هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل

حق موروثی یا حق الهی؟ مسئله این است!



بعد از این که لرد ولدمورت تصمیم به ترک سرزمین جادوگران به مدتی نامعلوم گرفت، ارتش تاریکی بر سر رهبری که هدایت مرگخواران را برعهده بگیرد، به تکاپو افتاده است!




سرخط خبرها


در حال دیدن این عنوان:   1 کاربر مهمان





ای فیلم همان بز های گرسنه است!
پیام زده شده در: ۱۴:۰۵ پنجشنبه ۷ آبان ۱۳۸۳
#73

بیگانه


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۶:۳۸ سه شنبه ۱۰ شهریور ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۱۷:۵۵ سه شنبه ۱۹ آبان ۱۳۸۸
از بعد از پل, دست راست دومين كوچه
گروه:
کاربران عضو
پیام: 182
آفلاین
مرلين! كرام! آبرفورث! بيگانه! پادمور! گيلدي!
در
انتقام از بيگانه :(قسمت اول)
كارگردان: ويكتور كرام!
آهنگ ساز: آبرفورث! با صداي فريدون مشيري!
نويسنده: بيگانه!
جنوب پاريس - هتل هيلتون - ساعت بيست و پانزده دقيقه!
آبرفورث و مرلين و پادمور پشت در اتاق 415
آبرفورث: مرلين جان بيا اين سر بيگانه رو زير آب كنيم! اين كرام داره از دستش ديوونه مي شه! خيلي ازش مي ترسه گوش بده ببين چي ميگه!
مرلين گوشش رو به دي مي چسباند!
كرام:وااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااي
واي از دست اين بيگانه! ....
نو چشم من نيگا نكن/ كوپ مي كنم تو سينه!
اسم منو صدا نكن/ بگذار زانو م آروم بگيره!
تو چشم من خيره شدي،با چشماي كثيفت/ دل منو آي مي لرزوني با سفيدي دندونت!
واي از دست اين بيگانه، بدجوري داره رو مغزم را ميره/ واي از جادوي خنگ بازيش، اين كه منو كشت با در هاش!
him doors
مي خوام طلسمت بكنم، وجدانم باز نمي ذاره/ كار ديگه از كار گذشته، ديگه همه چي تمومه!
براي تو فدا شدن ، نمي دوني چقدر آسونه/ خودمو با تو آتيش مي زنم، بيگانه كارت تمومه!
مرلين: آره جدا داره دوونه مي شه! من ميدونم اين بيگانه بعد از كرام سروقت تك تك مون مياد! من ميترسم!
آبرفورث: منم شبا كابوس مي بينم!
پادمور: تو ديگه چرا؟ بيگانه با تو كه جور تره!
آبرفورث: ده همين ديگه ترسم از اينه! اوايل با كرام مي گشت نفر بعدي منم خداي من اين چه بلايي بود!
بيگانه از پشت سر ظاهر مي شه: كي چه بلايي بود؟ جريان چيه؟
آبرفورث: هيچي بخدا همش تقصير .... تقصير ... پادموره!
پادمور: نه به جون مادرم دروغ ميگه من نبودم!! براي چي دروغ ميگي مگه ناموس نداري؟
بيگانه: من كه نمي فهمم چي ميگين ولي....
آبرفورث زير لب: همچين ميگه انگار هميشه مي فهميده ما چي ميگيم!
بيگانه: ادامه ميده:.... ولي خوب آبرفورث جان خيلي مي خوامت! خدا حافظ من رفتم!
پادمور پس از رفتن بيگانه: بيچاره شدي آبرفورث كارت تمومه!
آبرفوث: يعني چي؟ كمك! مرلين جان تو كمكم مي كني؟ خواهش مي كنم!
مرلين: من نه آبرفورث! من زن بچه دارم! دور من رو خط بكش تو مردي آبرفورث !
پادمور: منم ناموس خونه دارم! ولي بهت پيشنهاد ميكنم كه بري كار هاي آخر عمرت رو بكني! حالا هر جور راحتي!
صدا ها در گوش ابرفورث مي پيچد: تو مردي آبرفورث !--- آبرفورث جان خيلي مي خوامت! --تو مردي آبرفورث --خيلي مي خوامت!--تو مردي آبرفورث ----خيلي مي خوامت--تو مردي آبرفورث -- خيلي مي خوامت!
*---*---*---*
گيلدي: آبرفورث! آبرفورث! پاشو داري كابوس مي بيني!
آبرفورث از خواب مي پرد! آبرفورث: اين جا كجاست؟ تو كي هستي؟
گيلدي: بابا تو رو مرلين و پادمور آوردن!يه حرف هايي راجع به بيگانه مي زندن! گفتن كه قراره بهت حمله كنه! نمي دونم از اين چرت و پرت ها! من هم رفتم زنگ زدم كه بيگانه بياد اينجا! خوش حال شدي نه؟
آبرفورث از جا ميپرد: چي؟ بياد اينجا؟! نه؟براي چي گفتي؟ من بايد برم! كمك!
آيا آبرفورث مي تواند از دست بيگانه فرار كند؟ آيا كرام جان سالم به در خواهد برد؟ همه ي اين ها را در قسمت دوم خواهيد ديد!
پايان قسمت اول!
-------------------------------
ترانه ي پاياني اين فيلم مجوز براي نشر نيافت! (مخم درد گرفته ترانه ي داخل فيلم فسفر زياد مي خواست)
-------------------------------
با تشكر از سازمان ميادين تره و بار
با تشكر از مديريت محترم پارك آبي آزادگان!
با تشكر از فردين!
باتشكر از همه ي كساني كه مارا در ساخت اين فيلم ياري دادند! وشما كه وقتي براي ديدن اين فيلم سپري كرديد!
***********************
توضيح!: خدايي كم آوردم! آخه سليقه ي من هم با آدميزاد فرق داره ببراي همين به ناچار مجبورم از آهنگ هاي قديمي استفاده كنم!نمي دوم حال مي كنين كلا با فيلم و آهنگ هاي من يا حوصله ندارين! كرام جان خيلي آقايي! آبرفورث! همچنين! بقيه هم چون ابراز احساسات نكردن من هم(ابراز احساسات) نمي كنم! قسمت بعد هم با حاله!



Re:هالی ویزارد
پیام زده شده در: ۸:۳۵ پنجشنبه ۷ آبان ۱۳۸۳
#72

کرام سابق


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۹:۵۳ دوشنبه ۱۱ خرداد ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۱۱:۵۰ شنبه ۱۹ بهمن ۱۳۹۲
از هاگوارتز..تالار اسلیترین
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 901
آفلاین
اشکها و لبخندها
فيلمي از ويکتور کرام
با شرکت:
کرام
بيگانه
سيريوس استار
مازامولا
کالين
چو چانگ
سالازار
لوپين
و فلور دلاکور
اهنگساز:ابرفورث
تهيه کننده و فيلمنامه نويس و کارگردان:کرام
------------------
مازامولا به عنوان پرستار وارد خونه سرهنگ قديمي ارتش سياه ميشه!!!!
کرام:شما؟
مازامولا:من پرستار جديد هستم
کرام:اوکي الان بچه ها رو صدا ميکنم
کرام استين چپشو ميزنه بالا و علامت شومشو لمس ميکنه رنگ علامت شوم به رنگ سياه تغيير پيدا ميکنه
همه بچه ها به ترتيب ميان جلوي مازامولا و خودشونو معرفي ميکنن
(تمامي اسامي بالا به غير از کرام و مازامولاوچو)
مازامولا:کرام عزيز اشکالي نداره بچه ها روببرم بيرون تا بيشتر با هم آشنا شيم؟
کرام:باشه اشکالي نداره
--
بچه ها سفره اي انداخته بودند وروش نشسته بودند
مازامولا:بچه ها شما بلدين آواز بخونيد؟
سيريوس استار:نه چون بابامون اواز خوندنو ممنوع کرده
مازامولا:چرا؟
سالازار:از وقتي مامان هرميون مرده ديگه اونو شاد نديديم و از اون وقت هرگونه اوازو ممنوع کرده
مازامولا:اشکالي نداره من به شما ياد ميدم
(ايکيوها:دو دوشب نخوابيدم)
مازامولا:دو دو شب نخوابيدم
لوپين:ر روي ماهو ديدم واي
فلور:مي ميخوام برم با بيل
کالين:فا فاجو ديدم با گيل(گيلدروي)
سيريوس:سو سوتي داد دوباره
بيگانه:لا لاي در شد پاره
لوپين:سي سير شدم من از تو
مازامولا:اينو با من ادا کن!!!
مازامولا:اگر نت را بدونيم اوازها را ميخونيم!!!!
---
کرام با چو داشت کنار درياچه قدم ميزد
کرام:ببين چو به نظر من اين بچه ها مادر لازم دارن اميدوارم بتوني از پس اين کار بر بياي
چو:يه لحظه واستا ...اين صداي چيه؟
کرام روشو به طرف درياچه ميکنه ميبينه مازامولا با بچه ها سوار يه قايق شدند
بچه ها :سلام بابايي(تريپ تو کمربندها رو ببنديد)
کرام:سلام بچه ها
بيگانه به کف قايق نگاه ميکنه
بيگانه: :ylash: اين از جنس در ساخته شده ولي انگار جاي کليد براش نذاشتن!!!الان يدونه براش درست ميکنم
قايق سوراخ ميشه و همشون ميفتن تو اب
---
مازامولا:تقصير من نبود
کرام:اشکال نداره!!!
مازامولا:
کرام:ولي ديگه به شما احتياجي نيست قراره يه پرستار براي هميشه با اونا با شه
و با دستش چو رو نشون ميده
مازامولا:کيو ميگين؟
کرام نگاه ميکنه ميبينه چو رفته چون ديده بود کرام 6 تا بچه داره!!!!!
مازامولا هم بعد از اتمام قراردادش از خونه کرام ميره و کرام با فرزندانش دوران خوشي رو طي ميکنه!!!!!
--------------------------------------
تيتراژ:(ايکيوها:عمرا اگه لنگمو پيدا کني هرجوري خواستي...)
عمرا اگه مرلينو پيدا کني هرجوري خواستي با ريشش تا کني
ميخوام بهش خوبي کنم اخرش اما شر ميشه
ديوونه بازي هاي من واسه اون دردسر ميشه
خوب ميدونم که شاکين جادوگراي دوربرم
همه ميدونن اون منم که اسنيچو مي گيرم

با تشکر از :
عکاسخانه هاگوارتز(کالين کريوي و مازامولا)
وزارت سحر و جادو
جاسم
گيلدي
حاجي دارک لرد
نيروهاي نوشابه اي
ابرفورث
مگ گونگال به خاطر حمايتهاي زيادش از هالي ويزارد
---------------------------------------
همی تشکر میکنم از لوپین عزیز که سوابق هالی ویزاردو شرح دادن و وقت گذاشتن و این مطلب زیبا رو ارائه کردن
از خداوندطلب دارم که هیچ وقت ماه کامل نشود تا ایشان همیشه الطافشان را از ما کم نکنند!!!!
به امید آن روز

ما به حمایتهای شما نیاز داریم از ما حمایت کنین


ویرایش شده توسط کرام در تاریخ ۱۳۸۳/۸/۷ ۸:۴۸:۲۳
ویرایش شده توسط کرام در تاریخ ۱۳۸۳/۸/۷ ۹:۱۶:۲۲

کرام اسبق!

قدرت منتقل شد!


Re:هالی ویزارد
پیام زده شده در: ۵:۴۸ پنجشنبه ۷ آبان ۱۳۸۳
#71

ریموس  لوپین old


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱:۴۷ یکشنبه ۲۱ دی ۱۳۸۲
آخرین ورود:
۱:۳۳ دوشنبه ۱۱ دی ۱۳۸۵
گروه:
کاربران عضو
پیام: 245
آفلاین
!Warning

تمامی حقوق و مزایای این اثر مستند تحت عنوان ((The Timeline Of Holly Wizard )) متعلق به کمپانی روح احمد اینترنشنال بوده که تحت نظارت مستقیم دفتر مقام معظم وزارت سحرو جادو (( حضرت آیت ال..العظمی کینگ بن شکم )) اداره شده و دارای تاییدیه رسمی از کمپانی کرام پیکچرز نیز می باشد . هر گونه سوء استفاده از این اثر ( چه آسلامی و چه غیر آسلامی ) مورد پیگرد رسمی وزارت ارشاد آسلامی و شخص حاجی آقا دارک قرار خواهد گرفت.

..............................................

تیتراژ مختصر بدون موسیقی میاد رو پرده...همه ساکت نشستن...صدای گوینده با تصاویر همراهی می کنه ( همون گوینده راز بقاء با لحن اختصاصیشه...با لهجه بخونین )

تیتر : تایم لاین هالی ویزارد

گوینده : استودیوی هالی ویزارد ، به تاریخ نیمه ی سوم شهریور دوران جوانی سایت جادوگران، توسط ویکتور کرام ،نوجوان سیاه جادوگر؛ با شعار (( همه با هم رفیق و دوست باشیم ، به فکر سیاه و سفیدی نباشیم )) در حالیکه قول فول ساپورت از سوی شخص شخیص حاجی آقا دارک لرد داشت ، راه اندازی شد..
(نمایی از ویکتور در حالیکه داره بیست وپنج تومنیای ته جیبشو میشمره تا هزینه ی استودیو رو بده)


از همان ابتدا ، تمامی درآمدها و هزینه های هالی ویزارد در حال ((ورود به)) و ((خروج از)) جیب ویکتور جوان بود ، تا اینکه استودیوی بیگانه ی قرن بیستم به کرام پیکچرز امان نداد و به فاصله ی چهار دقیقه از پست افتتاحیه ی ویکتور جوان ، اعلام موجودیت کرد...
( نمایی از بیگانه در حالیکه داره با در (door) های استودیو ور میره و چک (check)شون میکنه...ویکتورم با تریپ کلاس بالا انگار که داره به سنگ قبرش نگا میکنه بیگانه رو ورانداز میکنه )


از همان ابتدا هم ویکتور جوان فهمید که کار سختی رو بهمراه رقیبش شروع کرده... ( نما داره بیگانه رو نشون میده که داره راجع به درهای سالن با ویکتور بحث می کنه و ویکتور کم کم قرمز میشه...)

بعنوان قدم اول ، کرام پیکچرز شروع به برگزاری تستهای بازیگری کرد که با استقبال عموم جادوگران روبرو شد
( نما ویکتورو نشون میده که داره گریه می کنه و بیگانه هم داره میگه : کدوم در؟؟؟...حاجی اونورتر نشسته و تسبیح !! می گردونه...چو هم در حال خجالت کشیدنه)


به عقیده ی اکثر منتقدین ، از عوامل موفقیت این مجموعه ، حضور شخص وزیر سحر و جادو از بدو شروع فعالیت استودیو بوده است
( نما شیکمو نشون میده که تو یکی از برداشتا داره دیالوگ میگه و مازامولام سوار ماشین ویراژ میده...بیگانه در رو از جا کنده و بغلش کرده ! )


به مرور ، پای شخصیتهای مطرح تری از دنیای جادو هم به محل برگزاری تستهای بازیگری هالی ویزارد کشیده شد
( نمایی از اولین تست هری که بعلت شدت فوران احساسات ، باعث زاری ویکتور شده )
البته به مرور ، رسوائیهای دیگری از مسئولان کرام پیکچرز دیده می شد...
( نما ویکتورو نشون میده که صندلیشو به صندلی ریکو نزدیک می کنه ؛ اما بعد اینکه دوزاریش میفته و آبرفورثو می بینه میپره عقب ! )

حتی کالین کریوی ، معشوقه عکاس هری پاتر هم به بازیگری علاقمند شد
( نمایی از کالین که داره توی سالن تست از هری عکس می گیره...گریه های ویکتور تمومی نداره)

برخوردهای مطلوب مسئولین با هنرمندان ، باعث شد تا بررسیهای بیشتری توسط وزارت سحرو جادو روی این استودیو انجام بگیرد
( نمایی از مرلین در حالیکه داره حاجی رو باد میکنه...دگمه کت حاجی تق میخوره تو صورت ویکتور!)

پروژه سری ویکتور کرام ، با نام اسپیدر ویزرد ، از طرحهای اولیه استودیو بود
( نمایی از ویکتور در حالیکه داره از استار تست میگیره...چشمای ویکتور داره از حدقه در میاد از زور نوری که از استار ساطع میشه )

به تاریخ یک روز پس از تاسیس استدیو ، اولین فیلم رسمی کمپانی قرن بیستم با نام (( بیگانه ای از قفس پرید )) با شرکت بازیگرانی همچون کینگزلی شکم ، هری پاتر ، بیگانه و چو چانگ ، و به آهنگسازی آبرفورث دامبلدور و تهیه کنندگی هری پاتر به روی صحنه رفت ؛ و این در حالی بود که در تیتراژ فیلم ، نام ویکتور کرام باعنوان ناظر کیفی مطرح شده بود..
( نمایی از (( بیگانه از قفس پرید))...چو میخواد به هری بگه که خیلی متاسفه...بعدش ، بوووووق...سانسور...آبرفورث میخواد بیگانه رو ( با همون دستاش ) بکشه که بیگانه میگه : دستاتو شستی؟؟...همه دنبال بیگانه میکنن و بیگانه داد میزنه : دیدین همه شون از در من رد شدن تا دنبالم بیان؟!! )

حتی مینروا مک گونگال ، معلم سختگیر مدرسه علوم و فنون جادوگری هاگوارتز هم در مراسم اکران فیلم حضور داشت
( نمایی از بحث پروفسور و بیگانه سر اینکه بیگانه این فیلمو ساخته یا نه...قیافه ی پروفسور یه جوریه که اگه روش میشد اونم از دست بیگانه گریه می کرد...)

پس از اکران فیلم ، در مراسمی نمادین ، وزیر سحر و جادو جوایزی تحت عنوانهای بیل ، مگس و سوسک طلایی را به برخی عوامل هدیه کرد...!
( نمایی از صحنه ای که شیکم داره جایزه اسکار بازیگر اول رو به خودش تقدیم می کنه !)

در حاشیه ی فیلم ، دختری بنام تندر ! ( آقا سه کردی که..گفتم موزمال )...آهان...عذر می خوام...دختری بنام مازامولا مصاحبه ای جنجالی با ریتا اسکیتر ، خبرنگار جنجال آفرین روزنامه ی پیام امروز انجام داد که بموجب آن کرام پیکچرز را بخاطر شرکت ندادنش در فیلم زیر سوال برد...
( نمایی از مازامولا در حالیکه داره به چشمای مثل توپ تنیس ریتا نیگا می کنه...کرام میخواد فرار کنه که مازا جلوش در میاد و میگه که مدتی با شاهرخ خان ( از بازیگران مشنگ استودیویی سینمایی بنام بالیوود ) همبازی بوده...بیچاره ویکتور کم کم داره چشاش از زور گریه از کاسه درمیاد !)

در مورد سود آوری فیلم نیز ، اطلاعاتی ضدونقیض در دست است که هیچ منبع موثقی آنها را تائید نکرده...
( نمایی از تقسیم سود توسط حاجی ، عادلانه ترین تقسیمی که در تاریخ جادوگری انجام شده...انگار اعتقادات آسلامی فایده ای برای ویکتور نداشته...)

بعد از گذشت مدتی طولانی از اکران این اثر عظیم ( حدود 4 ساعت !!) جلسه ای در ساختمان اصلی کرام پیکچرز برگزار شد تا برای انتخاب بازیگر نقش اول فیلم بعدی کرام پیکچرز که ((روز دیگر طلسم شو )) نام گرفته ، انتخاباتی برگزار شود...
( بازم نمایی از گریه ی ویکتور...در حالی که بیگانه رو به سمت در راهنمایی می کنه...)


سپس طی اقدامی رسمی ، تاپیک هالی ویزارد به اتفاق آراء بعنوان باحال ترین تاپیک سایت انتخاب شد. همچینین ، رودی لسترنج ، جادوگر سیاه سرشناس نیز فیلمنامه ای به دفتر کرام پیکچرز تقدیم کرد که با استقبال عموم همراه بود. از اتفاقات مهم دیگر در این مقطع زمانی ، شایعات مبنی بر روابط مازامولا با دوستانش و متقابلا روابط دوستان او با دوستان دیگرشان بود که منجر به دوستی های نافرجامی شده و آبرو و حیثیت هر چی دوست و دوستی بود رو برد و ای خدا مگه شما ها آبرو ندارین !!! ( آقا آروم باش...متنتو بخون...خدا پدر این جو (اصطلاحی که در میان مشنگها رایج بوده و هست و خواهد بود و بموجب آن میگن یارو رو جو گرفته!! ) رو بسوزونه )
(نمایی از زاری دسته جمعی سران کرام پیکچرز که تحت تاثیر اثر ملودرام ( تراژدی) موزمال قرار گرفتن...بیگانه درشو بغل کرده و زار می زنه...)


گوینده ( انگار حالش خوب شده دیگه) : نکته قابل ذکر دیگر ، انتخاب کالین کریوی بعنوان عکاس هالی ویزارد بود که با دلرحمی ویکتور کرام به تصویب رسید.
( نمایی از کوئیدیچ وسط استودیو...هری و ویکتور( دو نفری !!) دروازه وایسادن و بیگانه دو تا در!! پرت می کنه سمت دروازه! کالین داره از این لحظه تاریخی عکس یادگاری می گیره )

اکران ((حماسه ی دومبول)) توسط رودی لسترنج ، نویسنده و کارگردان موفق روزهای دور و نزدیک جادوگران ، گامی دیگر در جهت ارتقای سطح کیفی هالی ویزارد بود
( نمایی از اکران (( حماسه ی دومبول ))... گفتگوی دومبول با هلیا دختر دومبول نشان : حلیا ، من از وخطی که طو رو دیدم ، ینی حمون روظی که کوشح ی خیابون دیدمط ، یح دل نه سد دل آشغت شدم...)

پس از اکران حماسه ی دومبول ، اتفاقی ناگوار برای استودیو پیش آمد و آن ، اعزام سوروس اسنیپ ، بازرس ارشد اداره مالیات بر اموال جادویی ، به دفتر کرام پیکچرز بود که مطمئنا اگر با وساطت حاجی آقا دارک نبود ، موجب اضمحلال( شما بگیرید خاکشیر شدن!... کالین خدایی لغتو داری؟؟) سیستم هالی ویزارد می گردید...
( نمایی از گفتگوی اسنیپ ، حاجی و ویکتور تو دفتر کرام پیکچرز. ویکتور آنچنان به سوروس نیگا می کنه و ازش تعریف می کنه انگار که همین الآن همسر آینده شو پیدا کرده...حاجیم با صلوات دارکی همراهیش می کنه...)

و سرانجام ، اکران دومین اثر بلند کمپانی قرن بیستم : (( حمله به قلعه ی اشتمزد ))...که به نویسندگی و تهیه کنندگی بیگانه و با شرکت بازیگرانی چون : چو چانگ ، ونوس ، بیگانه و شخص وزیر سحر و جادو ، به روی پرده ی نمایش رفت. گروه آهنگسازی این اثر نیز مانند فیلم قبلی این کارگردان ، تحت رهبری آبرفورث دامبلدور فعالیت می کرد و البته مرلین کبیر هم در امر آهنگسازی آبرفورث را همراهی میکرد. نکته قابل توجه در این اثر ، استفاده از عوامل مشنگی به شکل رسمی ( کریس دبرگ بعنوان خواننده ) بود که بعدها توسط وزارتخانه پیگیری شد. ویکتور کرام ، در این اثر نیز بعنوان ناظر کیفی حضور داشت.
( نمایی از اکران ((حمله به قلعه ی اشتمزد))...مردم تو صف بلیط وایسادن و همدیگه رو هل میدن...: آقا برو اونور ، فیلمش اکشن_حادثه ایه !...نمایی از فیلم... شیکم: بازی تموم شد! همه همونجایی که هستین بمونین ! بیگانه از پشت میاد و با در میزنه تو سر شیکم ! جمعیت داد و هوار می کنن و بیگانه رو تشویق می کنن...)


پس از اکران این فیلم که به مدت دو ساعت!! عنوان پرفروش ترین و پربیننده ترین صفحه سایت را به خود اختصاص داد ، خبر بازیگر شدن حاجی آقا دارک نظر تمامی محافل خبری را به خود جلب کرد!
( نمایی از دنبال بازی حاجی و ویکتور ! حاجی به نام آسلام با عصا میزنه تو مغز ویکتور...ویکتور دیگه گریه ش نمیاد ، جونش داره بالا میاد!)


و بالاخره...((کرام پیکچرز تقدیم می کند: جنگ جادوگران، آغاز سیاهی ))...اولین اثر رسمی کرام پروداکشنز به کارگردانی ویکتور کرام و بازی بیگانه ، مرلین ، ونوس، و چهره ی مشهور دنیای جادو : گیلدروی لاکهارت ! و باحضور افتخاری: حاجی آقا دارک لرد ! این اثر که بخاطر بازی هنرمندان مشهور جامعه ی جادوگری ، رنگ و بوی شهرت گرفته بود ، هم با اقبال عمومی روبرو شد وهم در عرض یکساعت اکران هزاران بلیط اینترنتی فروخت!
( نمایی از ویکتور در حال شمردن عواید فروش فیلم! اما حاجی بالا سرش سبز میشه و ویکتور تصمیم میگیره عواید فروش فیلم رو به صندوق حمایت از بیماران روانی سنت مانگو تقدیم کنه...!!)

به فاصله ی شش ساعت !! بعد از اکران (( جنگ جادوگران)) توسط کرام پیکچرز ، کمپانی بیگانه ی قرن بیستم ، (( بیگانیک)) را به روی پرده فرستاد که مثل آثار قبلی این کمپانی ، نویسندگی ، انتخاب بازیگر و کارگردانی فیلم بعهده بیگانه بود و آبرفورث دامبلدور نیز در امر آهنگسازی وی را همراهی می کرد.برای این اثر تهیه کننده ی رسمی ای اعلام نشد. نکته قابل توجه در این اثر ، اولین حضور سینمایی ریموس لوپین گرگینه بود که در نقش سیاهه لشگر ! در این اثر به ایفای نقش پرداخت.
( نمایی از بخش اکشن فیلم...بدون اعمال تغییرات در بخشهای سانسور شده !)

اولین اثر منثور گیلدروی لاکهارت هم تحت عنوان ((ّشیکم در قالب جاسم)) با بازی وزیر سحرو جادو وهمه کاره گی ویکتور کرام یه لشگر آدم دیگه هیچوقت اکران نشد! و هر آنچه از این اثر فهمیدیم صلح ، صفا ، محبت و صد البته جاسم پلنگ بود !
( نمایی از گیلدروی که داره تلاش می کنه با جاسم پلنگ مرتبط بشه...: فوت مورد نظر در دسترس جاسم پلنگ نمی باشد ، لطفا یه دویست سیصد بار دیگه تلاش کنید...!)

در همین اثنی طی اطلاعیه ی ویکتور کرام اعلام کرد که فیلم (( مرتال کامبت)) را در دست ساخت دارد که با نظارت کیفی و حضور حاجی دارک ، نویسندگی و کارگردانی خودش و با حضور بازیگرانی همچون چو ، بیگانه ، مرلین و چهره ی محبوب عرصه ی فیلمهای اکشن ، گراپ ( ملقب به گراپی ) اکران خواهد شد.
موسسه ی فرهنگی و هنری قرن بیست و دوم هم در این مقطع اثری با نام (( آبی)) را با بازی وزیر سحر و جادو ، مازامولا و شخص ویکتور کرام به روی پرده برد که از فروش خوبی بهره مند شد.
اما نقطه عطف سایت در روزهای پایانی تابستان ، اکران وداع با بیگانه بود که فیلمی ست موزیکال از ویکتور کرام ، وبا بازی عده ی کثیری از هنرمندان عرصه ی هالی ویزارد. فروش این فیلم در ساعت اول اکران حدود صد هزار بازدید!! برآورد شد.
(نمایی از متن فیلم : کانون فرهنگی آموزش!! داوطلبین سمج ! بشتابید ! هزار نکته ی کانون ، تالیف اختصاصی بلاتریکس لسترنج...نسخه های بازار سیاه در کوچه ی ناکترن )

بعد از اکران وداع با بیگانه ، اخبار مربوط به اکران مرتال کامبت داغتر و داغتر میشد و در این میان ، مذاکرات پشت پرده ای میان سران هالی ویزارد ( حاجی و ویکتور ) جریان داشت...
( نمایی از در گوشی حرف زدن حاجی و ویکتور : بیا ویکتور ، زندگینامه ی ولدمورتو بگیر از روش فیلم بساز...اگه خواستی میگم خودشم بیاد نقش اول بازی کنه ! بنام آسلام فیلم ترسناک خوبی میشه !)


دراین برهه زمانی ، هالی ویزارد تحت تاثیر وداع بیگانه قرار گرفت و البته شرح چگونگی استار شدن ولی تو فیلمها بازی نکردن توسط استار هم از جمله فعالیتهای استودیو بود.
( نمایی از استار : شما میتونین از استار لیتل یا هر جای دیگه شروع کنین ! من خودم از استارلت شروع کردم و بعدشم کم کم استاری میشدم و یدفه دیدم شدم مدیم استار و الانم که از بس ازم نور ساطع میشه شبیه ستار! شدم...)


اما در آخرین روز تابستان ، ویکتور کرام اعلام کرد که مرتال کامبت را اکران نخواهد کرد...و دلیل این مورد را مشکلات آسلامی عنوان شده توسط حاجی اعلام کرد که هنوز در پرده ای از ابهام قرار دارد...
( نمایی از بازار سیاه میدون گریمولد...: مرتال کامبت اصل بیا!...بدون سسانسور...بیا حاجی جون ، واسه شما یکی اختصاصی گذاشتم کنار...نترس ، هیپوگریف دیدم ندیدم !!)

کرام به یکباره در اقدامی انتحاری اعلام کرد که قصد بستن ( گل گرفتن!) هالی ویزارد را دارد ، اما پس از بوجود آمدن ایده ی استفاده از عوامل مشنگی ، از این تصمیم منصرف شد.
( دفتر کرام پیکچرز: آره رفقا، ما باید بگیم همشون بیان...یه پوستر بریت!! (فلش بودن یا نبودنش به دلخواه!) بزنیم سردر سایت...بخشید...سردر استودیو که جذب مخاطب بشه! )

و از آخرین بارهایی که ویکتور گریه کرد ، همین مورد ، یعنی تهیه اعلامیه تبلیغاتی توسط کالین بود ، که باعث شد ویکی پس از مدتها دوباره بیاد بیگانه ( یعنی یه چیزی تو مایه های همون دلایل ) گریه کند...
سپس کرام مبادرت به گرفتن تست بازیگری کرد که اولین نفری که واجد شرایط بود ، شخص هری پاتر بود که مشخص شد علاقمند به بازی بهمراه مشنگی معلوم الحال بنام جنیفر لوپز !! بوده است.
( نمایی از هری که در حال خوندن اعلامیه ی دومبولیسمه...: برای دریافت یک جلد فرهنگ لغت دومبول به آدرس زیر مراجعه کنید! پوسترهای فلش از بازیگران معلوم الحال نیز موجود می باشد...تخفیف ویژه برای جادوگران کله گنده!!)

بازگشت بیگانه با اعلام اکران فیلمی جدید از وی همراه بود که مراتب مسرت جامعه جادوگری را فراهم آورد.همینطور کالین کریوی تصمیم گرفت علاوه بر کار فیلمبرداری و عکاسی ، به بازیگری نیز مشغول شود.
( نمایی از منادیان کلام نور : حاجی خدا سایه شما رو از سر ملت آسلامی کم نکنه...!!)

و یکی از تازه ترین و جدیدترین اکرانهای هالی ویزارد...اثری بنام (( تصمیم کبرا 11)) که با نویسندگی و طراحی استار! نویسنده ی جوان و خوش آتیه ی هالی ویزارد به روی پرده رفت.کارگردانی این فیلم را ویکتور کرام بعهده داشت و چهره هایی همچون کینگی شیکم ، رودی لسترنج ، سوروس اسنیپ و شخص استار در آن ایفای نقش کردند.

اما در یکی از روزهای خنک پاییزی ، مراسم اهدای جوایز اسکار با طراحی بیگانه به روی پرده رفت و در کمال ناباوری اجرای مراسم به ریموس لوپین سپرده شد که مراتب رفتن وی به فضا!! را فراهم کرد.
( نمایی از حاشیه ی مراسم...لوپین در حال مرتب کردن وسایلشه...میخواد بره فضا!!...: کاش میشدجایزه ی بهترین بازیگر مردم ( برای آی کیوها : مرد رو هم!!) میدادم بعد میرفتم فضا...ولی عیب نداره ، کسی نمیاد بریم فضا؟)

اما اخیرا نیز بیگانه دو اثر با نامهای ((مدرسه ی سابق)) و (( عشق و نفرت )) به روی پرده برده که همچنان در حالت اکران است و برنامه ی امشب سینماهای جادوگری!
( برای رزورو بلیط میتونین به تاپیک مربوطه مراجعه کنین و بدون خرید بلیط مجانی فیلمو ببینین !!)

و آخرین اکران سایت ، اثریست بنام (( مشنگها حمله میکنند )) که به شکل خانوادگی توسط ویکتور کرام و دوستان ! تهیه شده...
( برای رزرو بلیط الکی زور نزنین چون اصلا فایده نداره...اجبارا باید مجانی بینین !)

آخرین اخبار هالی ویزارد حاکی از آن است که شهرت عالمگیر بیگانه باعث دردسر وی شده و پوستر های وی در شبکه موجود نمی باشد ! شخص خانم مازامولا ( ملقب به موذمال!!) نیز درخواست رسمی خود را برای بازی در اکران آینده هالی ویزارد اعلام کرده که توسط کارگردان در حال بررسی ست.
( نمایی از مازا که با ریتا مصاحبه می کنه ( می چته!) ( چت اصطلاحی ست مشنگی که به صحبتهای اصولا پرایوت! اطلاق می شود) : اگه ایندفه بازیم ندن میگم که شیکم چه چیزا بهم نگفته...(نوک مداد ریتا تو دهنش گیر کرده!)

در حال حاضر ، سایت در انتظار اکران (( بزهای گرسنه)) توسط بیگانه است که قرار است بزودی به روی پرده بیاید...

…………………………………………………

خب ، جا داره اینجا از همه ی کسانی که وقت گذاشتن و این پست رو خوندن تشکر کنم و معذرت بخوام بابت طولانی بودنش (و احتمالا کور شدن چشماتون ) ، اما حقیقتش به نظر خودم این تاپیک ارزش گذاشتن این وقت رو داشت که براش یه قصه طولانی بنویسم. اینجا بخاطر ایده ی قشنگ ویکتور عزیز افتتاح شد و یکی از قسمتهای موفق سایت توی زمینه ی رول پلیینگ بوده و هنوز هم هست ، برای همین فکر کردم دوره کردن خاطرات دور و نزدیک اینجا برای دوستان خالی از لطف نباشه...
ضمنا از همه ی دوستانی که به نوعی اینجا فعال بودن و نذاشتن رول پلیینگ سایت از رمق بیفته ، صمیمانه تشکر می کنم و امیدوارم بازم شاهد پستهای قشنگتون ، هم اینجا و هم توی قسمتهای دیگه سایت باشیم.
به اضافه تشکر ویژه تر از بیگانه ی عزیز که واقعا ذوق و استعداد خیلی خوبی داره و حداقل باعث امیدواری شخص من به رول پلیینگ بوده تا الان. و مورد آخر اینکه اگه توی نوشته های من شوخی خاصی با هر کدوم از بچه ها صورت گرفته که خوششون نیومده من رسما عذر خواهی می کنم و امیدوارم به حساب ناپختگی من بذارن نه قصد و غرض خاص دیگه ای



ویرایش شده توسط ریموس لوپین در تاریخ ۱۳۸۳/۸/۷ ۵:۵۱:۵۶


Re:هالی ویزارد
پیام زده شده در: ۸:۰۲ چهارشنبه ۶ آبان ۱۳۸۳
#70

کرام سابق


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۹:۵۳ دوشنبه ۱۱ خرداد ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۱۱:۵۰ شنبه ۱۹ بهمن ۱۳۹۲
از هاگوارتز..تالار اسلیترین
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 901
آفلاین
کرام دست در دست بیگانه!!!!!وارد ساختمان کرام پیکچرز میشه
کرام: ...سا..سالازار بزرگ!!!
سالی:بله پسر اومدم بیام تو این کار!!!!
کرام:کدوم کار؟؟؟؟
سالی:فیلم و فیلمسازی برادر ویکی
کرام:خوب در کدوم زمینه میخوای فعالیت کنید؟
سالی:کارگردانی راستی کرام اینی که باهات بود کی بود؟
کرام:کیو میگی؟اهان این بیگانس پسر خوبیه ولی وقتی غیب میشه باید بدونی یه اتفاقی قراره بیفته!!!!
سالی:الانم که غیبه!!!
کرام: دیدی چی شد!!!بدبخت شدم الان یه بلایی سرمون میاد من میدونم
سالی مثلا چی؟

ناگهان بیگانه رو میبینن که دم یک باسیلیسکو گرفته داره میکشونتش!!!!!
کرام:
سالی:این پاپیه مارخونگیمونه(حیوان خانگی)اینو از کجا اوزدی پسر؟
بیگانه:رفتم یه جایی دیدم درش خیلی بزرگه گفتم چطور میشه از این در رد شد؟چون دره باز نمیشد.هری اومد گفت الان نشونت میدم!!!یه چیزی گفت به زبون ماری دره باز شداینو اونجا پیدا کردم!!!!!!!!!!!!!!!!
کرام: در این مواقع عینک افتابی هم چیز خوبیه ها حالا چطوری اینو اورده اینجا؟
سالی:مگه نمیبینی از دم گرفتتش سرش رو به عقبه در نتیجه چشاش به چشم بیگانه نخورده
کرام: بابا این عجب موجودیه!!!باسیلیسکم حریفش نمیشه
------------
*بیگانه جان ما هم چاکریم


ویرایش شده توسط کرام در تاریخ ۱۳۸۳/۸/۶ ۹:۵۱:۱۶

کرام اسبق!

قدرت منتقل شد!


Re:هالی ویزارد
پیام زده شده در: ۰:۲۶ چهارشنبه ۶ آبان ۱۳۸۳
#69

سالازار اسلیترینold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۴:۳۶ یکشنبه ۷ تیر ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۰:۵۴ چهارشنبه ۲۸ اسفند ۱۳۸۷
از تالار اسرار
گروه:
کاربران عضو
پیام: 272
آفلاین
خب ميبينم كه زدين تو كار سينما از اونجا كه رشته من فيلمسازي خودمو قاتي نمايش هاي شما ميكنم
چه كنيم ديگه....؟ اگه خوشتون نيومد پاكش كنيد

-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-

دست اندر كاران :
كارگردان : سالازار اسليترين
فيلم بردار : حاجي آقا دارك لرد
تهيه كننده : لسترنج
منشي صحنه : مازامولا
بازيگر نقش اول بد : بيگانه
بازيگر نقش اول قهرمان : كرام

خوب بچه ها بدويين سر كارتون پس اين بيگانه كوش ...؟
نكنه باز داره امضا ميده
كالين : آره تا الان 1000000 تا امضا داده
سالي : حاجي جون صداش كن اونو اگه اينطوري خودشو نشون بده ديگه كسي فيلمو نيگا نميكنه ها...!
حاجي : باشه سالي جون
بعد از نيم ساعت بالاخره حاجي بيگانه رو به زور از دم در ميكشه تو
سالي : خوب همه حاضرن ؟
برو بچ صحنه حاضرن ؟
بچه هاي صحنه : ببببببله
بچه هاي فيلمبرداري چي ؟
بچه هاي فيلم برداري: بببببببله
بچه هاي صدا ؟
بچه هاي صدا ؟ ببببببله
خوب پس بيگانه جان شوما از اون در مياي تو ميري يقه كرامو ميگيري 6 متر پرتش ميكني اوكي ؟
بيگانه : اوكي
سالي : خوب صدا ... دوربين ... برو
بيگانه با سرعت از در مياد تو تا مياد يقه كرامو بگيره كرام يه هلش ميده بيگانه ميخوره زمين 6 پيچ ميشه
فيلم بردار بر ميگرده سالي رو يه نيگا ميكنه
سالي : هيس بگير بابا مستند باحال تره
خلاصه قدري طول ميكشه تا بيگانه از زمين بلند شه
به محض اينكه بيگانه بلند به سمت سالازار حمله ور ميشه
سالازار : حاجي كلز آپ (Close Up) بگير..!
حاجي : رفتم سالي حون بيگانه : ميكشمت ...........
سالزار با دست اشاه ميكنه بيا به طرف من بيگانه هم كه قاطي بود ميره سمت سالي تا ميرسه يك قدمي سالي كه مشت و بزنه تو فك سالي سالي داد مزنه
سالي : كات كات ..... خوب بود ميريم براي صحنه بعدي
بعد در مقابل قيافه حيرت زده بيگانه برو بچه صحنه شروع ميكنن به تغيير دكور دادن
سالي : مازامولا ..؟ تايم اين برداشت چقدر بود
مازمولا : 12 ثانيه
سالي : خوبه ميچسبونيمش به اون 5 ثانيه كرام
مازامولا : باشه
=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-

بقيه اش با شما
تا برداشتي ديگر خداحافظ


نمایشنا


Re:هالی ویزارد
پیام زده شده در: ۱۸:۵۵ سه شنبه ۵ آبان ۱۳۸۳
#68

کرام سابق


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۹:۵۳ دوشنبه ۱۱ خرداد ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۱۱:۵۰ شنبه ۱۹ بهمن ۱۳۹۲
از هاگوارتز..تالار اسلیترین
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 901
آفلاین
نقل قول:

mazamo0ola نوشته:
من سه بار تاحالا اومدم تست بازیگری دادم اون وقت شماها یه بار منو تو این همه فیلم را دادین تازه خودمم نبودم ...
5شنبه همین هفته اکران میشه؟... من از شما تقاضا دارم تو فیلم بعدیتون منو را بدین ... بیگانه من حق دکتری بر گردنت دارما!


مازامولای عزیز
شما هم نمایشنامه بنویس و خودت بیا توش بازی کن
اینجا برای همه هستش فقط مال من و بیگانه که نیست!!!!!
هر کی اینجا نمایشنامه بنویسه(و سعی کنه خوب بنویسه) تو فیلمهای ما شرکت میکنه
مثلا همین ستاره سیریوس(یا سیریوس استار)
تو فیلم بعدی من هستش چون یه نمایشنامه نوشته


کرام اسبق!

قدرت منتقل شد!


Re:هالی ویزارد
پیام زده شده در: ۱۶:۳۳ سه شنبه ۵ آبان ۱۳۸۳
#67

مازامولا


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۰:۴۱ سه شنبه ۳ شهریور ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۲۳:۰۲ جمعه ۱ آبان ۱۳۸۸
از موزمالستان
گروه:
کاربران عضو
پیام: 120
آفلاین
من سه بار تاحالا اومدم تست بازیگری دادم اون وقت شماها یه بار منو تو این همه فیلم را دادین تازه خودمم نبودم ...
5شنبه همین هفته اکران میشه؟... من از شما تقاضا دارم تو فیلم بعدیتون منو را بدین ... بیگانه من حق دکتری بر گردنت دارما!


آداس این جا وطن من است!


بز های گرسنه!
پیام زده شده در: ۱۵:۱۲ سه شنبه ۵ آبان ۱۳۸۳
#66

بیگانه


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۶:۳۸ سه شنبه ۱۰ شهریور ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۱۷:۵۵ سه شنبه ۱۹ آبان ۱۳۸۸
از بعد از پل, دست راست دومين كوچه
گروه:
کاربران عضو
پیام: 182
آفلاین
بز های گرسنه!
فیلمی از ویکتور کرام!
با بازی:
کرام
بیگانه
آبرفورث
گیلدی
و....
فیلم پنج شنبه شب سینماهای هالی ویزارد!
فروش در بلیت فروشی های تهران!
بز های گرسنه!
------------------------------
توضیح: آی کیو هایی که نفهمیدن :
پنج شنبه یه فیلم توپ اکران می کنم!
*چاکر آقا کرام هم هستیم!



Re:هالی ویزارد
پیام زده شده در: ۸:۲۱ سه شنبه ۵ آبان ۱۳۸۳
#65

کرام سابق


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۹:۵۳ دوشنبه ۱۱ خرداد ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۱۱:۵۰ شنبه ۱۹ بهمن ۱۳۹۲
از هاگوارتز..تالار اسلیترین
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 901
آفلاین
مکان:ساختمان اصلي کرام پيکچرز
زمان:6 صبح
موضوع:بيگانه!!
----------------
کرام و حاجي مشغول صحبت بودند
کرام:حاجي اين بيگانه بدجوري طرفدار پيدا کرده همين امروز چند نفر يه درو آورده بودند که بيگانه روشو امضا کنه!!!!!
حاجي:جدي ميگي؟برادر کرام
کرام :جدي ميگم اينم عکسش کالين همون موقع ازش عکس گرفت
حاجي:ميدوني منم بدجوري به اين موجود عادت کردم پسر خوبيه ولي کاراش عجيبه دست خودش نيست
کرام:به کالين گفتم چند تا عکس ازش بگيره براي پوستر فيلم بعدي
حاجي:بريم ببينيم چيکار ميکنند
----------
کالين:بيگانه چند بار گفتم اين ژستو تکرار نکن چرا حرف تو گوشت نميره؟
بیگانه: :ylash:
کالین:گفتم این کارو نکن!!!
بیگانه: :ylash:
کرام:کالین اینو ول کن بذار هرجور دوست داره اینکارارو بکنه تو فقط عکسشو بگیر همین کاراروکرده که همه دوسش دارن
بیگانه: :ylash:
حاجی:
----------
بعد از عکس گرفتن
کرام:کی گفت که موقع عکس گرفتن منم باید با این باشم؟
حاجی:پیشنهاد کالین بود!!!!!تازه خودت گفتی هرکار دوست داره بکنه
کرام:هر دوشون منو کشتن الان تمام کمرم درد میکنه این عاشق سواریه!!!


کرام اسبق!

قدرت منتقل شد!


Re:هالی ویزارد
پیام زده شده در: ۱۵:۵۱ شنبه ۲ آبان ۱۳۸۳
#64

کرام سابق


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۹:۵۳ دوشنبه ۱۱ خرداد ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۱۱:۵۰ شنبه ۱۹ بهمن ۱۳۹۲
از هاگوارتز..تالار اسلیترین
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 901
آفلاین
مشنگها حمله میکنند

با با بازی:
بریتنی اسپیرز
جنیفر لوپز
تام کروز
شکیرا
شون کانری
بیگانه
کرام
کالین

آهنگ ساز:پسر خالم
تهیه کننده:پسر عموم
با تشکر از بقیه فامیل!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
که در گریم و تدارکات ما رو یاری کردند

کرام و کالین و بیگانه در ساختمان کرام پیکچرز مشغول صحبت درباره ساخت فیلمی بزرگ بودند که چند تا مشنگ با نقاب وارد استودیو شدند و گفتند دستا بالا!!!!
کرام و کالین: شما میخواین ما دستامونو ببریم بالا مشنگای کوچولو؟؟؟؟؟؟؟
مشنگا نقابشونو بر میدارن 5 نفر بودند
بریتنی اسپیرز
جنیفر لوپز
تام کروز
شکیرا
شون کانری
تام:من با خودم بمب دارم اگه بهمون پول ندید ضامنشو میکشم
کرام:اولا ما پول مشنگی نداریم خدا روزیتو جای دیگه حواله کنه ثانیا ما جادوگریم با یه جادو بمبای شما تبدیل به گل و گیاه میشند
تام:اگه راست میگی بکن اینکارو
کرام:همین الان ...ا..این چوبدستیمو ندیدی؟
کالین:نه ندیدم....مال منم نیست
هر دو به بیگانه نگاه میکنن
بیگانه:اونا چوبدستی شما بود برای ساخت یه در بزرگ چوب کم اوردم از اونا استفاده کردم!!!!!!!1
کرام و کالین:
کرام:دار و ندارم از دست رفت
بیگانه:اسم و پاسم ولی عاشقونه......
کرام:بس کن منو بدبخت کردی!!!!
بیگانه:
کرام:نکنه به ما دروغ گفتی؟
بیگانه:دروغکی عاشق نشو که .......
کالین تحمل نکرد دوید طرف در با یه لگد درو شکوند و تونست چوبدستیشو پیدا که!!!!!(اعتراف میکنم کارگردان کم اورد و خواست داستانو تموم کنه همه کارگردانا این کارو میکنن )
و همه اونا رو طلسم کرد
هر دو سمت بیگانه چرخیدند
بیگانه:آلبوم فراری منصور نیوده وگرنه برای خودم میخوندم!!!!!
----------------------------------
اهنگ:
دیوونه دیوونه دیوونه شو دیوونه!!!!!

حق کپی رایت داره
لطفا کپی نکنید


کرام اسبق!

قدرت منتقل شد!







شما می ‌توانید مطالب را بخوانید
شما نمی توانید عنوان جدید باز کنید
شما نمی توانید به عنوان‌ها پاسخ دهید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را ویرایش کنید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را حذف کنید
شما نمی توانید نظر سنجی اضافه کنید
شما نمی توانید در نظر سنجی ها شرکت کنید
شما نمی توانید فایل‌ها را به پیام خود پیوست کنید
شما نمی توانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید
شما نمی توانید از نوع تاپیک استفاده کنید.
شما نمی توانید از HTML در نوشته های خود استفاده کنید
شما نمی توانید امضای خود را فعال/غیر فعال کنید
شما نمی توانید صفحه pdf بسازید.
شما نمی توانید پرینت بگیرید.

[جستجوی پیشرفته]


هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.