با این عکسی که انتخاب کردید، مگه میشه داستانی غیرمحاوره ای نوشت؟ همش میشه دیالوگ که!
==========
دیگر کلافه شده بود. مدام رویش خط و خطوط عجیب و غریب رسم می شد و با طلسم های عجیب تر، سرگیجه می گرفت! آخر این چه وضعش بود؟ مگر او دل نداشت؟
این پسربچه های شرور دست از سرش برنمی داشتند. هر روز لوله اش می کردند و به نقاط عجیب و غریبی حمل میشد و حاصل این نقل و انتقال، باز هم خطوط عجیب و وردهای عجیب تر بود.
تصمیم گرفت کاری کند که دست از سر کچلش بردارند! فهمیده بود قصد دارند تمام نقاط ساختمان محل زندگی خود را کشف و روی وی درج کنند. پس تصمیم گرفت خودش دست به کار شود و هرچه می داند، ظاهر کند.
زمانی که هر چهار پسرک دور میز نشسته بودند و با پرگار و گونیای جادویی روی بدنش سیخ سیخ می زدند، کوچکترینشان پرسید: اصن چرا داریم این نقشه رو رسم می کنیم؟
پسرک عینکی با موهای ژولیده پاسخ داد: آخه قسم خوردم که می خوام شرارت کنم!
در یک لحظه تمامی قسمت های هاگوارتز در برابر چشمانشان ظاهر شد و تمامی ساکنین در هر قسمتی از مدرسه که قرار داشتند، دیده شدند. نقشه غارتگر تصمیم گرفته بود متولد شود. کاغذ پوستی با رضایتی در دل به چهره ی شگفت زده ی پسربچه ها نگریست. حالا نوبت او بود کمی سرگرم شود و تفریح کند.
"دیگه کمک بسشونه. بذار خود این فسقلیا کشف کنن چطور می تونن منو ظاهر کنن یا اطلاعاتم رو مخفی کنن!"کاغذ پوستی درجه شرارت و هوش این بچه ها را دست کم گرفته بود.
==========
ویرایش + پی نوشت: هاااااااا... من الان بقیه پست ها رو خوندم و دیدم بچه های دیگه به راحتی داستان غیر دیالوگی نوشتن! خخخخخخخخ چه ضایع شدن بامزه ای!
تأیید شد.
پست خوبی بود و از زاویه ی قشنگی به داستان نگاه کرده بودی. از نظر شکل نوشته اینتر زدن بعد از هر دو خط صحیح نیست. بعد از اتمام هر پاراگراف یه اینتر می زنیم. حداقل تعداد خطوط برای هر پاراگراف 3 سطره. و به جز موارد خاص و استثنا نمی تونیم پاراگرافی کوتاه تر از 3 سطر داشته باشیم. پس اگه پاراگراف 2 سطری بود، باید اونو به پاراگراف قبل یا بعد متصل کنیم.
راستی چقدر از کلمه ی «پسرک» استفاده کرده بودی. مثلاً ترکیب«پسرک ها» زیاد مأنوس نیست. اگه از «پسر» یا «بچه» هم استفاده می کردی همون مفهوم رو می رسوند.
موفق باشی.