یاهو
P.N : اینست تعویض سوژه ، به نحوی ارزشی-ورزشی-انتحاری ! - - - - ~ - - - - ~ - - - - ~ - - - -
.:. پشت صحنه محفل .:. - کات
دامبلدور و بیدل بی حرکت ایستادند و به کارگردان نگاه کردند .
دامبل: چرا کات دادین ؟
کارگردان : سوژه خز شده ... تا الانشم یه حلقه فیلم سوزوندیم ... سریع آماده شین یه سوژه دیگه رو می گیریم !
همه عوامل فیلم به سمت تدارکات روانه شدند تا ... تا ... تا در کنار شومینه ی گرمِ آنجا نفسی تازه کنند !
--- اتاق تدارکات ----حدود 28 نفر از عوامل ، در یک اتاق چهار در چهار ، دور هم جمع بودند و از فضای موجود و هوای مطبوع و گرمای وجود یکدیگر ، استفاده می بردند بسی !
ملتِ محفلی ، متحدتر از همیشه ، شانه به شانه یکدیگر ، در اتاق نشسته بودند و راجع به اینکه "به نظر شما آیا چه فیلمنامه ای را بازی خواهند کرد" بحث می کردند همی زیاد خیلی !
جسی ، یگانه عمه ی نویسنده محفل ، بالای سر ملت ، رژه را می نمود ! ... و به اینکه "به نظر شما آیا چه نقشی را در چه فیلمنامه ای بازی خواهد کرد" فکر می کرد !
صدای غرغر های کارگردان شنیده می شد که داشت با تهیه کننده بیچاره ، بحث می نمود و او را !!!(حذف به قرینه بیناموسی!) :)))
کارگردان در قسمت تدراکات را باز کرد و وارد شد ... اما وارد نشد ! ... چون وجود موجودی به نام استرجس پادمور ، در جلوی در ، مانع ورود او شد !
کارگردان : چرا سر راه واستادی ؟
استرجس : تو جا نیست...همینشم به زور گیرم اومده !
کارگردان : پس اینو بگیر بین بچه ها پخش کن ... سوژه بعدی محفل اینه ... سریع بخونین که کلی عقبیم .
استرجس فیلمنامه را از کارگردان نمود(به معنی گرفت!) و آن را برانداز کرد .
- عنوان : کشف روحی مزاحم در خانه ی گریمالد ، نحوه برخورد با روح ! فکر کردی کی هستی ؟!!.:. 23:30 شب .:. دوربین دو تا دختر رو ب نام های ِ مروپی گانت و جسی پاتر رو نشون میده ک از جلسه ی ائتلافِ کوتاه مدت میانِ مسایلی ک حتی نامش پیگرد ِ وزارتی دارد، در ِ حال خارج شدن بودن و از لباس ِ ماکسی ِ زیبا و لاک برق برقی ِ خیره کننده ی جسی ک آن شب پوشیده بود حرف میزدند و سکوتُ باد شدید ِ در حال ِ وزش در خیابان ِ مشرف ب خیابان 13 ب بوقشان هم نبود!
جسی ک در دل اعتراف میکرد در روز ِ اول ورودش حتی تشخیص نداده بود مروپی زن است یا مرد! :دی / همچون برنامه ای از پیش تعیین شده با هر کلمه ای ک از لب های ِ مروپی خارج میشد سرش را تکان میداد و بینندگان را یاد ِ اون هاپوها جلو تاکسی آ مینداخت! ( دیدم ک میگم! :)) \ ... جسی از خاطراتِ دوئل اَش با ویولت بودلر را بیان میکرد ک احساس کرد اسیدهای ِ معده ی ِ مروپی ب جوش ُ خروش افتادند و وامصیبتا ! یَح یَح !
- اوکی هانی ! ... ازینجا ب بعد رامون سَواست ! ... این باد ِ لعنتی حسابی شینیون ِ موهامو خراب کرده !... پوووف ! ... شبت توت فرنگی جسی جونم ( ماچ ؛ موچ )
- هییییم ! ... منم بعد ِ مدتها شب ِ خوبی داشتم! ( #الکی ، :دی) ... مراقب خودت باش! رسیدی تک بزن! ...
جسی درحالی ک سرش ُ در عمیق ترین قسمت ِ کیف دستیش کرده بود و ب دنبال ِ چوب دستیش میگشت با شنیدن ِ صدایی از پشت ِ سره خود، بدون آنکه ب عقب برگردد سرعت خود را روی دنده 3 تنظیم کرد و در حالی ک زیر لب " یامرلین یامرلین" میکرد ب نزدیکی خانه گریمالد رسید!
- هوووووو ؛ منتظر اتفاقای ِ جدید توی گروهت باش! ... رفتنت ب جلسه اشتباه بود ! هووووهمه چیز ب سرعت ب حالت ِ عادی اَش برگشت ؛ دیگر نه از هووهووخان خبری بود نه زمزمه ای!
- تو اینجا چیکار میکنی عمه ؟!
جسی ک هنوز از حالت ِ آچمز شدگی خارج نشده بود جیغ ِ خفیفی کشید و درحالی ک نفس نفس میزد گفت:
- محیا ؟ این چه وعضه صدا زدن ِ عمه ! قلبم واستاد!
- محیا ؟ هوووم عمه من ریموسم ! حالت خوبه؟ تو اینجا؟ با این وضع؟ ... امشب هم ماه کامل ِ ، میدونی که کجا بودم !
- آه ببخشید قارپوزکم ! :X ... بیا بریم تو ؛ باید جلسه گروهی تشکیل بدیم!
.:. نیم ساعت بعد ؛ رو اون مبل پفی ها کنار ِ شومینه .:.- هعی پروف ! این ائتلاف پیشنهاد ِ خودت بود! ... درحالی ک این روزا همه ی سرها ب طرف ِ وزارتخونه س چرا نباید کاری میکردیم؟! حتی مرگخوارا هم بی میل نبودن!
ملت ؛ :yawn:
پروف عینکُ از چشاش برمیداره ُ دستی ب محاسن طویلش میکشه ُ کمی جاب جت میشه و بعد از دق دادنِ ملت میگه:
- من هنوزم با اصل ِ ماجرا مشکلی ندارم! ... امیدوارم نتیجه ی مذاکرات ب دور ِ دوم نرسه! :پی / اما اینکه روح های ِ سرگردان ِ قاتل آزاد شدن ! ... هوووم ! ... یه جای ِ کار میلنگه! ... اونها قدرت ِ نفوذ ب هرجایی رو دارن! ... طلسم ها روی اونجا جواب نمیده ... بهتره ب یارانمون توی وزارت خونه دستور ِ تحقیق بدیم! توام از گانت بپرس چطوریاس! :دی
- اوه! یه ساعت گذشته ولی اون هنوز ب من تک نزده ! :(((
و ناگهان درب ِ سالن با صدای ِ گـــــــُــرومپــــی باز ُ بسته می شود !
ملت ِ قهرمانِ محفل :
-+-+-+-+-+-+
با تشکر از اینکه به خاطر اسمم این رول رو تا ته خوندید. دم در هم دستشویی هست هم دستمال برا تمیز کردن چیزایی که بالا آوردید. خوش اومدید!