نقد پست شماره ۲۲۳ محفل به روایت فتح، الفیاس دوجوای وای وای وای وای وای وای وای وای وای وای وای وای وای وای! :d:
یعنی پستتو که دیدم گرخیدم اساسی. فک نمی کردم اینقدر سریع بتونی مشکلاتت رو رفع کنی. آفرین... خیلی خوب پیشرفت کردی ولی هنوز خیلی جا برای پیشرفت بیشتر داری. همینطوری پیش بری به زودی یه رول نویس خوب میشی.
نقل قول:
شب شده بود، جغدی پرواز کنان شیرجه ای به سمت زمین زد و موشی را از بین علف های میدان گریمولد برداشت و بر بالای درختی نشست و مشغول خوردنش شد.
آفرین... به این میگن بچه ی حرف گوش کن. :d:
یه فضا سازی به موقع و به جا.
ولی توی فضا سازی می تونی از چیزای دیگه ای هم استفاده کنی. مثل سرد یا گرم بودن هوا، شب و روز که استفاده کردی، باد و نسیم و اینا، شلوغ یا خلوت بودن، صداهایی که میاد اون وسط و...
از اینا استفاده کنی بهتره.
نقل قول:
خو اینا رو دوباره رعایت نکردی. من به شخصه با این عمل خیلی مخالفم. :d:
من خودم اصلاً حال نمی کنم چنین دیالوگی رو بخونم. بابا من می خوام تو ذهنم تصور کنم اون یارو چجوری و در چه حالتی این جمله رو گفته.
حالا اونم هیچی، حداقل یه گفت بذار آخر اینا... اینطوری آدم یاد مجله های رشد میفته که توی دبستان بهمون می دادن. :d:
نقل قول:
محفلی ها:
- خوب ریموس رضایت بده! گلرت جریانو تعریف کن.
الان اینجا محفلی ها یک صدا با هم این جمله رو گفتن؟ :d:
یه مشکلی که داشتی این بود که همه کار ها تند و سریع انجام می شد. :d:
یعنی گلرت می گفت این کار رو بکنیم، این ملتی که بهش شک داشتن قبول می کنن بدون چون و چرا. کلآ همه چیز سریع اتفاق افتاد.
حتی می تونستی اون تیکه که داره تعریف می کنه رو بنویسی و توش سوالای محفلی ها رو جا بدی و در کل باز هم جا داشت که تعریف کنی چه خبره. :d:
به نظر من سوژه یهو خیلی زود پیش رفت و تصمیم ها گرفته شد و...
ولی باز هم نسبت به رول های قبلیت خیلی خوب بود.
سعی کن توی رول های بعدیت هم مثل این از چیزایی که من گفتم استفاده کنی.
موفق باشی
پ.ن: من دیشب اینو نوشتم ولی تا اومدم ارسال کنم سایت یهو پوکید :d: شرمنده دیگه.