جلسه اولدرس مربوطه : تاریخچه گیتار (1)پروفسور لاوین : اه...خب بچه ها، امروز حال پروفسور تانکیان زیاد خوب نیس..در واقع میشه گفت کلیاتی هم خرابه، پس من درس رو شروع میکنم.
خب درس امروز ما در مورد یکی از وسایل موسیقی به نام گیتاره، البته موگل هاهم در دنیای خودشون یه همچین وسیله ای دارن ولی خب این گیتار جادویی با گیتار موگلها زمین تا زیر زمین فرق داره. و حالا میپردازیم به تاریخچه گیتار:
عده ای بر این عقیده اند که گیتار از مصر سرچشمه گرفته و متاسفانه به دلایل امنیتی حاضر نشدن که اطلاعات بیشتری در اختیار ما قرار بدن. عده دیگه ای هم عقیده دارن که گیتار بوسیله رومی ها به اسپانیا اورده شده و در مورد چرا به ما گفتن که چون اسپانیا پول بیشتری به ما میداد ما این ساز رو اومدیم و به اسپانیا فروختیم و درواقع به کشورمون خیانت کردیم...(بقیه گفتگو به علت بدآموزی مطرح نمیشود).
پروفسور میره به سمت در تا ببینه نکنه مک گوناگال اون ورا باشه و اون رو هم توبیخ کنه ولی مثه اینکه مک گوناگال واقعا رفته.، پروفسور لاوین دوباره برمیگره به کلاس و درسش رو شروع میکنه.
ولی درواقع جد پدر جد جد اندر جد بزرگ گیتار در واقع یه سیمی بوده که دو سر اون به یه چوب کمتنی شکل وصل میشده (دقیقا مثل کمان رابر استرانگ) و در اون زمان در اروپا استفاده ازش برای جوونای زیر 18 سال ممنوع بوده چون باعث بد اموزی و جنگ و کشتار میشده و برعکس در عربستان استفاده ازش واجب میشه چون پیامبر گفته حتما تیراندازی را یاد بگیرید و چون این تار در اون زمان شباهتی بس عجیب به تیر و کمان داشته مردم ازش برداشت های گوناگونی داشتند.
پروفسور تانکیان : اهای آوریل، بیا منو از اینجا بلند کن بابا، کمرم شیکست.
پروفسور لاوین میره کمک سرژ و اونو ویذاره روی صندلی و بعدش میره ته کلاس، نگاه همه به ته کلاس معطوف میشه.
آوریل : خب از اونجایی هم که اون یه سیم فقط یه صدا از خودش درمیاورده همون قضیه یک دست صدا نداره پیش میاد و مردم میگن که باید این ساز دارای چندین سیم بشه و باید اونا رو کوتاه و بلند ببنیدم تا صداهای مختلف ایجاد کنن.
البته این قضیه مورد مخالفت انگلیس واقع میشه چون در اون زمان انگلیس همش تو کاره استعمار بوده و فکر میکرده مردم همه باید مثل هم باشن و وقتی میبینه اون سیمها از این لحاظ با هم فرق دارن میترسه که این سیمها مردم رو از خواب بیدار کنن و شورش کنن.
سرژ : من مخالفم، اصلا سلطه انگلیس اینجوری نبوده که....
آوریل : تو غلط میکنی مخالفی، همین که گفتم. خب از اونجایی که این سیمها زیاد بودن ملت میان و یه چیزی جعبه مانند یه اون ساز اضافه میکنن و بدین ترتیب منجر به اختراع چنگ کمانی میشه. دلیل انتخاب مردم برای اینکه از جعبه کفش استفاده کنن داستانی داره بس طولانی که من به طور خلاصه شرح میدم:
یه روز یه بچه تخس و شیطون یونانی وقتی باباش براش یه جفت کفش میخره مفشاش رو پا میکنه و جعبه کفش رو دستش میگیره. توی راه یه قورباغه میبینه و میخواد اونو برای خودش نگه داره. قوریاغه رو میندازه تو جعبه کفش و همینجوری بالا پایین میپره و میره طرف خونه.
قورباغه هه که بر اثر اون همه تکون بهش شوک وارد میشه شروع میکنه به قور قور کردن. پسره میبینه که صدای قورباغه تو جعبه کفش میپیچه و وقتی قضیه رو به باباش میگه باباهه اول قورباغه رو آزاد میکنه بعدش به فکرش میرسه که از این جعبه برای اون سار استفاده کنه.
و از اونجایی که اسم اون بچه بد لیر بوده این سازها به لیر شهرت پیدا میکنن.
یونانیا دو نوع لیر داشتن : یکی به اسمه لیرا و دیگری به اسمه گیتارا. که بعدها به مرور زمان چون مردم راحت طلبن اون "الف" رو حذف کردن و در آینده نیز احتمالا حروف دیگه ای رو حذف میکنن که در آخر تبدیل میشه به "گی" (گلاب به روتون، مازندرانیا میدونن چی میگم).
سرژ : اینا رو نگو بابا، بچه ها یاد میگیرن، این مگی میاد من و تو رو میگیره، میزنه بدبختمون میکنه.
آوریل : اینا که نمیدونن یعنی چی، منم که معنی نکردم پس هیچ دلیلی برای گیر دادن به ما وجود نداره.
همین موقع مگی میاد تو : ها....شنیدم داشتین پشت سرم حرف میزدین، چی گقتین؟
آوریل : به خدا من بی تقصیرم، این سرژ منو اغفال کرد.
سرژ : اااااااااااااا.........
مگی رو به سرژ : کروشیو
سرژ : آی مادر.....
مگی از کلاس میره بیرون.
سرژ : من تورو میکشم آوریل، جلسه بعد حسابت رو میرسم.
آوریل به درسش ادامه میده : بعدا کم کم در قرنهای 14 و 15 مردم اومدن و پسوندهایی رو که واسه این ساز گذاشته بودن مثل لاتینا رو حذف کردن و به جاش از اسمهای هم خانواده گیتار مثل گیتارا، گیترنه، گیترن و حتی گیوتین جایگزین کردن.
آوریل میره به سمت تخته سیاه و به یه پوستر اشاره میکنه تا باز شه:
اینم عکسی از این ساز.
نکته قابل توجه اینه که گیوتین در اون زمان یه ساز بوده که سیمهاش رو خیلی میکشیدن و چون سیمهاش نازک بود خیلی هم تیز بود. یه روز یکی دیگه از پسر بچه های بازیگوش داشته با گیوتین بازی میکرده که یهو خواهرش هولش میده و این بچه از گردن میفته رو سیمها و کردنش قطع میشه. اون موقع استفاده از گیوتین ممنوع میشه و دولت از گیوتین به عنوان یه وسیله برای کشتن مجرمان استفاده میکنه.
بعدا برای نواختن این سازها از آرشه، مضراب، انگشت دست، انگشت پا (برای معلولان چون در اون زمان جنگ بود هیشکی دست نداشت)، بینی و حتی جد پدر جد پروفسور تانکیان با کمک ریشش میتونسته ساز بنوازه.
سرژ : میبینین بچه ها؟ ما جد اندر جد با استعداد بودیم و میتونستیم از تمام اعضای بدنمون برای گیتار زدن استفاده کنیم، نه مثه این پروفسور لاوین که فقط از انگشتش استفاده میکنه.
مگی دوباره میاد تو : حق نداری به پروفسور لاوین توهین کنی. کروشیو.
سرژ : آی مادر...........من چرا انقده بدبختم.
آوریل : خب بعدها هم مردم دیدند که گیتار اینجوری خیلی ضایعس که چهارگوشه و خلاصه اومدن دو طرفش رو از یه سمت فرو رفته کردن و چون این کار رو تجاوز به حریم گیتار میدونستن از یه طرف دیگه اونو برامده کردن تا جبران کار زشتشون کنن.
در قرن شانزدهم هم چون دیگه هیچ معلولی علاقه به نواختن و سایر مردم استعدادی در زمینه بینی و ریش نداشتن این طریقه نواختن منسوخ شد.
پروفسور لاوین میره سرجاش میشینه و میگه : خب بچه ها، اینم درس امروزمون و اما برای جلسه بعدی ازتون میخوام حداکثر 3 تا عکس از گیتارای قدیمی بیارین (هر عکس 3 امتیاز)، و یه مقاله در مورده جد پروفسور تانکیان بنویسین که جوری میتونسته با کمک ریشش گیتار بنوازه(10 امتیاز)، و اما سوال : شباهت ریش گراوپ با سیم گیتار چیست؟(5 امتیاز).....(به جالب ترین جواب 5 امتیاز کامل داده میشه)
نکته : در مجموع سعی کنین کاراتون تا 15 امتیاز باشه چون من میتونم حداکثر 15 امتیاز به هر نفر بدم.
[size=small]جادÙÚ¯Ø±Ø§Ù Ø¨Ø±Ø§Û ÙÙ
Ù