برنامه ی سایت تا بدین لحظه

شنبه: سینمای جادوگران - ستاره ها را باور کنید
یک شنبه: برنامه ی خردسالان
دو شنبه: ادبیات جادویی - نود دقیقه با کوییدچ
سه شنبه: راز بقا - نقطه چین
چهارشنبه: نود دقیقه با کوییدیچ
پنجشنبه:جادوي عشق

پروفسور اسنیپ عزیز..این جواب سوالتون..زیاد بود نشد آف لاین بزارم...عکس رو هم نتونستم اسکن کنم بزارم!
اگه مشکلی بود بپرسید...

فیزو فیزیک دان فرانسوی با دستگاهی به شرح زیر تونست سرعت نور رو اندازه گیری کنه...
قسمت اساسی دستگاه او دو چرخ دندانه دار اس که حول یک محور به قسمی کار گذاشته شده اند که اگر به موازات محور به چرخ ها نگاه کنیم، دندانه های یکی؛فواصل بین دندانه های دیگری را سد کرده و پوشانده اند. به این ترتیب، محور را به هر وضعی که در آوریم، هر گاه شعاع کوچک نوری را به موازات آن بتابانیم نور راه عبور نخواهد داشت. حالا فرض کنیم که دستگاه مرکب از این دو چرخ دندانه دار را به سرعت بچرخانیم. چون نوری که از وسط دو دندانه ی چرخ اول می گذرد زمانی را لازم دارد تا به چرخ دوم برسد،اگر در این زمان چرخ دوم به اندازه ی نیم دندانه حرکت کرده باشد،شعاع نور راه عبوری از آن خواهد یافت.اگر سرعت دوران چرخ های دندانه دار دو برابر شود، وقتی که نور به محل سابق می رسد،دندانه ی دوم هم به انجا رسیده و مانع عبور نور می شود. اما اگر باز هم سرعت دوران را بیشتر کنیم دندانه ی دوم هم از سر راه نور رد می شود و نور از شکاف دیگر امکان عبور خواهد داشت. به این ترتیب وقتی که سرعت دوران چرخ را که مربوط به دو عبور متوالی نور از شکاف بین دندانه هاست بدانیم، خواهیم توانست که سرعت نور را حین سیر بین دو چرخ حساب کنیم. به منظور کمک به آزمایش و کم کردن سرعت دوران چرخ ممکن است نور را مجبور کنیم که به هنگام سیر از چرخی به چرخ دیگر مسافت بیشتری را طی کند. این کار به کمک آیینه هایی که تعبیه میشوند. در این آزمایش فیزو برای اولین بار نوری را که فاصله ی بین دو دندانه ی چرخی که به او نزدیک تر بود می گذشت،وقتی توانست ببیند که دستگاه با سرعت 1000 دور در ثانیه می گشت. در اینجا ثابت شد که هر دندانه نصف فاصله ی بین خود و دندانه دیگر را در مدتی که برای سیر نور از چرخی به چرخ دیگر لازم بود طی کرده است. چون هر چرخ 50 دندانه ی کاملا متساوی داشت،فاصله ی بین هر دو دندانه یک صدم زمانی بود که در آن چرخ یک دور کامل می گشت. وقتی که فیزو این محاسبه را با مسافتی که نور بین دو چرخ طی کرده بود مربوط ساخت، سرعت نور را 3 در 10 به توان 8 متر بر ثانیه یافت!

نقطه چين . . .
بازيگران: هري پاتر( اردل)، نميد(منيژه) ، فتال وويس ( كوروش) ، گراپي ( اسي) ، دارك لرد( ددي) ، مك گوناگل ( منيژه) ، مودي ( بامشاد) ، كينگزلي ( آقاي پيردوست) ، كامي پاتر (ساعد) ، بلاتريكس ( بهنوش) ، مهتي بلا ( ابي) ، اسنافل (مشاور ددي) ...

خونه اردل :
مودي: بي وفايي بي وفايي دل من از غصه داغون شدهههه...
هري: بس بابا اه.
مودي: بيبيسببن...
هري:
مينروا: بس كن بامشاد ..يه ساعت در گوش من هي داري ميخوني بزا يه كم فكر كنيم.
مودي: عيال تو چيكار داري بزار من بخونم ديگه شما برين يه جاي ...
مينروا:
مودي: آووو خب بله.
مينروا: صداتو نشنوم...فهميدي بامشاد؟ صداتووو...
مودي: نشنوم...
هري مياد در گوش مودي: ميگم بيا يه ديقه بيرون كارت دارم.
مودي: چيكار داري خوب همينجا بگو...
هري : ميگم بيا بريم بيرون يه دقيقه. پاشو. پاشو...
مودي: اينو كه مثل خشايار گفتي.
هري : پاشو بابا..

كنار تابلو معروف سيب در صورت:

هري: ميگم بيا يه كاري بكنيم.
مودي: آره آره موافقم.
هري : با چي موافقي؟ من كه چيزي نگفتم.
مودي: خب بگو ديگه
هري: امروز تو منچولباف... شيكمتو بكش كنار... امروز تو منچولباف يادته ددي چي ميگفت؟
مودي : نه چي ميگفت؟
هري:
مودي: هان آره آره ... گفت .. گفت چي گفت اردل؟
هري : اي مرگ بگيري .. آي كيو... گفتش كه به ازاي هر دقيقه اي كه زود بريم سر كار 1 تومن به حقوقمون اضافه ميكنه آخر ماه ميده بهمون.
مودي: نه... راس ميگي؟
هري: بيا فردا اين كوروشرو يه جوري قال بزاريم دو ساعت قبل بريم منچولباف. اونوقت ميشه 120 تومن در روز.
مودي: وااااي پول چرررررب روغن ميچكه ازش . من واقعا لذت ميبرم خودمونو ميبينم ... يه ديقه هيچي نگو بزار بگ مديگه...من واقعا لذت ميبرم خودمونو ميبينم كه با اين شور و شوق كار ميكنيم تا خرجي در بياريم.
هري: بيا بريم؟
مودي: برو بريم.

خونه اردل دوباره همون اولي:

مينروا: بامشاد!!
مودي: بله عيال؟
نميد: اردل!!
هري: چيه چي شده باز. تو دوباره پررو شدي؟ بعده فيلمبرداري نشونت ميدم.
مينروا: ببخشيد شما چيزي گفتي به منيژ؟
هري :نه نه با شما نبودم. چ بفرماييد.
مينروا: همتيني يه نموره مشكوك ميزنين جفتتون. بگين ببينم كجا بودين شما؟
گوف گوف گوف.. ديش بنگ
سوروس: ببخشيد كجا هست كج هستند آن غذا ها؟
(اين كه مال اينجا نبود. يكي اونو بكشه بيرون. اين مال صحنه آخره)
هري: بندازين اينو اونور به به به سلام كوروش و بهنوش خانم.
فتال: سلام ياورا اين كيه اينجا استاد شده؟
هري: ولش كن مهم ني...
مودي: كوروش اون بازي جديد اسپايدر كه بهت دادم رايتش كردي؟
فتال: نگو اينجا بهنوش..
بلا: چيزي گفتي كوروش جان؟
فتال: نه بابا اين حرفا چيه ميگفت چايي ميخواين يا نه
....
...
...
..
..
.
ادامه دارد...

پشت صحنه:
ساعد رو صندلي نشسته داره ميخنده :grin: بعد ددي ميگه: اي زخوندرد!
همه ميخندن

بهنوش: چيزي گفتي آقا كوريش..
كوروش: كوريش چيه.... ه ه هه ه ه ويروس دامبول گرفتي مگه....

90 دقيقه با كوييديچ

سلام خدمت تماشاگران عزيز و گرامي به يكي ديگه از برنامه هاي نود دقيقه با كوييديچ خوش اومدين امروز براي شما بازي فينال جام ملتهاي اروپا رو گزارش ميكنيم. در خدمتتون هستيم با جناب آقاي خيابوني و همچنين آقاي كوچه اي. بفرمايين.

بله خيلي تشكر ميكنيم از جناب مرلين . تا دقايقي ديگر حساس ترين رقابت در طول اين روزها آغاز ميشه يعني بازي فينال جام يورو 2004 بين دو تيم نه چندان مشهور يونان و پرتغال. پرتغال كه ميزباني اين رقابتها رو هم داره اميدواره بتونه امشب قهرماني خودشو جشن بگيره و من شاهد بودم كه مربي تيم يونان سفارش داده بودن كافه مادام پادي فوت براي اين كار آماده بشه و قرار شد زوجهاي پرتغالي در اونجا به مدت يك شب پارتي داشته باشن. اين مربي در زندگي زناشويي خويش نيز دچار مشكل شده و همسر 27 سالش رو طلاق داده(خجالت نميكشه مرتيكه 59 ساله رفته دختر جوون رو بدبخت كرده) اين آقا دو تا بچه داره كه از سال ديگه به هاگوارتز ميرن در سن سه سالگي :mama: به بيماري سرماخوردگي اطفال دچار شده و يك هفته مدام سرفه ميزده. اين مربي كهنه كار هميشه اول ماشينش رو خاموش ميكرده بعد پاشو ميزاشته رو ترمز اين مربي.... خب مثل اينكه نيم ساعت از بازي گذشته بر ميگرديم به بازي.. بازيكنان سفيد پوش يونان رو عليوس ، پاترونوس، لايكوس، سائروزونوروس، ژوليوس سزارينوس، پارتيس چلو كباب چربيوس روغن واااي و اوس تشكيل ميدن و بازي كنان پرتغال رو زيندين زيدان( بابا باز كه سوتي دادي ) ببخشيد منظور دكو بود ، نونو والنتين، شنيدم اين بازيكن روزهاي والنتين 24 ساعت توي كافه معلوم الحال چشم چروني ميكنه ، لويز فيگور ، اين بازيكن مدام در حال فيگور گرفتن با دسته جاروئه حتي موقع پرواز ، سربن سوتي يكي از بازيكنانيه كه مدام سوتي ميده، جاليوكا نونو گمشو، رئيس ماكسيما، دك و پوز، سوزان روشن!، استيل پاستيل.
خب در حاليكه سه ساعت از بازي گذشته بازي 190 بر 0 به نفع پرتغاله تماشاگران پرتغالي مدام در حال تشويق كردن هستند :banana: و حالا يه شيرجه عالي از نونو والنتين گويا دختري نظرش رو جلب كرده او خداي من جيني!!! اون طرف ميدون گويا اتفاقي افتاده مرلين كبير به نونو والنتين ورد ميفرسته آها از جاروش افتاد پايين و بيهوش شد. بايد به وضعش رسيدگي كنن. بازيكن ذخيره بازيكن ذخيره. اوه خداي من اونجا رو نگاه كنيد نونو والنتين داره چيكار ميكنه؟ خب برميگرديم به بازي بازيكن ذخيره استفان چاكر داش مياد تو زمين و در اولين قدم سه گل به تيم خود ميزنه حالا اون ور ژوليوس توپ رو ورميداره بتاز بتاز و بله گل گل براي يونان. 190 بر 20 ادامه داره حالا باز هم يونانيها حمله ميكنن واي دك و پوز يه بلوجر به ژوليوس ميزنه و كوافل رها ميشه دوستان يه توضيحي درباره جاروي پرتغاليها بدم اين جارو ساخت شركت مرسدس هستش و قابليت تا شوندگي داره همينطور كه ميبينيد بازيكنان پرتغال با ضربه بلوجر آسيب نميبينن. بازي 190 بر 50 به سود پرتغال حالا پاتريوس چلو كباب چرررب روغنيوس دنباله اسنيچه و...................... گرفتش گرفتش يونان قهرمان شد :banana: :banana: :banana: :banana: :banana: :banana: :banana: :banana: :banana: :mail:

هنگامی که به نظرتون می رسه که دنیای پیرامون شما در حال منفجر شدن وتکه تکه شد نه تنها یک شروع تمیز می تونه شما رو به آینده امیدوار کنه به امید های تازه فکر کنیدوبا افق فکری جدیدی دوباره زندگی رو از سر بگیرید.خودتون روباور کنید دوستان!
ما سانتور ها طی قرن های متمادی از راز و رمز های جهان پرده برداشته ایم و با مشا هده ی آسمان حقیقت را بیان کرده ایم امروز هم در خدمت شما هستیم با برنامه ی ستاره ها رو باور کنید.
بنا بر این در استودیو برای هر کس که به آینده ی خودش بها میده و کمی در مورد آینده اش فضوله ! اِ ببخشید کنجکاوه بازه !
- این در که قفله جناب فایرنز؟ سر کاریم؟الوهمورا.
- خوش اومدی الستور عزیز! این هم از آتش پنیرک صحرایی ... بگو ببینم چی می بینی؟
- اوه اوه دادگاه خانواده رو می بینم و مینروا رو . اِ واه چه چشم سحر آمیزمن، غور شده
- دنیای خیلی بدی برات پیش بینی می کنم . بین تو و مینروا یه دعوا پیش می یاد اوه، اوه، تو طلسم کروشیو رو به طرف مینروا می فرستی ولی مینروا با یه سپر مدافع طلسم رو به طرف خودت بر می گردونه اوه خدای من طلسم به چشمت می خوره. وای چشمت از حدقه بیرون می یاد و تو اتاق جهش می کنه . داره می ره به طرف پنجره000
پنجره بازه و گل گل گل برای مینروا...
آه ببخشید الستور! یهو رفتم تو تریپ خیابانی
---------------
پیام های بازرگانی
گوش پاک کن فرد وجرج ! این گوش پاک کن رو به دشمنتان هدیه بدهید وتا سه روزبه او هر چه می خواهید بد وبیراه بگویید او از شما تشکر می کند! چون خیال می کند دارید از او تعریف می کنید.
خواب های خود را به همراه صد گالیون برای فایرنز بفرستید وتعبیر آنها را در یافت کنید. (قابل توجه پاتر)
جاروی سانتور 2004 برای سانتور های طرد شده از گله ساخته شده توسط سانتور ِ سوپر استار ِ جادوگر تی وی: فایرنز.
---------------
الستور آینده ی تو و مینروا روشن تر از این حرف هاست من یه عالمه پروانه بین ستاره ی شما دوتا می بینم اما به هر حال مواظب باش که کارت به برنامه ی هزار راه نرفته نکشه چون اگه آمار طلا ق زیاد بشه فکر کنم یکی هم مسئولیت این برنامه رو به عهده بگیره 000
اِ بد عنق تو این جا چه کار000 واسا ببینم اون چیه؟
- فایرنز! چهار نعل برو دامبلدور رو صدا کن .اشتباه نکنم دو باره یه نقشه ای تو سر این بد عنق هست. خداحافظی نمی خواد برو دیگه الان استودیو رو می فرسته رو هوا000

لشگر خداحافظيون
وقت: 120 دقيقه
نويسنده و كارگردان : ابراهيم حاتمي كيا

لشگري رو ميبينيم كه پلاكارد دستشونه و دارن داد ميزنن : خداحافظ اين آخرين پيام منه من ديگه از اين سايت ميرم.
روي پلاكارد نوشته : بلا وايسا ما هم بيايم.
بعد نيروهاي ارزشي كينگزلي به داخل جمعيت ميريزن و اوضاع متشنج ميشه صداي تير اندازي مياد ولي صداي لشگر خداحافظيون هنوز قطع نشده: ما ميريم از اين سايت چون تابستون شده و درسا تموم شده و ما ديگه بهانه اي نداريم بشينيم پاي اينترنت...
بلا رو ميبينيم كه از در پشتي داره خارج ميشه و بعدش ونوس و جرج و اسنيپ و ... دارن دنبالش ميرن نيروهاي ارزشي شليك ميكنن يك تير به بازوي اسنيپ برخورد ميكنه.
اسنيپ ميگه: آه من نميرم اما ديگه خيلي كم فعاليت ميكنم شايد فعاليتم توي نت تموم بشه.
بلا از وسط راه برميگرده : اگر برنامه هاتونو ادامه نديد من ناراحت ميشم اينجا رو تخته ميكنم.
ونوس ميگه: حالا زيادم به حرف من اعتماد نكنيد دم دمي مزاجم برميگردم.
يه دفعه يكي از نيروهاي ارزشي كه اسنافل نام داره ميپره جلوي در و ميگه: من هم ديگه بايد برم و بعد اينكه سه تا گوجه گنديده طرفش پرتاب ميشه برميگرده سر كارش.
لشگر خداحافظيون موفق شدند يكي دونفر را مجروح كنند.
اين ماجرا ادامه دارد...

به علت نقص فني برنامه همنشيني با مارها اجازه پخش ندارد


(مث اينكه مشكل منكراتي داشته )

برنامه جديدمو بعدا اعلام ميكنم

به نظر من اين برنامه معلوم الحال بد اموزي داره پستاي منو مسخره ميكني پستاي خودتو مسخره كن.
ضميمه: دم هم اونايي كه ميخوان به من راي بدن گرم. شيرينيش رو به موقعش ميگيرن.

نقل قول:
چشم ولی من هر چی گشتم پیدا نکردم اومدم همین جا اصلا این جا تو کدوم فروم یادم باشه نگاه کنم
اصلا این برنامه مشکوک نیست یک برنامه ی کاملا علمی و مستند میباشد باور نمکنید یک دید بزنید
------------
چگونه پست های خودمون سرعتس زیاد کنیم
اولین کاری که بعد از عضویت میکنید به قسمت مقاله های سایت مرید هر چی میبینید داره خاک میخوره یه کامنت میدید تا به سال سوم برسید یعنی اینکه چهل تا پست زده باشید بعردش یه نیم نگاه به به قسمت اپلود عکس میکنید هر چی عکس از بچه محل هاتون دارید میذارید احتمالا بتونید با این کار پست های خودتون رو به 60تا برسونید بعدش میاین قسمت اصلی سایت انجمن ها اولین کار اینه عضو یه گروه مدرسه مشید چون به شدت در اونجا میتونید پست بزنید باور نمیکنید به پست های من نگاه کنید چه قئر کمه به پست های مرلین معلوم حال هم نگاه کنید برای امروز خوب است شما بک سال پنجمی هستید

اگه میشه یه برنامه ای هم به مشنگ ها و وسایلشان اختصاص بدهید