هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل

حق موروثی یا حق الهی؟ مسئله این است!



بعد از این که لرد ولدمورت تصمیم به ترک سرزمین جادوگران به مدتی نامعلوم گرفت، ارتش تاریکی بر سر رهبری که هدایت مرگخواران را برعهده بگیرد، به تکاپو افتاده است!




سرخط خبرها




پاسخ به: بهترین عضو تازه وارد سال
پیام زده شده در: ۲۲:۲۳ شنبه ۲۴ اسفند ۱۳۹۲
#1
فلیت ویک


حتی مرگ هم نمی تواند جلوی مرا بگیرد.
لرد دیوید فراست


پاسخ به: دفتر ناظران انجمن جادو و جادوگری
پیام زده شده در: ۱۲:۲۷ پنجشنبه ۲۷ تیر ۱۳۹۲
#2
سلام
درخواست یه تاپیک با عنوان کابالا
جادوی حقیقی رو پستم رو بخونید.
ممنون


حتی مرگ هم نمی تواند جلوی مرا بگیرد.
لرد دیوید فراست


پاسخ به: جادوی حقیقی چیست ؟
پیام زده شده در: ۱۰:۳۱ دوشنبه ۲۴ تیر ۱۳۹۲
#3
دوستان جادو وجود داره. نه مثل هری پاتر بلکه جادوی سیاه ، جن گیری و...
جادوی واقعی و قدرت مندی وجود دارد به اسم
کابالا
یه تاپیک درموردش خواهم زد عزیزانی که معتقد هستند جادو وجود ندارد به من پی ام بدن تا بااسلام و مسیحیت به هشون ثابت کنم.


حتی مرگ هم نمی تواند جلوی مرا بگیرد.
لرد دیوید فراست


پاسخ به: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۱۰:۱۱ دوشنبه ۲۴ تیر ۱۳۹۲
#4
درود

نام شخصيت انتخابي: گدلوت

نام خوانوادگی: نداشت

گروه: صد در صد اسلیترین.

ویژگی های ظاهری شخصیت: چشمان طوسی رنگ مو های سفید رنگ . با عضلاتی برجسته وزیبا . اصولا ردا هایی بارنگ مشکی و آبی می پوشد.

چوبدستی: چوب ارشد (طول 30 سانتی متر خودم درسش کردم واز چوب درخت بلوط و تمام قدرتش از جادوی سیاه است.)

معرفی کوتاه:فردی ناخوشایند که در مطالعه ی جادوی سیاه پیشروی کرد و پدر هروارد، بعد از اینکه چوب ارشد از وی گرفته شد داخل سردابش مرد. اما حالا برای انتقام برگشته. به کمک جادوی سیاه.

نژاد: اصیل اصیل

شغل : نویسنده (کتاب های جنجالی)، معلم درس دفاع دربرابر جادوی سیاه.

سپر مدافع: عقاب سرسفید.


تایید شد !


ویرایش شده توسط سوروس اسنیپ در تاریخ ۱۳۹۲/۴/۲۴ ۱۳:۰۰:۰۸

حتی مرگ هم نمی تواند جلوی مرا بگیرد.
لرد دیوید فراست


پاسخ به: کارگاه نمایشنامه نویسی
پیام زده شده در: ۱۲:۰۸ چهارشنبه ۱۹ تیر ۱۳۹۲
#5
سلام ببخشید من رول کوتاهم رو برای تصویر قبلی نوشتم
چرا؟؟
چون سایت بسته بود. خوب اگه میشه قبول کنید چون یه مقدارد دست و بالم برای نوشتن بستس.
ممنون میشم.
====================================
نجوایی درونش میگفت:
بزن . شروع کن حالا وقتشه .
درونش از این کار رازی نبود . اما وسوسه ی عجیبی بود. اراده اش سست شده بود اما هیچ چیز در صورتش معلوم نبود. صورتش ،صورت یک ادم مصمم بود اما درونش قوقایی به پا بود هرچند هم هنوز کمی مهربانی و رحم دروجودش رسوب کرده بود اما قدرت وسوسه چه کارها که نمی کند.

-بزن. شروع کن!! حالا اوارکاواداورا بزن لعنتی بزن مگه تسلط بر زمین رو نمی خواستی مگه وعدشو بهت ندادم؟؟ پس چرا نمی زنی؟؟
این جمله برای او خیلی محرک بود. تام چشم هایش رابست و با صدایی ملایم اما محکم گفت:
اوارکاواداورا
اما صدای جیغی زنانه بلند شد و مانند شلاقی بر چشم های ولدمورت بود. ناگاه نجوا به خشم امد وفریاد زد:
عشق...(بکشید نمی دونم چطوریه) این چه نیروایه مرگ بر این عشق اگر نبود من تاحالا من ...
ودر جسم تام حلول کرد. اشعه ی سبزی به سمت هری فرستاد اما ان اتفاق بزرگ رخ داد.
وفقط یک دلیل داشت فقط یک دلیل...
ببخشید دیگه تازه کاریه!!!! البته زیاد وقتهم نزاشتم. افراد دیگه هم کم نوشته بودم.

___________
برای کشیدن عشق باید بعد از "ع" یا "ش" control J بگیرین!
نسبت به یه تازه وارد خیلی قشنگ بود!
بعد از علامت"نقل قول" یا بدون اینتر بنویسین یا اگه میرین خط بعد خط تیره بذارین!
تایید شد!


ویرایش شده توسط فلور دلاکور در تاریخ ۱۳۹۲/۴/۱۹ ۱۹:۲۰:۳۶
ویرایش شده توسط فلور دلاکور در تاریخ ۱۳۹۲/۴/۱۹ ۱۹:۲۷:۲۵

حتی مرگ هم نمی تواند جلوی مرا بگیرد.
لرد دیوید فراست






هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.