هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل

حق موروثی یا حق الهی؟ مسئله این است!



بعد از این که لرد ولدمورت تصمیم به ترک سرزمین جادوگران به مدتی نامعلوم گرفت، ارتش تاریکی بر سر رهبری که هدایت مرگخواران را برعهده بگیرد، به تکاپو افتاده است!




سرخط خبرها




پاسخ به: کدام مشنگ زاده برتر است؟
پیام زده شده در: ۱۸:۱۵ جمعه ۱۴ تیر ۱۳۹۸
#1
معلومه هرمیون گرنجر



پاسخ به: کارگاه داستان نویسی
پیام زده شده در: ۱۸:۱۰ جمعه ۱۴ تیر ۱۳۹۸
#2
شماره ۸
دامبلدور در دفترش،سر جایش نشسته بود و کتاب میخواند.
در همین حین پروفسور مک گونکال،هری،هرمیون و رون را در دفتر اورد.
مک گونگال گفت:پروفسور دامبلدور،سوروس به این سه تا Tداده.

آن سه تا اشک در چشم هایشان جمع شده بود.

مک گونگال ادامه داد:حالا باید با این سه تا چیکار کنیم،البوس؟

هرمیون گریه اش گرفته بود.

دامبلدور به ارامی گفت:مینروا

مک گونگال با جدیت گفت:بله،البوس؟

دامبلدور گفت:تو که خصومت بین هری و دوستانش رو میدونی،درسته؟
هری هم نزدیک بود بغذش بترکد و زخمش تیر میکشید.
مک گونگال گفت:اره

دامبلدور چیزی میخواست بگوید که یکدفعه جغد سیاهی از پنجره به داخل امد.

به پایش یک نامه بسته بودند.
همه،حتی دامبلدور هم خیره مانده بود.

دامبلدور به طرف جغد سیاه رفت.
نامه ی او را برداشت،بلافاصله جغد پر کشید و رفت.

دامبلدور نامه را خواند.
سپس با کمی جدیت گفت:فکرشو میکردم!
مک گونگال همانطور خیره مانده و به ارامی گفت:چی شده البوس؟

دامبلدور گفت:ولدمورت برامون نامه فرستاده
همه بجز دامبلدور و هری جیغ کوتاهی کشیدند.این اولین باری نبود که تا کسی اسم ولدمورت را میشنید چنین کاری میکرد.


دامبلدور به ارامی گفت:شاید با یه افسون جادوش کرده باشه!

همه به نامه خیره شده بودند.

دامبلدور گفت:مینروا.شمشیر گیفیندور رو برام بیار.

مک گونگال،شمشیر گرفیندور را بدست دامبلدور داد.

دامبلدور،نامه را با شمشیر گریفیندور باز کرد.
آن را بلند بلند خواند:سلام،چطوری ریش پشمکی؟میدونم فکر کردی من این نامه رو طلسم کردم،نچ نچ نچ.من فقط بهت میگم که محفل فلجت رو اماده کن،که میخوام نابودشون کنم،بای بای.

همه خیره مانده بودند،دامبلدور گفت:مینروا،اقای پاتر و دوستانشون رو به خوابگاهشون ببر.

هری فریاد زد و گفت:نه!ما فقط میخوایم بدونیم،که ولدمورت میخواد چی کار کنه؟

دامبلدور گفت:مینروا،گفتم ببرشون خوابگاه.

مک گونگال انها را به طرف خوابگاهشان برد.

چرا انقدر توصیفاتت کم بود؟
و چرا شخصیتارو از حالت منطقیشون خارج کردی؟ ببین ما گفتیم خلاقیت به خرج بدی، ولی نه اینکه شخصیتارو کلا از مرزشون خارج کنی. یه سری از شخصیتا، مثل ولدمورت، دامبلدور، هری، رون، اسنیپ... اینا یه مرزی دارن، تعریف شده ن. بهتره که از اون مرزشون خارج نشن.
و اینکه حال و هوای شخصیت هات رو با توصیف نشون بده. بذار خواننده حالتشون رو درک کنه.
من نظرم اینه که همین پست رو قالب کلیش رو نگه دار، فقط توصیفات بهش اضافه کن و یکم حالت شخصیتارو بیار داخل مرز و تعریفی که دارن.

فعلا تایید نشد.



ویرایش شده توسط فنریر گری‌بک در تاریخ ۱۳۹۸/۴/۱۵ ۰:۰۸:۲۹
ویرایش شده توسط S.MALFOY در تاریخ ۱۳۹۸/۴/۱۵ ۰:۵۲:۳۱






هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.