!Warningتمامی حقوق و مزایای این اثر مستند تحت عنوان ((The Timeline Of Holly Wizard )) متعلق به کمپانی روح احمد اینترنشنال بوده که تحت نظارت مستقیم دفتر مقام معظم وزارت سحرو جادو (( حضرت آیت ال..العظمی کینگ بن شکم )) اداره شده و دارای تاییدیه رسمی از کمپانی کرام پیکچرز نیز می باشد . هر گونه سوء استفاده از این اثر ( چه آسلامی و چه غیر آسلامی ) مورد پیگرد رسمی وزارت ارشاد آسلامی و شخص حاجی آقا دارک قرار خواهد گرفت.
..............................................
تیتراژ مختصر بدون موسیقی میاد رو پرده...همه ساکت نشستن...صدای گوینده با تصاویر همراهی می کنه ( همون گوینده راز بقاء با لحن اختصاصیشه...با لهجه بخونین
)
تیتر :
تایم لاین هالی ویزاردگوینده : استودیوی هالی ویزارد ، به تاریخ نیمه ی سوم شهریور دوران جوانی سایت جادوگران، توسط ویکتور کرام ،نوجوان سیاه جادوگر؛ با شعار (( همه با هم رفیق و دوست باشیم ، به فکر سیاه و سفیدی نباشیم )) در حالیکه قول فول ساپورت از سوی شخص شخیص حاجی آقا دارک لرد داشت ، راه اندازی شد..
(نمایی از ویکتور در حالیکه داره بیست وپنج تومنیای ته جیبشو میشمره تا هزینه ی استودیو رو بده)
از همان ابتدا ، تمامی درآمدها و هزینه های هالی ویزارد در حال ((ورود به)) و ((خروج از)) جیب ویکتور جوان بود ، تا اینکه استودیوی بیگانه ی قرن بیستم به کرام پیکچرز امان نداد و به فاصله ی چهار دقیقه از پست افتتاحیه ی ویکتور جوان ، اعلام موجودیت کرد...
( نمایی از بیگانه در حالیکه داره با در (door) های استودیو ور میره و چک (check)شون میکنه...ویکتورم با تریپ کلاس بالا انگار که داره به سنگ قبرش نگا میکنه بیگانه رو ورانداز میکنه )
از همان ابتدا هم ویکتور جوان فهمید که کار سختی رو بهمراه رقیبش شروع کرده... ( نما داره بیگانه رو نشون میده که داره راجع به درهای سالن با ویکتور بحث می کنه و ویکتور کم کم قرمز میشه...)
بعنوان قدم اول ، کرام پیکچرز شروع به برگزاری تستهای بازیگری کرد که با استقبال عموم جادوگران روبرو شد
( نما ویکتورو نشون میده که داره گریه می کنه و بیگانه هم داره میگه : کدوم در؟؟؟...حاجی اونورتر نشسته و تسبیح !! می گردونه...چو هم در حال خجالت کشیدنه)
به عقیده ی اکثر منتقدین ، از عوامل موفقیت این مجموعه ، حضور شخص وزیر سحر و جادو از بدو شروع فعالیت استودیو بوده است
( نما شیکمو نشون میده که تو یکی از برداشتا داره دیالوگ میگه و مازامولام سوار ماشین ویراژ میده...بیگانه در رو از جا کنده و بغلش کرده ! )
به مرور ، پای شخصیتهای مطرح تری از دنیای جادو هم به محل برگزاری تستهای بازیگری هالی ویزارد کشیده شد
( نمایی از اولین تست هری که بعلت شدت فوران احساسات ، باعث زاری ویکتور شده )
البته به مرور ، رسوائیهای دیگری از مسئولان کرام پیکچرز دیده می شد...
( نما ویکتورو نشون میده که صندلیشو به صندلی ریکو نزدیک می کنه ؛ اما بعد اینکه دوزاریش میفته و آبرفورثو می بینه میپره عقب ! )
حتی کالین کریوی ، معشوقه عکاس هری پاتر هم به بازیگری علاقمند شد
( نمایی از کالین که داره توی سالن تست از هری عکس می گیره...گریه های ویکتور تمومی نداره)
برخوردهای مطلوب مسئولین با هنرمندان ، باعث شد تا بررسیهای بیشتری توسط وزارت سحرو جادو روی این استودیو انجام بگیرد
( نمایی از مرلین در حالیکه داره حاجی رو باد میکنه...دگمه کت حاجی تق میخوره تو صورت ویکتور!)
پروژه سری ویکتور کرام ، با نام اسپیدر ویزرد ، از طرحهای اولیه استودیو بود
( نمایی از ویکتور در حالیکه داره از استار تست میگیره...چشمای ویکتور داره از حدقه در میاد از زور نوری که از استار ساطع میشه )
به تاریخ یک روز پس از تاسیس استدیو ، اولین فیلم رسمی کمپانی قرن بیستم با نام (( بیگانه ای از قفس پرید )) با شرکت بازیگرانی همچون کینگزلی شکم ، هری پاتر ، بیگانه و چو چانگ ، و به آهنگسازی آبرفورث دامبلدور و تهیه کنندگی هری پاتر به روی صحنه رفت ؛ و این در حالی بود که در تیتراژ فیلم ، نام ویکتور کرام باعنوان ناظر کیفی مطرح شده بود..
( نمایی از (( بیگانه از قفس پرید))...چو میخواد به هری بگه که خیلی متاسفه...بعدش ، بوووووق...سانسور...آبرفورث میخواد بیگانه رو ( با همون دستاش ) بکشه که بیگانه میگه : دستاتو شستی؟؟...همه دنبال بیگانه میکنن و بیگانه داد میزنه : دیدین همه شون از در من رد شدن تا دنبالم بیان؟!! )
حتی مینروا مک گونگال ، معلم سختگیر مدرسه علوم و فنون جادوگری هاگوارتز هم در مراسم اکران فیلم حضور داشت
( نمایی از بحث پروفسور و بیگانه سر اینکه بیگانه این فیلمو ساخته یا نه...قیافه ی پروفسور یه جوریه که اگه روش میشد اونم از دست بیگانه گریه می کرد...)
پس از اکران فیلم ، در مراسمی نمادین ، وزیر سحر و جادو جوایزی تحت عنوانهای بیل ، مگس و سوسک طلایی را به برخی عوامل هدیه کرد...!
( نمایی از صحنه ای که شیکم داره جایزه اسکار بازیگر اول رو به خودش تقدیم می کنه !)
در حاشیه ی فیلم ، دختری بنام تندر ! ( آقا سه کردی که..گفتم موزمال )...آهان...عذر می خوام...دختری بنام مازامولا مصاحبه ای جنجالی با ریتا اسکیتر ، خبرنگار جنجال آفرین روزنامه ی پیام امروز انجام داد که بموجب آن کرام پیکچرز را بخاطر شرکت ندادنش در فیلم زیر سوال برد...
( نمایی از مازامولا در حالیکه داره به چشمای مثل توپ تنیس ریتا نیگا می کنه...کرام میخواد فرار کنه که مازا جلوش در میاد و میگه که مدتی با شاهرخ خان ( از بازیگران مشنگ استودیویی سینمایی بنام بالیوود ) همبازی بوده...بیچاره ویکتور کم کم داره چشاش از زور گریه از کاسه درمیاد !)
در مورد سود آوری فیلم نیز ، اطلاعاتی ضدونقیض در دست است که هیچ منبع موثقی آنها را تائید نکرده...
( نمایی از تقسیم سود توسط حاجی ، عادلانه ترین تقسیمی که در تاریخ جادوگری انجام شده...انگار اعتقادات آسلامی فایده ای برای ویکتور نداشته...)
بعد از گذشت مدتی طولانی از اکران این اثر عظیم ( حدود 4 ساعت !!) جلسه ای در ساختمان اصلی کرام پیکچرز برگزار شد تا برای انتخاب بازیگر نقش اول فیلم بعدی کرام پیکچرز که ((روز دیگر طلسم شو )) نام گرفته ، انتخاباتی برگزار شود...
( بازم نمایی از گریه ی ویکتور...در حالی که بیگانه رو به سمت در راهنمایی می کنه...)
سپس طی اقدامی رسمی ، تاپیک هالی ویزارد به اتفاق آراء بعنوان باحال ترین تاپیک سایت انتخاب شد. همچینین ، رودی لسترنج ، جادوگر سیاه سرشناس نیز فیلمنامه ای به دفتر کرام پیکچرز تقدیم کرد که با استقبال عموم همراه بود. از اتفاقات مهم دیگر در این مقطع زمانی ، شایعات مبنی بر روابط مازامولا با دوستانش و متقابلا روابط دوستان او با دوستان دیگرشان بود که منجر به دوستی های نافرجامی شده و آبرو و حیثیت هر چی دوست و دوستی بود رو برد و ای خدا مگه شما ها آبرو ندارین !!! ( آقا آروم باش...متنتو بخون...خدا پدر این جو (اصطلاحی که در میان مشنگها رایج بوده و هست و خواهد بود و بموجب آن میگن یارو رو جو گرفته!! ) رو بسوزونه )
(نمایی از زاری دسته جمعی سران کرام پیکچرز که تحت تاثیر اثر ملودرام ( تراژدی) موزمال قرار گرفتن...بیگانه درشو بغل کرده و زار می زنه...)
گوینده ( انگار حالش خوب شده دیگه) : نکته قابل ذکر دیگر ، انتخاب کالین کریوی بعنوان عکاس هالی ویزارد بود که با دلرحمی ویکتور کرام به تصویب رسید.
( نمایی از کوئیدیچ وسط استودیو...هری و ویکتور( دو نفری !!) دروازه وایسادن و بیگانه دو تا در!! پرت می کنه سمت دروازه! کالین داره از این لحظه تاریخی عکس یادگاری می گیره )
اکران ((حماسه ی دومبول)) توسط رودی لسترنج ، نویسنده و کارگردان موفق روزهای دور و نزدیک جادوگران ، گامی دیگر در جهت ارتقای سطح کیفی هالی ویزارد بود
( نمایی از اکران (( حماسه ی دومبول ))... گفتگوی دومبول با هلیا دختر دومبول نشان : حلیا ، من از وخطی که طو رو دیدم ، ینی حمون روظی که کوشح ی خیابون دیدمط ، یح دل نه سد دل آشغت شدم...)
پس از اکران حماسه ی دومبول ، اتفاقی ناگوار برای استودیو پیش آمد و آن ، اعزام سوروس اسنیپ ، بازرس ارشد اداره مالیات بر اموال جادویی ، به دفتر کرام پیکچرز بود که مطمئنا اگر با وساطت حاجی آقا دارک نبود ، موجب اضمحلال( شما بگیرید خاکشیر شدن!... کالین خدایی لغتو داری؟؟) سیستم هالی ویزارد می گردید...
( نمایی از گفتگوی اسنیپ ، حاجی و ویکتور تو دفتر کرام پیکچرز. ویکتور آنچنان به سوروس نیگا می کنه و ازش تعریف می کنه انگار که همین الآن همسر آینده شو پیدا کرده...حاجیم با صلوات دارکی همراهیش می کنه...)
و سرانجام ، اکران دومین اثر بلند کمپانی قرن بیستم : (( حمله به قلعه ی اشتمزد ))...که به نویسندگی و تهیه کنندگی بیگانه و با شرکت بازیگرانی چون : چو چانگ ، ونوس ، بیگانه و شخص وزیر سحر و جادو ، به روی پرده ی نمایش رفت. گروه آهنگسازی این اثر نیز مانند فیلم قبلی این کارگردان ، تحت رهبری آبرفورث دامبلدور فعالیت می کرد و البته مرلین کبیر هم در امر آهنگسازی آبرفورث را همراهی میکرد. نکته قابل توجه در این اثر ، استفاده از عوامل مشنگی به شکل رسمی ( کریس دبرگ بعنوان خواننده ) بود که بعدها توسط وزارتخانه پیگیری شد. ویکتور کرام ، در این اثر نیز بعنوان ناظر کیفی حضور داشت.
( نمایی از اکران ((حمله به قلعه ی اشتمزد))...مردم تو صف بلیط وایسادن و همدیگه رو هل میدن...: آقا برو اونور ، فیلمش اکشن_حادثه ایه !...نمایی از فیلم... شیکم: بازی تموم شد! همه همونجایی که هستین بمونین ! بیگانه از پشت میاد و با در میزنه تو سر شیکم ! جمعیت داد و هوار می کنن و بیگانه رو تشویق می کنن...)
پس از اکران این فیلم که به مدت دو ساعت!! عنوان پرفروش ترین و پربیننده ترین صفحه سایت را به خود اختصاص داد ، خبر بازیگر شدن حاجی آقا دارک نظر تمامی محافل خبری را به خود جلب کرد!
( نمایی از دنبال بازی حاجی و ویکتور ! حاجی به نام آسلام با عصا میزنه تو مغز ویکتور...ویکتور دیگه گریه ش نمیاد ، جونش داره بالا میاد!)
و بالاخره...((کرام پیکچرز تقدیم می کند: جنگ جادوگران، آغاز سیاهی ))...اولین اثر رسمی کرام پروداکشنز به کارگردانی ویکتور کرام و بازی بیگانه ، مرلین ، ونوس، و چهره ی مشهور دنیای جادو : گیلدروی لاکهارت ! و باحضور افتخاری: حاجی آقا دارک لرد ! این اثر که بخاطر بازی هنرمندان مشهور جامعه ی جادوگری ، رنگ و بوی شهرت گرفته بود ، هم با اقبال عمومی روبرو شد وهم در عرض یکساعت اکران هزاران بلیط اینترنتی فروخت!
( نمایی از ویکتور در حال شمردن عواید فروش فیلم! اما حاجی بالا سرش سبز میشه و ویکتور تصمیم میگیره عواید فروش فیلم رو به صندوق حمایت از بیماران روانی سنت مانگو تقدیم کنه...!!)
به فاصله ی شش ساعت !! بعد از اکران (( جنگ جادوگران)) توسط کرام پیکچرز ، کمپانی بیگانه ی قرن بیستم ، (( بیگانیک)) را به روی پرده فرستاد که مثل آثار قبلی این کمپانی ، نویسندگی ، انتخاب بازیگر و کارگردانی فیلم بعهده بیگانه بود و آبرفورث دامبلدور نیز در امر آهنگسازی وی را همراهی می کرد.برای این اثر تهیه کننده ی رسمی ای اعلام نشد. نکته قابل توجه در این اثر ، اولین حضور سینمایی ریموس لوپین گرگینه بود که در نقش سیاهه لشگر ! در این اثر به ایفای نقش پرداخت.
( نمایی از بخش اکشن فیلم...بدون اعمال تغییرات در بخشهای سانسور شده !)
اولین اثر منثور گیلدروی لاکهارت هم تحت عنوان ((ّشیکم در قالب جاسم)) با بازی وزیر سحرو جادو وهمه کاره گی ویکتور کرام یه لشگر آدم دیگه هیچوقت اکران نشد! و هر آنچه از این اثر فهمیدیم صلح ، صفا ، محبت و صد البته جاسم پلنگ بود !
( نمایی از گیلدروی که داره تلاش می کنه با جاسم پلنگ مرتبط بشه...: فوت مورد نظر در دسترس جاسم پلنگ نمی باشد ، لطفا یه دویست سیصد بار دیگه تلاش کنید...!)
در همین اثنی طی اطلاعیه ی ویکتور کرام اعلام کرد که فیلم (( مرتال کامبت)) را در دست ساخت دارد که با نظارت کیفی و حضور حاجی دارک ، نویسندگی و کارگردانی خودش و با حضور بازیگرانی همچون چو ، بیگانه ، مرلین و چهره ی محبوب عرصه ی فیلمهای اکشن ، گراپ ( ملقب به گراپی ) اکران خواهد شد.
موسسه ی فرهنگی و هنری قرن بیست و دوم هم در این مقطع اثری با نام (( آبی)) را با بازی وزیر سحر و جادو ، مازامولا و شخص ویکتور کرام به روی پرده برد که از فروش خوبی بهره مند شد.
اما نقطه عطف سایت در روزهای پایانی تابستان ، اکران وداع با بیگانه بود که فیلمی ست موزیکال از ویکتور کرام ، وبا بازی عده ی کثیری از هنرمندان عرصه ی هالی ویزارد. فروش این فیلم در ساعت اول اکران حدود صد هزار بازدید!! برآورد شد.
(نمایی از متن فیلم : کانون فرهنگی آموزش!! داوطلبین سمج ! بشتابید ! هزار نکته ی کانون ، تالیف اختصاصی بلاتریکس لسترنج...نسخه های بازار سیاه در کوچه ی ناکترن )
بعد از اکران وداع با بیگانه ، اخبار مربوط به اکران مرتال کامبت داغتر و داغتر میشد و در این میان ، مذاکرات پشت پرده ای میان سران هالی ویزارد ( حاجی و ویکتور ) جریان داشت...
( نمایی از در گوشی حرف زدن حاجی و ویکتور : بیا ویکتور ، زندگینامه ی ولدمورتو بگیر از روش فیلم بساز...اگه خواستی میگم خودشم بیاد نقش اول بازی کنه ! بنام آسلام فیلم ترسناک خوبی میشه !)
دراین برهه زمانی ، هالی ویزارد تحت تاثیر وداع بیگانه قرار گرفت و البته شرح چگونگی استار شدن ولی تو فیلمها بازی نکردن توسط استار هم از جمله فعالیتهای استودیو بود.
( نمایی از استار : شما میتونین از استار لیتل یا هر جای دیگه شروع کنین ! من خودم از استارلت شروع کردم و بعدشم کم کم استاری میشدم و یدفه دیدم شدم مدیم استار و الانم که از بس ازم نور ساطع میشه شبیه ستار! شدم...)
اما در آخرین روز تابستان ، ویکتور کرام اعلام کرد که مرتال کامبت را اکران نخواهد کرد...و دلیل این مورد را مشکلات آسلامی عنوان شده توسط حاجی اعلام کرد که هنوز در پرده ای از ابهام قرار دارد...
( نمایی از بازار سیاه میدون گریمولد...: مرتال کامبت اصل بیا!...بدون سسانسور...بیا حاجی جون ، واسه شما یکی اختصاصی گذاشتم کنار...نترس ، هیپوگریف دیدم ندیدم !!)
کرام به یکباره در اقدامی انتحاری اعلام کرد که قصد بستن ( گل گرفتن!) هالی ویزارد را دارد ، اما پس از بوجود آمدن ایده ی استفاده از عوامل مشنگی ، از این تصمیم منصرف شد.
( دفتر کرام پیکچرز: آره رفقا، ما باید بگیم همشون بیان...یه پوستر بریت!! (فلش بودن یا نبودنش به دلخواه!) بزنیم سردر سایت...بخشید...سردر استودیو که جذب مخاطب بشه! )
و از آخرین بارهایی که ویکتور گریه کرد ، همین مورد ، یعنی تهیه اعلامیه تبلیغاتی توسط کالین بود ، که باعث شد ویکی پس از مدتها دوباره بیاد بیگانه ( یعنی یه چیزی تو مایه های همون دلایل ) گریه کند...
سپس کرام مبادرت به گرفتن تست بازیگری کرد که اولین نفری که واجد شرایط بود ، شخص هری پاتر بود که مشخص شد علاقمند به بازی بهمراه مشنگی معلوم الحال بنام جنیفر لوپز !! بوده است.
( نمایی از هری که در حال خوندن اعلامیه ی دومبولیسمه...: برای دریافت یک جلد فرهنگ لغت دومبول به آدرس زیر مراجعه کنید! پوسترهای فلش از بازیگران معلوم الحال نیز موجود می باشد...تخفیف ویژه برای جادوگران کله گنده!!)
بازگشت بیگانه با اعلام اکران فیلمی جدید از وی همراه بود که مراتب مسرت جامعه جادوگری را فراهم آورد.همینطور کالین کریوی تصمیم گرفت علاوه بر کار فیلمبرداری و عکاسی ، به بازیگری نیز مشغول شود.
( نمایی از منادیان کلام نور : حاجی خدا سایه شما رو از سر ملت آسلامی کم نکنه...!!)
و یکی از تازه ترین و جدیدترین اکرانهای هالی ویزارد...اثری بنام (( تصمیم کبرا 11)) که با نویسندگی و طراحی استار! نویسنده ی جوان و خوش آتیه ی هالی ویزارد به روی پرده رفت.کارگردانی این فیلم را ویکتور کرام بعهده داشت و چهره هایی همچون کینگی شیکم ، رودی لسترنج ، سوروس اسنیپ و شخص استار در آن ایفای نقش کردند.
اما در یکی از روزهای خنک پاییزی ، مراسم اهدای جوایز اسکار با طراحی بیگانه به روی پرده رفت و در کمال ناباوری اجرای مراسم به ریموس لوپین سپرده شد که مراتب رفتن وی به فضا!! را فراهم کرد.
( نمایی از حاشیه ی مراسم...لوپین در حال مرتب کردن وسایلشه...میخواد بره فضا!!...: کاش میشدجایزه ی بهترین بازیگر مردم ( برای آی کیوها : مرد رو هم!!) میدادم بعد میرفتم فضا...ولی عیب نداره ، کسی نمیاد بریم فضا؟)
اما اخیرا نیز بیگانه دو اثر با نامهای ((مدرسه ی سابق)) و (( عشق و نفرت )) به روی پرده برده که همچنان در حالت اکران است و برنامه ی امشب سینماهای جادوگری!
( برای رزورو بلیط میتونین به تاپیک مربوطه مراجعه کنین و بدون خرید بلیط مجانی فیلمو ببینین !!)
و آخرین اکران سایت ، اثریست بنام (( مشنگها حمله میکنند )) که به شکل خانوادگی توسط ویکتور کرام و دوستان ! تهیه شده...
( برای رزرو بلیط الکی زور نزنین چون اصلا فایده نداره...اجبارا باید مجانی بینین !)
آخرین اخبار هالی ویزارد حاکی از آن است که شهرت عالمگیر بیگانه باعث دردسر وی شده و پوستر های وی در شبکه موجود نمی باشد ! شخص خانم مازامولا ( ملقب به موذمال!!) نیز درخواست رسمی خود را برای بازی در اکران آینده هالی ویزارد اعلام کرده که توسط کارگردان در حال بررسی ست.
( نمایی از مازا که با ریتا مصاحبه می کنه ( می چته!) ( چت اصطلاحی ست مشنگی که به صحبتهای اصولا پرایوت! اطلاق می شود) : اگه ایندفه بازیم ندن میگم که شیکم چه چیزا بهم نگفته...(نوک مداد ریتا تو دهنش گیر کرده!)
در حال حاضر ، سایت در انتظار اکران (( بزهای گرسنه)) توسط بیگانه است که قرار است بزودی به روی پرده بیاید...
…………………………………………………
خب ، جا داره اینجا از همه ی کسانی که وقت گذاشتن و این پست رو خوندن تشکر کنم و معذرت بخوام بابت طولانی بودنش (و احتمالا کور شدن چشماتون ) ، اما حقیقتش به نظر خودم این تاپیک ارزش گذاشتن این وقت رو داشت که براش یه قصه طولانی بنویسم. اینجا بخاطر ایده ی قشنگ ویکتور عزیز افتتاح شد و یکی از قسمتهای موفق سایت توی زمینه ی رول پلیینگ بوده و هنوز هم هست ، برای همین فکر کردم دوره کردن خاطرات دور و نزدیک اینجا برای دوستان خالی از لطف نباشه...
ضمنا از همه ی دوستانی که به نوعی اینجا فعال بودن و نذاشتن رول پلیینگ سایت از رمق بیفته ، صمیمانه تشکر می کنم و امیدوارم بازم شاهد پستهای قشنگتون ، هم اینجا و هم توی قسمتهای دیگه سایت باشیم.
به اضافه تشکر ویژه تر از بیگانه ی عزیز که واقعا ذوق و استعداد خیلی خوبی داره و حداقل باعث امیدواری شخص من به رول پلیینگ بوده تا الان. و مورد آخر اینکه اگه توی نوشته های من شوخی خاصی با هر کدوم از بچه ها صورت گرفته که خوششون نیومده من رسما عذر خواهی می کنم و امیدوارم به حساب ناپختگی من بذارن نه قصد و غرض خاص دیگه ای