هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل


در حال دیدن این عنوان:   1 کاربر مهمان





Re: آبدارخانه وزارت سحر و جادو
پیام زده شده در: ۱۸:۵۴ دوشنبه ۲۱ آبان ۱۳۸۶
#51

کورنلیوس آگریپاold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۰:۰۴ جمعه ۲۲ تیر ۱۳۸۶
آخرین ورود:
۸:۵۳ یکشنبه ۲۶ آبان ۱۳۸۷
از فکر می کنی از کجا؟
گروه:
کاربران عضو
پیام: 124
آفلاین
براعت استهلال:
کورنلیوس خسته و تنها از دوندگی زیاد برای کسب شغل سرانجام به آخرین امیدش چنگ زد و رفت سراغ آبدارخونه وزارت.
در آبدارخانه:
بارتی در حالیکه به عکس های دختر 15 ساله ای نگاه میکنه و زیر لب آهنگ خز و خیل می میرم برات رو می خونه که کورنلیوس وارد آبدارخونه می شه.
کورنلیوس: اهم.
بارتی: می میرم برات ...
کورنلیوس: بارتی جیگر طلا سلام.
بارتی: سلام عزیزم. حالت چه طوره؟
کورنلیوس: خوبم قربونت برم. این جیگر طلا کیه که با عکسش در و دیوار و کاغذ دیوار کردی؟ می بینم که داری به وظایف ستاد هم رسدگی میکنی.
بارتی: با اجازه شما منزل تشریف دارن. بعدش به تو مربوط نیست.
کورنلیوس: حالا ناراحت نشو باب. میگم یک شغلی هم داری بدی به ما؟
بارتی: آره اما ...
کورنلیوس اما چی؟
بارتی: باید فرم پر کنی.
کورنلیوس: قربونت برم فقط همین.آره؟
بارتی : نخیر سوء پیشینه نباید داشته باشی.
کورنلیوس: ای بابا من خب چی کار کنم عمری تو زندان مشنگ ها بودم.هان؟
بارتی: بنویس تا ببینم چی می شه.
1- شناسه كاربري ::کورنلیوس آگریپا
2- سن واقعي :سی و نه سال.
3- ميزان توانايي در شركت در مأموريت ها :بستگی به حقوقمون داره!
4- و اطلاعاتي در مورد خودتون ( هر چي مي خواين بگين ) :یک بدبخت فلک زده ی با حال جیگر طلا با سوء پیشینه.


به نظر شما چیزی عجیب تر از کتاب وجود داره؟

Only Raven

تصویر کوچک شده


Re: آبدارخانه وزارت سحر و جادو
پیام زده شده در: ۱۷:۳۸ دوشنبه ۲۱ آبان ۱۳۸۶
#50

بارتی کراوچold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۳:۳۹ پنجشنبه ۲۰ اردیبهشت ۱۳۸۶
آخرین ورود:
۲۱:۳۲ یکشنبه ۵ آبان ۱۳۹۲
از مرلینگاه شوری خانه ریدل
گروه:
کاربران عضو
پیام: 1540
آفلاین
با سلام !!!


به فرد :
ممنون كه اومدي و پستتو قبول كردي اگر تأييد نمي كردي هم مهم نبود . مي دادم به يكي ديگه
اينم لينك امضات !!!

به تدي :
ممنون از داستاني كه زدي ! شما هم تأييد گشتي !
اينم لينك امضات !!!

به گابريل :
تو هم تأييد گشتي عزيزم ! مي دونم كه حال نداريتصویر کوچک شده
اينم لينك امضات !!!

خب عكسا رو بذارين تو امضاتونو پز بدين


با احترام
بارتي كراوچ
روابط عمومی آبدارخانه ی وزارت سحر و جادو



Re: آبدارخانه وزارت سحر و جادو
پیام زده شده در: ۱۶:۳۳ دوشنبه ۲۱ آبان ۱۳۸۶
#49

گابریل دلاکور


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۴:۰۰ سه شنبه ۲۴ مهر ۱۳۸۶
آخرین ورود:
۱۶:۳۳ دوشنبه ۳۰ خرداد ۱۳۹۰
از يت نكن! شايدم، اذيت نكن!
گروه:
کاربران عضو
پیام: 708
آفلاین
سلام بارتی .. ! سلام ! تصویر کوچک شده

اهم . پیش نوشت : من حوصله رول نوشتن ندارم ! مگه مثل ِ این تدی بیکارم ؟

شناسه كاربري : مگه کوری ؟ گابریل .

سن واقعي : اهم . 15 .. تصویر کوچک شده

ميزان توانايي در شركت در مأموريت ها : خیلی تواناییم .

و اطلاعاتي در مورد خودتون ( هر چي مي خواين بگين ) : چون هیچی نمیخوام بگم ، خدافظی میکنم .


[b]دیگه ب


Re: آبدارخانه وزارت سحر و جادو
پیام زده شده در: ۱۵:۰۹ دوشنبه ۲۱ آبان ۱۳۸۶
#48

محفل ققنوس

تد ریموس لوپین


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۸:۳۰ سه شنبه ۱۰ مهر ۱۳۸۶
آخرین ورود:
۲۲:۵۵ پنجشنبه ۲۲ تیر ۱۳۹۶
از دور شبیه مهتابی‌ام.
گروه:
محفل ققنوس
ایفای نقش
کاربران عضو
پیام: 1495
آفلاین
تدی مطابق هر روز ظهر ظرف غذاشو برداشت و رفت توی آبدارخونه تا گرمش کنه و قوتی بگیره. قدم که به داخل گذاشت یک کاغذ سفید رو جلوی دماغش دید.
تدی: این دیگه چیه؟
بارتی کاغذ رو از جلوی صورت تدی آورد پایین و با شادی وصف ناپذیری گفت:
- وایسا نهارتو گرم کنم تا میخوری منم توضیح میدم .
تدی هاج و واج بارتی رو نگاه کرد که ظرف غذاش رو گرفت و چوبدستیش رو حرکت داد و ...
- ای وای! ظرف غذام سوخت. واسه تولدم بهم ویکتوار داده بود.
- چیزه..آگوامنتی! ببین درست شد.
تدی با غم و غصه به ظرف غذای نازنینش که حسابی از قیافه افتاده بود نگاه کرد و با حسرت به خوردن محتویات سوخته اون مشغول شد و بارتی هم هی تند تند حرف می زد. وقتی حرفاش تموم شد دست به سینه ایستاد و گفت:
- خب نظرت چیه؟ فرم پر می کنی؟
- بده من ببینمش.
تدی فرم رو خوند و واسه از سر باز کردن بارتی هم شده شروع به جواب دادن کرد.
1- شناسه كاربري : تدی لوپین
2- سن واقعي : 24
3- ميزان توانايي در شركت در مأموريت ها : هر جا سفره ای برای خوردن و آشامیدن ما پهن بود یه جغد بفرست.
4- و اطلاعاتي در مورد خودتون ( هر چي مي خواين بگين ) :
عاشق چای عطری تازه دم - غذای دستپخت اجنه خانگی. اگه شد یه آبدارچی هم برای خاسگ استخدام کنین!

تدی فرم رو به دست بارتی داد و گفت:
- خوبه اینجا دوباره سر و سامونی بگیره.
- آره.
- فقط یه لطفی کن!
- هوم؟
- بذار هر کس غذاشو خودش گرم کنه.
تدی از آبدارخونه بیرون رفت و بارتی مات و مبهوت موند که چرا تدی همچین حرفی زده!

* اگه فرمی که پر کردم رو نادیده بگیری میبینی که 20 خط فیکسه!


ویرایش شده توسط تد ریموس لوپین در تاریخ ۱۳۸۶/۸/۲۱ ۱۸:۱۳:۲۶

تصویر کوچک شده


Re: آبدارخانه وزارت سحر و جادو
پیام زده شده در: ۱۴:۰۰ دوشنبه ۲۱ آبان ۱۳۸۶
#47

فرد   ویزلی


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱:۰۰ پنجشنبه ۳ اسفند ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۲۰:۳۸ پنجشنبه ۲۵ آبان ۱۳۹۶
از مغازه شوخي‌هاي جادويي برادران ويزلي - كوچه دياگون
گروه:
کاربران عضو
پیام: 61
آفلاین
فرم ثبت نام :

1- شناسه كاربري : فرد ويزلي
2- سن واقعي : 20
3- ميزان توانايي در شركت در مأموريت ها : مطابق با قوانين آبدارخانه (‌ الان تو واقعيت هم همينو مي‌نويسن تا هم استخدام بشن و هم خيلي سواري ازشون نگيرن )
4- و اطلاعاتي در مورد خودتون ( هر چي مي خواين بگين ) : من شخصي هستم مُرده ( طبق كتاب 7 هري پاتر ) روحم به جمع شوخ طبع‌هاي جهنم ( بهشت ) پيسته تا آنجا بساط خود را پهن نماييم. و در آخر بايد بگم من با تباني و اينا معاون شدم. ( باند بازي و از اين حرفا ).

ها ، منم با اينكه آمادگي قدرت دارم باز هم آمادگي خودمو براي قدرت اعلام مي‌كنم و خودم رو معاون قرار مي‌دم . اگه مي‌شد مدير كلي ، مدير بوقي ، چيزي مي‌شدم بهتر بود ولي ديگه بايد يكم تو سايه باشم تا كاسه كوزه‌‌ها سر مدير كل خراب بشه يا نه؟


شک ندارم که اگر خداوند قبل از حضرت آدم تورا می آفرید شیطان اول از همه سجده می کرد


Re: آبدارخانه وزارت سحر و جادو
پیام زده شده در: ۱۳:۴۱ دوشنبه ۲۱ آبان ۱۳۸۶
#46

بارتی کراوچold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۳:۳۹ پنجشنبه ۲۰ اردیبهشت ۱۳۸۶
آخرین ورود:
۲۱:۳۲ یکشنبه ۵ آبان ۱۳۹۲
از مرلینگاه شوری خانه ریدل
گروه:
کاربران عضو
پیام: 1540
آفلاین
آبدارخانه حذبي قدرتمند در وزارت خانه كار خود را از نو آغاز مي كند !


در دنیائی که حذب بازی به کلاس تبدیل شده ، ما بر آن شدیم تا حذبی قدرت مند ایجاد کنیم . حذب آبدار خانه در آینده ای نزدیک خواهد توانست بین حذب ها خود نمائی کند .

1- در آبدارخانه پست های تکی و طنز زده می شود . در ضمن می توانید در مورد موارد زیر توی آبدارخانه بنویسید :
* وزارت و جریانات پشت پرده
* اخبار درگیری های حذب ها
* بحث و تبادل نظر کارکنان ( دعوا های دوستانه )
* مطلب طنز مرتبط با تاپیک

2- اما در این تاپیک شما متناسب با فعالیتتون درجه دریافت می کنید
بعضی از این درجه ها به این شرح است :
* مدیر کل آبدارخانه
* معاون آبدارخانه
* مسئول تهیه چای و قهوه
* مسئول رساندن چای به وزیر و معاونین
*مسئول رساندن چای به کارکنان
* آبدارچی خبره
* آبدارچی تازه کار

3- در مرحله ی اول همه از آبدارچی تازه کار شروع می کنیم .


قوانین :

1 - حتی الامکان پست ها طنز باشد.
2 - پست ها از 5 خط کمتر و از 20 خط بیشتر نشوند.
3 - اصل احترام به دیگر اعضا رئایت شود .
4 - شئونات اسلامی رعایت شود .


اخطار : در صورت هرگونه خسارت به آبدارخانه ( نظیر شکستن لیوان و قوری و...) خسارت گرفته می شود.


فرم ثبت نام :

1- شناسه كاربري :
2- سن واقعي :
3- ميزان توانايي در شركت در مأموريت ها :
4- و اطلاعاتي در مورد خودتون ( هر چي مي خواين بگين ) :


در آخر بايد بگم كه فرد ويزلي عزيز فعلا معاون من هستند , و ايشان به من كمك مي كنند . قوانين را بعدا كامل تر مي كنيم !



با تشکر
روابط عمومی آبدارخانه ی وزارت سحر و جادو


ویرایش شده توسط بارتي كراوچ در تاریخ ۱۳۸۶/۸/۲۱ ۱۳:۴۶:۲۰


Re: آبدارخانه وزارت سحر و جادو
پیام زده شده در: ۱:۱۳ دوشنبه ۱۸ تیر ۱۳۸۶
#45

ایگور کارکاروفold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۲:۲۳ شنبه ۱ بهمن ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۱۸:۰۶ دوشنبه ۲۵ آذر ۱۳۹۲
از اتاق خون محفل
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 3113
آفلاین
داستان جدید:

الیور تمام دوستان را دور خود جمع کرده بود!خودش بر روی تخته ای چوبی ایستاده و در شیشه ای آبدارخانه در مقابلش قرار داشت و در حال صحبت کردن از محاسنات آبدارخانه وبا صدایی بلند تر از فریاد سرژ میگفت:

-امروز ما شاهد این هستیم که آبدارخانه جز بهترین گروه های جادوگری است..وزیر سحر جادو حتما از ما راضی است!امروز من به ایشان گزارشی از کارها را میدهم تا از قضایا با خبر شوند!امروز مختفرم...
-هویی!یارو!مفتخرم درستشه!یکذره کتاب بخونی یاد میگیری پسرم!
-اهم اهم..!بله داشتم میگفتم..مختفرم یعنی همون که دوست عزیزمون گفت!عضو جدید آبدارخانه را به شما معرفی کنم!آقای گرواپ از نوادگان کالین عزیز!

تاپ تاپ!تاپ تاپ(منظور تیتاپ نیست!شکمو ها جلوی خود را بگیرند)

ناگهان شخصی با ابعاد زرافه و فیل وارد آبدارخانه شد!فقط پارچه ای به شیکم خود بسته بود تا یک موقع به دلیل بی ناموسی بیش از حد بلاک نشود!تمام اعضای آبدارخانه با قیافه ای مبهوت به او خیره شده بودند و نگرانی از صورتشان موج میزد(اوج صحنه سازی)!

-گراپ درجه خواست!درجه من را بدید!ارادتمند شما فرگوس فینیگان!
(با عرض معذرت از دوستان!دیالوگ ها اشتباه شد)

گرواپ که خودش از حرفش تعجب کرد بود بر روی صندلی کوچکی نشست و در کمال تعجب ملت،صندلی نشکست!

-درجه تو؟آبدارچی ابتدایه!
-هان؟ابتدایی؟مثل اینکه دنبال دردسر میگردی نه؟گراپ دعوا رو خیلی دوست داشت!
-نه نه!شوخی کردم!شما از همین الان معاون من هستید!
-خوبه!پس من میرم به هرمی بگم!گرواپ هرمی دوست داشت!
او این حرف را زد و از صندلی بلند شد و رفت!الیور که خسته شده بود بر روی صندلی که گراپ نشسته بود،نشست!

تالاپ!
الیور با سر خورد زمین!صندلی از وسط دو نصف شد!و ملت به این صورت به او خیره شدند!

-----------------
الیور جان!سعی کن در این تاپیک فقط رول بزنید!فقط خودت اگر لازم شد،اگر خیلی مجبور بودی یک پست غیر رول بزن!در کل سعی کن که اول تاپیکت درست و رولی باشه و بعد به سراغ ماموریت در بقیه تاپیک ها بروی!موفق باشید!


بعضی اوقات نیاز به تغییر هست . برای همین شناسه بعدی منتقل شدم !

شناسه هایی که باهاشون در جادوگران فعالیت داشتم :

1-آلبوس دامبلدور
2-مرلین



Re: آبدارخانه وزارت سحر و جادو
پیام زده شده در: ۲۱:۳۶ شنبه ۲ تیر ۱۳۸۶
#44

من دراکولا هستم


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۳:۳۰ دوشنبه ۶ فروردین ۱۳۸۶
آخرین ورود:
۰:۱۴ سه شنبه ۳۰ شهریور ۱۳۹۵
گروه:
کاربران عضو
پیام: 27
آفلاین
سلام برو بچز ابچی داری
و سلامی اختصاصی به اوستا
مام بلاخره زدیم پست رو
اینم لینک سازمان امنیت
عزت زیاد


بی خیال دنیا و هرچی که توی اونه
اگر همه ی ادما دنیا رو از چشمای من می دیدن:
دیگه هیچ کس حاضر نبود Ø


Re: آبدارخانه وزارت سحر و جادو
پیام زده شده در: ۰:۲۵ شنبه ۲ تیر ۱۳۸۶
#43

نیوت اسکمندرold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۳:۱۶ سه شنبه ۱۴ فروردین ۱۳۸۶
آخرین ورود:
۱۶:۵۹ یکشنبه ۲۶ اسفند ۱۳۸۶
از دور دست ....
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 198
آفلاین
سلام اليور جان . ما هم مأموريتمان را در سازمان ملل متحد انجام داديم .
فقط مي خواستم اطلاع بدهم .



Re: آبدارخانه وزارت سحر و جادو
پیام زده شده در: ۱۴:۲۶ پنجشنبه ۳۱ خرداد ۱۳۸۶
#42

فرد   ویزلی


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱:۰۰ پنجشنبه ۳ اسفند ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۲۰:۳۸ پنجشنبه ۲۵ آبان ۱۳۹۶
از مغازه شوخي‌هاي جادويي برادران ويزلي - كوچه دياگون
گروه:
کاربران عضو
پیام: 61
آفلاین
اليور جان
ما هم مأموريتمون رو تو سازمان ملل متحد انجام داديم. فقط نوشتم كه يه وقت از زير دستت در نره مارو بد بخت كني
لينك


شک ندارم که اگر خداوند قبل از حضرت آدم تورا می آفرید شیطان اول از همه سجده می کرد







شما می ‌توانید مطالب را بخوانید
شما نمی توانید عنوان جدید باز کنید
شما نمی توانید به عنوان‌ها پاسخ دهید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را ویرایش کنید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را حذف کنید
شما نمی توانید نظر سنجی اضافه کنید
شما نمی توانید در نظر سنجی ها شرکت کنید
شما نمی توانید فایل‌ها را به پیام خود پیوست کنید
شما نمی توانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید
شما نمی توانید از نوع تاپیک استفاده کنید.
شما نمی توانید از HTML در نوشته های خود استفاده کنید
شما نمی توانید امضای خود را فعال/غیر فعال کنید
شما نمی توانید صفحه pdf بسازید.
شما نمی توانید پرینت بگیرید.

[جستجوی پیشرفته]


هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.