چون جدیدا حرکات انحتاری زیاد شده منم از قافله عقب نمونم و برم ریون که هم رول نویسهای ضعیف داره، هم خلوته و جای پیشرفت توش هست
اسم منم مالدبره بلاک کنید شناسه هه رو!
آگستوس پای، 1972-2037
گروه: راونکلا
نام وی را در بدو تولد، آگستوس نهادند، ولی وی خیلی ز اسم خود بدش می آمد، چون اسم سگ همسایه شان هم آگستوس بود.
اولین علاقه ی وی به شفادهنده شدن، زمانی بود مادربزرگش پای زیر دوچرخه ی پسرهمسایه له شد و مجبور به گذاشتن پلاتین در پای خود شد، که آگستوس هفت ساله پلاتین را جاگذاری کرد.
وی وقتی به هاگوارتز رفت، یک زنه ای اومد کلاه گروهبندی را بر سر وی نهاد. کلاه گفت:
ـ خداییش حسش رو ندارم... پاشو گمشو.
آگستوس به اولین میز یعنی میز ریونکلا رفت آنجا پلاس شد.
وی در هاگوارتز هیچ دوستی نداشت چون دلش میخواست.
به همه ی درسها علاقه مند بود و همه را دوست داشت و در آخر مدارک سمج لازمه برای شفادهندگی را اخذ، و به هیچجا پانگذاشت، چون جایی پیدا نکرد که پای بگذارد.
بنابراین رفت و رفت...تا اینکه به یک بوق رسید...بوق گفت:
ـ از لندن خبر داری؟
ـ نه؟
ـ یک بیمارستان ساختن اصل خفن...
آگستوس به آن یمارستان رفت و با یکعالمه چرب کردن سبیل خود را در آنجا استخدام نمود و دستیار یک شفادهنده شد.
وی به اذیت کردن مردم علاقه ی زیادی دارد، برای شفادادن از داروهای ماگلی استفاده میکند و هیچ دوستی در این دنیا نمیخواهد.
موهای به هم ریخته، چهره ی سفید، و قدی بلند و هیکلی چهار شانه دارد و هنوز در سنت مانگو کار میکند.