مدیریت سایت جادوگران به اطلاع کاربران محترم میرساند که سایت به مدت یک روز در تاریخ 31 خرداد ماه بسته خواهد شد. در صورت نیاز این زمان ممکن است به دو روز افزایش پیدا کند و 30 خرداد را نیز شامل شود. 1 تیر ماه سایت جادوگران با طرح ویژه تابستانی به روی عموم باز خواهد شد. لطفا طوری برنامهریزی کنید که این دو روز خللی در فعالیتهای شما ایجاد نکند. پیشاپیش از همکاری و شکیبایی شما متشکریم.
منظور کلی من از پستم رو درک نکردی و فکر کردی که من دارم از تو ایراد میگیرم!...نه!...من اصن خیلی وقته حوصله ی جر و بحث و جار و جنجال تو این سایتو ندارم! چون قبلنا اگر جر و بحثی بود باعث پیشرفت تو سایت میشد ولی الان متاسفانه مدیریت انجمن های غلطه و کاری از دست ما برنمیاد!...اگر بتونی پستمو دوباره بخونی بدون دیدگاهی که قبلاً ًداشتی خیلی بهتر میشه چون منظور منو متوجه نشدی...
من در اسرع وقت که بلیز رو دیدم بهش میگم که پست آخری رو که نوشته بود رو توی دفتر نظارت بزنه...لطفاً شما هم منتظر بمونین که ما پستمون رو بزنیم بعد داوری برای تیم ما(تیم حریف رو نمیدونم) بکنین...ممنون!
پس از چند دقیقه اعضای تیم به جیمز که هنوز مشغول مالیدن گردنش بود رسیدند. نور افکنهای ورزشگاه که بصورت جادویی درآسمان معلق نگاه داشته شده بودند، بسیار نزدیک به نظر می رسیدند. کم کم سکوت دورشان را فرا گرفت. اندکی بعد صدای یکدیگر را نیز نمیشنیدند.آنها هم اکنون در محیطی بودند که توسط جادویی تبدیل به یک شبه آب شده بود تا مشنگهایی را که توسط کشتی به آنجا می امدند از آنجا دور کند.اما این مانع قطعا" برای مشنگهایی که همیشه دلایلی سر هم می کردند و واقعیتها را نمی دیدند،مانع خوبی نبود و این را دیوار روبرویشان ثابت میکرد. ریموس چوبش را در آورد. به دیوار ضربه ای زد و بعد کنار رفت. اعضای تیم یکی یکی وارد شدند و در راهرویی طویل به سمت اتاقی که روی آن رختکن ریش سفیدان نوشته شده بود رفتند.
قدم به زمین گذاشتند و با دهان باز به منظره شگفت انگیز روبرویشان چشم دوختند. زمین ورزشگاه به جای چمن، مثل استخری بود که با آب جادویی پر شده بود و درکمال تعجب مردم زیر آب نیز حضور داشتند. بجای تیرهای دروازه دهان نهنگ و به جای صندلی نیز لاک های متعلق به لاک پشت ها قرار داده شده بود که باعث دلخوری مایکل شد
درست در آخرین لحظات ، قبل از آنکه استخوانهای جیمز در اثر برخورد با سنگ هاي آب نمای جادویی پودر شود، صدای وحشتناکی در ورزشگاه طنین انداخت. تونلی که محل ورود بازیکنان قرار داشت دیگر دیده نمیشد! گراوپ روی زمین شیرجه رفته و در اثر لیز بودن آب نما نتوانسته بود خودش را کنترل کند.
درجه اول اهمیت داره ، فضاسازی زمین بازی ، توصیف بازی ، پرداختن به تماشاچیا ، گزارشگر و این موارد هست
شما توی بازی با ریش سفیدان چهار تا پست زدید ، پست اول که هیچی کلا اصلا ارزش پرداخت نداره ، وقتی توی سه تا پست سوژه میدید و به زمین میرید و فضا سازی میکنید و بازی رو تموم میکنید نباید انتظار داشته باشید در برابر شش هفتا پست که روشون کار شده و نکات مثبتشون سه برابر تیمه شماست ببرید ! قبلا هم گفتم ، برای من سابقه مهم نیست ، یعنی فرقی نمیکنه که هری پاتر بنویسه یا مالدبر ، محتوای پست هر کدوم بهتر باشه امتیاز بیشتری میگیره !
شما ورزشگاه جديد زدي كه ما اگر خواستيم از توصيف صحنه ش استفاده كنيم تا رولمون قشنگ بشه ولي تو اين بازي ما ديديم بدون استفاده از اين بخش هم ما ميتونيم بهتر عمل كنيم و رولامون قشنگ ميشه..هميشه اين مشكلات چرت و پرت سر داوري ها داريم كه يه شخصيت يه چيز تو ذهنشه بعد انتظار داره ما هم حتما اونو اجرا كنيم..آزادي رول پس چيه؟چرا يه تيم نخواد مثلا فضا سازي ورزشگاه نكنه در عوض جاي ديگه فضا سازي كنه ازش امتياز كم ميشه؟
تسلط داري؟شما چسبيدي به حرف خودت و نميخواي كوتاه بيايي!
در حال حاضر شما تاكيد زيادي داري به ريش سفيدان كمك كني قهرمان بشه..اول از همه كه تاريخ بازي رو تو دفتر نظارت به بارتي اشتباه گفتي و كل تيم مارو بهم ريختي!بعدشم كه به بليز اشتباه گفتي.
ميخواي كاري كني يه تيم قهرمان بشه از اول بگو كه ما اينقدر خودمون رو خسته نكنيم تا رو رولامون كار كنيم..برو همون طرف ريش سفيدان رو بگير و به كمك الستور سعي كنين قهرمانش كنين كه مثلا به يه چيزي برسين!
من ورزشگاه جدید زدم تا تیم ها بخشی از توانایی خودشون در نویسندگی رو در فضاسازی زمین کوییدیچ ارائه کنن !
من زمانی که خودم روی نحوه امتیاز دهی و قوانینی که برای پست ها در نظر دارم تسلط دارم نیازی نیست مشورت کنم
ولی خودمونیم!...من دو سالیه تو لیگای کوییدیچ بودم هنوز نمیدونستم اون تاریخی که نوشته میشه قبلش ملاکه
ما زحمت کشیدیم که تموم کنیم و تنها مانع ما برای تموم کردن نمایشنامه هامون که براش زحمت کشیدیم "اطلاع رسانی گیج کننده" بود که برامون یه باختی که باخت نیست رو به ارمغان آورد
یک سوال: اگر حرف های منو در بالا قبول ندارید(تاکید میکنم!...اگه قبول ندارید!...اگه قبول دارید اینو جواب نمیخواد بدین!)، میخواستم ببینم که ما تو لیگ های قبلی میتونستیم بعد از ساعت 24 هم بازی ها رو تموم کنیم(یعنی دقیق یادم نمیاد این قانون رو که چه شکلی بود) و خب اگر بعد از ساعت 24 تموم میکردیم ازمون امتیاز کم میشد!...ولی خب چرا الان قفل میکنید؟...حداقل بذارید ما بازیمون رو تموم کنیم و نمایشنامه هامون نتیجه داشته باشه!
با توجه به اینکه چهره پستهای تیم شما خیلی مناسب نبود و فضا سازی در مورد زمین کوییدیچ هم خیلی ضعیف بود ، من میتونم 20 امتیاز کم کنم از شما ، بدون هیچ مشکلی ؛ ولی همونطور که برای سایر تیم ها این مورد انجام نشد ، برای شما هم در نظر گرفته نشد !
من نظرم اينه خودت كه ميگي حرف خودت درسته،از يكي كمك بگير مثلا همين اسكاور!با اينكه براي تيم حريف ماست ولي من قبولش دارم..نظرش رو بدون تو پيام شخصي!يعني به نظرم از چند نفر نظر در مورد رولهاي تيم ما بپرس و ببين چي ميگن!شايد تو اين يه مورد اشتباه ميكني و رول هاي ما اين مواري كه تو گفتي و رعايت كرده باشه.
ابتدای مسیر ورودی بسیار تاریک می نمود. اما پس از چندی پیاده روی به راهروی روشنی رسیدند. این راهرو یا بهتر بگوییم اتاق کار یک میز طلایی داشت که پشت آن کسی نبود جز پرسي!
نسیم ملایم صبحگاهی پشت موهای بازيكنان ريش سفيدان را به پرواز در می آورد و با ریش های رقاص دامبلدور(در بين تماشاچي ها نشسته بود و در حال انتخاب ميان يكي از بازيكنان دو تيم بود) در می آویزاند.
درست هنگامی که مرلين و ايگور سر يكي از دخترا كه جز تماشاگرا بود دعوا ميكردن پرچم این تیم در تابلوی ورزشگاه نمایان شد. آفتابه طلایی و درخشان آن که به نقطه هایی به رنگ سبز و قهوه ای تزئین شده بود هر تماشاگری را یاد بدهکاری هایش می انداخت!!
زنجیرهایی در آسمان ظاهر شد که جمله زیر را تشکیل میداد:
به امید روزی که هر جادوگر يك داف داشته باشد!!!
استفاده از - در اول براي نوشتن ديالوگ ضرري نداره و مشكلي نيست و اتفاقا رول رو قشنگ تر ميكنه تا اسم يارو رو بنويسيم و ديالوگش جلوش!حالا نظر شما متفاوت ممكنه باشه ولي در كل نبايد امتياز كم كني!علامت تعجب هم استفاده زيادي ازش تو رول هاي ما نشده..من خودم 3 دور اون رولها رو خوندم و مطمئنم شما در اين مورد اشتباهي كردي..يه بار ديگه رسيدگي كن.
خب پست خودم به شخصه توش فضا سازي بسيار قشنگي از نمايش هاي دو تيم و اينا هست و فكر نكنم اشتباهي توش صورت گرفته باشه..در ضمن خود رولينگ هم تو كتاباش ورزشگاه رو هميشه توصيف نميكنه و ما هم دليلي نميبينيم خود ورزشگاه رو به صحنه بياريم!