-لعنت به دل سياه شيطون!
-ها تو كي هستي ديگه؟!...
-آرتيكوس جان...اين هادوك هستش ديگه...بچه باحاليه!اومده توي نيروي دريايي عضو بشه.
-ها تو ديگه كي اي؟
-لعنت به دل سياه شيطون!اين كيه؟چرا اين جوري حرف ميزنه؟
-هادوك جان!اين همكارمه!آرتيكوس جان منم گودريكم منو يادت نمياد!!بذاراتاق رو روشن كنم!
كه ناگهان اتاق با نور جادويي چوبدستي پروفسور گودريك كاملا روشن شد و آرتيكوس گويي كه با وجود نور در صورتش باعث بياد آمدن خاطرات ميشد گفت:
-ها يادم اومد!
-ها مرلين با ريش شكرت!آرتيكوس جان انگار توي تاريكي همه چي يادت ميره!
-لعنت به دل سياه شيطون!
-ها تو اينجا چيكار ميكني؟
-من اومدم نيروي دريايي رو به راه راست راهنمايي بكنم!
-ها شما با برادر حميد نسبتي داري؟
-لعنت!نه!برادر حميد كيه؟
-هيچي بابا!برو شما تاييدي!
-خودم هم ميدونستم!نميخواست بگي!
و بعد از در دفتر فرماندهي ارتش خارج شد و به مقصدي نامعلوم رفت.
چند دقيقه بعد شخص ديگري وارد دفتر شد.
-شما؟
آرتيكوس اين رو از تازه واردي كه به دفتر آنها آمده بود پرسيد.و شخص در جواب گفت:
-من مونتاگ ...
-ها بگو اااااااااااا
مونتاگ كه گيج شده بود دهنش رو تا جايي كه ميتونه باز ميكنه.آرتيكوس يه نگاهي به داخل دهن مونتاگ مي اندازه و پس از مدتي جستجو گفت:
-ها!راست ميگه!اينجا روي دندون نيش سمت چپش نوشته مونتاگ!شخصيت شما تاييد شد!حالا كارتون چيه؟
-با اجازتون ميخوام بشم خبرنگار ارتش!
-هووم...به چپ و راست پايين!شما تاييدي!خبرنگاري ارتش رو بهت تبريك ميگم!به راست راست برو!
مونتاگ نيز بعد از كمي معطلي از تعجب زياد به سمت در دفتر رفت و به سرعت از آن خارج شد.
---------------------------------------------------------------------------------------------------
خب هادوك و مونتاگ عزيز هر دوي شما تاييد شديد!و سطح رول نويسي شما ديده و به عنوان سطح اوليه براي پيشرفت در ارتش ثبت گرديد.
هادوك عزيز من آرم مخصوص شما رو الان با پيام شخصي ميفرستم و مونتاگ جان برای شما نیز با بوجود آمدن نیروی جدید در ارتش(که در پایین توضیح دادم)ساخته و فرستاده شد.
موفق باشيد!
---------------------------------------------------------------------------------------------------
نيرويي جديد و نشاني براي آن!خب وقتي كه مونتاگ عزيز خبرنگاري ارتش رو خواست،من فكر كردم كه خبرنگاري به هيچيك از نيروهايي كه نام بردم به حساب نمياد.
پس تصميم به ايجاد يه نيروي جديد گرفتم كه خبرنگار و پرستار و آشپزي ارتش و غيره رو در خودش داشته باشد.
اسم اين نيروي جديد،نيروي پشتيباني هست.اين نيرو از راههاي مختلف از ارتش وزارتخونه پشتيباني ميكنه.در صورتي كه علاقه مند به عضويت در ارتش هستيد،از هم اكنون قادر به پيوستن به اين نيرو نيز هستيد.
و اما نشان اين نيرو را ميتوانيد در پايين اين جمله ملاحظه كنيد:
نيروي پشتيباني!با وجود اين نيرو ديگر افراد ارتشي داراي امكانات رفاهي مناسب خواهند بود و ارتش به سوي آينده اي قدرتمند پيش ميرود.
مرسي
آرتيكوس
يكي از فرماندگان ارشد ارتش قدرتمند وزارتخونه
ویرایش شده توسط آرتیکوس دامبلدور در تاریخ ۱۳۸۴/۱۲/۱۷ ۹:۲۰:۲۸
ویرایش شده توسط آرتیکوس دامبلدور در تاریخ ۱۳۸۴/۱۲/۱۷ ۹:۲۷:۳۱