هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل


در حال دیدن این عنوان:   1 کاربر مهمان





Re: كلاس پرواز و كوييديچ
پیام زده شده در: ۲۲:۳۷ شنبه ۱۱ تیر ۱۳۸۴
#68

کتی بل


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۴:۳۸ سه شنبه ۱۱ فروردین ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۲۳:۰۴ چهارشنبه ۵ مرداد ۱۳۸۴
از هاگزميد
گروه:
کاربران عضو
پیام: 108
آفلاین
كتي بل با سرعت فراوون خودشو به كلاس مي رسونه
دنيس:بل..دير كردي
كتي:اوپس..خب راستش مي دونم ..ساعتم زنگ نزد...
دنيس:اوه خداي من ..تو يه ساحرهاي..البته گمان مي كنم
كتي:خب من فقط خواستم تكليفمو بدم
دنيس با خودش:دير اومده ادعاش هم ميشه

كتي:يكيش گمان مي كنم استفاده از قاليچه هاي پرنده باشه ..بابابزرگه خدا بيامرز من سر اين مساله با جاروي پرواز مامان بزرگم دعواش ميشد..خب مي دونين مامان بزرگم سر اينكه سوار جاروي خودش بشه با بابابزرگم دعواش ميشد..
دنيس:بل...بقيه اش رو بگو....يه فاتحه هم واسش مي خونيم..
كتي:اوپس...خب مورد بعدي اينه كه يا اطلاعات خودم ميگم
توي يه داستان كه درباره ي يه ساحره پير بود خوندم كه واسه پرواز كردن از كفش هاي جهنده استفاده ميكرد
مورد ديگه هم شايد ..استفاده از حيوونا بوده مثه هيپوگريف يا تسترال.....


آن روز همايون كه به عالم قفسي نيست..
اي مرغ گرفتار بماني و ببيني...


بدون نام
بچه ها سر كلاس نشسته بودند كه دنيس ازدر كلاس مياد تو .
- سلام بچه ها ! امروز دومين جلسه كلاسمونه و مبحث درسمون جاروهاي پرنده هستن . خب ! قبل از شروع درسمون بگذاريد كه من نتيجه پاسخ هاي شما رو بدم . هوم ... اكثر پاسخهاي بچه ها درسته و به همين دليل من نميتونم امتيازي به گروهي بدم .
خيلي خب ! ميريم سراغ درسمون .
پــرواز ! آرزوي ديرينه بشر ! انسان، از گذشته هاي بسيار بسيار دور آرزو داشته كه بتونه مثل پرنده ها توي آسمون پرواز كنه ؛ و حالا قادر به انجام اين كار شده . در واقع، هم جادوگرها قادر به انجام اين كار شدن هم ماگل هايي كه خارج از دنياي ما زندگي ميكنن .
و بايد با افتخار بهتون بگم كه اطلاعاتي كه ما الان در دسترس داريم نشون گر اينه كه اجداد ما در سالهاي بسيار بسيار دور، راز پرواز رو كشف كرد و تونست در سال 962 جاروي پرنده رو اختراع كنه و به آرزوي خودش برسه . در صورتي كه اطلاعاتي كه ما از دنياي ماگل ها داريم اين رو نشون ميده كه ماگل ها به تازگي و طي قرن اخير موفق به ساخت وسيله اي براي پرواز شدند كه هو.. هو ... هوا ... اِ .. راستش من اسم اين وسيله رو نميدونم و از ويزلي ميخوام كه اسمش رو از پدرش بپرسه و به ما بگه. خب ! در تصويري كه روي تابلو كلاس هست، شما ميتونيد طرح اوليه جاروها رو كه در سال982 توسط مارك كاترين كشيده شده رو ببنيد .
اين طرح كه روي كاغذ پوستي 50 در 50 كشيده شده الان توي موزه كوييديچ لندن نگه داري ميشه .


تصویر کوچک شده


خب ! ماگل ها، از زمان هاي دور از جارو براي تميز كردن محيطشون استفاده ميكردن . و هنوز هم استفاده ميكنن ؛ ولي براي تميز كردن محيطشون از يك وسيله اي كه اجسام رو به طرف خودش مي مكه استفاده ميكنن . هوم ... جادوگرها واقعا باهوش بودن ! كه يك جارو رو براي پرواز ازش استفاده ميكردن ! چونكه اصلا توجه يك ماگل رو جلب نميكنه . داشتن يه دسته جارو واقعا چه جذابيتي براي يك ماگل داره و اصلا نميفهمه كه اون جادوييه .
اما الان با اومدن اين وسايل مكنده ماگل ها براي جارو كردن محيط، يكم كار رو سخت ميكنه و اگر شما با يك ماگل همسايه باشيد بايد خيلي خيلي مراقب باشيد ؛ چونكه جارو كردن خونه با سيستم 1000 سال پيش واقعا عجيب به نظر ميرسه !
شكل جاروهاي فعلي مشنگ ها رو كه شباهت زيادي به اونچه كه ما سوارشون ميشيم ندارن رو ميتونيد روي تابلو ببينيد . با تشكر از گرنجر كه لطف كرد و طرحش رو روي تابلو كشيد .

تصویر کوچک شده

جاروهاي اوليه هيچ ربطي به جارو هاي فعلي ندارن ! اونها يه تيكه از ساقه درخت بودن كه به سرشون چند تا شاخ و برگ بسته بودن و تا فاصله سه و نيم متري زمين بيشتر نميتونستن پرواز كنن . و صرفا فقط ميشد با اون ها مستقيم پرواز كرد و به بالا و پايين رفت .
در قرن 11 ميلادي با مطرح شدن بازي به اسم كوييديچ سعي و تلاش براي ساختن جارو هاي بهتر شروع شد . از قرن يازدهم به بعد اين جارو ها خيلي خيلي پيشرفت كردند ؛ اونها به تدريج آيروديناميك شدن، ترمز براشون قرار گرفتن و خيلي چيز هاي ديگه . و طرحي كه الان بر روي تابلو ميبينيد شكل جاروهاي امروزي ما هستن .
هوم.... شكل ما شكل يه نيمبوسه، هوم ... نيمبوس 2000 .

تصویر کوچک شده

هوم ... متاسفانه بعضي از ماگل ها از وجود دسته جارو با خبرن و در افسانه هاي اونها اين امر به چشم ميخوره . در تصاويري كه اونها كشيدن هميشه جادوگر همراه با جاروي پرنده بوده ؛ ولي اونها تصور درستي از جادو ندارن و جادوگر سوار بر جارو، هميشه يك ساحره عجوزه و خيلي زشته . و ماگل هاي تنگ نظر فكر ميكنن جادوگرها واقعا خطرناكن و براي اين به دنيا اومدن كه كارهايي برخلاف ماگل ها بكنن و اون ها رو آزار بدن .


تصویر کوچک شده

تكليف هفته آينده :
- سه كار ديگه اي كه جادوگرها در قديم براي پرواز كردن انجام ميدادن .



بدون نام
يك معذرت خواهي از پروفسور گريفيندور ...
پروفسور باور كنيد كه من سوالا رو از روي تنبلي بيخيال نشدم ! ميخواستم شنبه كه روز تدريسم باشه همراه با تدريس به سوال ها هم جواب بدم . ولي خب كوتاهي از من بود كه به شما اطلاع ندادم ... در هر صورت از همه و به خصوص پروفسور معذرت ميخوام .

نصفه شب بود . بارون مي باريد .دنيس روي تخت اتاقش دراز كشيده بود كه يه هو صداي هو هو ميشنوه . بلند ميشه روي تخت ميشينه و به دنبال منبع صدا ميگرده .
- لعنتي ! چقدر تاريكه ! لــــومــوس !
همون لحظه سر چوبدستيش روشن ميشه . چوبدستشو بالا مياره و ميبينه كه توي تاريكي بيرون دو جفت چشم كهروبايي ميدرخش . فورا به سمت پنجره ميره و پنجره رو باز ميكنه. يه جغد آمريكايي لب پنجره نشسته بود .
به پاي جغد يك پاكت نامه بسته شده . دنيس نامه هارو از پاي جغد باز ميكنه و سر چوبدستيشو به سمت نامه ميبره و به سختي عبارت "به پروفسور كريوي" رو كه با خيلي درشت و خط خرچنگ قورباغه اي روش نوشته شده بود ميخونه . چوبدستيشو جلوش ميگيره و به طرف ميزش حركت ميكنه . با يه حركت چوبدستي شمع روي ميزش رو روشن ميكنه و ميره پشت ميز ميشينه . نامه رو باز ميكنه و شروع ميكه به خوندن،

پروفسور كريوي، سلام !
ما يعني من كه زاخارياس اسميت باشم، همراه چو چانگ، فلور دلاكور و همزاد هري چند تا سوال از شما داريم ! خب...

- اي بابا ! يعني واقعا نميتونستن تا شنبه صبر كنن و منو از خواب شيرين بيدار نكنن ؟! ... ريش مرلين به دادمون برس ....
خب ! اول سوال خودم رو مي پرسم ! هوم ... راستش ميخواستم بدونم كه شما چرا جواب تكاليف رو نميدين ؟ يعني ...اصلا ... بهتره بگم كي جواب تكاليف رو ميدين ؟ خب ممنونم !
حال ميريم سراغ سوال چو ! چو از من خواست كه توي نامه از شما بپرسم كه ما جلسه بعدي به زمين كوييديچ ميريم يا نه ؟ در واقع كي ميريم ! همه بي صبرانه منتظرن !
خب همزاد ميخواد از شما بپرسه كه آيا ميشه توي پرواز وارونه شد و برعكس پرواز كرد يا نه ؟
و آخرين سوال هم كه سوال فلور باشه در مورد تاريخچه كوييديچه . سوالش دقيقا اينه كه قدمت كوييديچ چقدره ؟ و اينه آيا ورزش فوتبال مشنگي از اين كوييديچ خودمون الهام گرفته شده يا نه . راستش لي جردن بهش گفت كه جواب اين سوال رو ميتونه از كتاب كوييديچ در گذر زمان پيدا كنه ولي فلور اسرار داشت كه جوابش رو خود شما بديد . پروفسور جواب نامه رو با همون جغدي كه براتون نامه آورده بفرستيد . خوشبختانه تونستيم هدويگ رو يه شب از پاتر قرض كنيم ! جغد دوني شب بستس و براي اينكه بچه هاي فضول نريزن رو سرمون مجبوريم نصفه شب اين نامه رو براتون بفرستيم !
واقعا ازتون ممنونيم پروفسور !

- هوم ... كار عاقلانه اي كردي فلور ! .. البته بيدار كردن من كار عاقلانه اي نبود ! .. ويــــنگاديـــن لـــويوســـــا !
دنيس شيشه مركب قلم پر و يه كاغذ پوستي لوله شده رو با حركت چوبدستيش هدايت ميكنه به سمت ميزش . دنيس شروع ميكنه به نوشتن،
سلام بچه ها !
خيلي خب، من جوابتون رو ميدم ! ولي از دفعه بعد يا نامه نفرستيد يا اون رو نصفه شب نفرستيد !
خيلي خب، آقاي اسميت، من جواب تكاليف رو جلسه بعدي كه باهاتون دارم ميدم . زود تر امكان نداره !
دوشيزه چانگ، ما حتما به زمين كوييديچ ميريم ؛ ولي جلسه بعدي متاسفانه نه ! روزي رو كه ميخوايم به زمين بريم حتما بهتون اطلاع ميدم .
آقاي همزاد، انجام دادن اين حركت امكان پذيره ولي بهتره روش انجام اين حركت رو روزي كه به زمين كوييديچ ميريم بهتون بگم.
و بالاخره دوشيزه دلاكور،
سوال خوبي بود قصد داشتم جلسه بعدي در مورد همين صحبت كنم ولي اشكالي نداره . خيلي خب، من يك توضيح مختصر در مورد قدمت كوييديچ به شما ميدم .
شكل ابتدايي و بسيار ساده كوييديچ بر ميگرده به قرن 11 ميلادي، اين بازي اولين بار در باتلاق كوييرديچ شكل گرفته . اطلاعات در مورد شكل كوييديچ در باتلاق كوييرديچ رو از دفترچه خاطرات گرتي كدل كه الان در موزه كوييديچ لندنه به دست آورديم .
در قرن 12 ميلادي، براي اولين بار اين بازي كوييديچ ناميده شد . اين مطلب رو هم از نامه گودوين نين به پسر خالش متوجه ميشيم و اين نشون گر اينه كه در طول يك قرن اين بازي پيشرفت چشم گيري داشته .
در سال 1269 ميلادي كوييديچ و شكار مرغك زرين با هم يكي شد ولي به دليل خطر انقراض نسل اين جانور شكار اين مرغك ممنوع شد و تا اواسط قرن 13 اين بازي بدون شكار اين مرغك انجام شد .
در حول و حوش قرن 14 اسنيچ وارد كوييديچ شد و جاي مرغك زرين رو كه ديگه هم از ياد برده بودنش رو گرفت . با وارد شدن اسنيچ، كوييديچ كامل شد و زاخارياس مامپز شرح كاملي از كوييديچ براي اولين دفعه ارائه كرد . پس نتيجه مي گيريم كه كوييديچ به شكل امروزي تقريبا از قرن چهارده سرچشمه ميگيره و از قرن چهار ده به اون ور فقط و فقط كوييديچ شاهد تغيير و تحول بود .
همگي موفق باشيد، دنيس كريوي

دنيس نامه رو مهر و موم ميكنه و به پاي جغد ميبنده و جغد رو پرواز ميده .


ویرایش شده توسط دنيس كريوي در تاریخ ۱۳۸۴/۴/۱۰ ۲۲:۲۱:۲۸


Re: كلاس پرواز و كوييديچ
پیام زده شده در: ۱۸:۱۸ سه شنبه ۷ تیر ۱۳۸۴
#65

لی جردن


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۹:۴۹ پنجشنبه ۱۲ شهریور ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۱۶:۵۱ پنجشنبه ۱۴ بهمن ۱۳۸۹
از اون طرف شب!!!!!
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 501
آفلاین
نقل قول:

فلور دلاكور نوشته:
ببخشید پروفسور می شه بگید چه زمانی کوییدیچ به وجود امد؟ و اینکه قدمت کوییدیچ بیشتر یا فوتبال ؟ و اینکه اگه قدمت کوییدیچ کمتره یعنی از بازی مشنگی اونو الهام گرفتن؟


فلور جان برو کتاب کوئیدیچ درگذر زمان رو بخون توش نوشته کوئیدیچ در قرن 12 بوجود آمد.

جواب سوالای دیگت رو هم گرفتی


يكي از راه هاي پيشرفت در رول پلينگ ( ايفاي نقش ) :

ابتدا به لين


Re: كلاس پرواز و كوييديچ
پیام زده شده در: ۱۳:۳۰ سه شنبه ۷ تیر ۱۳۸۴
#64

الیور وود


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۴:۰۶ یکشنبه ۱ آذر ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۱۴:۳۹ سه شنبه ۵ اردیبهشت ۱۳۸۵
گروه:
کاربران عضو
پیام: 325
آفلاین
ببخشید ولی کی گفته بلاجر قرمز رنگه؟اون کوافل که قرمزه.



كلاس پرواز و كوييديچ
پیام زده شده در: ۱۰:۰۶ یکشنبه ۵ تیر ۱۳۸۴
#63

زاخاریاس اسمیتold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۷:۴۶ سه شنبه ۷ مهر ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۰:۳۶ پنجشنبه ۲۸ دی ۱۳۸۵
از قدح انديشه دومبول!
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 837
آفلاین
زاخی:ببخشید آقا.
پروفسور:بله؟؟
زاخی:ولی من فکر کنم بلاجر چون هم میخوان تو روز خوب معلوم بشه هم تو شب قرمزش کردن.چون که به نظر شما قرمز تو شب بیشتر معلومه یا یه رنگ روشنتر؟؟ این کارو کردن که هم تو روز معلوم بشه هم تو شب.البته این نظر شخصی منه.
پروفسور:........



Re: كلاس پرواز و كوييديچ
پیام زده شده در: ۱۸:۲۷ شنبه ۴ تیر ۱۳۸۴
#62

سوروس اسنیپ


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۲:۳۸ سه شنبه ۲۰ بهمن ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۱۵:۲۵ یکشنبه ۳۰ دی ۱۳۸۶
از برزخ
گروه:
کاربران عضو
پیام: 375
آفلاین
همزاد: اقا ببخشید من یه سوالی دارم !
پرفسور : بوگو عزیز
همزاد : ببخشید اقا اینجا مگه یاهو ای ؟
پرفسور : آها ... اهم اهم خب بفرمایید .
همزاد : آقا ما هنوز پرواز نکردیم تا حالا ولی می خواستیم ببینیم تو پروا با جارو میشه بر عکس شد یا نه ؟


شک نکن!


Re: كلاس پرواز و كوييديچ
پیام زده شده در: ۱۸:۰۹ شنبه ۴ تیر ۱۳۸۴
#61

فلور دلاکورold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲:۱۴ یکشنبه ۷ تیر ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۴:۰۹ یکشنبه ۱۸ اسفند ۱۳۹۸
از پاریس
گروه:
کاربران عضو
پیام: 929
آفلاین
ببخشید پروفسور می شه بگید چه زمانی کوییدیچ به وجود امد؟ و اینکه قدمت کوییدیچ بیشتر یا فوتبال ؟ و اینکه اگه قدمت کوییدیچ کمتره یعنی از بازی مشنگی اونو الهام گرفتن؟


دلبستگي من به جادوگران و اعضاش بيشتر از اون چیزی که فکرشو میکنید


Re: كلاس پرواز و كوييديچ
پیام زده شده در: ۱۵:۰۶ شنبه ۴ تیر ۱۳۸۴
#60

نامفادورا تانکس


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۵:۱۵ پنجشنبه ۱۵ مرداد ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۱۶:۱۷ سه شنبه ۲ تیر ۱۳۸۸
از همونجایی که دلبر خونه داره
گروه:
کاربران عضو
پیام: 149
آفلاین
جواب سوالها:
1.بعد از مسابقه ی سال 17111 که هنگام ریزش باران سنگینی انجام شد رنگ توپ را بهرنگ سرخ درآوردند زیرا در مسابقه ی مذکور هر بار که توپ روی زمین می افتاد پیدا کردن ان بی اندازه دشوار بود.
2.خونریز


عا


Re: كلاس پرواز و كوييديچ
پیام زده شده در: ۱۴:۴۶ شنبه ۴ تیر ۱۳۸۴
#59

مرلین (پیر دانا)old


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۲:۲۸ یکشنبه ۲۱ دی ۱۳۸۲
آخرین ورود:
۲۲:۲۰:۵۴ یکشنبه ۲ اردیبهشت ۱۴۰۳
از شیون آوارگان
گروه:
کاربران عضو
پیام: 1286 | خلاصه ها: 1
آفلاین
نقل قول:

پروفسور کریوی نوشتن:
1- چرا كوافل ها به رنگ قرمزن ؟
2- اسم ديگه بلوجر يا همون توپهاي بازدارنده چيه ؟


اولا آقای کریوی اولین جلستون رو بهتون تبریک میگم.. از این درستون سپاسگذارم.. دیدم دانش آموزان به سوالاتتون جوابهایی دادند گفتم من هم جوابی بدم.. اگر موردی داشت بفرمایید.

1- به دلیل اینکه اولا با توپهای دیگه متمایز باشند دوما مهاجمان برای پیدا کردن اون در هوا مشکلی نداشته باشن. سوما طبق گفته چو اگر بیفته روی زمین راحت پیدا بشه.. .
اما در حال حاضر با پیشرفت هایی که توی کوییدیچ داشتیم دیگه این توپ روی زمین نمیفته و در یه فاصله چندمتری از سطح زمین می ایسته... همچنین برای بازی در شب از اونجایی که توپ به خوبی دیده نمیشه از کوافلی استفاده میکنند که دو طرف اون سفید شده و اصطلاحا بهش میگن وایتردکوافل
2- در زبانهای مختلف فرق داره.. در گذشته از اون با نام خونریز یاد میکردند چون واقعا خیلی خطرناک بود.. اما الان ایمنی بیشتری داره و از اسامی بازدارنده استفاده میشه...
در مجموع نام بلاجر یا بلوجر مناسبتره.


هرگز نمی‌توانی از کسی که تو را رقیب خود نمی‌داند ببری







شما می ‌توانید مطالب را بخوانید
شما نمی توانید عنوان جدید باز کنید
شما نمی توانید به عنوان‌ها پاسخ دهید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را ویرایش کنید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را حذف کنید
شما نمی توانید نظر سنجی اضافه کنید
شما نمی توانید در نظر سنجی ها شرکت کنید
شما نمی توانید فایل‌ها را به پیام خود پیوست کنید
شما نمی توانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید
شما نمی توانید از نوع تاپیک استفاده کنید.
شما نمی توانید از HTML در نوشته های خود استفاده کنید
شما نمی توانید امضای خود را فعال/غیر فعال کنید
شما نمی توانید صفحه pdf بسازید.
شما نمی توانید پرینت بگیرید.

[جستجوی پیشرفته]


هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.