این تاپیک به منظور آموزش گزارشگری کوئیدیچ درست شده و قبولی شما در دانشگاه کوئیویزارد را تضمین میکند.(امیدوارم سوسک همکاری کنه)



---------------------------

مکان:نامبیا صحرای کالاهاری 2:30 ظهر!!!!!!!!
لی وارد میشود.
لی:هیچ کس نیومده.
سوسک در حالی که مگس می پراند:نه میشه هر سی ثانیه نپرسی
بعد از چند دقیقه سکوت
سوسک: خوب آخه باهوش کی میاد اینجا
لی:خوب جا نبود چی کار میکردم
لی (با عصبانیت) :میشه بگی کجا بریم
سوسک:بریم باغ ما فامیلامونم خوشحال میشن
لی:بریم

===================
لی :اینجاست(یک باغ 100000 متری جلوی اونا بود)
سوسک :آره تازه هیچ ماگلی هم اینجاها نیست.
لی :خیلی توپه از فردا کارو شروع میکنیم
سوسک:فقط یه مشکلی اینجا تو هر متر مربع 2500 سوسک زندگی میکنه اما یه استادیوم نقلی اونور باغه ما میریم اونجا اوکی.
لی (که از خوشحالی نشنید سوسک چی گفت):باشه پس تا فردا.

*** فردای آن روز ***

لی:هنوز هیچکی نیومده؟!!!!!!
سوسک:نه.بابا تازه باز کردیما.
لی:ااااا.مثل اینکه یکی داره میاد.آخ جون.
سوسک:آره.
طرف نزدیک میشه.طرف بنخ.
بن:سلام.اینجا آموزش گزارشگری میدین؟!!!!!!!!!
لی:آره آره(هول شده بود )
سوسک در گوشه لی:مثل اینکه مسئول ثبت نام و اینجور کارا منما.
ای در گوشه سوسک:ها؟!!!آره.باشه.
سوسک:بله آقای بن.
بن:حالا چه جوری هست؟!!!قیمتاش؟!!!!
سوسک:خصوصی->جلسه ای 50 گالیون.عمومی 12 جلسه350 گالیون.
بن: چقدر گرون؟!!!!!!!اصلا من نمیخوام.
لی:نه نه نروووو.چون شمایی خصوصی-جلسه ای 20 گالیون.عمومی 12 جلسه 170 گالیون.
سوسک: اینجوری که بر شکست میشیم.
بن:قبوله من کلاسه عمومی میخوام.
سوسک:کلاسهای عمومیمون حد اقل باید 5 نفر شید.
بن:من صبر میکنم.
سوسک در گوش لی:تا 5 نفر شن که ما عمرمون تموم شده.


~:~:~:~:~:~
ادامه دارد......
~:~:~:~:~:~
----------------------------------------------------------------------
ببخشیدا.
ایشا ا... 100 سال زنده باشید.
من طنز مینویسم.

سوسك: لي... اين بن چه طوري حاضر شد بياد سر كلاس هاي ما حاضر بشه؟
لي: معلومه... با طلسم فرمان!
سوسك:
لي:
سوسك: حالا چهار نفر ديگه رو هم مي خواي با طلسم فرمان جادو كني؟
لي: آره! مگه چه اشكالي داره؟
سوسك: اشكال؟ من گفتم اشكال داره؟ فقط تا هاگريد اينجا رو پاك نكرده اون چهار نفر ديگه رو پيدا كن! و سريع درست رو شروع كن!

لازم نبود كسي نفر دوم رو پيدا كنه چون خودش داشت مي اومد.
سيبل:سلام .شما اينجا چي كار مي كنيد؟
سوسك:يعني واقعا نمي دوني.
سيبل:باشه .من داره مدرسم دير مي شه فقط اومد نام نويسي كنم و برم.
سوسك:پولش چي؟
سيبل:اونو بعد از تشكيل كلاس مي دم.
سوسك: نمي شد اينم طلسم فرمانش كني؟
لي :كردم نمي دونم چرا اثر نكرد.
------------------------------
ادامه دارد
--------------------------

دفتر سيبل

پرفسور کوئيرل:اوهوممم منم ميخوام کوئيديچ ياد بگيرم
بن:توبهتره بري مغازتو بچرخوني تو رو چه به کوئيديچ
پرفسورکوئيرل:بن عزيز در کنار کار استراحتم لازمه سيبل جون منم نفر پنجم باشه بابا
سيبل :قبول ولي بدون امامه
پرفسور کوئيرل:اءءءءءءءءءء گندش که درمياد من با طرف ارتباط دارم بدون امامه هرگز
بن:تو نباشي راحت تريم
پرفسورکوئيرل:فکر ميکني. سيبل اگه من نباشم ميدم......
سيبل:پرفسور بدون شما که نميشه
پرفسورکوئيرل:درضمن به پاتريشيا سفارش يه آذرخش دادم تا حاضر بشه منو بن با هم سوار يه جارو ميشيم کسي مشکلي داره

سوسك:كوييرل چند كلاس سواد داري؟
كوييرل: چه طور مگه؟
سوسك: آخه گفتي مي خواي دانش آموز پنجم باشي... در حالي كه اگر تعداد دانش آموزان اين كلاس رو جمع كني مي فهمي كه:
بن+ايزابل دورست+كوييرل=3 !!! نه 5!

كوييرل: اشتباه تايپي بود...
سوسك: مي بخشمت!

---
لي جردن: سوسك تو هم بايد به من پول بدي...
سوسك: من؟ من كه دستيارم! نه دانش آموز!
لي جردن: من به اين حرف ها كاري ندارم! طلسم فرمان مي خواي يا بدون جادو پول رو ميدي؟
سوسك: ميدم... ميدم...

همون موقع نفر چهارم هم میاد:
زاخاریاس:منم نفر چهارم
بن:یه نفر دیگه مونده.
زاخی:من جور میکنم نفر پنجمو.
زاخاریاس میره بعد از یه ساعت بر میگرده و با دست و پای شکسته میاد:
بقیه: چی شد پس؟
زاخی:به یه نفر گفتم که بیاد این شکلی شدم.
کوییرل:به کی؟
زاخی:اونش به خودم مربوطه.
====
خودمونیما تویه دنیای جادو به جای جادو شدن دست و پام شیکسته چه شکلی خدا میدونه.
===============

بعد از چند روز همچنان لی و سوسک در به در دنبال نفر پنجم بودن که دیدن خودش داره میاد
ارنی:سلام من اومدم واسه کلاس ثبت نام کنم
لی :بله بفرمایید ما دو نوع کلاس داریم و ...
سوسک:مگه نگفتم که من مسئول ثبت نام هستم؟؟ بله ارنی ما ابنجا دو نوع کلاس داریم و...
ارنی که بعد از دوبار گوش کردن یه نمه گیج شده بود گفت خوب من میتونم توی کلاسای خصوصی شرکت کنم؟؟
بن در گوش کوئیریل گفت:نیگا کن دودره باز مایه دار میخواد بره خصوصی اگه اون بره که دیگه کسی نمیاد اینجا ما هم پول دادیم اخرشم هیچی یاد نمیگیریم باید یه جوری ببریمش توی کلاس خودمون
کوئیریل:اره اره راست میگی اگه اون بیاد دیگه کسی ما رو تحویل نمیگیره که همه اونو تحویل میگیرن
سیبل:فکر کنم من یه راهی پیدا کردم میرم دوسوت مخش رو میزنم که اموزش گزارش گری یه نفره حال نمیده حتما باید بیاد توی کلاسای عمومی و ...
و سیبل موفق شد {نمیگم چه جوری چون حسش فعلا نیست} و ارنی بالاخره توی کلاسای عمومی اسم نوشت

لی و سوسک ما منتظریم

لی جردن و سوسک دستاشون رو به هم می مالن و مشغول شمردن پولها میشن...
بچه ها: پس کی شروع میشه؟
سوسک: متاسفانه برق رفته! برید فردا بیاین.
همه آه میکشن و به سمت در خروجی حرکت می کنند که ناگهان ورزشگاه روشن میشه و باندهای بالای ورزشگاه رو نمایان می کنه.
سوسک و لی جا می خورن..
سوسک روی شانه لی می پره و در گوشش میگه: مگه قرار نبود فیوز رو از بیخ بکنی؟ (تو گوشت چرا مورچه رفته؟ )
لی : به جون خودم قطعشون کردم.. اصلا این ورزشگاه قراضه تو که دو تا لامپ و یه باند خراب که بیشتر نداشت.. اینا از کجا اومدن؟
ناگهان مرلین جلوی آنها ظاهر شد!
مرلین: به منظور پیشرفت کوییدیچ و گزارشگری آن در سطح کشور به دستور رئیس اداره ورزشها و بازیهای جادویی لودو بگمن تمامی این وسایل به شما قرض داده شده.. در صورتی که بعد از 12 جلسه این 5 نفر گزارشگری رو یاد نگیرند شما رو به 2000 گالیون جریمه میکنیم و به یه ماه زندانی شدن در خانواده بیگانه محکوم می شین!
سوسک و لی:
بقیه:

لی:سلام امروز اولین جلسه رو شروع میکنیم.برای شروع نام چند تا از گزارشگرای معروف کوئیدیچ رو نام ببرید.
بن:لودو بگمن
سبیل:استاد لی جردن
کوئیرول:عادل فردوسی پور
لی :مگه فردوسی پور کوئیدیچ هم گزارش میکنه
بن:بابا این از ما پرت تره ،فینال امسال لیگ قهرمانانو بین لاشخور وراتسا و گردباد تاتشیل اون گزارش کرد.
سبیل:تازه یه برنامه داره به نام سه و نیم تو جادوگر تی وی (سه و نیم به افتخار رودریک پلامپتون بازیکن تاتشیل که تو سه و نیم ثانیه اسنیچ رو گرفت)

لی:خوب بچه ها تدریس برای امروز کافیه.امیدوارم مفید بوده باشه.
سوسک:مگه تو چیزیم درس دادی.
لی:نه مگه طلسم فرمان یادت رفته.