هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل

حق موروثی یا حق الهی؟ مسئله این است!



بعد از این که لرد ولدمورت تصمیم به ترک سرزمین جادوگران به مدتی نامعلوم گرفت، ارتش تاریکی بر سر رهبری که هدایت مرگخواران را برعهده بگیرد، به تکاپو افتاده است!




سرخط خبرها


در حال دیدن این عنوان:   1 کاربر مهمان





Re:هالی ویزارد
پیام زده شده در: ۱۵:۱۰ شنبه ۲ آبان ۱۳۸۳
#63

بیگانه


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۶:۳۸ سه شنبه ۱۰ شهریور ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۱۷:۵۵ سه شنبه ۱۹ آبان ۱۳۸۸
از بعد از پل, دست راست دومين كوچه
گروه:
کاربران عضو
پیام: 182
آفلاین
عشق و نفرت!
با بازی: گری اولدمن در نقش کرام! نیکلاس کیج در نقش آبرفورث!
فیلمی از : ویکتور کرام
نویسنده: بیگانه آهنگساز:آبرفورث تهیه کننده: پادمور حمل و نقل: مرلین!
بانک گرینگوتز شعبه ی اسکان
در یک طرف:
ونوس(مسئول باجه رو به بیگانه): آقای بیگانه هیچ جور راه نداره آخه ما در (door) به اون بززرگی رو نمی تونیم توی صندوق هامون جا بدیم بیگانه: یعنی چی؟ من از....
در طرف دیگر:
گیلدی:(مسئول باجه رو به پادمور): شما خیالتو راحت باشه شما بهترین مشتری این بانک هستید ما در هایی داریم که کاملا ضد دزد هستن حتی خوش تیپ ترین آدم هاهم نمی تونن از توسوراخش بیان تو!
که ناگهان:
کرام از پشت نقاب: هیچ کس از جاش تکون نخوره! من یه چوب دستی دارم واگه لازم بشه ازش استفاده می کنم (رو بیگانه و پادمور) شما ها هم برین اون ور سالن!
همه(اعم از هری چو مرلین بلاتریکس): جیغ داد کرام : ساکت شید ! تو بیگانه برو گم شو اون ور سالن!
بیگانه: ببین هر کی میخوای باش با اون چوب دستی ات هم نمی تونی از من جلو بزنی الان نوبت منه و تو باید پشت من وایسی! و منم تا درم(My door) رو توی این بانک نگذارم از جام تکون نمی خورم! کرام: خفه شو این رئیس بانک کجاست!؟
آبر فورث: منم! بگو! کرام: گاو صندوق رو خالی کن و همه ی حساب ها رو ور دار بیار وگرنه این بیگانه رو می گشم!
آبرفورث: جدی! .... پس من نمی ارم هر غلطی می خوای بکنی بکن!
ونوس: آره بکشش از صبح تا حالا دهن من رو صاف کرده هی می گم این در جایش اینجا نیست گوش نمیده!
کرام: پس ...
ببو بیبو بمبوک بیمبام بام بام (آژیر پلیس)
لوپین (از بیرون): این جا در محاصره ی پلیسه دست ها تون رو بگذارید روی سر تون و بیایین بیرون!
کرام: لعنتی ها من همتون رو می کشم (یه گلوله به قلب گیلدی میزنه!)
گیلدی: آخ مادر
بیگانه: مادر من مادر من تو یاری یاور من.....
ونوس: نه تو نباید منو نتها بگذاری!
ابرفورث: قاتل بیا منم بکش دیگه! بیگانه:رات میگه اگه مردی منم بکش!
کرام: خیلی خوب دوتایی تون رو می کشم!
بیگانه: آهان بز دل بگذار ببینم چی کار می تونه بکنه!
آبرفورث: نه آقا چه اصراریه شما هر کی رو دوست داری بکش!اون پادمور تپل هم بد نیست ها! درشته ها!
پادمور: آقا یعنی چه مگه ناموس نداری از خودت مایه بگذار!
هری: بیا من رو بکش بدون نمید دیگه .....
کرام: خفه ! من یه جاروی آذرخش با سوخت کامل! و یه خط موبایل و یه خونه می خوام!
بیگانه: چی داشتی یه آذرخش دو سیخ گوجه سیب زمینی هم می خوای؟
آبرفورث: ببین پسرم این کار ها آخر عاقبت نداره!
پادمور: بعله جلو در و همسایه خوب نیست می گن پسره ناموس نداره!
کرام: باشه من پشیمونم دیگه قول میدم پسر خوبی باشم!
مرلین: نقابت رو هم وردار و برو!
بیگانه: هرکی که هستی یه دفعه خط بکش از پشت رو نقاب از رو نوشته حرف نزن .....
آبرفورث: تو چرا دست به این کار زدی؟
بیگانه:آیا تو فکر نمی کردی که این راهش نیست؟
کرام: چرا آقا بخدا غلط کردیم!
بیگانه:آیا تو فکر نمی کردی که با این کار ممکنه یه روز دستگیر بشی!
کرام: آقا بخدا جوونی کردیم دوست ناباب داشتیم!
بیگانه:آیا تو فکر نمی کردی که اگر همه ی جامعه مانند تو بشن و بخوان از این کار هابکنن چه اتفاقی می اوفته!؟
کرام:چرا آقا ما خیلی بد بختیم!
بیگانه:ای بد بخت! آیا تو فکر نمی کردی که....
آبرفورث: بس کن یکی این رو خاموش کنه !(رو به لوپین) آقا ورش دار ببرش این از یه دزد واجب تره!
بیگانه: نه آخه باید بفهمیم که آیا اون فکر نمی کرده که.....
لوپین (رو به بیگانه): بیا بس کن ولش کن!
بیگانه: نه گوش بده ببین من بد می گویم آیا اون نباید.....
پایان!
ترانه انتهای فیلم!
من تشنه مثل مرلین, بی سرزمین تر از لرد/ توهی تر از یه قوطی, بی پرده مثل گونگال
تنها تر از بیگی(بیگانه) ام, روشن تر از مهتابی/ عاشق تر از گیلدی ام, با من بخون ابرفورث!
با تشکر از:
مدریت پار آبی آزادگان!, گایسکا مندیتا, جان لوییجی بوفن و همه ی کسانی که ابراز احساس کردن!
با امید از رضایت شما از دیدن این برنامه اوقات خوشی را برایتان آرزو مندیم سام سونگ!
***********************************************
توضیح: یعنی چی؟ آقای ابرفورث کیبورد من کف کرد(یه چیزی تو مایه های دهنم کف کرد) اونوقت شما می فرمایید که من پشت هم پست بزنم بابا یه انگیزه ای چیزی ! آهای اون هایی که اسمتون تو فیلمها(یم) اومده! شما ها حد اقل بیاین یه چیزی بگین! درسته من الاف هستم! ولی خوب خیلی هم الاف نیستم! میگذارم میرم لوس آنجس اون جا تو غربت فیلم می سازم ها!گفتم حداقل فحش بدین من از روی کم کردن روی شما فیلم بسازم! توی ترانه ی این فیلم یه ایهام داره هر کی فهمید و گفت: یه جایزه ی خوب پیش من داره! ( آرشیوتمام فیلم های اکران شده ونشده ی من به صورت زیپ شده )



Re: مراسم اسکار
پیام زده شده در: ۱۷:۰۲ چهارشنبه ۲۹ مهر ۱۳۸۳
#62

بیگانه


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۶:۳۸ سه شنبه ۱۰ شهریور ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۱۷:۵۵ سه شنبه ۱۹ آبان ۱۳۸۸
از بعد از پل, دست راست دومين كوچه
گروه:
کاربران عضو
پیام: 182
آفلاین
مدرسه ی سابق
با بازی ویکتور کرام هری پاتر آبر فورث ونوس و لوپین! و گیلدی!
فیلمی از ویکتور کرام!
آهنگساز: آبرفورث
خواننده: کاری مشترک از بیگانه و آبرفورث!
نویسنده: بیگانه!
با اقتباس از نوشته های سامپه- گوسینی!
مهر ماه سال یکهزار و ششصد و هفتاد و نه میلادی سال اول دبستان!
دبستان جادوگری هاگوارتز!
لطفا باصدای بسیار بچه گونه بخونید!
--------------------------------------------------
بلاتریکس(معلم): بچه ها بشینین! .... عزیزای من بشینین! د لامسب ها بتمرگید دیگه!
خوب آبرفورث جان بگو پسرم قرار بود برامون شعر بخونی حاضری؟
آبرفورث: ما خانوم! خانوم اجازه ما رفته بودیم خونه ی هری این ها اونوقت با هم کومودور بازی کردیم! خانوم اجازه می خوایم یه شبکه بزنیم بچه ها بیان با هم کومودور بازی کنیم! خانوم!
بلاتریکس: آفرین خوبه! ولی درست هم بخون! باشه؟
هری: تازشم قراره بابا مون یه کامیوتر هایی که 133 تا قدرت داره بخره!
بلا: هری جان صد دفعه گفتم قبل از حرف زدن دستت رو بلن کن! مرلین اولین اخطار! هی کرام کرام تو اون ته چه غلطی می کنی؟!
کرام(با گریه!): خانوم بخدا ما نبودیم بیگانه مداد ما رو گاز گرفته!
شیکم: خانوم بزنین تو گوشش!
بلا : این چه حرفیه؟ مگه من تاحالا کسی رو زدم! ببین شیکم , من مظمئنم که بالا خره تو از زندان سر در میاری! من آرزو داشتم آینده یه کدومتون رو وزیر این مملکت ببینم! ولی شاید....مرلین دومین اخطار.....شاید باید اون رو به گور ببرم!
لوپین: خانوم گور یعنی چی؟
- هومک!
بلا:گیلدی!برای چی دیر کردی! چند بار باید بگم که از تو سوراخ نیا تو!
ونوس: آخه خیلی خوش تیپه!
بلا: کرام می شه بگی الان داری چی کار میکنی! با اون برگه بیا اینجا!
کرام با گریه: به خدا ما کاری نکردیم این بیگانه داش با در (door)جا مدادی ما بازی میکرد! بعد من براش نوشتم که خیلی خری بعد لوپین اون رو قاپ زد توش نوشت که خر یعنی چی بعد من گرفتمش نوشتم دهن گشادت رو ببند و دادم به هری که بده به لوپین ولی اون داد به آبر فورث آبرفورث هم خیال کرد هری گفته یه مشت زد تو دهن هری بعد هری هم به من یه مشت زد اونوقت ...
بلا: بس کن دیگه ساکت شو! بیگانه! بیا بیرون!
بیگانه: :ylash: ما؟ من کاری نکردم!
بلا : اینجوری(:ylash:) نکن عادت میکنی ها! برای چی با جامدادی (مرلین آخرین اخطار).... با جامدادی کرام بازی کردی؟
بیگانه: من کاری نکردم ! دیدم در(door) کلاس بازه بعد رفتم بینم که در(door) چرا باز شد بعد در(door) به من گفت که دوست ندارم که بسته باشم! اونوقت من به کرام گفتم که در(door) کلاس....
بلا: مکه در ها هم حرف میزنن بچه!
بیگانه: آره دیگه! مثل شما که حرف میزنید!
بلا : من رو با در مقایسه می کنی؟ من...
لوپین: مقایسه یعنی چی؟
بلا در حالی که از کلاس بیرون می ره: بس کنین دیوونه شدم!
آبرفورث: بی جنبه مگه کرام چی گفت؟ گفت: که بیگانه داشته با جامدادیش بازی می کرده! بعد اون براش نوشته که خیلی خری بعد لوپین اون رو قاپ زده توش نوشته که خر یعنی چی؟ بعد اون .....
لوپین: بی جنبه یعنی چی؟
.......
پایان
تیتراژ:(برای: آی کیوها: عسل با نو عسل گیسو عسل چشم!/ منو یاد خودم بنداز دوباره....)
بیگانه: عسل با نون!, عسل با شیر!, می چسبه!/ من ویاد عسل بنداز دوباره!
آبرفورث: بگذار بره, پایین همین, دو لقمه / بسه دیگه, تموم شد ای, بیگانه!
سو سو سوت سوت,سو سو سوت سوت, سوسو سوت, سوسو سوت سوت, سو سو سوت سوت, سو سو سو!
آبرفورث: تو خوردی بی, من اما من دوباره/ دارم برات, کمی عسل دوباره!
بیگانه: سکوت لحظه های تلخ و بشکن / نگذار اینجا من بی عسل بمونم!
آبرفورث: عسل با نون!, هنوزم اصل حاله / اگر چه بی,گانه خورده همشو!
بیگانه: هنوزم با تو ام تا آخرین لقمه / نگوبه من عسل دیگه تویش نیست
آبرفورث: حالا هر جا که هستی باورم کن / بدون من با عسل تنها ترینم!
بیگانه: هنوزم زیر رگبار لقمه هات /کنار لقمه های تومی شینم
با تشکر از:
نیروی انتظامی منطقه ی 12
خانم بلاتریکس
سیاوش قمیشی
خودم بخاطر شعر تیتراژ!( امیدوارم با آی کیو بودن بغضیها شهید نشه)
یان دال توماسون
مدیریت سازمان حفاظت از منابع طبیعی
دبستان نمونه مردمی جادوگران
خانوادهی عظیمی
و همه ی کسانی که مارا در ساخت این برنامه یاری دادند!
----
با امید از رضایت شما بینندگان عزیز اوقات خوشی را برای شما آرزو مندیم سام سونگ با ضمانت نامه ی سام سرویس!
*****************************
توضیح:چرا فیلم اکران نمی کنین! جدیدا دست و دلم به تایپ نمی ره خیلی فیلم می نویسم ها و از هر هفت هشت ها یکی رو اکران می کنم! وسواسی شدم! این رو حوسی نوشتم به نظر خودم که بد نیست! نظر بدین بگین بده خوبه فحش بدین (البته با پیام شخصی) که ما تکلیفمون رو بدونیم! البته من خودم جدیدا پی بردم که با یه کارت(اینترنت) کند و اعصاب خورد کن نمی شه مدام نطر داد! ولی خوب باز بهتر از من هستید که از کافی نت میام رو سایت! اول قرار بود که معلم مرلین باشه! ولی تو ویرایش آخری عوض شد! بزرگان سایت یه حالی بدن بیان یه چند تا فیلم اکران کنن! من خسته شدم! تاپیک به گل نشینه! گفتم که حداقل یه فحشی چیزی بدین من دیگه هم وقت شما رو نگیرم هم خودم البته من دارم با این کار حال می کنم! خوش بگذره!



مراسم اسکار
پیام زده شده در: ۱۵:۰۲ شنبه ۲۵ مهر ۱۳۸۳
#61

بیگانه


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۶:۳۸ سه شنبه ۱۰ شهریور ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۱۷:۵۵ سه شنبه ۱۹ آبان ۱۳۸۸
از بعد از پل, دست راست دومين كوچه
گروه:
کاربران عضو
پیام: 182
آفلاین
مراسم اسکار سال 2004-2005
لوپين : من طبق سنوات گذشته مفتخرم که مجری مراسم باشکوه امشب توضیع جوایز اسکار باشم !
ملت دست و سوت و ...
لوپين :در ابتدا باید هیئت داوران را معرفی کنم! بله! آقایان: آرتور ویزلی! با دست ها خودتون همراهی کنین! جیمز پاتر! ابرفورث دامبلدور! بلند تر دست بزنین! آهان ! و سرکار خانم مازامولا!
دوستانی اسم بردم لطف کنن تشریف بیارن که جوایز رو توضیع کنن! دست فراموش نشه!
ملت دست!! @ @ @ @ @!
لوپين :واقعا استرس خاصی بر فضا حاکمه ! اولین جایزه اسکار بهترین مدیر تولید: تعلق می گیرد به:
استدیو کرام پیکچرز تشویق کننین!
کرام میاد بالا و جایزه را میگیره
لوپين : بعله اما جایزه ی بهترینصدا بردار! تعلق میگیرد به:
آبرفورث برای فیلم بیگانه ای از قفس پرید 2 : حمله به قلعه ی اشمتزد!
(فقط یک فیلم صدابردار داشت)
لوپين : هر لحظه داره هیجان زیاد می شه! جایزه ی بهترین آهنگساز! تعلق می گیره به:
جوادی یساری برای فیلم وداع با بیگانه (یول پارتی)
لوپين : بله داریم به لحظهی توضیع جوایز کارگردانی و بازیگری نزدیک میشیم! قبل از اون!
جایزه ی اسکار دستار اول کارگردان: تعلق میگیره به:
مشترکان خانم مازاموا برای فیلم سوشی را به خاطر بسپار و استریجس پادمور برای فیلم بیگانه ای از قفس پرید 3!
که لازم به ذکر است که این فیلم اکران نشد!
لوپين : اکنون جایزه ی بهترین فیلم نامه تعلق می گیره به: بعله
آقای نیکلاس فاستین ملقب به بیگانه!به خاطر فیلم های سه گانه ی بیگانه! که البته ایشون تشریف ندارن جایزه را به خواهرشون غریبه تقدیم می کنیم!
دست ها داره شل می شه ها!
لوپين : جایزه بهترین کار گردان تعلق میگیره به :
ویکتور کرام برای فیلم های سه گانه ی بیگانه! فیلم سگ عنکبوتی و....تشویق!
فیلم های سه گانه ی بیگانه
جایزه ی نقش اول زن تعلق می گیره به :
سرکار خانم چو چانگ بخاطر فیلم قلعه ی گرگ ها!
و در انتها اسکار بهترین با زیگر مرد: تعلق میگیره به :
بوم بنگ بینگ تق توق!
همه: ! چی شده؟
هاستالا ویستا بای بی!
من اومدم! من بیگانه هستم! ملت: هی هوی های (شور و شادی)
لوپین: پس جایزه ی اسکار بهترین بازیگر مرد چی؟ وایسین ببینم کجا میرین!
ملت از سالن خارج می شوند!



تصميم كبرا 11
پیام زده شده در: ۱۱:۰۷ جمعه ۲۴ مهر ۱۳۸۳
#60

استار


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۹:۱۸ چهارشنبه ۱۷ تیر ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۱۰:۰۶ سه شنبه ۲۲ شهریور ۱۳۸۴
از nowhereland
گروه:
کاربران عضو
پیام: 55
آفلاین
صداي كرام همه جا پخش ميشه:
جادوگران و ساحره هاي آتنشن پليز!(با لحجه ي بريتيش)كرامز اسپيكينگ در سالن اجتماعات هالي ويزارد جمع شويد.
همه هجوم ميبرن سمت سالن اجتماعات
كرم:خب دوستان ما ميخوايم يه فيلم جديد بسازيم كه مثل توپ صدا كنه كيا ميخوان توش بازي كنن؟
همه دستاشونو ميبرن بالا شيكم هر دوتا دستشو ميبره بالا
كرام:ببين شيكم جان ما نه ميخوايم فيلم گودزيلاي 2 رو بسازيم نه پارك ژوراسيك4 كه تو توش بازي كني تازه تو فيلم پارك ژوراسيك 3 لرد اردك گم شده بود ننه باباش با مرلين دنبالش ميگشتن
شيكم:خيلي نامردي
كرام:

من:اهوم!اهوم!
همه:آمبريج؟
من:نه بابا استارم!يه فيلمنامه ي خوب دارم ويكي اسمش هم هست تصميم كبرا 11
شيكم هم ميتونه بازي كنه قبول؟
همه:قبول!
صداي هرمي:هاگوارتز سال 2005
شيكم در حال خوندن اولين نسخه ي كتاب 6 ه{ كه من نميدونم از كجا گيرش آروده}كه يه نفر صداش ميكنه..........كتابو همون جا وسط حياط هاگوارتز ول ميكنه و ميره...........يه نفر با لباس مشكي از جلوي دوربين رد ميشه..............صداي رعد و برق و طوفان مياد
در اين لحظه بيگانه به طور ناشناس وارد حياط ميشه كه كتابو بدزده ....يه لبخند به دوربين ميزنه و ميخواد در بره كه
بـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــوق بـــــــــــــــــــوق بــــــــــــــــــــــــــــــــوق
رودي(در نقش تام گارنيش)و گيلدي (در نقش سمير گركان) وارد ميشن و با بلندگوي سبزي فروش محله داد ميزنن
دستا بالا ما مجهز به سلاحهاي هسته اي هستيم!
بيگانه:خودتي !كوچولو(از تيكه كلامهايي كه امروزه مد شده به هر كي باهات مخالفه بگي)
رودي:باشه خودت خواستي!
يه ميوه برميداره و ميگه اسنيپ جان بابا بيا اين ميوه رو بخور.....اسنيپ ميوه رو درسه قورت ميده
رودي:اي خاك بر سرت
خودش يه ميوه بر ميداره ميخوره و هستشو با دقت درون ميني گان گيلدي ميذاره
گيلدي(كه اصلا خوش تيپ نيست ) هسته رو شليك ميكنه و بنگ هسته محكم ميخوره وسط پيشوني بيگانه و بيگانه بيهوش ميفته رو زمين
رودي ميدوه و شيكمو كه با سيم سرور بستنش آزاد ميكنه و ميگه:بدويين تا 10 ثانيه ي ديگه اينجا منفجر ميشه
يهو من به عنوان رئيس پليس ميام و ميگم ولي كتاب جا مونه و ميدوم تو
رودي و گيلدي و شيكم و عوامل پشت صحنه و همه: نـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــه
من در آخرين لحظه (كه نيم ساعت طول ميكشه ) ميرم و كتابو ميارم و همين كه پام از در خارج ميشه بوم همه چي ميره رو هوا
فلش بك
هرماني:10 مين بعد
شيكم در حال گريه كردن و همه در حال داد زدن سرش
شيكم:من از اين به بعد تصميم گرفتم كتابمو تو حياط جا نذارم
هرماني:اند وي ليود هپيلي اور افتر
هورااااااااااااااااااااااااا هورااااااااااااااااااااااا(صداي تشويق تماشاچيا)
تيتراژ ميره بلا با اهنگ پاياني هشدار كبرا11
فرد نادان و نادم(كبري).............................................كينگزلي شيكمبولي
سمير گركان.................................................گيلدي لاكي
تام گارنيش...............................................رودي لسترنج
رئيس پليس.........................................سيريوس استار
سياهي لشكر(هموني كه از جلوي دوربين رد شد).....................بارتي كراوچ در لباس ولدي
قصه گو...............................هرمي گرنجر
فرد گشنه.......................سوروس اسنيپ
كارگردان.........................ويكي كرام
نويسنده و دستيار كارگردان.......................سيروس استار
با تشكر مخصوص از
داركي به خاطر بوق
هري به خاطر سيم سرور
مادام رزمرتا به خاطر ميوه ها
بيمارستان سنت مانگو براي قرض دادن شيكم
مرلين به خاطر ريختن اب با آفتابش به عنواان بارون
فرماندهي محترم هاگوارتز بزرگ دامبل جان
تهيه شده در گروه فرهنگ و معارف جي تي وي
اكتبر سال 2004



انقدر از دست جمله های قشنگ خسته ام که نخوام توی امضام ازشون استفاده کنم!


Re: هالی ویزارد
پیام زده شده در: ۱۰:۵۴ پنجشنبه ۲۳ مهر ۱۳۸۳
#59

کالین کریوی


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱:۳۵ چهارشنبه ۴ شهریور ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۱۱:۰۵ چهارشنبه ۴ اردیبهشت ۱۳۸۷
از لندن-یه عکاسی موگلی نزدیک کوچه دیاگون
گروه:
کاربران عضو
پیام: 704
آفلاین
مکان:استودیو کرام پیکچرز
زمان:12:30 صبح همان روز
موضوع:کاندیداهای بازیگری
----------------------------------------
کالین وارد میشه
کرام ،حاجی وآرتور:
کرام:چیه کالین دیگه کسی نیست که داوطلب بشه...؟؟
کالین:نه من اومدم تست بدم
کرام: آخه آِکیو تو که فیلم برداری نمیتونی بازیگر باشی
من:نه من میخواااااام
آرتور:آخه کالین این چه وضعشه اصلا واسه چی میخوای بازی کنی؟؟؟
من:آخه دیدم هری میخواد بازی کنه منم میخوام کنارش بازی کنم...
حاجی:ولکن برادر کالین شما که قزوینی نبودی... اگر گراپی بفهمد!!!
من:
همی بس بسیار شرمنده من میرم همون فیلم برداریمو بکنم حاجاقا
و با سرعت نور از جلوی حاجی غیب میشم
کرام و آرتور: حاجی خدا سایه شمارو از سر ملت آسلامی کم نکنه
حاجی:


هوووم امضاي آفتابه اي بسته!
[b][color=996600]
بينز نامه
بيا يا هم به ريش هم بخنديم...در سايتو واسه خنده ببنديم
بيا تا ريش ها ب


Re:هالی ویزارد
پیام زده شده در: ۱۲:۳۳ یکشنبه ۱۹ مهر ۱۳۸۳
#58

کرام سابق


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۹:۵۳ دوشنبه ۱۱ خرداد ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۱۱:۵۰ شنبه ۱۹ بهمن ۱۳۹۲
از هاگوارتز..تالار اسلیترین
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 901
آفلاین
مکان:استودیو کرام پیکچرز
زمان:12 صبح همان روز
موضوع:کاندیداهای بازیگری
-------------------------------------
عده زیادی از افراد منتظر بودن صداشون کنند
کرام:هری پاتر
هری پاتر میاد جلو
کرام:شرایط رو چک کردی ببینی شایستگی داری یا نه؟
هری:بله چک کردم
1.بازی کردن در یک فیلم جادویی همراه هری پاتر حداقل دادن تست و قبول شدن در آن

من خودم پاترم مشکلی ندارم
2.داشتن یک قطعه عکس هری پاتر همراه با امضای او

تا دلت بخواد عکس از خودم دارم

3.توصیه کردن هری حداقل یک بار به آمدن به عکاس خونه هاگوارتز

خودم میتونم خودمو توصیه کنم
کرام:
کرام سعی میکنه خودشو کنترل کنه:برای چی میخوای تو این فیلم باشی؟
هری:دلایل زیادی داره ولی من تو پریوت درایو هیمیشه ارزو میکردم با این هنر پیشه ها اشنا بشم مخصوصا لوپز!!!!!!
کرام: نفر بعدی


کرام اسبق!

قدرت منتقل شد!


Re:هالی ویزارد
پیام زده شده در: ۱۱:۳۸ شنبه ۱۸ مهر ۱۳۸۳
#57

کالین کریوی


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱:۳۵ چهارشنبه ۴ شهریور ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۱۱:۰۵ چهارشنبه ۴ اردیبهشت ۱۳۸۷
از لندن-یه عکاسی موگلی نزدیک کوچه دیاگون
گروه:
کاربران عضو
پیام: 704
آفلاین
مکان استودیو پیکچرز
زمان:10:30 صبح
موضوع:اعلامیه برای استخدام بازیگران در فیلم مشنگها حمله می کنند!!!
-------------------------------
کرام:کالین یه اعلامیه درست کن واسه بازیگرای فیلم بزن به دیوار ببین کیا میان...
من:باشه...
کرام:باشه نه چشم...آخه ناسلامتی تو اینجا من کارگردانم
من:کارگردان یعنی چی ؟
کرام:ای خاک بر سر من ببین چه فیلم بردار نابغه ای دارم
من: آخه نابغه ام دیگه ...
کرام:
من:
حاجی:ولکن بر شماست که
همه:
کرام:اعلامیه رو حاضر کن کالین جان...
کالین میره دو ساعت تو اتاق یه اعلامیه درست میکنه میاد بیرون میده به کرام :ببین خوبه
کرام یه نگاه میندازه به اعلامیه: این چه وضعیه وااااای تو منو دیووونه کردی کالین شروع میکنه موهای خودشو کندن
من:
آرتور ور میداره اعلامیه رو میخونه"اعلامیه دعوت به بازی در
فیلم مشنگها حمله میکنند"
"بنا به این اعلامیه از برادران جادوگر و خواهران ساحره متقاضی خواهش میشود به استودیو پیکچرز مراجعه کنند
شرایط:
1.بازی کردن در یک فیلم جادویی همراه هری پاتر یا حداقل دادن تست و قبول شدن در آن
2.داشتن یک قطعه عکس هری پاتر همراه با امضای او
3.توصیه کردن هری حداقل یک بار به آمدن به عکاس خونه هاگوارتز "
آرتور:اینا چیه نوشتی کالین
من:
کرام:حالا اینا که چیزی نیست بقیشو بخون
آرتور:"در این فیلم از چند مشنگ معروف نیز برای طبیعی شدن فیلم دعوت شده که نام آنها آعلام می گردد:"
"جنیفر لوپز در نقش تام کروز"
حاجی:
بریتنی اسپیرز در نقش شون کانری
آرتور:
شکیرا در نقش نخود وسط این دو تا
گراپی:
تام کروز در نقش جنیفر لوپز
کرام:
شون کانری در نقش بریتنی اسپیرز
من:
نخود در نقش شکیرا وسط این دو تا بالایی
همه:
حاجی:برادر کرام این فیلم بردار نابغه رو از کجا پیداش کردی؟
کرام:حاجی متاسفانه کارش خوبه فقط یه ذره نابغست
من: ممنون که همتون منو نابغه میدونین
شترق...
من:آخ چرا میزنی آرتور؟؟؟
آرتور:آخه نابغه اینم اعلامیه هستش تو نوشتی؟
من:خوب آخه نابغم دیگه
کرام: کالین یه بار دیگه از این کارا بکنی میندازمت بیرون!!!!
من: آخه چرا؟؟الان که همتون داشتین میگفتین من نابغم
حاجی و آرتور:
کرام:
من:


هوووم امضاي آفتابه اي بسته!
[b][color=996600]
بينز نامه
بيا يا هم به ريش هم بخنديم...در سايتو واسه خنده ببنديم
بيا تا ريش ها ب


Re:هالی ویزارد
پیام زده شده در: ۱۰:۴۳ پنجشنبه ۱۶ مهر ۱۳۸۳
#56

کرام سابق


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۹:۵۳ دوشنبه ۱۱ خرداد ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۱۱:۵۰ شنبه ۱۹ بهمن ۱۳۹۲
از هاگوارتز..تالار اسلیترین
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 901
آفلاین
مکان:استودیو کرام پیکچرز
زمان:10صبح
موضوع:دعوت از یک مشنگ برای تولید فیلم
---------------------------------------------
ارتور:عزیزان ازتون دعوت کردم تا در این جلسه مهم شرکت نمایید
کرام و حاجی و کالین و بقیه افراد زل زده بودند به دهن ارتور تا حرفشو ادامه بده
ارتور:راستش به نظرم وقتش رسیده که برای تولید فیلم (مشنگها حمله میکنند)از چند مشنگ دعوت کنیم که بیان تو فیلم ما بازی کنند تا فیلم ما طبیعی تر بشه!!!!!
کرام:ارتور جان پس قانون راز داری چی میشه؟
ارتور :بعد از اینکه تو فیلم بازی کردند طلسم فراموشی روشون انجام میدیم خانوادهاشون هم قانع میکنیم که در هنگام فیلمبرداری اینها به مسافرت کردند
کرام:حالا قراره کیا رو دعوت کنی؟
ارتور:من به کمک کالین اسامی کاندیداها رو نوشتیم که یک به یک اعلام میداریم
کرام :شروع کنید
ارتور:جنیفر لوپز
حاجی :ماشاال..
همه:
کالین:بریتنی اسپیرز
حاجی:هیوال...
همه:
ارتور:شکیرا
حاجی:تبارک الل..
همه:
کرام:اینها که همشون زنند؟؟؟؟
ارتور:تام کروز
حاجی:دیگه من نیستم!!!!!
کرام:چرا؟
حاجی:این بشر هی زن میگیره هی طلاق میده این که نشد تازه از آن بی ناموسهاست
کرام:ادامه بدید
کالین:شون کانری
حاجی: اسامی این بی ناموسها رو جلوی من نیارید
کرام:باز چرا؟
حاجی:این بشر تو هر فیلم جیمز بند صد عمل بی پی جی انجام داده!!!!آسلام رو بر باد داده
کرام:حاجی جان کارش یه طلسم آسلامیوسه که اینم کار خودته
حاجی:باشه
کرام:خوب اینا تصویب شد
ارتور :فقط یه مشکلی هست
کرام:چه مشکلی؟
ارتور:تمام جادوگران با شنیدن این اسمها کاندیدای هنرپیشگی تو این فیلم میشوند
کرام:هدف ما هم همینه


کرام اسبق!

قدرت منتقل شد!


Re: توقیف فیلم
پیام زده شده در: ۱۰:۱۰ جمعه ۳ مهر ۱۳۸۳
#55

پیتر پتی‌گروold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۳:۲۲ جمعه ۳۰ مرداد ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۱۳:۱۹ چهارشنبه ۵ مرداد ۱۳۸۴
از هر ماه یک جا هستم
گروه:
کاربران عضو
پیام: 32
آفلاین
به زودي فيلم پيتر و ماجراهايش به روي صحنه مياد در ضمن به كودكان زير 18 سال(پاتي و ويزل و همين بچه پاستوريزه هاي هاگوارتز) هم بيليت نميفروشيم ورودشون ممنوعه.
به خانوم ها هم تخفيف ميديم.
جهت اطلاعات بيشتر از شرايط تخفيف به من مراجعخ كنيد



Re: توقیف فیلم
پیام زده شده در: ۹:۳۱ جمعه ۳ مهر ۱۳۸۳
#54

کرام سابق


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۹:۵۳ دوشنبه ۱۱ خرداد ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۱۱:۵۰ شنبه ۱۹ بهمن ۱۳۹۲
از هاگوارتز..تالار اسلیترین
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 901
آفلاین
مکان:کرام پیکچرز
زمان: جمعه 9:45
موضوع:بازار کساد است
-------------------------------------
کرام:حاجی چون الان فصل مدارسه و از فیلمها خوب استقبال نمیشه بنابراین اینجا تعطیل میشه تا تابستون
الان بازار ما کساده و از طرفی جادوگران مشغولند و وقت دیدن فیلم ندارند
حاجی:باشه کرام جان اینجا رو تعطیل کن
کرام قفلو بر میداره و هر دو از ساختمان میرن بیرون و ساختمانو قفل میکنه و میره
------------------------------------
خداحافظ تا تعطیلات


کرام اسبق!

قدرت منتقل شد!







شما می ‌توانید مطالب را بخوانید
شما نمی توانید عنوان جدید باز کنید
شما نمی توانید به عنوان‌ها پاسخ دهید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را ویرایش کنید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را حذف کنید
شما نمی توانید نظر سنجی اضافه کنید
شما نمی توانید در نظر سنجی ها شرکت کنید
شما نمی توانید فایل‌ها را به پیام خود پیوست کنید
شما نمی توانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید
شما نمی توانید از نوع تاپیک استفاده کنید.
شما نمی توانید از HTML در نوشته های خود استفاده کنید
شما نمی توانید امضای خود را فعال/غیر فعال کنید
شما نمی توانید صفحه pdf بسازید.
شما نمی توانید پرینت بگیرید.

[جستجوی پیشرفته]


هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.