هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل


در حال دیدن این عنوان:   2 کاربر مهمان





Re: كلاس پرواز و كوييديچ
پیام زده شده در: ۱۱:۲۰ چهارشنبه ۲۰ دی ۱۳۸۵

آرتور ویزلیold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۳:۲۳ پنجشنبه ۵ آبان ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۵:۲۳ جمعه ۲۹ بهمن ۱۳۹۵
گروه:
کاربران عضو
پیام: 390
آفلاین
آیا نکات مبهمی در کوییدیچ در گذر زمان وجود دارد؟
آره جنس سنگي كه به جاي بلوجر استفاده مي كردن.
---------------------------------------------------------------------------
درصورت اشتباه سوار شدن چه مشکلاتی بر بازیکنان به وجود می آید؟
هيچي با مخ ميفتي زمين!
---------------------------------------------------------------------------
مدلی مویی که پروفسور استفاده میکند چه نوعی میباشد ؟
جادويولبي!
---------------------------------------------------------------------------
در شرط بندی چه کسی برنده شد و آیا بقیه این باخت را قبول کردن و پول رو پرداخت کردن یا نه ؟
آرتور-نه باب گرفتن زدنمون انداختنمون بيرون!


عاقلان دانند...


Re: كلاس پرواز و كوييديچ
پیام زده شده در: ۱۹:۴۵ یکشنبه ۱۷ دی ۱۳۸۵

سامانتا ولدمورت


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۸:۴۹ پنجشنبه ۳ فروردین ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۵:۰۸ یکشنبه ۲۷ تیر ۱۴۰۰
از ما که گذشت!
گروه:
کاربران عضو
پیام: 248
آفلاین
ادامه نمایشنامه :

در این میان کور ممد در حالی که هی با در رو دیوار تصادف میکند وارد زمین می شه...

و پس از پشت سر گذاردن موانع و سوانح موجود شامل شش بار شقه شدن ، سه بار با مخ رو زمین رفتن و هر ایکی ثانیه ملق زدن به پروفسور دیگوری می رسه در حالی که برگه ایی در دستانش به روشنی می درخشه!
کورممد : سلام پروفسور...(داره نفس نفس می زنه) شرمنده از این که وسط درستون پریدم ولی یک مورد اضطراری بود !
پروفسور : زود بگو...کار دارم!
کورممد صداش رو صاف می کنه...سکوت همه جا رو می گیره ...نزدیک...نزدیک ....نزدیک تر.... و کورممد با آخرین توانش داد می زنه:
_ چطوری دلت اومد در امتحان های پارسال تو درس پیشگویی به من نمره غول غارنشین بدی...مگه من چه پدر کشتگی با تو داشتم ... سه ماه تابستون من رو اینجا کاشتی...تمام کره زمین رو دنبالت گشتم ...هفته ایی 8 روز ، روزی 25 ساعت ، ساعتی 70 دقیقه ، و دقیقه ایی 2000 ثانیه من رو اینجا ، درست روی همین جا نشسته منتظر تو بودم . من نمره می خواااااااااااااااااااااام!
و سپس ساکت شد.
سدریک :
ملت :
سدریک :
پروفسور دیگوری سرفه ایی تصنعی می کند تا درمیان آن به فکر بپردازد . سپس برای آنکه به دانش آموزان جدید این گونه توهم دهد که عالی ترین پروفسور است و دلی بس مترحم دارد به سمت کورممد رفت . در گوشه او الفاظی مجهول گفت . اما هر چه که بود دو سوت بعد کورممد پنج هزار متر به هوا خواست و مانند ماشین جی تی ایکس دبل سیصد توی جاده های اسکاتلند محو گردید!
دانش آموزان به راحتی این توهم را باور کردند و شیفته تر از پیش هنگامی که پروفسور آنها را به سمت خود برای ادامه درس فرا خواند شتافتند . اما شاید در این میان کسی چیز دیگری از چشمان پروفسور خواند و لبخند اسرار آمیزی زد. کسی چه می داند؟


به نظر شما آیا نکات مبهی در کوئیدیچ از گذشته تا به حال وجود دارد؟ اگر دارد توضیح دهید : 5 امتیاز

نکات مبهم...خب فکر می کنم هر کس کتاب کوییدیچ در گذر زمان رو خوانده باشد نکات مبهمی برایش باقی نمانده باشد اما از آنجا که بنده علی رغم علاقه شدید به این کتاب نتوانسته ام تا به حال به سطح روی جلد آن نیز دسترسی پیدا کنم خیلی از نکات برایم مبهم به نظر می رسد به طور مثال :
تکلیف های ما در ترم پیش و یا قبل از آن توسط پروفسور مربوطه چه ربطی به کوییدیچ داشت؟ ( پاسخ این سوال شدیدا برای من مبهمه!)
کلاس پرواز و کوییدیچ باید یه جلسه باشه...همه توی یه جلسه یاد می گیرن دیگه پس چرا این قدر کشش می دن؟
چه کسی کلاس پرواز و کوییدیچ رو برای اولین بار تو برنامه درسی دانش آموزان گران قدر قرار داد؟
آخر کوییدیچ چه می شود؟
کوییدیچ ما را به کجا می رساند؟
تاریخ فوتبال قدیمی تر است یا کوییدیچ ؟
اگر نخواهیم کوییدیچ داشته باشیم باید چه کسی را ببینیم؟
چگونه علاقه و استعداد خود را باید در زمینه کوییدیچ بسنجیم؟
درس مهم تر است یا کوییدیچ؟
داربی بعدی استقلال – پرسپولیس (در حیطه کوییدیچ ) کی می باشد؟


درصورت اشتباه سوار شدن چه مشکلاتی بر بازیکنان به وجود می آید : 5 امتیاز

خب...من فکر می کنم که ممکنه بلاهای زیادی سرش بیاد ازآن جمله :
1) چوب جارو اصلا از جای خود تکان نخورد.
2) چوب جارو به سرعت از روی زمین برخاسته و با شتاب و خارج از کنترل بازیکن اوج گیرد.
3) هنگامی که مورد شماره 2 برای کسی اتفاق افتد او شدیدا با خطر مرگ مواجه می گردد.
4) چوب جارو بد قلقی می کند.
5) مشکل عمده بازیکنی که این بلا سرش آمده این است که پروفسور آن درس با مشاهده او نمره آن جلسه اش را صفر می دهد.
6) بازیکنان بر روی زمین کوبیده ، کوبانده و یا کوبنده می شوند.
7) اما من ترجیحا فکر می کنم بیشتر از این که برای بازیکنان مشکلات به وجود بیاد برای مادام پامفری مشکل به وجود میاد چون بر اثر جراحات وارده در اثر این اشتباه تمام درمانگاه او را آدم بر می دارد که همه یک شب تا صبح بر اثر تروایدن استخوان و یا جوش خوردن آن درد زیادی متحمل شده ، درمانگاه او را روی سر خویش گذاشته و همگان به لقاا.. می پیوندند.

مدلی مویی که پروفسور استفاده میکند چه نوعی میباشد : 5 امتیاز

هوم....این شکلک سوت چرا نیست من الان شدیدا بهش احتیاج دارم! خب پروفسور باور کنید من نگفتم ها...یکی (درحالی که سوت می زد) یک شب تا صبح کشتمش آخرش هم نفهمیدم بالاخره درست حسابی گفت یا نه...شاید هم ما رو پیچوند ...حالا اگه اشتباه گفته باشه بعدا حسابش رو می رسم...قول می دم پروفسور حالا شما به دل نگیرید . چیزه...هان...آره...می گفت مدل موی تیکی می باشد . اگر کسی از روی من تقلب کرده این رو نوشته 20 امتیاز ازش کم کنید . اول خودم کشفش کردم. آره دیگه مدل موی تیکی . ولی پروفسور من فکر می کنم طرف سر کارمون گذاشته ...آخه این کجاش مدل موی تیکیه؟
من فکر می کنم اون مدل موی تیفوسی. حالا کوتاه تر میکروبی، بچه محل ها می گفتن ...نه هیچی نمی گفتن ....البته دور از جان شما می گفتن مدل موی کچلیه!

در شرط بندی چه کسی برنده شد و آیا بقیه این باخت را قبول کردن و پول رو پرداخت کردن یا نه ؟ : 5 امتیاز

مشخصه زلفعلی . به دلیل این که یه سه چهار ترم افتاده دیگه کاملا می دونه چطور سر بچه ترم اولی ها رو شیره بماله !
عمرا! برای چی به بچه ترم اولی ها می گن بچه ترم اولی ...چون از بس که لوس و مامانی تشریف دارن جون به عزراییل نمی دن..چه برسه یه دو قرونی کف دست زلفعلی بذارن!
زلفعلی هم که دید اینا بچه های پایه ایی نیستن ، کیسش رو جمع کرد تا بره زنبیلش رو یه جا دیگه پهن کنه و یه عده دیگه رو بتکونه...آره داداش!


پروفسور فقط 2 می دی صفرش فراموش نشه!


از دفتر خاطراتم :

از او می ترسم... گاه تصور می کنم با هیبتی عظیم در مقابل من ایستاده و م


Re: كلاس پرواز و كوييديچ
پیام زده شده در: ۱۱:۱۵ یکشنبه ۱۷ دی ۱۳۸۵

سارا اوانز old


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۵:۳۶ شنبه ۱۰ دی ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۳:۳۵ چهارشنبه ۲۱ تیر ۱۳۹۶
از بالای سر جسد ولدی!
گروه:
کاربران عضو
پیام: 993
آفلاین
ادامه نمایشنامه:

_رفقا برید اونور که من اومدم! اه...این دیوار ها رو کی اینجا گذاشته...اصلا هاگوارتز استاندارد نیست...زمین کوییدیچ که دیگه دیوار نمی خواد...حالا ببینم مدیرش کی هست؟
دانش آموزان:
_مدیر زمین کوییدیچ؟
کورممد:
_نه بابا...مدیر همین هاگوارتز دیگه!
همه شروع میکنن به پچ پچ کردن و هیچ کس جوابشو نداد تا وقتی که یکی از اون پسرای پرو گفت:
_پرفسور کوییرله...حالا برای چی می خوای؟
کورممد یه دستی به ریشای نداشتش می کشه و در حالی که همون چند تا تاره ریش رو هم مشغول کندنشون بوده مثلا در حالت تفکر می گه:
_خب من باید یه صحبتی باهاش بکنم! این وضعه مدیریت نیست!
و دوباره همون طور که به دیوار ها برخورد می کنه از اونها فاصله می گیره!

چند دقیقه بعد

یک صدای فریاد جیغ مانند و بعد هم سقوط کورممد از پنجره اتاق پرفسور کوییرل به طرف پایین و بعد هم انا الله و خرما و مراسم ختم و شبه هفت و شبه چهل!
به مناسبت این عیاد نه ببخشید ایام کلاس کوییدیچ 5 هفته بهش تعطیلی می خوره و هر هفتشو بچه ها جشن می گیرن! یادتون باشه ها... فقط هم کلاس کوییدیچ!

به نظر شما آیا نکات مبهمی در کوییدیچ از گذشته تا به حال وجود دارد؟

نکات مبهم که زیاده! اصلا خود کوییدیچ و اسم و دلیل انجامش خودش همگی مبهمه! ولی خب واقعا اسم کوییدیچ به چه معنیه که هنوز هم مبهمه! و اینکه ریشش از چیه و ریشه بازیش هم از کجاست باز هم مبهمه؟ البته اینا رو بعضی ها جواب دادن ولی هنوز جواب اصلی که خود اون یارو که کوییدیچ رو بوجود آورده باید از توی قبر بلند شه و بهشون جواب بده هنوز نمی دونن چیه! و تا وقتی که معجون زنده گرداننده موقتی بوجود نیاد این نکات هم چنان مبهمه! کوییدیچ دیگه چیه؟

در صورت اشتباه سوار شدن بروی چوب جارو چه مشکلاتی برای بازیکن بوجود می آید؟

خب جاروی های پرواز یه خصلتی دارن و اون اینه که یه مقداری شیطون و مارمولک هستن! در صورتی که طرف اشتباهی سوار شه مثلا بره نوک نوک یا بره ته ته جارو بشینه در هر دو صرت با مخ پخش زمین می شه و اگه عینک داشته باشه شیشه عینک تو چشاش خورد می شه و توبه می کنه که دیگه سوار جارو نشه و قسم می خوره که یه روزی انتقام بگیره!
اما اگه طرف برعکس روی جارو بشینه جارو تا وقتی که یارو رو با همون حالت و یا برعکس به طرف زمین پنج دور هاگوارتز نچرخونه ول کن نیست و تا مامان باباشو جدشو جلوی چشاش نیاره بی خیال ماجرا نمی شه و اون زمانه که اون بدبخت آرزو می کنه که ای کاش مثل کورممد انالله می شد و این صحنه ها رو نمی دید!

مدل مویی که پرفسور استفاده می کند چیست؟

خب مدل فرق سرش تیکیه! پشتت تیغ تیغی...طرف راست مدل آلمانی 5002...طرف چپ تخم مرغی مایل به مدل کاکل مرغی! مدل جلوی موهاشم مدل عنکبوتی که اگه یه ذره دقت کنی شاخک های سوسک رو هم میبینید!

در شرط بندی چه کسی برنده شد و آیا بقیه این باخت را قبول کردند و پول رو پرداخت کردند یا نه؟

در شرط بندی زلفعلی برنده شد که به دلیل آی کیوی بسیار بالاش اون دو تا سرش کلاه گذاشتن و با دادن یه قول کذایی مبنی بر خریدن بستنی با طعم همه چیز بدبخت رو راضی کردن...بعد هم به بهانه دیدار مدیر اونو تنها گذاشتن و کلاس پرفسور دیگوری رو دو در کردن! رفتن به خوشیشون رسیدن! بعد هم با خودشون فکر کرد که زلفعلی با اون همه آی کیو بودنش چجوری از اونها برده و در همون زمان به آی کیو بدونه خودشون هم پی بردن و بعد هم افسردگی فرهنگی اجتماعی سیاسی علمی گرفتن و تصمیم گرفتن که دیگه کلاس های پرفسور دیگوری رو دو در نکنن!



Re: كلاس پرواز و كوييديچ
پیام زده شده در: ۹:۰۹ یکشنبه ۱۷ دی ۱۳۸۵

استرجس پادمور


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۶:۵۳ شنبه ۷ خرداد ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۱۹:۳۰ دوشنبه ۱۱ مرداد ۱۴۰۰
از یک جایی!
گروه:
ایفای نقش
کاربران عضو
پیام: 3574
آفلاین
ادامه نمایشنامه : 10 امتیاز

.....
بوم....
_هويي كور ممد اين چه وضعشه؟؟؟
ممد:استاد به خاطره شماست ديگه ... مگه نميبيني همه اين طوري شدن ...
سدريك نگاهي به بقيه انداخت و ديد حق با كور ممده چون محمد كوري به دماغ رفت توي چشم يكي از دخترا ...
اون يكي هنوز بلند نشده از جاش تمرين سقوط آزاد ميكنه .... ويژژژژ ...
_مآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآ
زلفعلی سوار مگس شده بود و پرواز ميكرد.....
بازرس ويژه ي مدرسه به كلاس سدريك وارد ميشه و نگاهي به كلاس ميندازه و ميگه:(در نگاه اول متوجه هيچ موضوعي نميشه)
همه چيز مرتبه سدريك عزيز؟؟؟
سدريك كه نگران بود گفت:
ب... بله بله همه چيز عاديه !!!
بازرس:بسيار عالي مزاحمتون نميشم ....
اون داشت از زمين خارج ميشد كه .... سدريك به يكي از دخترا نگاه كرد ... نــــــــــــــــــه....
بوم...
بازرس ويژه روي زمين ولو ميشه ....

* 10 دقيقه بعد*

سدريك داره پول ميزاره روي پذيرش بيمارستان سنت مانگو ...
كورممد:تا تو باشي ديگه درو اون طوري باز نكني ...

1: به نظر شما آیا نکات مبهی در کوئیدیچ از گذشته تا به حال وجود دارد؟ اگر دارد توضیح دهید : 5 امتیاز

جواب بله ميباشد زيرا در كتاب هاي قديمي آمده است كه بازي هاي كوييديچ در زمين باتلاق كوييديچ انجام ميگرفته است ... در آن زمان خاطراتي هم يادداشت شده است در اين مورد ولي نكته ي مبهم اينه كه آيا اصلا باتلاق كوييديچ وجود داشته يا نه چون در حال حاضر تمام جادوگران به دنبال يكي از آن باتلاقها هستند!!!

2: درصورت اشتباه سوار شدن چه مشکلاتی بر بازیکنان به وجود می آید : 5 امتیاز

دو حالت وجود دارد
يك اينكه ممكن است طرف با جارو به در و ديوار برخورد كند و يا اينكه با همان جارو به كسي يا چيزي به غير از ديوار بخورد و به آن آسيب وارد كند!!!
حالت دوم هم اينكه در اول كار سقوط كند!!!

3: مدلی مویی که پروفسور استفاده میکند چه نوعی میباشد : 5 امتیاز

مدل آناناسي به همراه ژل زياد !!!

4: در شرط بندی چه کسی برنده شد و آیا بقیه این باخت را قبول کردن و پول رو پرداخت کردن یا نه ؟ : 5 امتیاز

جاسم به طور زيركانه اي پيروز شد!!!
بله مجبورا قبول كنن چون اگر قبول نكن ....

اميدوارم كامل باشه!!!


عشق یعنی وقتی که دستتو میگیرم مطمئنم باشم که از خوشی میمیرم !!!!!

تصویر کوچک شده


Re: كلاس پرواز و كوييديچ
پیام زده شده در: ۱۹:۵۵ شنبه ۱۶ دی ۱۳۸۵

پرسی ویزلی


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۷:۱۸ سه شنبه ۱۸ مرداد ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۸:۴۶:۴۳ یکشنبه ۳ دی ۱۴۰۲
از تو میپرسند !!
گروه:
ایفای نقش
کاربران عضو
پیام: 3737
آفلاین
سلام
انجام تکاليف

ادامه نمايشنامه
پاسخ :
پروفسور که از حال منقلب او متعجب شده بود با مهرباني گفت : چي شده پسرم ؟ چرا اينطوري ميکني ؟
کور ممد که خجالت کشيده بود پشتش را به معلم کرد و گفت : نميدونم چرا اينطوري شده آقا !

پروفسور که رنجيده خاطر شده بود به آرامي گفت :حالا چرا پشتت رو به من کردي ؟
يکي از دخترا در حالي که داشت زمين رو جارو ميکشيد گفت : پرفسور اون کور ممده !
سدريک در حالي که داشت با صداي بلند ميخنديد به سمت دانش آموزان رفت ، در صوت خود دميد و با صداي بلندي ادامه داد : عزيزان من چوب هاي جاروتون رو کنار پاي راستت بزاريد ، دستتون رو بياريد بالاي جاروتون و بگيد بالا !

دانش آموزان که تعجب کرده بودند کاري رو که پرفسور گفته بود اعمال کردند ولي بعد از يک ربع هنوز تلاشهاي بي وقفشون بي نتيجه مونده بود !
پروفسور ديگوري که حوصلش سر رفته بود در دلش گفت : عجب احمق هايي هستن !! و به سمت يکي از جارو ها رفت و گفت : ببينيد اينطوري ! و دست راستش را بلند کرد و گفت : بالا ! چوب کوچک ترين حرکتي از خود بروز نداد ، دوباره گفت : بالا !
يکي از دانش آموزان از ته کلاس با صداي بلند گفت : آقا مشکل داره !


معلم که کمي خسته شده بود فکر کرد و گفت : اي بابا چرا اينطوري شده !دانش آموزان رو از زير نظر گذروند و لبخند زد و ادامه داد : ا ببخشيد عزيزان من يادم رفته بود که جادويي کلاس رو بردارم !
چوبدستي اش را بلند کرد و با صداي بلند وردي را به زبان آورد ، فضاي کلاس را براي مدت کوتاهي گرو و غبار و دم احاطه کرد و در نهايت فرو نشست و ...



به نظر شما آيا نکات مبهي در کوئيديچ از گذشته تا به حال وجود دارد؟

پاسخ : جواب بله هست ! ولي در يک مورد ! از زمان به وجود آمدن کوييديچ تنها اختلاف نظرها و نکات مبهمي که کوييديچ را فرا گرفته بود در خطاهاي آن بود ، برخي بسياري خطاهاي نا مربوط را برگزيده بودند که بعد ها از بين رفت مثلا يکي از نکات مبهمي که با اينکه حال وجود ندارد اکثريت به آن فکر ميکنند اين است که چرا در گذشته در ليست خطاها گفته بودند که جستجوگر حق خم شدن بروي چوبدستي خود را ندارد ؟ همه آزاد بودند ولي يکي از موردهايي که مورد ابهام بودن گرفتن اين خطا بود که به کرات از تيم هاي کوييديچ باعث کسر امتياز ميشد


درصورت اشتباه سوار شدن چه مشکلاتي بر بازيکنان به وجود مي آيد؟

پاسخ : در صورتي که بازيکنان به صورت مداوم اشتباه سوار چوب جاروي خود شوند مثلا به صورت هاي خوابيده ، وارونه ، کج و معوج و ... کمر دردهاي مدام را به جون ميخرند همچنين در برخي موارد داور امتياز از تيم کم ميکند !


مدلي مويي که پروفسور استفاده ميکند چه نوعي ميباشد ؟
پاسخ : سوزني

در شرط بندي چه کسي برنده شد و آيا بقيه اين باخت را قبول کردن و پول رو پرداخت کردن يا نه ؟
پاسخ : در شرط بندي با توجه به زحمت هاي فراوان او کسي پيروز نشد به جز زلفعلي ! ولي جاسم به هيچ وجهه حاضر به پرداخت پول او نشد و حتي اصغر را هم تحت تاثير خود قرار داد !




با تشکر


چای هست اگر مینوشی ... من هستم اگر دوست داری


Re: كلاس پرواز و كوييديچ
پیام زده شده در: ۱۳:۵۸ شنبه ۱۶ دی ۱۳۸۵



مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۶:۵۸ دوشنبه ۲۹ آبان ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۹:۱۷ دوشنبه ۹ بهمن ۱۳۸۵
گروه:
کاربران عضو
پیام: 26
آفلاین
سوال اول:
بله وجود داره! يكيش مثلا اين: يه بازيكني مي آد و چماق مدافع رو مي گيره و باهاش يكي رو ناكار مي كنه و داور هم چيزي نمي گه!! خب نشد كه. هركس وظيفه اي در بازي داره.
يكي ديگه اينكه در بازي فقط يك داور وجود داره و اين داور بيچاره چطوري مي تونه همه ي بازيكن ها رو در هواي طوفاني و نامساعد كنترل كنه. جستجو گر يك طرفه، دروازه بان و مهاجم يك طرف و مدافع ها هم طرف ديگه ي زمين به اون پهناوري! اگر كسي يواشكي جادو كنه داور نمي تونه حتما متوجه بشه يا اگر به بازيكن ديگه اي يواشكي تنه بزنه و بقيه رو زخمي كنه.
و همين طور اينكه در بازي يك داور وجود داره و كس ديگه اي نيست تا بر داوري اون داوره قضاوت كنه!! خب بايد حداقل يه كمك داور هم باشه. اگر داوره عقلش دچار مشكل شده باشه يا زيرميزي چيزي دريافت كرده باشه چه كسي اجازه داره از كار داوريش ايراد بگيره و... . ( چي شد! )

سوال دوم:
اگر اون فرد رو به زور با اون حالت سوار جارو كرده باشن يا ناخواسته اون وركي سوار جارو شده باشه و بامهارت باشه و اينا، يك سري حركات آكروباتيك انجام مي ده و درست مي شينه روي جارو.
حالا اگه اون فرد چيزي از اين حركات سرش نشه و چون كنترل درست بر جارو نداره احتمال داره جارو بره تو ديوار، يارو از جارو پرت بشه پايين يا سرعت جارو خيلي زياد بشه و دو احتمال قبل پيش بياد.
به هر حال اون شخص وقتي از جارو به خواسته ي خودش يا غير خواسته ي خودش پياده بشه، به سالمي قبل از سوار شدن جارو نخواهد بود.

سوال سوم:
مدل مويي هستش كه به تازگي اختراع كردن و همه ي دخترا وقتي اون را مي بينن غش مي كنن و پسرها هم همين طور البته از حسودي. اسمش رو هم سدريك ديگوري جيگر 3000 گذاشتن و به ثبت رسوندنش. ( مدل موهايي مشهوري نظير سدريك ديگوري جيگر 2001و 5/2000 هم از اختراعات ايشون هستن. )
( همه ي 30 امتياز رو گرفتم يا نه؟!!! )

سوال چهارم:
بازي بدون نتيجه موند چون اصغر به اين حالت: دراومد و بعد از تخليه كسي به فكر ادامه بازي با اون كارتها نيفتاد.

ادامه ي نمايشنامه:

وارد زمين مي شه و هي به اين ور و اون ور و بچه ها برخورد مي كنه و اين جوريه:
سدريك كه نظم كلاسش رو در خطر مي بينه! با شهامت جلو مي ره، دستاش رو از هم باز مي كنه و داد مي زنه كه اينجا كلاس منه و اجازه نمي دم زحمت ماه ها تلاش منو (؟)‌ خراب كني و از اين چيزها. اما كورممد همچنان ادامه مي ده و چند دفعه نزديك بود سدريك رو زير كنه!
سدريك تفكري مي كنه و مي بينه زورش به كورممد نمي رسه. هر كاري كنه جلو بچه ها ضايع مي شه و آيا حيف نيست كه مدل موي جديدش سر هيچ و پوچ خراب بشه و يا يك روز بيشتر طعم اون مدل مو رو نچشه؟!
پس رو به بچه ها مي كنه و مي گه:
- اهم! من مي گم اين ور قلعه آفتاب بدجوري چشمامون رو آزار مي ده ( هوا ابري تا قسمت بسيار كوچكي آفتابي است ) بهتره بريم اونور!



Re: كلاس پرواز و كوييديچ
پیام زده شده در: ۱۱:۰۲ سه شنبه ۱۲ دی ۱۳۸۵

ادوارد جکold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۹:۵۹ شنبه ۱۷ تیر ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۲۰:۰۴ سه شنبه ۶ شهریور ۱۳۸۶
از وسط سبيلاي هوريس كنار نيكي پلنگ
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 356
آفلاین
ادامه نمايشنامه:
بلاخره بعد از كلي مكافات و سوار شدن مشتي مغز نخودي بر روي جارو استاد شروع به تدريس كردن
استاد:كورممد بيا اينجا ببينم پسر خوب
- بله اومدم اومدم
كورممد پس از مشقت بسيار و استفاده از نقشه هايه استاد يابي بلاخره به سدريك رسيد و سدريك هم شروع به تشريح بازيكنان كوئيديچ ويزگيهاشون و...كرد
_خب همونطور كه ميبينيد ايشون قراره كمك درس من باشن من برايه مثالهايي كه ميزنم يه شخصيت رعنا لازم دارم كه مثالها رو عملي نشون بدم
با گفتن كلمه رعنا بمبي از خنده منفجر شد كه خشم استاد باعث شد بمب خنده تون دل خود بچه ها منفجر شه و دلو رودشون بپيچه به هم
_خب اقا يه بازيكن كوئيديچ اول از همه بايد تيز بين باشه
كور ممد:بله..بله
_درست مثله كور ممد بايد بتونه چشم بسته محل توپو شناسايي كنه محل بازيكنايه حريف بدونه دوم بايد هيكلش رو فرم باشه
در اين هنگام استاد حركاتي مبني بر بيرون انداختن عضلات خودشون نشون ميدن
كه طي ان سه چهار تا از دخترا قش ميكنن ميفتن اون وسط
چشم پسرام از حسادت داشته در ميومده
استاد كه لبخندي حاكي از رضايت رو لباش بود دوباره عضلاتي كه ريختن بيرونو ميريزه توو طي اين عمليات يه عده دختر ديگه غش ميكنن
استاد كه از اين حركات خيلي خوشش اومده بود هي غضلات ميده بيرون ميريزه تو تا به جايي ميرسه كه همه دخترايه كلاس غش كردن افتادن وسط زمين
پسرام تقريبا همشون به ره كور ممد رفته بودن و از حسادت چشماشون پلوغي زده بود بيرون
به همين تريتب زنگ خورد و همه نش نشان ورزشگاه كوئيديچ را ترك كردند

1: به نظر شما آیا نکات مبهی در کوئیدیچ از گذشته تا به حال وجود دارد؟ اگر دارد توضیح دهید : 5 امتیاز

يه نكته بسيار مبهم در كوئيديچ اينه كه چرا اين ورزش سه تا توپ داره
اخه چرا 4 تا
پس چند تا؟
34 تا؟
چرا 3 تا؟
پس چند تا؟
.............
طبق تحقيقات فراواني كه شده نشون داده شده كه در گذشته در ورزش كوئيديچ از سه توپ استفاده ميشده يعني اينكه دو بلاجر يه كوافل بوده و گوي زريني وجود نداشته و به جاي گوي زرين از جانوري با نام مرغك زرين استفاده ميشده است

2: درصورت اشتباه سوار شدن چه مشکلاتی بر بازیکنان به وجود می آید : 5 امتیاز

در صورت اشتباه سوار شدن و بالا رفتن تا ارتفاعات زياد اين افراد ديگه پايين اومدني تو كار شون نيست چون اگه درست خودشونو تو جايگاه فرضي نندازن با مغز ميان رو زمين البته نه در ارتفاعات پايين بلكه در ارتفاعات بالا كه فشار هوا زياده

3: مدلی مویی که پروفسور استفاده میکند چه نوعی میباشد : 5 امتیاز
اورانگوتان دريايي

4: در شرط بندی چه کسی برنده شد و آیا بقیه این باخت را قبول کردن و پول رو پرداخت کردن یا نه ؟ : 5 امتیاز

در شرط بندي زلفعلي برنده شد و هيچ كسم قبول نكرد به علت اينكه شرط بندي در اسلام حرامه


روح جنمار قديم ميكند:

[url=http://ww


Re: كلاس پرواز و كوييديچ
پیام زده شده در: ۱۰:۳۵ سه شنبه ۱۲ دی ۱۳۸۵

مرگخواران

بلیز زابینی


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۱:۳۸ جمعه ۲۵ شهریور ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۱۲:۵۷:۴۲ سه شنبه ۲۱ فروردین ۱۴۰۳
از یخچال خانه ریدل
گروه:
ایفای نقش
مرگخوار
کاربران عضو
پیام: 1708
آفلاین
ادامه نمایشنامه:

سدریک با خودش: گیر یه مشت چلمنگ افتادم ... کورممد خوب شد اومدی یه لحظه جای من باش من میرم الان میام این چوبدستیمو جا گذاشتم.
کورممد بلافاصله با این پیشنهاد موافقت کرد و به سمت سدریک اومد اما معلوم نشد این بشر چی کار کرد که به جای اینکه به سدریک برسه افتاد توی دریاچه چند صد متر پایین تر...
سدریک: هیچی بابا نخواستم میرم میام.

بچه ها هنوز مشغول تمرینن و دارن با چوب های جاروشون که در اثر حرکات فرهنگی ارزشی حسابی خورد شده تمرین میکنند.
استر: به نظرت استاد از تمرینمون راضیه؟
هدی: آره حسابی ذوق زده شد آها داره میاد ...
سدریک در حالی که داشت با چوبدستیش که در خانه جا گذاشته بود به سمت دانش آموزان یورش میاورد فریاد زد:
- ای چلمنگ ها ... کی شما رو راه داده به این کلاس؟ جاروهامو داغون کردید ... منفجریوس ... جریوس ... شپلخیوس ... بی ناموسیوس ...تیکه تیکهیوس! وایسین کجا دارین در میرین؟ آواداک....

اما دانش آموزان که خود را در میان بارانی از انواع طلسم ها و نفرین ها یافتند بلافاصله جون خودشان را در خطر دیده بودند و همگی به سمت اصتحکامات هاگوارتز گریخته بودن و سدریکم به دنبالشون
قسمتی از خشانت سدی=>

ج2)

بله)
مثلا وزن توپهای اوله بازی. این نکته همیشه مبهم مانده برای ما
شیوه تاتیکی قدیمی که میتوان گفت از بازی های اولیه هیچ گزارشی موجود نیست.
نحوه امتیاز دهی های اولیه مثلا به هر گل چند امتیاز تعلق میگرفت.
نحوه داوری بازی ها که با توجه به وسعت زمین وجود چند داور لازم است.
و .....

ج3)

1- جادو شروع میکند به لرزیدن
2- خوب نمیتواند جهت عوض کند
3- خود فرد بر روی جارو ناراحت هست.
4- این کار اگر به طور مداوم انجام شود جارو را به مرور زمان خراب میکند.

ج4)

آها این موهای آلبوس هستند اگر شما اندازشو نصف کنید و همچنین جانداران احتمالی در موهای ایشان را جدا کنید... بعد به اندازه سه تار مو از سمت راست و پنج تار مو از سمت چپ موهاش جدا کنید و همچنین از بالای پیشونی تا پشت سر وی را به اندازه یک قسمت خیلی باریک کچل کنید و بعد از آن این موها رو به رنگ سبز دربیاورید و سپس آن را به صورت دو موشی ببندید و کمی هم از روغن موهای اسنیپ به مقدار ده کیلو به آن اضافه کنید در آن صورت موهای استاد آمادست.




Re: كلاس پرواز و كوييديچ
پیام زده شده در: ۹:۴۴ سه شنبه ۱۲ دی ۱۳۸۵

بلاتریکس  لسترنج


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۰:۵۹ پنجشنبه ۲۵ خرداد ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۲۳:۱۴ یکشنبه ۱۴ مهر ۱۳۹۲
گروه:
کاربران عضو
پیام: 195
آفلاین
ادامه نمایشنامه : 10 امتیاز
کورممد درحالیکه به درو دیوار میخورد:ای بلیز بوقی..حیف که نمیبینم کجایی...حالا دیگه وسط زمین کوییدیچ برای من دیوار میسازی؟
پروفسوردیگوری:اهم...اهم..بفرمایید آقای کور ممد.کلاس شروع شده.
کورممد از جارو پیاده میشه واین بار بعد از تصادف با بقیه بچه ها جاشو پیدا میکنه.
-خوب بچه ها..حالا که باهم آشنا شدیم بهتره بریم سر درسمون..لسترنج...چیکار داری میکنی؟اون جاروت چرا همش جیغ و داد میکنه؟
بلاتریکس با شنیدن صدای پروفسور دست از شکنجه جارو برمیداره.
نیم ساعت بعد...
-خوب بچه ها..به دو گروه تقسیم بشین.یه مسابقه آزمایشی انجام میدیم.یک دو سه چهار..ظاهرا یه نفر اضافه داریم.کورممد..برای حفظ سلامتی بقیه تو بهتره داور باشی.
همه:
-خوب..شروع میکنیم.یک دو سه..سووووووووووووت.
صدای سوت سدریک با سوت کورممد قاطی میشه.
-چی شد کور ممد.سوت شروع بازی رو من میزنم.
کور ممد درحالیکه به مارکوس فلینت خیره شده :ببخشید پروفسور.این سوت شروع نبود..سوت خطا بود.من خودم با همین چشمام دیدم لسترنج با دسته جاروش زد تو سر اوانز..
پروفسور دیگوری که به نظر کلافه میرسه:آخه کور ممد جان..عزیزم...اولا همه سوار جاروشون دومتر بالاتر از زمین هستن و لسترنج نمیتونه از جاروش پیاده بشه.مگه اینکه جاروی دیگه ای تو جیبش داشته باشه.دوما اوانز اصلا اینجا نیست.سوما اینکه من اینجا هستم چرا اونجا رو نگاه میکنی بچه جون؟ خوب..بازی رو ادامه میدیم.
ده دقیقه بعد:
بازی صفر صفر تمام میشه چون کور ممد همه بازیکنهای اصلی و ذخیره و حتی پروفسور دیگوری رو از زمین اخراج کرده و مشغول اخراج کردن درخت کوچک کنار زمینه.چون به شدت معتقده که درخت یکی از بازیکنهای اسلیترینه که از نفرین گیج کننده روی بازیکن حریف استفاده کرده.....
---------------------------------------------------------------
1: به نظر شما آیا نکات مبهی در کوئیدیچ از گذشته تا به حال وجود دارد؟ اگر دارد توضیح دهید : 5 امتیاز

بله.یکی از نکات مبهم وجود یک داوراصلی در زمین کوییدیچ است.مثلا درحالیکه توجه داور به بازیکنهای اصلی در زمین است سیکر ها دور تا دور زمین پرواز میکنند و با توجه به اینکه حمل چوب دستی در زمین کوییدیچ آزاد است اینکار بسیار خطرناک به نظر میرسد.علاوه بر این با توجه به خشونت بیش از حدی که این بازی میتواند داشته باشد استفاده از لباسها و کلاههای ایمنی هنگام بازی کوییدیچ ضروری به نظر میرسد.مورد بعدی سرعت جاروهاست که بهتر است برای آن محدودیتی در نظر گرفته شود.با توجه به اینکه امروزه جاروهایی با سرعتهای غیر قابل تصور به بازار آمده وجود سرعت نامحدود خطرناک به نظر میرسد.که این مشکلات درگذشته به دلیل مدلهای محدود جارو پیش بینی نشده بود.
----------------------------------------------------------------

2-درصورت اشتباه سوار شدن چه مشکلاتی بر بازیکنان به وجود می آید؟

ممکن است جادوگری که برعکس سوار جارو شده کنترل جارو را از دست داده و با توجه به اینکه دید کاملی ندارد با داور یا بازیکنان دیگر برخورد کند.البته وخامت این موضوع بستگی به پست بازیکن دارد.مثلا اگر دروازه بان برعکس سوار شود وای به حال تیمش خواهد شد چون دروازه بان فقط قادر به دیدن توپ بعد از اینکه گل شد خواهد بود.در هر صورت ممکن است جارو از این موضوع که برعکس سوارش شده اند سوءاستفاده کرده و به دنبال زیباترین جاروی حاضر در زمین حرکت کند.علاوه براین ممکن است شاخه های انتهای جارو به دستان بازیکن آسیب وارد کند.
----------------------------------------------------------------------
3-مدلی مویی که پروفسور استفاده میکند چه نوعی میباشد ؟

مدل موی پروفسور به مدل دارک لردی معروف است چون شایعه شده که لرد سیاه همیشه آرزوی داشتن چنین مدل مویی را داشته است.
---------------------------------------------------------
4-در شرط بندی چه کسی برنده شد و آیا بقیه این باخت را قبول کردن و پول رو پرداخت کردن یا نه ؟

در شرط بندی جاسم برنده شد وبقیه بلافاصله پول را پرداخت کردند. زلفعلی از شدت ناراحتی مشغول کندن زلفهای زیبایش بود که پروفسوردیگوری وارد کلاس شد و پس از اطلاع از موضوع همه پولها را ضبط کرد که در امور خیریه مصرف کند ولی بنا به دلایلی نامشخص پول صرف خرید ژل شد.



كلاس پرواز و كوييديچ
پیام زده شده در: ۲۰:۰۸ دوشنبه ۱۱ دی ۱۳۸۵

مارکوس فلینتold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۵:۴۹ جمعه ۱۵ مهر ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۲:۱۵ دوشنبه ۲۷ مهر ۱۳۹۴
گروه:
کاربران عضو
پیام: 328
آفلاین
با ورود کور ممد همه ی دانش اموزان یک صدا گفتند:
کور ممد به فنا باد!
گویا کور ممد با این جمله خوشحال می شد و انرژی مثبت می گرفت چون با شنیدن این حرف با چنان سرعتی به سمت سدریک فرود آمد که دماغ سدریک لای موهاش گیر کرد.

سدریک با صدای بلندی کور ممد را سر جای خود در کنار دیگر دانش آموزان انداخت و با اربده شروع کرد به درس دادن:
- ایــــن که میبینید.... می بینید یا نه؟!!!!! بله که میبینید، باید هم ببینید. این چوب جارو هستش.... می فهمین، نمی فهمین که.....

ساحران عزیز دل برادر با چنان نازی به سدریک نگاه کردن که سدریک همون جا یه قری به خودش داد و به حالت عادی برگشت.
نیش سدریک یک متر باز شد.
- به به.... واقعا ادم با دیدن ساحره ، از این رو میره تو اون رو!.... مخصوصا که درسمون هم کوییدیچ هستش و آسمان بی کران!

سدریک در حال دری بری گفتن بود که حاجی از اون ور به زور اونو کنترل کرد و به حالت اول برگردوندش.
حاجی برگه ای را که در دست سدریک بود را گرفت تا خودش شروع به درس دادن بکند چون می دونست که اگه این سدریک یه ذره دیگه درس می داد، اونوقت دیگه جمع کردنش کار مرلین کبیر بود.
....


1: به نظر شما آیا نکات مبهی در کوئیدیچ از گذشته تا به حال وجود دارد؟ اگر دارد توضیح دهید : 5 امتیاز

خوب آره
یکی این که اگه وسط بازی یکی از بازیکنان از روی بیناموسی به یک ناموس در بین تماشاچیان نگاه بی ناموسی بندازه کدوم بیناموسی باید جواب گو باشه.
یکی دیگه این که اگر داور از روی بیناموسی ، مست در عرق باشه اونوقت کی می تونه تشخیص بده که درست داوری کرده یا نه....
یکی دیگه این که اگه یکی وسط بازی اس ام اس بازی بکنه کی میاد گردن کلفتی؟!!!!
یکی دیگه این که اگه یکی از ساحران گرامی از زیبایی خود سوء استفاده کرده و شروع به خر کردن بازیکن جادوگر حریف که یک پسر ساده لوح باشه، بپردازد کی میاد جلوی این بیناموس بازی رو بگیره.
حالا یکی هستش که یک مهاجم اگه بازدارندرو با دست بگیره چی میشه؟!!!
یک مدافع بلاجر رو بگیره دستش چی میشه؟!!!!
یک مسئله دیگه هستش که اگه یکی توانایی رقصیدن به سبک بابا کرم رو داشته باشه ، چند امتیاز اضافه می گیره؟!!!!

2-درصورت اشتباه سوار شدن چه مشکلاتی بر بازیکنان به وجود می آید؟
خوب بستگی داره که پشت سر فرد چه خبرا باشه
اگه از نظر جلو عقب اشتباه سوار بشه باید یه دکتر پوست و مغز و عروق بره چون مطمئنا از جارو لیز می خوره و سوزشی ایجاد میشه
اگه از نظر جهت دایره ای شکل جارو اشتباه سوار شود، فقط چند دور توی میدون جمهوری میزنه و برمیگرده.
اگه به پهلو بشینه ، وقتی شروع به حرکت می کنه، با سرعت جارو میره ولی صاحابشو جا میزاره.
بقیه موارد هم هیچ مشکلی نداره چون یه بار حلاله!


3-مدلی مویی که پروفسور استفاده میکند چه نوعی میباشد ؟

خوب این سوال زیاد مهم نیست چون فرد مورد نظر مهم نیست ( شوخی )
مدل مو که هر چی باشه از جنوب شهر گرفته چون پشت کلاهش قائم کرده و نمیزاره بالا شهریا نگاه کنن
الان حتما پروفسور با این سوال انتظار داشتن که همه بگن مدل موی قشنگ با فر های فشنگ با قناسی بی درنگ سیخ شده مثل سرنگ.
حالا از واقعیت گذشته خیلی مدل قشنگی هستش که من به مختصر این پایین مدلش رو تعریف می کنم:
بلندیسکا، قهوه ایسکا، شاخسیون، تاخسکا، بیخسکا، فرسکا، افغانسکا، ارثسکا، پدریسکا و....
با این همه تعریف چند دقیقه دیگه من با آلامبولانس ( استعاره از آمبولانس ) باید برم پیش پدر مرلین خدابیامرز

4-در شرط بندی چه کسی برنده شد و آیا بقیه این باخت را قبول کردن و پول رو پرداخت کردن یا نه ؟


مجهولوسکا سوالوسکا!!!!
It's Golabiouska qustionouska in classiouska!!!
ولی خوب من می گم اون شرط بندی رو می بره... نه اون وری... اونورتر...آها خودشه همون میبره.
حالا که همه میگن غضنفر ما هم می گیم اصغر ایز برندیوسکا...
همه که چشمشون کور دندشون خلاص ، پول رو میدن.


عضو اتحاد اسلایترین







شما می ‌توانید مطالب را بخوانید
شما نمی توانید عنوان جدید باز کنید
شما نمی توانید به عنوان‌ها پاسخ دهید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را ویرایش کنید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را حذف کنید
شما نمی توانید نظر سنجی اضافه کنید
شما نمی توانید در نظر سنجی ها شرکت کنید
شما نمی توانید فایل‌ها را به پیام خود پیوست کنید
شما نمی توانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید
شما نمی توانید از نوع تاپیک استفاده کنید.
شما نمی توانید از HTML در نوشته های خود استفاده کنید
شما نمی توانید امضای خود را فعال/غیر فعال کنید
شما نمی توانید صفحه pdf بسازید.
شما نمی توانید پرینت بگیرید.

[جستجوی پیشرفته]


هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.