سلام
بررسی تعدادی از پستهای ارزشی :
نقل قول:
طلسم اواداکداورا ادم رو در جا میکشه نه اینکه ادم رو ششصد متر پرت کنه .
بعدش هری یک ققنوس خوشحال رو میبینه. ققنوس برای چی خوشحال هست؟
باید دقت کنین تا متوجه بشین. مثل مرگ سیریوس که هنوز جای بحث داره.
نقل قول:
به نظر من دامبی مرده اول اینکه این صحبت ها برای مرگ سیریوس بود دوم اینکه رولینگ حاضر نیست با این لوس بازیا شخصیت خودش رو زنده کنه و سوم اینکه خود رولینگ چند وقت پیش قاطئانه گفت دامبی مرده پس این بحث ها فقط ارزشی بازی و و صحبت الکی .
نقل قول:
دامبی نمرده:
1. رولینگ کسی نیست که بشه به حرف هاش اطمینان کرد!
2.به قول جرج آواداکداورا که شونصد متر اون ور تر پرت نمیکنه درجا میکشه
3. چوب دامبلدور کجاست؟؟؟؟؟؟
4. ققنوس فقط زمانی میاد که صاحبش به شدت نیاز به کمک داشته باشه و یا در خطر شدیدی قرار گرفته باشه پس در اون زمان ققنوس فقط در حال هوا کردن بود!!!
نقل قول:
من فکرنمی کنم که رولینگ دامبلدور دوباره زنده کنه
رولینگ نمیاد داستان اونجور که ما میخوایم پیش ببره اون تو کتاباش نشون داده که همیشه میخواد اتفاقات کتاب ما رو سوپرایز کنه
تازه اون گفت که دامبلدور قطعأ مرده
تنها چیزی رو که میگم این مطلبه :
.تمامي اين دلايل براي اثبات اينه كه دامبلدور نمرده و تمام اين اتفاقات نقشه اي بوده كه توسط دامبلدور كشيده شده بود.البته تك تك اين دلايل قانع كننده نيست اما اگه همه را در نظر بگيريم اونوقت...
.1.نااميدي بزرگ دامبلدور
.هري و دامبلدور بالاي برجي بودند كه علامت شوم انجا بود.
.هري شنل نامرئي را به دستور دامبلدور قبل از اينكه وارد بشن پوشيده بود.
.هري صداي پاهايي شنيدو به اطراف نگاه كرد اما دامبلدور به او گفت كه .عقب برود.هري چوبدستي اش را كشيد و به ديوار پشتش چسبيد.
.جالب اينجاست كه اين اتفاقات سريع مي افته و خود هري هم گيج ميشه.
'''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''''
.چرا دامبلدور هري را منجمد كرد؟هري كه در زير شنل نامرئي در امان بود.
.تنها توجيهي كه مي شه ارائه داد اينه كه دامبلدور از قبل برنامه براي
.مرگ خود كشيده بود تا به نظر بياد كه مرده و نمي خواست كه هري .
.صدمه ببينه براي اينكه هري بايد شاهد ماجرا ميبود و به همه ميگفت
.كه دامبلدور مرده است.
*******************************
.شايد هم دامبلدور به اسنيپ قول داده باشه كه هري مداخله نكنه چون هم
.حس هري را نسبت به اسنيپ را مي دونست و هم اينكه ميدونست اسنيپ
.بايد چه كار كند.
.تنها حدسي كه درمورد منجمد شدن هري مي شه زد اينه كه دامبلدور حتي .بدون فكر كردن هري را منجمد كرد...از اينجا ميشود نتيجه كه از قبل .دامبلدور اين برنامه را داشته است.
.هري پيش خود فرض كرد كه دامبلدور اين طلسم را انجام داده است
.واينكه طلسم قوي تر شده بود هنگامي بود كه دامبلدور از برج خارج
.شد.
________________________________
.2. بياييد همه با هم مرگ را بازي كنيم.
.هنگامي كه دامبلدور با دراكو صحبت ميكرد به او راه جالبي نشان داد.
.دامبلدور پيشنهاد داد كه از ماد دراكو تا هنگامي كه پدرش لوسيوس در
.زندان است محافظت كند.
.اين خيلي جالبه كه دامبلدور ميگه كه راهي رو بلده كه نشون بده دراكو .مرده در حالي كه چنين نيست ايا اين همان راهي نيست كه دامبلدور برنامه
.انرا داشت؟
افشاگري بزرگ__نسخه انگليسي قسمت مهمي از متن را ندارد.
.نسخه انگليسي قسمتي از متن كه براي دلايل ما بسيار مهم ميباشد را ندارد.
.ميتوانيد برويد و هردو متن را مطالعه كنيد و مطمئن شويد.
.هردو متن اين مفهوم را مي رساند كه دراكو بايد از ديد ولدمورت مخفي بشه
.انگار كه مرده است.
.ايا امكان دارد كه رولينگ اين متن را در نسخه اصلي اورده باشه و بعد .متوجه شده كه اشتباه كرده و دليل خوبي به ما داده و اين قسمت را حذف
.كرده باشه ولي اتفاقي در نسخه امريكايي چاپ شده باشه؟
____________________________________
.3.فوكس هيچ تلاشي براي محافظت از دامبلدور نكرد.
.ماديديم كه فوكس در اخرين لحظات به كمك هري امد ودر تالار اسرار هري .را نجات داد. و همچنين دامبلدور را.
.مي دونيم كه فوكس در اطراف برج بوده چون بعد از مرگ دامبلدور خود را
.نشان داد.پس چرا اين بار به كمك دامبلدور نيامده بود تا جونش را نجات بده؟
.من فكر مي كنم كه دامبلدور خودش نمي خواست كه زندگي اش حفظ شود
.واين حرف تئوري اي را كه همه ي اينها نقشه دامبلدور بوده را تائيد ميكنه.
.يعني او خودش مي خواست كه اون شب بالاي برج بميره.
_____________________________________
.4.طلسم اواداكداورا
.وقتي كه بطور دقيق قسمتي كه اسنيپ دامبلدور را مي خواندم يه چيز تو
.ذهنم بود كه زياد بهش توجه نكردم...اما بعدش اين اولين قسمتي بود كه
.باعث شد فكر كنم كه دامبلدور نمرده.
.ما در قسمت هاي قبل ديديم كه طلسم اواداكداورا باعث مرگ اني و افتادن
.فرد روي زمين مي شه.
.به هرحال وقتي اسنيپ از اين طلسم عليه دامبلدور استفاده كرد او به هوا
.پرتاب شد و از برج پايين افتاد.
.چرا اين طلسم نسبت به دفعات قبلي كه ان را ديديم متفاوت بود؟
.شايد طلسمي كه اسنيپ به كاربرد متفاوت بود.توجه داشته باشيد كه كل .اشاره كتاب روي طلسمهاي بي كلامه. پس ممكنه كه اسنيپ گفته باشه
.اواداكداورا اما طلسمي كه در ذهنش بوده اين نبوده فقط طلسمي بوده
. كه باعث مي شده دامبلدور مرده به نظر بياد. همين طور كه عنوان
.فصل هم مشكوك به نظر مياد:برج صاعقه زده .واين همون چيز بد
.شگوني بوده كه تريلاني در صفحه 543 در فصل بيست و پنج به اون
.اشاره كرده پس اسنيپ در اين قسمت از اواداكداورا استفاده نكرده بود
.بلكه طلسمي بوده كه نور سبز ايجاد مي كرده.
____________________________________
.5. اتفاقي نمي افته مگر اينكه بخواهي.
.پس حتما اسنيپ نميخواسته كه دامبلدور بمیره بلكه مي خواسته اون
.مرده به نظر برسه يا زخمي بشه.
ویرایش پرسی ویزلی :
جمع بندی این تاپیک در اینجا زده شد !