البوس اروم اروم به سوی اصطبل هیپو گریف ها میره که ناگهان احساس می کنه خیلی شفاف شده و دستی به ریش ها ی خود می کشه که می بینه دهه ریش هاش هم شفاف و کوتاه شد !
ناگهان به چاله ی اب میرسه وقتی داره ازروی اون میپره می بینه به جای پا سم داره !
سریع به سوی تالار برمی گرده و به دنبال اینه ای می گرده تا هیکل جدید خود را در اون بر انداز کنه !
جلوی آینه !دیگه از البوس دامبلدور سپید خبری نیست و به جاش جلوی آینه نیمه گوزن و نیمه انسانِ خوش هیکی ایستاده و دو شاخه بزرگ از سرش بیرون زده و ردای سبزی هم نیم تنه پایئنی هیکل موجود را پوشانده !
البوس حالا به قدرت معجون ها پی برده بود !
اتاق البوس سه مرگ خوار آهسته وارد اتاق البوس می شوند و به سوی دو بطری حرکت میکنن و اروم آنها رو بر می دارند و از اتاق البوس متواری می شوند !
خانه ریدل بلا با ناز وکرشمه ی زیاد و خیلی بیشتر از این حرفا به سوی لرد می ره و دوبطری رو به اومیده !
لرد کمی یک به دو می کنه و بطری سبز رنگ رو به خاطر رنگ سبز اسلیترین بر می گزینه و بطری اب رنگ روبه انی مونی میده تا اون تو یکی از قفسه های اشپز خانه ذخیره کنه برای روز مبادا !
اشپز خانه _خانه ریدل آنی مونی که نمی تونه جلوی خودشو بگیره در بطری رو بازمی کنه و از بوی خوش معجون دچار حالت منگی میشه و با بطری به سوی غذای نهار مرگ خواران میره و معجون رو تا آخرین قطره داخل غذا می ریزه !
میز نهار لرد شروع به دعا کردن می کنه !
یا سالازار کبیر از دست این مرلین که کاری پیش نیومد پس خودت نسل این محفلی ها رو از هفت جد ابادشون تا الان بکن !
مرگخوارا :آهین !
آنی مونی شروع به کشیدن غذا می کنه و خودش هم به خاطر بوی معجون هنوز منگه !
همه ی مرگ خوارا از غذای این دفعه ی انی مونی کلی خال می کنن و ازش می پرسن چی توی غذا ریخته که اینطوری بوی خوب می ده !
آنی مونی :
بعد خوردن غذا کم کم معجون تاثیر خود را می گذارد و مرگخوارا کم کم شروع به تغییر می کنن !
ملکه مورگانا کم کم گوشهایش دراز میشه و رنگ پوستش از سبزه به بنفش تغییر رنگ می ده وقرینه قرمز رنگ چشم به کل از بین میره و فقط سفیدی محض می مونه !
بلاتریکس پاهاشو از دست می ده و به جای پا باله در میاره و زیبای اش بیشتر میشه ولی موهای وزوزیش دراری جون میشن و هر کدوم تبدیل به ماری سیاه رنگ میشه !
بقیه مرگ خوارا هم نصبت به شخصیتشون تغییر می کنند ولی اکرشون داری بدنهای قدرتمند و رنگ پوست سبز و نیشهای بزرگ میشن !
لرد هم که میبینه همه دچار تغییراتی شده اند معجون سبز رنگ تا اخر یه کله می کشه بالا .
قد لرد کم کم رو به افزایش می ذاره و به جای چشم دو تا قوی آتش رو صورتش ظاهر میشه و در بالای سرش به جایی اینکه کچل باشه اتش سوسو میزنه ، از ردا هم که خبر نیست به جای ردا پالتوی تمام بدن لرد رو پوشانده !
لرد هیکل جدید خودشو برانداز می کنه و دستور حرکت به سوی محفل رو می ده
!