف مرتب به افتخارش!!
ایگور: ولی پروفسور هدویگ تلسکوپش رو به زمینه نه آسمون!!
پ. لاوگود : نه خیر ... چشمای شما چپه!
هدویگ : آهین!
آنی اسی : پروفسور ... منم پیداش کردم!!!
پ. لاوگود : آفرین ...
وبر می گرده تا ببینه ... ولی هیچ اثری از آنی اسی نمی بینه ...
دراکو : هی اون پایینو!
همه جمع می شن لبه ی برج و بعد با صحنه ای دلخراش روبرو می شن ... آنی اسی به فرش خوش نقش و نگاری روی چمن های محوطه ی هاگوارتز تبدیل شده بود ...
پ. لاوگود : خب اشکالی نداره ... پیش میاد دیگه ... خود من 365 بار این اتفاق واسم افتاده! ... فقط سعی کنین زیاد هیجان زده نشین!
همه :
پ. لاوگود : ... خب ... خب ... بسه .. زود تر برین سر کاراتون!
و دوباره همه مشغول رصد کردن مریخ می شن ... . سکوتی برقرار شد که با آهنگ بندری قیژ قیژ تلسکوپای بچه ها شکسته می شد ...
پ.لاوگود : چرا ادی و آوی نیومدن؟! ... هوم چه مشکوک!
برادر حمید : من برم دنبالشون؟!
پ.لاوگود : نه خیر ... لازم نکرده ... به کارت برس!!! ... الان می خوام تکالیفتون رو بدم ... و امتیازاتون رو ...

1. خصوصیات سیاره ی مریخ رو بگین ( 10 امتیاز! )
2. چرا مریخ باعث بروز خودخواهی در مردم می شه؟ ( 10 امتیاز! )
3. نمایشنامه ای بنویسین و خودتون رو در حالی که یه دیوانه ساز مریخی داره سعی می کنه به شما تنفس مصنوعی بده متصور شین! ( 10 امتیاز! )
4. یه عکس از سیاره ی مریخ رو نشون بدین ( 5 امتیاز – امتیازی! )


اینم امتیازات جلسه ی قبل :

آوریل لاوین =» 5 + 4 + 7 + 10 ( چون اولین نفری بود که جواب داد! ) = 26 امتیاز!
بلیز زابینی =» 5 + 5 + 8 + 9 ( چون دومین نفری بود که جواب داد! ) = 27 امتیاز!
استرجس پادمور =» 5 + 3 + 8 + 8 ( چون سومین نفری بود که جواب داد ) + 5 ( سوال امتیازی! ) = 29 امتیاز!
آرامیس بارادا =» 5 + 4 + 6 + 7 ( چون چهارمین نفری بود که جواب داد ) + 5 ( سوال امتیازی ) = 27 امتیاز!
جسیکا پاتر =» 5 + 5 + 7 + 6 ( چون پنجمین نفری بود که جواب داد ) + 4 ( سوال امتیازی! ) = 27 امتیاز!
هلگا هافلپاف =» 5 + 4 + 10 + 5 ( چون ششمین نفری بود که جواب داد ) = 24 امتیاز!
آناکین استینز =» 5 + 2 + 4 ( چون هفتمین نفری بود که جواب داد ) = 11 امتیاز!
چارلی ویزلی =» 5 + 2 + 8 + 3 ( چون هشتمین نفری بود که جواب داد ) + 7 ( سوال امتیازی! ) = 25 امتیاز!
پاتریشیا استیمپسن =» 5 + 5 + 6 + 2 ( چون نهمین نفری بود که جواب داد! ) = 18 امتیاز!
دارن الیور فلامل =» 5 + 4 + 7 + 1 ( چون دهمین نفری بود که جواب داد ) + 5 ( سوال امتیازی ) = 22 امتیاز!
دنیس =» 5 + 3 + 4 + 5 ( سوال امتیازی! ) = 17 امتیاز!
بارتیموس =» 4 + 4 + 5 ( آخه چرا؟ ) + 5 ( سوال امتیازی! ) = 18 امتیاز!
آندرومیدا =» 5 + 4 + 6 + 5 ( سوال امتیازی! ) = 20 امتیاز!
ایگور کارکاروف =» 5 + 6 + 8 = 19 امتیاز!
چو چانگ =» 5 + 5 + 6 + 5 ( سوال امتیازی! ) = 21 امتیاز!
دراکو مالفوی =» 6 + 5 + 9 = 20 امتیاز!
هدویگ =» 9 ( چی؟ ) + 6 + 9 ( ایول ) = 24 امتیاز!
اکتاویوس پیر =» 7 ( چی؟ ) + 5 + 6 = 18 امتیاز!
مک بون پشمالو =» 5 + 5 ( آفرین نکته ی انحرافیش رو گرفتی! ) + 8 = 18 امتیاز!
آنیتا دامبلدور =» 6 + 4 + 7 + 5 ( سوال امتیازی! ) = 22 امتیاز!
روبیوس هاگرید =» 5 + 5 + 9 ( آفرین ) + 5 ( سوال امتیازی! ) = 24 امتیاز!

گریفیندور : 184 امتیاز!
اسلیترین : 111 امتیاز!
ریونکلاو : 105 امتیاز!
هافلپاف : 52 امتیاز!

توجه : هر کی زود تر پاسخ بده امتیاز بیشتری می گیره!

کلاس تموم شد و آوریل و ادی هنوز هم پیداشون نشده بود ...

1. ليست جادوگران و ساحره هايي که تو لاو نايت عاشق هم شدن! ( 5 تا کافيه! )

ادی ماکای و برادر حمید ( فکر های بد نکنید )
ادی ماکای و آوریل (ادی چش چرون)
هری پاتر و نمید
دراکو مالفوی و آنیتا مالفوی (دامبلدور)
مک بون پشمالو چاگ و چو پشمالو چانگ
2. رنگ هايي که سياره ي ونوس توي لاو نايت به خودش مي گيره چيا هستن؟! رنگ هایی که این سیاره به خود میگیرد بسته به موقعیت زمانی نیست بلکه بسته به حالات و عواطف زوج های عشقی است به هنگام شروع عشق رنگ قرمز گوجه ای پیکان جوانانی به خود میگیرد ! به هنگام صحنات خیلی احساسی صورتی میشود و در اوج عشق به قول شاعر که میگوید : مشکی رنگ عشقه )) به رنگ مشکی در میآید . ولی در حات عادی رنگ آت آبی است !

3. نمايشنامه اي بنويسين و خودتون رو در حال رصد ونوس متجسم بشين!
وای چند دقیقه بیشتر از شروعه عشقم باهاش نمیگذشت شب بود 12 شب پشته تلسکوپه جادوییم ایستاده بودم حرف های پرفسور را رعایت میکردم آسمان را رصد میکردم گشتم گشتم گشتم تا به سیاره ی عشق رسیدم رنگش به سرخی خون بود به تازگی عشقمان ! آه چه عشقی در جهان اسطوره شود با خود گفتم بی شک نایت لاو است ! یا ریش مرلین ! اوخ ووخ اخ یک شهاب سنگ با ونوس برخورد کرد و سیاره را به رنگ سبز یعنی پایان عشق در آورد زیر پایم را دیدم واخ مجنونه من عشق ناکامه من ! سوسک آخ زیر پایم له شده بود ! در حالت بهت بودم که : مامانم داد زد پاشو خسته نشدی از پای اون

4. شکلی از سباره ی ونوس با توضیحات فینگلیش :

1-

آنیتا و دراکو!
آنیتا و سدی
چو و مک بون
دامبل و مینروا
کفیه و کفی
سرژ و سرژیا!

2-
قرمز میشه، بعد متمایل به صورتی، بعد میره تو مایه های بنفش.... بعد ازط شدت عشق سیاه میشه و بعد یه صحنه خاموش میشه!

3-

تلسکوپ ر. بر میدارم، میرم سر پشت بوم و علمش میکنم!
بعد یه صحنه زووم میکنم و بهش خیره میشم...:
_ اوه ونی.... تو چقده نازی!
_ اوا راس میگی؟!... سالی بهم گفته بودا!!
_ کی با تو بود؟!... با ونوس بیدم!
_ خب با من بودی دیگه!
_ جلل الخالق!... یکی بیاد اینو جمع کنه از اینجا!
و بعد من شاهد این بودم که یه خانم ناناز داره روی ونوس راه میره و با کمن حرف میزنه!
_ مآآآآآآآآآآآ !... ونی اون بالا چی کار میکنی؟!
_ اومدم هوا خوری!
_ پس این لایت نایتس کار تویه؟!
_ آره از کجا فهمیدی کلک؟!
و در اون لحظه بود که من فهمیدم چقدر ونوس آداسی اصل هست! چون به جای اینکه قرص ساحریال به خورد پسر مرد بده، اون شب رو ساحریال میکنه!!

4-
http://images.google.com/images?q=tbn ... new1.jpg%26MaxWidth%3D400

http://images.google.com/images?q=tbn ... /images/g/formats/web.jpg

http://images.google.com/images?q=tbn ... pot-new-27-ord-1383-s.jpg